مجلس و همنشینی
موضوعات
بهترین مجالس: مجالس ذکر- مجالس ائمه (ع)- مجالس شیعه- پناه یافته از دوزخ- مجالس بدون تشریفات-
آداب مجالس (کارهایی که در مجالس باید انجام داد): یاد خدا- بد گویی نکردن از خدا- یاد ائمه (ع)- گفتن ذکر خاص- صلوات بر پیامبر (ص)- استغفار- سلام دادن- هنگام خروج از مجلس- امانتداری- روش دادن چیزی به اهل مجلس- رعایت گرما- بالای مجلس نشستن فرد عالم- محل نشستن در مجلس- جا دادن به دیگران- اختصاص ندادن جایی برای خود- شکل نشستن در مجلس علم-غیبت نکردن- غنا و آوازخوانى نکردن- نگاه نکردن به محارم صاحب مجلس-
روش رفتار در مجالس بد: کلیات- نرفتن در مجلس گناه- ترک مجلس بد- بر هم زدن مجلس گناه- مدارا در صورت اجبار- نماندن در مجلس شراب-
همنشین: همنشینی خدا- همنشینی با علما- فرد مورد اعتماد- نشستن با فقرا- کسانی که نباید با آنها همنشین شد-
کلمه «مجلس، مجالس، جلسه» در کتابهای الکافی و تصنیف بررسی شد؛ و این سه کلمه در سرفصلهای کتابهای وسایل الشیعه و مستدرک بررسی شدند.
مجالس ذکر
عَنِ النَّبِیِ (ص): أَنَّ الْمَلَائِکَةَ یَمُرُّونَ عَلَى حِلَقِ الذِّکْرِ فَیَقُومُونَ عَلَى رُءُوسِهِمْ وَ یَبْکُونَ لِبُکَائِهِمْ وَ یُؤَمِّنُونَ عَلَى دُعَائِهِمْ فَإِذَا صَعِدُوا إِلَى السَّمَاءِ یَقُولُ اللَّهُ یَا مَلَائِکَتِی أَیْنَ کُنْتُمْ وَ هُوَ أَعْلَمُ فَیَقُولُونَ یَا رَبَّنَا إِنَّا حَضَرْنَا مَجْلِساً مِنْ مَجَالِسِ الذِّکْرِ فَرَأَیْنَا أَقْوَاماً یُسَبِّحُونَکَ وَ یُمَجِّدُونَکَ وَ یُقَدِّسُونَکَ یَخَافُونَ نَارَکَ فَیَقُولُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ یَا مَلَائِکَتِی أَذُودُهَا عَنْهُمْ وَ أُشْهِدُکُمْ أَنِّی قَدْ غَفَرْتُ لَهُمْ وَ أَمَّنْتُهُمْ مِمَّا یَخَافُونَ فَیَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّ فِیهِمْ فُلَاناً وَ أَنَّهُ لَمْ یَذْکُرْکَ فَیَقُولُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ قَدْ غَفَرْتُ لَهُ بِمُجَالَسَتِهِ لَهُمْ فَإِنَّ الذَّاکِرِینَ مَنْ لَا یَشْقَى بِهِمْ جَلِیسُهُمْ.
رسول خدا (ص) فرمودند: همانا فرشتگان بر حلقههاى ذکر که مىگذرند بالاى سرشان مىایستند با گریه آنها گریه مىکنند و بر دعاهایشان آمین مىگویند. وقتى به آسمان مىروند خداوند متعال مىگوید: اى ملائکه من!کجا بودید؟ -با اینکه خود بهتر مىداند- مىگویند: ما در مجلسى از مجالس ذکر حاضر شدیم، گروههایى را دیدیم که تو را تسبیح و تمجید و تقدیس کرده از آتشت مىترسیدند. پس خداوند سبحان مىگوید:اى فرشتگان من! آتش را از آنان دور کنید و شاهد باشید که من اینان را آمرزیدم و از آنچه که مىترسند ایمنشان دادم. ملائکه مىگویند: پروردگارا! در بین اینان فلان فرد هست که ذکر تو را نداشت. ذات اقدس الهى مىفرماید: او را هم بخشیدم چون با این جمعیت همنشین شد هرگز کسى که همنشین ذاکرین باشد به شقاوت نخواهد رسید.
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ٥، ص ٢٨٨، ح ٥٨٨٠
عَنِ النَّبِیِّ (ص) أَنَّهُ قَالَ: إِذَا اجْتَمَعَ قَوْمٌ یَذْکُرُونَ اللَّهَ اعْتَزَلَ الشَّیْطَانُ وَ الدُّنْیَا عَنْهُمْ فَیَقُولُ الشَّیْطَانُ لِلدُّنْیَا أَ لَا تَرَیْنَ مَا یَصْنَعُونَ فَتَقُولُ الدُّنْیَا دَعْهُمْ فَلَوْ قَدْ تَفَرَّقُوا أَخَذْتُ بِأَعْنَاقِهِمْ.
رسول خدا (ص) فرمودند: وقتی گروهی در جائی جمع شوند و به ذکر خدا مشغول گردند شیطان و دنیا از آنها جدا شوند. شیطان به دنیا گوید: آیا نمی بینی اینها چه می کنند. دنیا می گوید: واگذار آنها را هرگاه متفرق شدند گریبان آنها را خواهم گرفت.
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ٥، ص ٢٨٩، ح ٥٨٨٢
عَنْ عَبَّادِ بْنِ کَثِیرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) إِنِّی مَرَرْتُ بِقَاصٍّ یَقُصُ وَ هُوَ یَقُولُ هَذَا الْمَجْلِسُ الَّذِی لَا یَشْقَى بِهِ جَلِیسٌ قَالَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ أَخْطَأَتْ أَسْتَاهُهُمُ الْحُفْرَةَ إِنَّ لِلَّهِ مَلَائِکَةً سَیَّاحِینَ سِوَى الْکِرَامِ الْکَاتِبِینَ فَإِذَا مَرُّوا بِقَوْمٍ- یَذْکُرُونَ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ قَالُوا قِفُوا فَقَدْ أَصَبْتُمْ حَاجَتَکُمْ فَیَجْلِسُونَ فَیَتَفَقَّهُونَ مَعَهُمْ فَإِذَا قَامُوا عَادُوا مَرْضَاهُمْ وَ شَهِدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ تَعَاهَدُوا غَائِبَهُمْ فَذَلِکَ الْمَجْلِسُ الَّذِی لَا یَشْقَى بِهِ جَلِیسٌ.
عباد بن کثیر گوید: بامام صادق علیه السلام عرضکردم: داستانسرائى را دیدم که داستان میسرود و مىگفت: این است آن مجلسى که هر که در آن نشیند شقى نگردد، امام صادق علیه السلام فرمود:هیهات هیهات، بخطا رفتى استاههم الحفرة (در لغت عربى این جمله در موردى گفته مىشود که سخن یاوه و نامربوطى از دهن شخصى در آید.) همانا براى خدا جز کرام کاتبین (فرشتگان بزرگوارى که کار آنها نوشتن است.) فرشتگانى است سیاحکه چون بمردمى برخورند که از محمد و آل محمد یاد کنند، گویند: بایستید که بحاجت خود رسیدید، سپس مىنشینند و با آنها دانش آموزند، و چون برخیزند از بیمارانشان عیادت کنند و بر سر مردههایشان حاضر شوند و از غائبشان خبرگیرى کنند. اینست مجلسى که هر که در آن نشیند شقى نگردد.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ١٨٦، ح ٣
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: ... أَلَا وَ إِنَّ لِکُلِّ شَیْءٍ سَیِّداً وَ سَیِّدُ الْمَجَالِسِ مَجَالِسُ الشِّیعَةِ ...
امام صادق علیه السّلام (در فضیلت شیعه) مىفرمود: ... آگاه باش که هر چیزى را سرورى است و سرور انجمنها انجمنهاى، شیعه است ...
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٨، ص ٢١٣، ح ٢٥٩
فِیمَا وَعَظَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ عِیسَى ع : ... یَا عِیسَى تُبْ إِلَیَّ فَإِنِّی لَا یَتَعَاظَمُنِی ذَنْبٌ أَنْ أَغْفِرَهُ وَ أَنَا أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ اعْمَلْ لِنَفْسِکَ فِی مُهْلَةٍ مِنْ أَجَلِکَ قَبْلَ أَنْ لَا یَعْمَلَ لَهَا غَیْرُکَ وَ اعْبُدْنِی لِیَوْمٍ کَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ فِیهِ أَجْزِی بِالْحَسَنَةِ أَضْعَافَهَا وَ إِنَّ السَّیِّئَةَ تُوبِقُ صَاحِبَهَا فَامْهَدْ لِنَفْسِکَ فِی مُهْلَةٍ وَ نَافِسْ فِی الْعَمَلِ الصَّالِحِ فَکَمْ مِنْ مَجْلِسٍ قَدْ نَهَضَ أَهْلُهُ وَ هُمْ مُجَارُونَ مِنَ النَّارِ ...
برخى از پندهاى الهى به عیسى بن مریم علیهم السّلام: ... اى عیسى! به سوى من بازگرد که بر من بزرگ نیاید که گناه کسى را ببخشم و من ارحم الرّاحمین هستم. براى خود تا از عمر خود مهلت دارى کار کن پیش از آنکه دیگرى به کارت نیاید. مرا بپرست براى روزى که چونان هزار سال است از آنچه شماره کنید و در آن روز حسنه را چند برابر پاداش دهم و در آن روز سیّئه، صاحب خود را گرفتار کند، پس خود را در دوران مهلت آماده ساز و در کار نیک رقابت کن، چه بسا مجلسى که اهل آن از آن برخیزند و خود را از دوزخ پناه داده باشند ...
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٨، ص ١٣٤، ح ١٠٣
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: مَنْ رَضِیَ بِدُونِ التَّشَرُّفِ مِنَ الْمَجْلِسِ لَمْ یَزَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَلَائِکَتُهُ یُصَلُّونَ عَلَیْهِ حَتَّى یَقُومَ.
امام صادق علیه السّلام فرمودند: هر که بمجلسى بدون تشریفات خشنود باشد خداى عز و جل و فرشتگانش پیوسته بر او رحمت فرستند تا از آن مجلس برخیزد.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٦٦١، ح ٣
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) مَا مِنْ مَجْلِسٍ یَجْتَمِعُ فِیهِ أَبْرَارٌ وَ فُجَّارٌ فَیَقُومُونَ عَلَى غَیْرِ ذِکْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا کَانَ حَسْرَةً عَلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ.
امام صادق علیه السّلام فرمودند: هیچ مجلسى نباشد که در آن نیکان و بدکاران گرد هم اجتماع کنند که بىیاد خداى عز و جل از آن برخیزند جز اینکه در روز قیامت براى آنها مایه حسرت و افسوس باشد.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٤٩٦، ح ١
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: مَکْتُوبٌ فِی التَّوْرَاةِ الَّتِی لَمْ تُغَیَّرْ أَنَّ مُوسَى سَأَلَ رَبَّهُ فَقَالَ إِلَهِی إِنَّهُ یَأْتِی عَلَیَّ مَجَالِسُ أُعِزُّکَ وَ أُجِلُّکَ أَنْ أَذْکُرَکَ فِیهَا فَقَالَ یَا مُوسَى إِنَّ ذِکْرِی حَسَنٌ عَلَى کُلِّ حَالٍ.
امام باقر علیه السلام فرمودند: در آن توراتى که تغییرى در آن داده نشده است (و محرف نیست) نوشته است: که همانا موسى از پروردگار پرسید و عرضکرد: بار الها هر آینه گاهى مجلسى براى من پیش آید که من تو را عزیزتر و والاتر دانم از اینکه در آن مجلسها یاد تو کنم (و نامت را برم).فرمودند: اى موسى یاد من کردن در هر حال خوب است.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٤٩٧، ح ٨
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَا ابْنَ آدَمَ اذْکُرْنِی فِی مَلَإٍ أَذْکُرْکَ فِی مَلَإٍ خَیْرٍ مِنْ مَلَئِکَ.
امام صادق علیه السلام فرمودند: خداى عز و جل فرماید: اى فرزند آدم مرا در میان مردم یاد کن تا من تو را در میان گروهى بهتر (یعنى فرشتگان) یاد کنم.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٤٩٨، ح ١٢
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ ذَکَرَنِی فِی مَلَإٍ مِنَ النَّاسِ ذَکَرْتُهُ فِی مَلَإٍ مِنَ الْمَلَائِکَةِ.
امام صادق علیه السلام فرمودند: خداى عز و جل فرموده: هر که در میان دستهاى از مردم مرا یاد کند من او را در میان دستهاى از فرشتگان یاد کنم.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٤٩٨، ح ١٣
عَنِ النَّبِیِّ (ص) قَالَ: مَا جَلَسَ قَوْمٌ یَذْکُرُونَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا نَادَاهُمْ مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ قُومُوا فَقَدْ بُدِّلَتْ سَیِّئَاتُکُمْ حَسَنَاتٍ وَ غُفِرَتْ لَکُمْ جَمِیعاً وَ مَا قَعَدَ عِدَّةٌ مِنْ أَهْلِ الْأَرْضِ یَذْکُرُونَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا قَعَدَ مَعَهُمْ عِدَّةٌ مِنَ الْمَلَائِکَةِ.
رسول خدا (ص) فرمودند: هیچ گروهی به ذکر خدای عزّوجل مجلس نکردند جز اینکه از آسمان منادی ندائی سردهد: برخیزید که گناهانتان تبدیل به حسنات شد و همهتان آمرزیده شدید و هیچ گروهی از اهل زمین به ذکر خدای عزّوجل ننشستند جز اینکهعده ای از فرشتگان با آنها همنشین شدند.
وسائل الشیعة، ج ٧، ص ١٥٣، ح ٨٩٨٢
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِنَّ مَلِکاً عَظِیمَ الشَّأْنِ کَانَ فِی مَجْلِسٍ لَهُ فَتَنَاوَلَ الرَّبَّ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى فَفُقِدَ فَمَا یُدْرَى أَیْنَ هُوَ.
امام صادق (ع) فرمودند: پادشاه والا مقامى در انجمنش نسبت بپروردگار تبارک و تعالى ناروا سخن گفت پس از آن گم گشت و معلوم نشد کجا رفت.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ١، ص ٩٣، ح ٦
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: مَا اجْتَمَعَ فِی مَجْلِسٍ قَوْمٌ لَمْ یَذْکُرُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَمْ یَذْکُرُونَا إِلَّا کَانَ ذَلِکَ الْمَجْلِسُ حَسْرَةً عَلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ثُمَّ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (ع) إِنَّ ذِکْرَنَا مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ ذِکْرِ عَدُوِّنَا مِنْ ذِکْرِ الشَّیْطَانِ.
امام صادق علیه السّلام فرمودند: هیچ مردمى، در انجمنى فراهم نشوند که در آن ذکر خداى عز و جل و ذکر ما نباشد جز اینکه آن انجمن در روز قیامت مایه حسرت و افسوس آنان باشد، سپس فرمود:(پدرم) حضرت ابو جعفر علیه السّلام فرمودند: همانا ذکر ما ذکر خدا است و ذکر دشمن ما ذکر شیطان است.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٤٩٦، ح ٢
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (ع) مَنْ أَرَادَ أَنْ یَکْتَالَ بِالْمِکْیَالِ الْأَوْفَى فَلْیَقُلْ إِذَا أَرَادَ أَنْ یَقُومَ مِنْ مَجْلِسِهِ سُبْحانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا یَصِفُونَ وَ سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ.
امام باقر علیه السّلام فرمودند: هر که خواهد به پیمانه تمام مزد برد (و بکاملترین وجهى بىکم و کاست از خدا ثواب دریافت کند) باید هنگامى که میخواهد از جاى خود برخیزد بگوید: «سُبْحانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا یَصِفُونَ، وَ سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلِینَ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ».
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٤٩٦، ح ٣
عَنْ حَنَانٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو جَعْفَرٍ (ع) یَا أَبَا الْفَضْلِ أَ مَا لَکَ مَکَانٌ تَقْعُدُ فِیهِ فَتُعَامِلَ النَّاسَ قَالَ قُلْتُ بَلَى قَالَ مَا مِنْ رَجُلٍ مُؤْمِنٍ یَرُوحُ أَوْ یَغْدُو إِلَى مَجْلِسِهِ أَوْ سُوقِهِ فَیَقُولُ حِینَ یَضَعُ رِجْلَهُ فِی السُّوقِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ خَیْرِهَا وَ خَیْرِ أَهْلِهَا إِلَّا وَکَّلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ مَنْ یَحْفَظُهُ وَ یَحْفَظُ عَلَیْهِ حَتَّى یَرْجِعَ إِلَى مَنْزِلِهِ فَیَقُولُ لَهُ قَدْ أُجِرْتَ مِنْ شَرِّهَا وَ شَرِّ أَهْلِهَا یَوْمَکَ هَذَا بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قَدْ رُزِقْتَ خَیْرَهَا وَ خَیْرَ أَهْلِهَا فِی یَوْمِکَ هَذَا فَإِذَا جَلَسَ مَجْلِسَهُ قَالَ حِینَ یَجْلِسُ- أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ فَضْلِکَ حَلَالًا طَیِّباً وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ أَنْ أَظْلِمَ أَوْ أُظْلَمَ وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ صَفْقَةٍ خَاسِرَةٍ وَ یَمِینٍ کَاذِبَةٍ فَإِذَا قَالَ ذَلِکَ قَالَ لَهُ الْمَلَکُ الْمُوَکَّلُ بِهِ أَبْشِرْ فَمَا فِی سُوقِکَ الْیَوْمَ أَحَدٌ أَوْفَرَ مِنْکَ حَظّاً قَدْ تَعَجَّلْتَ الْحَسَنَاتِ وَ مُحِیَتْ عَنْکَ السَّیِّئَاتُ وَ سَیَأْتِیکَ مَا قَسَمَ اللَّهُ لَکَ مُوَفَّراً حَلَالًا طَیِّباً مُبَارَکاً فِیهِ.
حنان از پدرش نقل مىکند که امام باقر علیه السّلام به من فرمود: اى ابو الفضل! آیا تو جایى در اختیار دارى که در آنجا بنشینى و با مردم داد و ستد کنى؟ عرض کردم: آرى. فرمود: هرمرد مؤمنى که صبح یا عصر به مجلس یا بازارش برود و در زمانى که پایش را در بازار مىگذارد بگوید: «بارالها! من از خیر اینجا و خیر اهلش، از تو درخواست مىکنم»، خداوند کسى را برایش وکیل مىکند که او و اموالش را حفظ کند تا آن را که به منزلش برگردد، و موکل الهى به او مىگوید: امروز از شرّ آن و اهلش در امان ماندى! و این به خواست (و اجازه) خداوند بود و خیر و برکت آن و اهلش را امروز به دست آوردى. هنگامى که در جایگاه خود بنشیند بگوید: «گواهى مىدهم که معبودى جز خدا نیست که یکتاست و هیچ شریکى ندارد؛ گواهى مىدهم که محمّد بنده و فرستاده اوست؛ خداوندا! من از فضل حلال پاکیزهات در خواست مىکنم؛ و از این که ستم کنم و یا به من ستم شود به تو پناه مىآورم؛ و از معامله زیانبار، و سوگند دروغ به تو پناه مىآورم». وقتى این را بگوید، آن فرشتهاى که گماشته الهى براى اوست، مىگوید: تو را بشارت مىدهم که امروز در بازار تو کسى پربهرهتر از تو نیست؛ به سوى کارهاى نیک شتافتى و بدىها (از نامۀ عملت) محو شد، و به زودى آنچه خداوند برایت تقسیم کرده است، به طور فراوان، حلال، پاکیزه و پربرکت به تو مىرسد.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٥، ص ١٥٥، ح ١
قَالَ الصَّادِقُ (ع) کَفَّارَاتُ الْمَجَالِسِ أَنْ تَقُولَ عِنْدَ قِیَامِکَ مِنْهَا سُبْحانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا یَصِفُونَ وَ سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ.
امام صادق (ع) فرمودند: کفاره مجالس این است که هنگام بلند شدن بگوید «سُبْحانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا یَصِفُونَ، وَ سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلِینَ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ».
وسائل الشیعة، ج ٢٢، ص ٤٠٥، ح ٢٨٩٠١
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): مَنْ خَتَمَ مَجْلِسَهُ بِهَؤُلَاءِ الْکَلِمَاتِ إِنْ کَانَ مسُیِئاً کُنَّ کَفَّارَاتِ الْإِسَاءَةِ وَ إِنْ کَانَ مُحْسِناً ازْدَادَ حُسْناً وَ هِیَ سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِکَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْتَغْفِرُکَ وَ أَتُوبُ إِلَیْکَ.
رسول خدا (ص) فرمودند: کسی که مجلسش را به این کلمات تمام کند اگر بد باشد کفاره بدیهایش شود و اگر خود باشد نیکی آن زیاد شود و آن (کلمات) این است: « سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِکَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْتَغْفِرُکَ وَ أَتُوبُ إِلَیْکَ.»
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ٥، ص ٢٩٠، ح ٥٨٨٣
عَنِ النَّبِیِّ (ص): إِنَّ کَفَّارَةَ الْمَجْلِسِ سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِکَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ رَبِّ تُبْ عَلَیَّ وَ اغْفِرْ لِی.
رسول خدا (ص) فرمودند: همانا کفاره مجلس این است: « سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِکَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ رَبِّ تُبْ عَلَیَّ وَ اغْفِرْ لِی.»
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ٥، ص ٢٩٠، ح ٥٨٨٤
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَا مِنْ قَوْمٍ اجْتَمَعُوا فِی مَجْلِسٍ فَلَمْ یَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَمْ یُصَلُّوا عَلَى نَبِیِّهِمْ إِلَّا کَانَ ذَلِکَ الْمَجْلِسُ حَسْرَةً وَ وَبَالًا عَلَیْهِمْ.
امام صادق علیه السلام فرمودند رسول خدا (ص) فرمود: هیچ مردمى نباشند که در انجمنى گرد هم آیند و نام خداى عز و جل را نبرند، و بر پیغمبر (ص) صلوات نفرستند جز اینکه آن مجلس مایه حسرت و زیان بر آنها باشد.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٤٩٧، ح ٥
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): مَا مِنْ قَوْمٍ اجْتَمَعُوا فِی مَجْلِسٍ وَ لَمْ یَذْکُرُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَمْ یُصَلُّوا عَلَیَّ إِلَّا کَانَ ذَلِکَ الْمَجْلِسُ حَسْرَةً عَلَیْهِمْ فَإِنْ شَاءَ أَخَذَهُمْ وَ إِنْ شَاءَ عَفَا عَنْهُمْ.
رسول خدا (ص) فرمودند: هیچ مردمى نباشند که در انجمنى گرد هم آیند و نام خداى عز و جل را نبرند، و بر پیغمبر (ص) صلوات نفرستند جز اینکه آن مجلس مایه حسرت آنها باشد پس اگر خدا خواهد آنها را به آن بگیرد و اگر خواهد از آنها بگذرد.
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ٥، ص ٢٨٨، ح ٥٨٧٩
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) کَانَ لَا یَقُومُ مِنْ مَجْلِسٍ وَ إِنْ خَفَّ حَتَّى یَسْتَغْفِرَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَمْساً وَ عِشْرِینَ مَرَّةً.
امام صادق علیه السّلام فرمودند: رسول خدا (ص) را شیوه چنان بود که از هیچ مجلسى بر نمیخواست و گرچه (مدت توقفش در آن) کوتاه بود، تا اینکه بیست و پنج بار بدرگاه خداى عز و جل استغفار میکرد.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٥٠٤، ح ٤
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِذَا کَانَ قَوْمٌ فِی مَجْلِسٍ ثُمَّ سَبَقَ قَوْمٌ فَدَخَلُوا فَعَلَى الدَّاخِلِ أَخِیراً إِذَا دَخَلَ أَنْ یُسَلِّمَ عَلَیْهِمْ.
امام صادق علیه السّلام فرمودند: هر گاه مردمى در انجمنى باشند و مردم دیگرى وارد شوند آنها که تازه وارد شدهاند باید سلام کنند.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٦٤٧، ح ٥
عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (ع) أَنَّ النَّبِیَّ (ص) قَالَ: إِذَا قَامَ الرَّجُلُ مِنْ مَجْلِسٍ فَلْیُوَدِّعْ إِخْوَانَهُ بِالسَّلَامِ فَإِنْ أَفَاضُوا فِی خَیْرٍ کَانَ شَرِیکَهُمْ وَ إِنْ أَفَاضُوا فِی بَاطِلٍ کَانَ عَلَیْهِمْ دُونَهُ.
امام جعفر صادق (علیه السلام) از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کرده که فرمود: وقتی کسی از مجلس بر می خیزد باید با دوستانش با سلام خداحافظی کند که در این صورت اگر مجلس در خیر ادامه یافت، شریک آنهاست، و اگر در باطل گرایش پیدا کرد گناهش به گردن خود آنهاست نه این شخص.
وسائل الشیعة، ج ١٢، ص ٨٣، ح ١٥٦٩٩
عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) قَالَ: إِذَا قَامَ أَحَدُکُمْ مِنْ مَجْلِسِهِ مُنْصَرِفاً فَلْیُسَلِّمْ لَیْسَتِ الْأُولَى بِأَوْلَى مِنَ الْأُخْرَى.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: وقتی خواستید از مجلس خویش برخیزید و بروید، باید خداحافظی کنید و این اختصاص به اولین شخصی که بلند می شود ندارد وظیفه همه است که خداحافظی کنند.
وسائل الشیعة، ج ١٢، ص ٨٣، ح ١٥٧٠٠
عَنِ الْفَضْلِ بْنِ یُونُسَ قَالَ: لَمَّا تَغَدَّى عِنْدِی أَبُو الْحَسَنِ (ع) وَ جِیءَ بِالطَّسْتِ بُدِئَ بِهِ (ع) وَ کَانَ فِی صَدْرِ الْمَجْلِسِ فَقَالَ (ع) ابْدَأْ بِمَنْ عَلَى یَمِینِکَ فَلَمَّا تَوَضَّأَ وَاحِدٌ أَرَادَ الْغُلَامُ أَنْ یَرْفَعَ الطَّسْتَ فَقَالَ لَهُ أَبُو الْحَسَنِ (ع) دَعْهَا وَ اغْسِلُوا أَیْدِیَکُمْ فِیهَا.
فضل بن یونس گوید: هنگامى که امام کاظم علیه السّلام نزد من ناهار میل کرد و براى شستوشوى دست تشت آوردند از آن حضرت شروع کردند با اینکه امام علیه السّلام در صدر مجلس نشسته بود؛ حضرتش فرمود: از کسى که در سمت راست توست، شروع کن. هنگامى که یک نفر دستان خود را شست، غلام خواست تشت را بردارد. امام علیه السّلام به او فرمود: تشت را بگذار و دستان خود را در آن بشویید.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٦، ص ٢٩١، ح ٣
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) یَنْبَغِی لِلْجُلَسَاءِ فِی الصَّیْفِ أَنْ یَکُونَ بَیْنَ کُلِّ اثْنَیْنِ مِقْدَارُ عَظْمِ الذِّرَاعِ لِئَلَّا یَشُقَّ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ فِی الْحَرِّ.
رسول خدا (ص) فرمودند: شایسته است براى آنان که در تابستان دورهم مىنشینند که میان هر دو نفر باندازه یک استخوان ذراع فاصله باشد که از گرما ناراحت نشوند.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٦٦٢، ح ٨
عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَکَمِ قَالَ قَالَ لِی أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ (ع) یَا هِشَامُ ... إِنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (ع) کَانَ یَقُولُ إِنَّ مِنْ عَلَامَةِ الْعَاقِلِ أَنْ یَکُونَ فِیهِ ثَلَاثُ خِصَالٍ یُجِیبُ إِذَا سُئِلَ وَ یَنْطِقُ إِذَا عَجَزَ الْقَوْمُ عَنِ الْکَلَامِ وَ یُشِیرُ بِالرَّأْیِ الَّذِی یَکُونُ فِیهِ صَلَاحُ أَهْلِهِ فَمَنْ لَمْ یَکُنْ فِیهِ مِنْ هَذِهِ الْخِصَالِ الثَّلَاثِ شَیْءٌ فَهُوَ أَحْمَقُ إِنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (ع) قَالَ لَا یَجْلِسُ فِی صَدْرِ الْمَجْلِسِ إِلَّا رَجُلٌ فِیهِ هَذِهِ الْخِصَالُ الثَّلَاثُ أَوْ وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ فَمَنْ لَمْ یَکُنْ فِیهِ شَیْءٌ مِنْهُنَّ فَجَلَسَ فَهُوَ أَحْمَقُ ...
هشام بن حکم گوید: موسى بن جعفر علیهم السلام بمن فرمودند: اى هشام ... امیر المؤمنین علیه السلام میفرمودند: از جمله علامات عاقل اینست که سه خصلت در او باشد: ١- چون از او پرسند جواب دهد ٢- و چون مردم از سخن درمانند او سخن گوید ٣- و رأیى اظهار کند که بمصلحت همگان باشد. کسى که هیچ یک از این صفات را ندارد احمق است. امیر المؤمنین علیه السلام فرمود در صدر مجلس نباید نشیند مگر مردی که این سه خصلت یا یکى از آنها را داشته باشد و کسى که هیچ ندارد و در صدر نشیند احمق است ...
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ١، ص ١٩، ح ١٢
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: مِنَ التَّوَاضُعِ أَنْ تَرْضَى بِالْمَجْلِسِ دُونَ الْمَجْلِسِ وَ أَنْ تُسَلِّمَ عَلَى مَنْ تَلْقَى وَ أَنْ تَتْرُکَ
امام صادق علیه السلام فرمودند: از تواضع است که در نشستن بپائین مجلس راضى باشى و بهر که برخورى سلام کنى و مجادله را ترک کنى، اگر چه حق با تو باشد، و دوست نداشته باشى که تو را به تقوى بستایند.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ١٢٢، ح ٦
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِذَا دَخَلَ مَنْزِلًا قَعَدَ فِی أَدْنَى الْمَجْلِسِ إِلَیْهِ حِینَ یَدْخُلُ.
امام صادق علیه السلام فرمودند: رسول خدا (ص) این گونه بود که در هر منزلى که وارد میشد همان دم در مىنشست.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٦٦٢، ح ٦
قَالَ عَلِیّ (ع): لَا تُسْرِعَنَّ إِلَى أَرْفَعِ مَوْضِعٍ فِی الْمَجْلِسِ فَإِنَّ الْمَوْضِعَ الَّذِی تُرْفَعُ إِلَیْهِ خَیْرٌ مِنَ الْمَوْضِعِ الَّذِی تُحَطُّ عَنْهُ.
امام علی (ع) فرمودند: به نشستن در بالای مجلس شتاب مکن همانا مکانی که تو را به سوی آن بلند کنند بهتر از مکانی است که به زیر آورده شوی.
تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص ٢٤٩، ح ٥١٥٦
قَالَ عَلِیّ (ع): الْأَطْرَافُ مَجَالِسُ الْأَشْرَافِ.
امام علی (ع) فرمودند:کنارههاى مجلس جاى نشستن مردمان شریف است.
تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص ٤٣٠، ح ٩٨١٥
قَالَ عَلِیّ (ع): خَمْسَةٌ یَنْبَغِی أَنْ یُهَانُوا الدَّاخِلُ بَیْنَ اثْنَیْنِ لَمْ یُدْخِلَاهُ فِی أَمْرِهِمَا وَ الْمُتَأَمِّرُ عَلَى صَاحِبِ الْبَیْتِ فِی بَیْتِهِ وَ الْمُتَقَدِّمُ عَلَى مَائِدَةٍ لَمْ یُدْعَ إِلَیْهَا وَ الْمُقْبِلُ بِحَدِیثِهِ عَلَى غَیْرِ مُسْتَمِعٍ وَ الْجَالِسُ فِی الْمَجَالِسِ الَّتِی لَا یَسْتَحِقُّهَا.
امام علی (ع) فرمودند: پنج نفر شایسته خوارى اند: داخل شونده میان دو نفر که او را شریک نساخته اند،و کسى که بر صاحب خانه در خانه خودش فرمان دهد،و پیشى گیرنده بر سفره اى که دعوت نشده است،و کسى که سخن گوید با کسى که گوش نمى کند،و کسى که در جایى که شایسته آن نیست بنشیند.
تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص ٤٨٠، ح ١١٠٤٣
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: مَنْ رَضِیَ بِدُونِ الشَّرَفِ مِنَ الْمَجْلِسِ لَمْ یَزَلِ اللَّهُ وَ مَلَائِکَتُهُ یُصَلُّونَ عَلَیْهِ حَتَّى یَقُومَ.
امام صادق (ع) فرمودند: کسى که به نشستن در پائین جایگاه مجلسی رضایت دهد تا زمانى که برخیزد خدا و فرشتگان پیوسته بر او درود فرستند.
وسائل الشیعة، ج ١٢، ص ١٠٧، ح ١٥٧٧٦
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِنَّ مِنَ التَّوَاضُعِ أَنْ یَجْلِسَ الرَّجُلُ دُونَ شَرَفِهِ.
امام صادق (ع) فرمودند: همانا از تواضع این است که فرد در جایگاه پایین مجلس بنشیند.
وسائل الشیعة، ج ١٢، ص ١٠٨، ح ١٥٧٧٨
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِذَا أَخَذَ الْقَوْمُ مَجَالِسَهُمْ فَإِنْ دَعَا رَجُلٌ أَخَاهُ وَ أَوْسَعَ لَهُ فِی مَجْلِسِهِ فَلْیَأْتِهِ فَإِنَّمَا هِیَ کَرَامَةٌ أَکْرَمَهُ بِهَا أَخُوهُ وَ إِنْ لَمْ یُوسِعْ لَهُ أَخُوهُ فَلْیَنْظُرْ أَوْسَعَ مَکَانٍ یَجِدُهُ فَلْیَجْلِسْ فِیهِ.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: وقتی هر کس در مجلس جای گرفت اگر کسی برادرش را دعوت کرد و برای او جا باز کرد پس بپذیرد زیرا او با این کار به برادر خود احترام گذاشته و او را گرامی داشته است و اگر برادرش برای او جا باز نکرد بنگرد هر جا که وسیعتر است همانجا بنشیند.
وسائل الشیعة، ج ١٢، ص ١٠٩، ح ١٥٧٨١
عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ (ع) قَالَ: إِذَا دَخَلَ أَحَدُکُمْ عَلَى أَخِیهِ فِی رَحْلِهِ فَلْیَقْعُدْ حَیْثُ یَأْمُرُهُ صَاحِبُ الرَّحْلِ فَإِنَّ صَاحِبَ الرَّحْلِ أَعْرَفُ بِعَوْرَةِ بَیْتِهِ مِنَ الدَّاخِلِ عَلَیْهِ. (شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشیعة - قم، چاپ: اول، ١٤٠٩ ق.)
امام صادق(علیه السّلام)از پدرش امام باقر(علیه السّلام)نقل فرموده است:هر گاه کسى وارد خانه برادر مؤمنش شود هرجا صاحب خانه امر کند بنشیند زیرا صاحب خانه آشناتر است به خانه و محرم بودن آن.
وسائل الشیعة، ج ١٢، ص ١١١، ح ١٥٧٨٨
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع): لَا یَنْبَغِی لِلْمُؤْمِنِ أَنْ یَجْلِسَ إِلَّا حَیْثُ یَنْتَهِی بِهِ الْجُلُوسُ فَإِنَّ تَخَطِّیَ أَعْنَاقِ الرِّجَالِ سَخَافَةٌ.
امام صادق (ع) فرمودند: مؤمن وقتى وارد مجلسى شد باید در انتهاى آن بنشیند و اگر از روى گردنهاى مردان عبور کند نشانه بى عقلى اوست.
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ٨، ص ٤٠٤، ح ٩٨٠٧
عَنِ الصَّادِقِ (ع) أَنَّهُ قَالَ: إِذَا دَخَلْتَ مَنْزِلَ أَخِیکَ فَاقْبَلِ الْکَرَامَةَ کُلَّهَا إِلَّا الْجُلُوسَ فِی الصَّدْرِ.
وقتی بر منزل برادرت وارد می شود، احترام ها را بپذیر، غیر از نشستن در بالای مجلس را.
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ٨، ص ٤٠٦، ح ٩٨١٠
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- إِنَّا نَراکَ مِنَ الْمُحْسِنِینَ قَالَ کَانَ یُوَسِّعُ الْمَجْلِسَ وَ یَسْتَقْرِضُ لِلْمُحْتَاجِ وَ یُعِینُ الضَّعِیفَ.
امام صادق علیه السلام در تفسیر گفتار خداى عز و جل (که در باره یوسف علیه السلام فرماید:) «ما ترا از نیکوکاران دانیم» (سوره یوسف آیه ٣٦) فرمودند: براى واردین جا باز میکرد، و به نیازمندان وام میداد، و به ناتوانان کمک میکرد.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٦٣٧، ح ٣
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) ثَلَاثٌ یُصْفِینَ وُدَّ الْمَرْءِ لِأَخِیهِ الْمُسْلِمِ یَلْقَاهُ بِالْبِشْرِ إِذَا لَقِیَهُ وَ یُوَسِّعُ لَهُ فِی الْمَجْلِسِ إِذَا جَلَسَ إِلَیْهِ وَ یَدْعُوهُ بِأَحَبِّ الْأَسْمَاءِ إِلَیْهِ.
رسول خدا (ص) فرمودند: سه چیز است که دوستى انسانى را با برادر مسلمانش صفا دهد: (١) همیشه با خوشروئى با او برخورد کند، (٢) هر گاه در مجلسى بر او بنشیند برایش جا باز کند (٣) بآن نامى که بیشتر آن را دوست دارد او را بخواند (و صدا کند).
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٦٤٣، ح ٣
عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): الْمُؤْمِنُ مِرْآةٌ لِأَخِیهِ الْمُؤْمِنِ یَنْصَحُهُ إِذَا غَابَ عَنْهُ وَ یَمِیطُ عَنْهُ مَا یَکْرَهُ إِذَا شَهِدَ وَ یُوَسِّعُ لَهُ فِی الْمَجْلِسِ.
رسول خدا (ص) فرمودند: مؤمن، آینه برادر مؤمن خویش است. در غیابش خیرخواهی او می کند و در حضورش، امور ناخوشایند را از او دور می گرداند و برای او در مجلس جا باز می کند.
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ٨، ص ٣٢٠، ح ٩٥٤٦
عَنِ النَّبِیِّ (ص) أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ لِلْمُؤْمِنِ عَلَى أَخِیهِ حُقُوقاً فَأَدْنَاهَا إِذَا رَآهُ أَنْ یَتَزَحْزَحَ لَهُ.
رسول خدا (ص) فرمودند: همانا برای مومن نسبت به برادرش حقوقی است پی کمترین آن این است که وقتی او را دید برای او از جایش تکان بخورد.
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ٨، ص ٣٢٠، ح ٩٥٤٧
عَنِ النَّبِیِّ (ص) أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ مِنْ حَقِّ الْمُؤْمِنِ أَنْ یُوَسِّعَ لَهُ إِذَا جَلَسَ لِجَنْبِهِ وَ یُقْبِلَ عَلَیْهِ إِذَا حَدَّثَهُ وَ یُسَلِّمَ عَلَیْهِ إِذَا قَامَ.
رسول خدا (ص) فرمودند: همانا از حق مومن این است که هنگامی که کنارش نشیند برای او جا باز کند و وقتی با او سخن گوید رو به او کند و هنگامی که بایستد (برای رفتن) به او سلام کند. (یعنی با او خداحافظی کند.)
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ٨، ص ٣٢٠، ح ٩٥٤٨
عَنِ النَّبِیِّ (ص) قَالَ: لَا یُوَسَّعُ الْمَجْلِسُ إِلَّا لِثَلَاثَةٍ لِذِی سِنٍّ لِسِنِّهِ وَ لِذِی عِلْمٍ لِعِلْمِهِ وَ لِذِی سُلْطَانٍ لِسُلْطَانِهِ.
رسول خدا (ص) فرمودند: جا باز نمی شود مگر برای سه فرد: برای صاحب سن به خاطر سنش و برای صاحب علم به خاطر علمش و برای سلطان (بزرگ قومی) به خاطر پادشاهیش.
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ٨، ص ٣٢٠، ح ٩٥٥٠
عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ (ع) عَنْ خَالِهِ هِنْدِ بْنِ أَبِی هَالَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ مَجْلِسِهِ أَیْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَقَالَ کَانَ (ص) لَا یَجْلِسُ وَ لَا یَقُومُ إِلَّا عَلَى ذِکْرِهِ تَعَالَى وَ لَا یُوطِنُ الْأَمَاکِنَ وَ یَنْهَى عَنْ إِیطَانِهَا وَ إِذَا انْتَهَى إِلَى قَوْمٍ جَلَسَ حَیْثُ یَنْتَهِی بِهِ الْمَجْلِسُ وَ یَأْمُرُ بِذَلِکَ.
امام حسن علیهالسلام فرمودند: از پدرم علیه السلام درباره نشستن او (رسول خدا صلی الله علیه و آله ) پرسیدم پس فرمود: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نمىنشست و بر نمىخاست مگر آن که ذکر بر لب داشت و جایى را به خود اختصاص نمىداد و از این کار نهى مىکرد و هرگاه نزد جماعتى مىرفت در پایین مجلس مىنشست و به این کار فرمان مىداد.
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ٨، ص ٤٠٤، ح ٩٨٠٨
عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) قَالَ: إِذَا جَلَسْتُمْ إِلَى الْمُعَلِّمِ أَوْ جَلَسْتُمْ فِی مَجَالِسِ الْعِلْمِ فَادْنُوا وَ لْیَجْلِسْ بَعْضُکُمْ خَلْفَ بَعْضٍ وَ لَا تَجْلِسُوا مُتَفَرِّقِینَ کَمَا یَجْلِسُ أَهْلُ الْجَاهِلِیَّةِ.
رسول خدا (ص) فرمودند: هرگاه نزد معلم یا در مجالس علمآموزی مینشینید، نزدیک به هم و پشت سر هم بنشینید و مانند اهل جاهلیت، پراکنده ننشینید.
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ٨، ص ٤٠٣، ح ٩٨٠٥
عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنِ الْغِنَاءِ وَ قُلْتُ إِنَّهُمْ یَزْعُمُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) رَخَّصَ فِی أَنْ یُقَالَ جِئْنَاکُمْ جِئْنَاکُمْ حَیُّونَا حَیُّونَا نُحَیِّکُمْ فَقَالَ کَذَبُوا إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ- وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما لاعِبِینَ لَوْ أَرَدْنا أَنْ نَتَّخِذَ لَهْواً لَاتَّخَذْناهُ مِنْ لَدُنَّا إِنْ کُنَّا فاعِلِینَ. بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ وَ لَکُمُ الْوَیْلُ مِمَّا تَصِفُونَ ثُمَّ قَالَ وَیْلٌ لِفُلَانٍ مِمَّا یَصِفُ رَجُلٌ لَمْ یَحْضُرِ الْمَجْلِسَ.
عبد الأعلى گوید: از امام صادق علیه السّلام درباره غنا پرسیدم و گفتم: اهل تسنن مىگویند که پیامبر خدا صلّى اللّه علیه و اله اجازه داده است که چنین گفته شود:«جئناکم جئناکم حیّونا حیّونا نحیّکم». فرمود: دروغ گفتهاند، بهراستى که خداوند متعال مىفرماید:«ما آسمان، زمین و آنچه در میان آنهاست از روى بازى نیافریدیم. اگر مىخواستم بازى قرار بدهیم چیزى از جانب خود برمىگزیدیم اگر این کار را انجام مىدادیم. بلکه ما حق را بر سر باطل مىکوبیم تا آن را نابود سازد و بدینسان باطل نابود مىشود، واى بر شما از آنچه توصیف مىکنید». سپس فرمود: واى بر فلانى از آن چیزى که بیان مىکند! کسى که در مجلس امام علیه السّلام حضور نداشت.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٦، ص ٤٣٣، ح ١٢
عَنِ الْحَسَنِ بْنِ هَارُونَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) یَقُولُ الْغِنَاءُ مَجْلِسٌ لَا یَنْظُرُ اللَّهُ إِلَى أَهْلِهِ وَ هُوَ مِمَّا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ.
حسن بن هارون گوید: از امام صادق علیه السّلام شنیدم که مىفرمود: خداوند به مجلس آوازخوانى نظر نمىافکند. غنا و آوازخوانى، از آن تفریحاتى است که خداوند عز و جل مىگوید:«برخى، از مردم سخنان بیهوده را مىخرند تا دیگران را از راه خدا گمراه سازند».
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٦، ص ٤٣٣، ح ١٦
عَنْ جَهْمِ بْنِ حُمَیْدٍ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَنَّى کُنْتَ فَظَنَنْتُ أَنَّهُ قَدْ عَرَفَ الْمَوْضِعَ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنِّی کُنْتُ مَرَرْتُ بِفُلَانٍ فَاحْتَبَسَنِی فَدَخَلْتُ إِلَى دَارِهِ وَ نَظَرْتُ إِلَى جَوَارِیهِ فَقَالَ لِی ذَلِکَ مَجْلِسٌ لَا یَنْظُرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى أَهْلِهِ أَمِنْتَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى أَهْلِکَ وَ مَالِکَ.
جهم بن حمید گوید: امام صادق علیه السّلام به من فرمود: کجا بودى؟ من گمان کردم که حضرت علیه السّلام از آن مکان باخبر است. بنابراین گفتم: قربانت شوم! من از نزد فلانى عبور کردم و او مرا به خانهاش دعوت کرد و من وارد خانهاش شدم و به کنیزانش نگاه کردم. حضرت علیه السّلام به من فرمود: آن مجلسى است که خداوند به اهل آن نظر نمىکند. آیا خداوند را بر خانواده و اموالت امین مىدانى؟! نمىترسى که همین بلا بر سر خانوادهات بیاید؟
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٦، ص ٤٣٤، ح ٢٢
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَال: الْمَجَالِسُ بِالْأَمَانَةِ.
امام صادق علیه السلام فرمودند: مجلسها امانت است.
(یعنی اتفاقاتی که در آن مجالس می افتد یا حرفهایی که زده می شود را حفظ کرده و در صورت زیان یا راضی نبودن فرد، در جای دیگر بیان نکند.)
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٦٦٠، ح ١
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: الْمَجَالِسُ بِالْأَمَانَةِ وَ لَیْسَ لِأَحَدٍ أَنْ یُحَدِّثَ بِحَدِیثٍ یَکْتُمُهُ صَاحِبُهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِلَّا أَنْ یَکُونَ ثِقَةً أَوْ ذِکْراً لَهُ بِخَیْرٍ.
امام صادق علیه السلام فرمودند: مجلسها امانت است، و کسى حق ندارد کلام محرمانه رفیق خود را بدون اجازه او بازگو کند، مگر در موردى که شنونده مورد وثوق و اطمینان باشد یا ذکر خیرى از آن رفیق باشد.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٦٦٠، ح ٣
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): یَا أَبَا ذَرٍّ الْمَجَالِسُ بِالْأَمَانَةِ وَ إِفْشَاؤُکَ سِرَّ أَخِیکَ خِیَانَةٌ فَاجْتَنِبْ ذَلِکَ وَ اجْتَنِبْ مَجْلِسَ الْعَشِیرَةِ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: ای ابوذر! آنچه در مجالس می گذرد امانت است، و علنی کردن سرّ مسلمان خیانت می باشد.
مجموعه ورام، جلد ٢، صفحه ٥١
قَالَ عَلِیّ (ع): مَجَالِسُ اللَّهْوِ تُفْسِدُ الْإِیمَانَ.
امام علی (ع) فرمودند: مجالس خوش گذرانی ایمان را فاسد می کند.
تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص ٤٦١، ح ١٠٥٦٠
عَنِ الْجَعْفَرِیِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ (ع) یَقُولُ مَا لِی رَأَیْتُکَ عِنْدَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ یَعْقُوبَ فَقَالَ إِنَّهُ خَالِی فَقَالَ إِنَّهُ یَقُولُ فِی اللَّهِ قَوْلًا عَظِیماً یَصِفُ اللَّهَ وَ لَا یُوصَفُ فَإِمَّا جَلَسْتَ مَعَهُ وَ تَرَکْتَنَا وَ إِمَّا جَلَسْتَ مَعَنَا وَ تَرَکْتَهُ فَقُلْتُ هُوَ یَقُولُ مَا شَاءَ أَیُّ شَیْءٍ عَلَیَّ مِنْهُ إِذَا لَمْ أَقُلْ مَا یَقُولُ فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ (ع) أَ مَا تَخَافُ أَنْ تَنْزِلَ بِهِ نَقِمَةٌ فَتُصِیبَکُمْ جَمِیعاً أَ مَا عَلِمْتَ بِالَّذِی کَانَ مِنْ أَصْحَابِ مُوسَى (ع) وَ کَانَ أَبُوهُ مِنْ أَصْحَابِ فِرْعَوْنَ فَلَمَّا لَحِقَتْ خَیْلُ فِرْعَوْنَ مُوسَى تَخَلَّفَ عَنْهُ لِیَعِظَ أَبَاهُ فَیُلْحِقَهُ بِمُوسَى فَمَضَى أَبُوهُ وَ هُوَ یُرَاغِمُهُ حَتَّى بَلَغَا طَرَفاً مِنَ الْبَحْرِ فَغَرِقَا جَمِیعاً فَأَتَى مُوسَى (ع) الْخَبَرُ فَقَالَ هُوَ فِی رَحْمَةِ اللَّهِ وَ لَکِنَّ النَّقِمَةَ إِذَا نَزَلَتْ لَمْ یَکُنْ لَهَا عَمَّنْ قَارَبَ الْمُذْنِبَ دِفَاعٌ.
جعفرى گوید: شنیدم حضرت ابو الحسن علیه السلام بمن فرمودند: چرا مینگرم که تو نزد عبد الرحمن بن یعقوب هستى، (جعفرى) عرضکرد: او دائى من است؟ حضرت فرمودند: او در باره خدا سخن ناهموارى گوید؟ خدا را (بصورت اجسام و اوصاف آن) وصف کند؟ پس یا با او همنشین شو و ما را واگذارد یا با ما بنشین و او را ترک کن عرضکردم: او هر چه میخواهد بگوید بمن چه زیانى دارد وقتى که من نگویم آنچه را که او گوید؟ ابو الحسن علیه السلام فرمودند: آیا نمى ترسى از اینکه باو عذابى نازل گردد و هر دوى شما را فرا گیرد؟ آیا ندانى (داستان) آن کس را که خود از یاران موسى علیه السلام بود و پدرش از یاران فرعون، پس هنگامى که لشکر فرعون (در کنار دریا) بموسى (و یارانش) رسید، (آن پسر) از موسى جدا شد که پدرش را پند دهد و بموسى (و یارانش) ملحق سازد، و پدرش براه خود (در لشکر فرعون) میرفت و این جوان با او (در باره مذهبش) ستیزه میکرد، تا اینکه هر دو بکنارى از دریا رسیدند و (همین که لشکر فرعون غرق شدند) آن دو نیز با هم غرق شدند، خبر بموسى علیه السلام رسید، فرمودند: او در رحمت خدا است ولى چون عذاب نازل گردد از آنکه نزدیک گنهکار است دفاعى نشود.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٣٧٤، ح ٢
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: ثَلَاثَةُ مَجَالِسَ یَمْقُتُهَا اللَّهُ وَ یُرْسِلُ نَقِمَتَهُ عَلَى أَهْلِهَا فَلَا تُقَاعِدُوهُمْ وَ لَا تُجَالِسُوهُمْ مَجْلِساً فِیهِ مَنْ یَصِفُ لِسَانُهُ کَذِباً فِی فُتْیَاهُ وَ مَجْلِساً ذِکْرُ أَعْدَائِنَا فِیهِ جَدِیدٌ وَ ذِکْرُنَا فِیهِ رَثٌ وَ مَجْلِساً فِیهِ مَنْ یَصُدُّ عَنَّا وَ أَنْتَ تَعْلَمُ قَالَ ثُمَّ تَلَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) ثَلَاثَ آیَاتٍ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ کَأَنَّمَا کُنَّ فِی فِیهِ أَوْ قَالَ فِی کَفِّهِ- وَ لا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ (الأنعام: ١٠٨) وَ إِذا رَأَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِی آیاتِنا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى یَخُوضُوا فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ (الأنعام: ٦٨) وَ لا تَقُولُوا لِما تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هذا حَلالٌ وَ هذا حَرامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ (النحل: ١١٦).
امام صادق علیه السلام فرمودند: سه مجلس است که خداوند آنها را دشمن دارد، و عذاب خود را بر اهل آن بفرستد، پس با آنان ننشینید و مجالست نکنید، یکى آن مجلسى است که در آن کسى باشد که در فتواى خود دروغ گوید، و دیگر مجلسى که ذکر دشمنان ما در آن تازه و نو، ولى ذکر ما در آن کهنه باشد، و دیگر مجلسى که در آن کسى است که از پیروى ما (مردم را) بازمىدارد و تو میدانى (که او چنین کسى است، عبد الاعلى گوید): سپس امام صادق علیه السلام سه آیه از کتاب خدا خواند که گویا در دهانش بود- یا گفت:گویا در مشتش بود- (اول این آیه بود سوره انعام آیه ١٠٨:) «دشنام ندهید آنان را که جز خدا میخوانند تا (آنها نیز) دشنام دهند خدا را ستمگرانه بنادانى» (دوم آیه ٦٨ از همان سوره) «و هر گاه بینى آنان را که فرو روند در آیتهاى ما پس رو گردان از ایشان تا فرو روند در داستانى دیگر» (سوم آیه ١١٦ از سوره نحل) «و نگوئید بدان چه میستاید زبانهاى شما بدروغ این حلال است و این حرام است تا بدروغ بر خدا افتراء بندید».
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٣٧٨، ح ١٢
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: مَنْ کانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَلَا یَجْلِسُ مَجْلِساً یُنْتَقَصُ فِیهِ إِمَامٌ أَوْ یُعَابُ فِیهِ مُؤْمِنٌ.
امام صادق علیه السلام فرمودند: هر که ایمان بخدا و روز قیامت دارد در مجلسى که امامى را مذمت کنند یا مؤمنى را عیب کنند ننشیند.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٣٧٧، ح ٩
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَلَا یَقْعُدَنَّ فِی مَجْلِسٍ یُعَابُ فِیهِ إِمَامٌ أَوْ یُنْتَقَصُ فِیهِ مُؤْمِنٌ.
امام صادق علیه السلام فرمودند: هر که بخدا و روز جزا ایمان دارد نباید در مجلسى بنشیند که امامى را در آن عیب کنند یا مؤمنى را مذمت نمایند.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٣٧٨، ح ١١
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ص) مَنْ کانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَلَا یَقُومُ مَکَانَ رِیبَةٍ.
امام صادق علیه السلام فرمودند که امیر المؤمنین علیه السلام فرموده: هر که ایمان بخدا و روز جزا دارد در مکان تهمت و شک نایستد.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٣٧٧، ح ١٠
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِذَا ابْتُلِیتَ بِأَهْلِ النَّصْبِ وَ مُجَالَسَتِهِمْ فَکُنْ کَأَنَّکَ عَلَى الرَّضْفِ حَتَّى تَقُومَ فَإِنَّ اللَّهَ یَمْقُتُهُمْ وَ یَلْعَنُهُمْ فَإِذَا رَأَیْتَهُمْ یَخُوضُونَ فِی ذِکْرِ إِمَامٍ مِنَ الْأَئِمَّةِ فَقُمْ فَإِنَّ سَخَطَ اللَّهِ یَنْزِلُ هُنَاکَ عَلَیْهِمْ.
امام صادق علیه السلام فرمودند: هر گاه بناصبىها و همنشینى آنها گرفتار شدى پس مانند کسى باش که روى سنگ سرخ شده نشسته باشى تا برخیزى، زیرا خداوند آنها را دشمن دارد و لعنت کند پس هر گاه دیدى که در باره امامى از امامان بد گویند برخیز زیرا غضب خداوند در چنین وقتى بر ایشان نازل گردد.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٣٧٩، ح ١٣
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: مَنْ قَعَدَ عِنْدَ سَبَّابٍ لِأَوْلِیَاءِ اللَّهِ فَقَدْ عَصَى اللَّهَ تَعَالَى.
امام صادق علیه السلام فرمودند: هر که نزد دشنامگوى باولیاء خدا بنشیند خداى تعالى را نافرمانى کرده است.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٣٧٩، ح ١٤
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: مَنْ قَعَدَ فِی مَجْلِسٍ یُسَبُّ فِیهِ إِمَامٌ مِنَ الْأَئِمَّةِ یَقْدِرُ عَلَى الِانْتِصَافِ فَلَمْ یَفْعَلْ أَلْبَسَهُ اللَّهُ الذُّلَّ فِی الدُّنْیَا وَ عَذَّبَهُ فِی الْآخِرَةِ وَ سَلَبَهُ صَالِحَ مَا مَنَّ بِهِ عَلَیْهِ مِنْ مَعْرِفَتِنَا.
حضرت باقر علیه السلام فرمودند: هر که بنشیند در مجلسى که در آن بامامى از امامان دشنامگویند و میتواند برخیزد و نکند خداوند ذلت را در دنیا بر او بپوشاند و در آخرت او را عذاب کند، و آن چیز نیکى که بدادن آن بر او منت نهاده (یعنى) معرفت ما را از او بگیرد.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٣٧٩، ح ١٥
عَنِ الْیَمَانِ بْنِ عُبَیْدِ اللَّهِ قَالَ: رَأَیْتُ یَحْیَى ابْنَ أُمِّ الطَّوِیلِ وَقَفَ بِالْکُنَاسَةِ ثُمَّ نَادَى بِأَعْلَى صَوْتِهِ مَعْشَرَ أَوْلِیَاءِ اللَّهِ إِنَّا بُرَآءُ مِمَّا تَسْمَعُونَ مَنْ سَبَّ عَلِیّاً (ع) فَعَلَیْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ نَحْنُ بُرَآءُ مِنْ آلِ مَرْوَانَ وَ مَا یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ثُمَّ یَخْفِضُ صَوْتَهُ فَیَقُولُ مَنْ سَبَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ فَلَا تُقَاعِدُوهُ وَ مَنْ شَکَّ فِیمَا نَحْنُ عَلَیْهِ فَلَا تُفَاتِحُوهُ وَ مَنِ احْتَاجَ إِلَى مَسْأَلَتِکُمْ مِنْ إِخْوَانِکُمْ فَقَدْ خُنْتُمُوهُ ثُمَّ یَقْرَأُ- إِنَّا أَعْتَدْنا لِلظَّالِمِینَ ناراً أَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُها وَ إِنْ یَسْتَغِیثُوا یُغاثُوا بِماءٍ کَالْمُهْلِ یَشْوِی الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرابُ وَ ساءَتْ مُرْتَفَقاً (التوبة: ١٨).
یمان بن عبد اللَّه گوید: یحیى پسر ام طویل را دیدم که در کناسه (میدان بزرگ کوفه) ایستاده و با بلندترین آوازش فریاد میزد و میگفت: اى گروه دوستان خدا ما بیزاریم از آنچه شما میشنوید، هر که على علیه السلام را سب کند لعنت خدا بر او باد، ما بیزاریم از آل مروان و آنچه بجز از خدا مىپرستند، پس صدایش را کوتاه میکرد و (آهستهتر) میگفت: هر کس اولیاء خدا را سب کرد با او ننشینید، و هر که شک دارد در آنچه ما بدان هستیم با او محاکمه نکنید، و هر که از برادرانتان نیازمند بخواهش و گدائى از شما شد باو خیانت کردهاید (یعنى پیش از اینکه خواهش کند باو عطا کنید که نیاز بسؤال پیدا نکند) سپس میخواند (این آیه شریفه را) «همانا ما آماده کردهایم براى ستمکاران آتشى که فرا گرفته است بدیشان سراپرده آن و اگر فریاد کنند فریادرسى شوند بآبى چون آهن گداخته، بریان کند چهرهها را، چه زشت نوشابهایست و چه زشت آسایشگاهى» (سوره کهف آیه ٢٩).
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٣٧٩، ح ١٦
عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى قَالَ: دَخَلَ رَجُلٌ مِنَ الْبَصْرِیِّینَ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ (ع) فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنِّی أَقْعُدُ مَعَ قَوْمٍ یَلْعَبُونَ بِالشِّطْرَنْجِ وَ لَسْتُ أَلْعَبُ بِهَا وَ لَکِنْ أَنْظُرُ فَقَالَ مَا لَکَ وَ لِمَجْلِسٍ لَا یَنْظُرُ اللَّهُ إِلَى أَهْلِهِ.
حمّاد بن عیسى گوید: به امام کاظم علیه السّلام عرض کردم: فدایت شوم! با قماربازان مىنشینم و به بازى شطرنج تماشا مىکنم، ولى خودم بازى نمىکنم. آیا گناهى دارد؟امام کاظم علیه السّلام فرمود: تو را با مجلسى که خدا به آن نظر نمىافکند، چهکار است؟
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٦، ص ٤٣٧، ح ١٢
عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِیرَةِ قَالَ: لَقِیَنِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) فِی طَرِیقِ الْمَدِینَةِ فَقَالَ مَنْ ذَا أَ حَارِثٌ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ أَمَا لَأَحْمِلَنَّ ذُنُوبَ سُفَهَائِکُمْ عَلَى عُلَمَائِکُمْ ثُمَّ مَضَى فَأَتَیْتُهُ فَاسْتَأْذَنْتُ عَلَیْهِ فَدَخَلْتُ فَقُلْتُ لَقِیتَنِی فَقُلْتَ لَأَحْمِلَنَّ ذُنُوبَ سُفَهَائِکُمْ عَلَى عُلَمَائِکُمْ فَدَخَلَنِی مِنْ ذَلِکَ أَمْرٌ عَظِیمٌ فَقَالَ نَعَمْ مَا یَمْنَعُکُمْ إِذَا بَلَغَکُمْ عَنِ الرَّجُلِ مِنْکُمْ مَا تَکْرَهُونَ وَ مَا یَدْخُلُ عَلَیْنَا بِهِ الْأَذَى أَنْ تَأْتُوهُ فَتُؤَنِّبُوهُ وَ تُعَذِّلُوهُ وَ تَقُولُوا لَهُ قَوْلًا بَلِیغاً فَقُلْتُ [لَهُ] جُعِلْتُ فِدَاکَ إِذاً لَا یُطِیعُونَّا وَ لَا یَقْبَلُونَ مِنَّا فَقَالَ اهْجُرُوهُمْ وَ اجْتَنِبُوا مَجَالِسَهُمْ.
حارث بن مغیره مىگوید: در راه مدینه امام صادق علیه السّلام با من برخورد کرد و فرمود: کیستى؟ آیا حارثى؟ عرض کردم آرى. فرمود: همانا من گناه نادانانتان را به حساب علماى شما مىگذارم. حضرت علیه السّلام این را فرمود و رفت، و من روزى خدمت ایشان رسیدم و اجازه شرفیابى خواستم و نزد ایشان رفتم و گفتم: به من برخوردى و فرمودى: هر آینه گناه نادانانتان را به حساب علماى شما مىگذارم. این سخن شما نگرانى بزرگى بر من وارد کرده است. حضرت علیه السّلام فرمود: آرى، چه چیز مانع از آن مىشود که شما هر گاه خبرى از کسى دریافت کردید که شما را ناخوش مىآید و به ما آزار مىرساند نزد او بروید و او را نکوهش و توبیخ کنید و آنچه باید به او بگویید؟ من عرض کردم: قربانت گردم، در این صورت از ما فرمان نبرند و سخنى از ما نپذیرند. حضرت علیه السّلام فرمود: شما هم ایشان را ترک کنید و از مجالس آنها کناره گیرید.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٨، ص ١٦٢، ح ١٦٩
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: مَنْ قَعَدَ فِی مَجْلِسٍ یُسَبُّ فِیهِ إِمَامٌ مِنَ الْأَئِمَّةِ یَقْدِرُ عَلَى الِانْتِصَافِ فَلَمْ یَفْعَلْ أَلْبَسَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الذُّلَّ فِی الدُّنْیَا وَ عَذَّبَهُ فِی الْآخِرَةِ وَ سَلَبَهُ صَالِحَ مَا مَنَّ بِهِ عَلَیْهِ مِنْ مَعْرِفَتِنَا.
امام باقر (ع) فرمودند: هر کس در مجلسى بنشیند که در آن به امامى از امامان دشنام داده شود و این شخص بتواند به دفاع برخیزد و چنین نکند، خداوند عزّ و جلّ در دنیا جامه خوارى بر پیکرش کشد و در آخرت به کیفر گرفتارش کند و نیکوئیهاى معرفت ما را که به او داده، از او بستاند.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٨، ص ٢٣٥، ح ٣١٥
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: لَا یَنْبَغِی لِلْمُؤْمِنِ أَنْ یَجْلِسَ مَجْلِساً یُعْصَى اللَّهُ فِیهِ وَ لَا یَقْدِرُ عَلَى تَغْیِیرِهِ.
امام صادق علیه السلام فرمودند: براى مؤمن سزاوار نیست که در مجلسى بنشیند که خداوند در آن مجلس نافرمانى شود و آن مؤمن قدرت به هم زدن آن مجلس را نداشته باشد.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٣٧٤، ح ١
خَرَجَتْ هَذِهِ الرِّسَالَةُ مِنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِلَى أَصْحَابِهِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ* أَمَّا بَعْدُ فَاسْأَلُوا رَبَّکُمُ الْعَافِیَةَ وَ عَلَیْکُمْ بِالدَّعَةِ وَ الْوَقَارِ وَ السَّکِینَةِ وَ عَلَیْکُمْ بِالْحَیَاءِ وَ التَّنَزُّهِ عَمَّا تَنَزَّهَ عَنْهُ الصَّالِحُونَ قَبْلَکُمْ وَ عَلَیْکُمْ بِمُجَامَلَةِ أَهْلِ الْبَاطِلِ تَحَمَّلُوا الضَّیْمَ مِنْهُمْ وَ إِیَّاکُمْ وَ مُمَاظَّتَهُمْ دِینُوا فِیمَا بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ إِذَا أَنْتُمْ جَالَسْتُمُوهُمْ وَ خَالَطْتُمُوهُمْ وَ نَازَعْتُمُوهُمُ الْکَلَامَ فَإِنَّهُ لَا بُدَّ لَکُمْ مِنْ مُجَالَسَتِهِمْ وَ مُخَالَطَتِهِمْ وَ مُنَازَعَتِهِمُ الْکَلَامَ بِالتَّقِیَّةِ الَّتِی أَمَرَکُمُ اللَّهُ أَنْ تَأْخُذُوا بِهَا فِیمَا بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ فَإِذَا ابْتُلِیتُمْ بِذَلِکَ مِنْهُمْ فَإِنَّهُمْ سَیُؤْذُونَکُمْ وَ تَعْرِفُونَ فِی وُجُوهِهِمُ الْمُنْکَرَ وَ لَوْ لَا أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى یَدْفَعُهُمْ عَنْکُمْ لَسَطَوْا بِکُمْ وَ مَا فِی صُدُورِهِمْ مِنَ الْعَدَاوَةِ وَ الْبَغْضَاءِ أَکْثَرُ مِمَّا یُبْدُونَ لَکُمْ مَجَالِسُکُمْ وَ مَجَالِسُهُمْ وَاحِدَةٌ وَ أَرْوَاحُکُمْ وَ أَرْوَاحُهُمْ مُخْتَلِفَةٌ لَا تَأْتَلِفُ لَا تُحِبُّونَهُمْ أَبَداً وَ لَا یُحِبُّونَکُمْ غَیْرَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَکْرَمَکُمْ بِالْحَقِّ وَ بَصَّرَکُمُوهُ وَ لَمْ یَجْعَلْهُمْ مِنْ أَهْلِهِ فَتُجَامِلُونَهُمْ وَ تَصْبِرُونَ عَلَیْهِمْ وَ هُمْ لَا مُجَامَلَةَ لَهُمْ وَ لَا صَبْرَ لَهُمْ عَلَى شَیْءٍ وَ حِیَلُهُمْ وَسْوَاسُ بَعْضِهِمْ إِلَى بَعْضٍ فَإِنَّ أَعْدَاءَ اللَّهِ إِنِ اسْتَطَاعُوا صَدُّوکُمْ عَنِ الْحَقِّ فَیَعْصِمُکُمْ اللَّهُ مِنْ ذَلِکَ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ کُفُّوا أَلْسِنَتَکُمْ إِلَّا مِنْ خَیْرٍ ...
اسماعیل بن مخلّد سرّاج گفته است: این نامه از سوى امام صادق علیه السّلام به اصحابش فرستاده شد:
به نام خداوند بخشاینده مهربان، از پروردگارتان عافیت بطلبید و در صدد یافتن آرامش، وقار و سکینه باشید. شرم و حیا را در پیش رو گیرید و از آنچه نیکوکاران پیشین شما کناره بگیرید، با اهل باطل مدارا کنید و ستم آنان را بر خویش تاب آورید. مبادا با آنها درافتید و ستیزه کنید و در مجالست و آمیزش و گفتگو با آنها میان خود و خدا دیندار باشید و به هنگام همنشینى و آمیزش و گفتگوى با ایشان که گریزى از آن نیست تقیّه در پیش گیرید که خداوند به شما دستور داده آن را در پیوند با آنها به کارش بندید. هر گاه به همنشینى با آنها مجبور شدید بىگمان شما را خواهند آزرد و در چهره آنها زشتى خواهید یافت و اگر خداوند شرّ آنها را از شما دفع نکند به شما یورش مىآورند.
دشمنى و بدبینى که در سینه خود نسبت به شما دارند بیش از آن است که آشکار مىکنند.
مجالس شما و آنها یکى است ولى جان شما و آنها از یک دیگر جداست و با هم أنس نمىگیرد. شما هرگز دوستشان نخواهید داشت و آنها نیز شما را دوست ندارند ولىخداوند شما را با نمودن راه حق گرامى داشته و نسبت بدان آگاهیتان بخشیده است ولى آنان را شایسته حق قرار نداده است. با آنها مدارا کنید و نسبت بدیشان صبر در پیش گیرید و این در حالى است که آنان با شما سر سازش و شکیبایى ندارند. نیرنگ آنها اندیشههاى شیطانى است که از یک دیگر مىگیرند و به یک دیگر مىدهند.
همانا دشمنان خدا اگر بتوانند شما را از حق باز مىدارند ولى خدا شما را از آنان حفظ مىکند، پس تقواى خدا در پیش گیرید و زبانتان را جز به خیر مگشایید ...
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٨، ص ٢، ح ١
قَالَ الصَّادِقُ (ع) لَا تُجَالِسُوا شُرَّابَ الْخَمْرِ فَإِنَّ اللَّعْنَةَ إِذَا نَزَلَتْ عَمَّتْ مَنْ فِی الْمَجْلِسِ.
امام صادق علیه السلام فرمود: با شرابخواران همنشین نشوید، زیرا هنگامى که لعنت خدا فرود آید همه کسانى را که در مجلس هستند فرا مى گیرد.
وسائل الشیعة، ج ٢٥، ص ٣٧٤، ح ٣٢١٦٢
قَالَ عَلِیّ (ع): ذَاکِرُ اللَّهِ سُبْحَانَهُ مُجَالِسُهُ.
امام علی (ع) فرمودند: ذاکر خدای سبحان همنشین اوست.
تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص ١٨٩، ح ٣٦٥١
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: مَکْتُوبٌ فِی التَّوْرَاةِ الَّتِی لَمْ تُغَیَّرْ أَنَّ مُوسَى (ع) سَأَلَ رَبَّهُ فَقَالَ یَا رَبِّ أَ قَرِیبٌ أَنْتَ مِنِّی فَأُنَاجِیَکَ أَمْ بَعِیدٌ فَأُنَادِیَکَ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ یَا مُوسَى أَنَا جَلِیسُ مَنْ ذَکَرَنِی فَقَالَ مُوسَى فَمَنْ فِی سِتْرِکَ یَوْمَ لَا سِتْرَ إِلَّا سِتْرُکَ فَقَالَ الَّذِینَ یَذْکُرُونَنِی فَأَذْکُرُهُمْ وَ یَتَحَابُّونَ فِیَّ فَأُحِبُّهُمْ فَأُولَئِکَ الَّذِینَ إِذَا أَرَدْتُ أَنْ أُصِیبَ أَهْلَ الْأَرْضِ بِسُوءٍ ذَکَرْتُهُمْ فَدَفَعْتُ عَنْهُمْ بِهِمْ.
امام باقر علیه السّلام فرمودند: در آن توراتى که دست نخورده (و مانند این توراة فعلى که تحریف شده نیست) نوشته است که موسى علیه السّلام از خداوند پرسشى کرده عرض کرد: پروردگارا آیا تو بمن نزدیکى تا با تو آهسته راز گویم یا از من دورى تا فریادت کنم؟ خداى عز و جل باو وحى فرمود اى موسى من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند. موسى عرضکرد: کیست که در پناه تو است روزى که پناهى جز پناه تو نیست؟ فرمودند: آنان که مرا یاد کنند پس من نیز آنها را یاد کنم و در راه من (یا بخاطر خشنودى من) با هم دوستى کنند، پس من نیز آنها را دوست دارم، اینهایند که چون خواهم بأهل زمین بلا و بدى برسانم یادشان کنم و بخاطر آنها آن بدى را از اهل زمین دفع کنم.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٤٩٦، ح ٤
قَالَ عَلِیّ (ع): جَالِسِ الْعُلَمَاءَ تَسْعَدْ.
امام علی (ع) فرمودند: با دانشمندان هم نشین شو تا نیکبخت شوى.
تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص ٤٧، ح ٢٢٣
قَالَ عَلِیّ (ع): جَالِسِ الْعُلَمَاءَ تَزْدَدْ عِلْماً.
امام علی (ع) فرمودند: با دانشمندان هم نشین شو تا بر دانشت افزوده گردد.
تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص ٤٧، ح ٢٢٤
قَالَ عَلِیّ (ع): مَجْلِسُ الْحِکْمَةِ غَرْسُ الْفُضَلَاءِ.
امام علی (ع) فرمودند: مجلس و محفل حکمت (و گفتگوهاى حکمت آمیز) محل کاشت (نهالهاى فکرى) فضلا است.
تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص ٤٧، ح ٢٢٥
قَالَ عَلِیّ (ع): مَجَالِسُ الْعِلْمِ غَنِیمَةٌ [مُجَالَسَةُ الْعُلَمَاءِ غَنِیمَةٌ].
امام علی (ع) فرمودند: مجلس دانشمندان غنیمت است.
تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص ٤٧، ح ٢٢٦
عَنْ أَبَی جَعْفَرٍ (ع) یَقُولُ: لَمَجْلِسٌ أَجْلِسُهُ إِلَى مَنْ أَثِقُ بِهِ أَوْثَقُ فِی نَفْسِی مِنْ عَمَلِ سَنَةٍ.
امام باقر علیه السلام فرمودند: نشستن نزد کسى که به او اعتماد دارم از عبادت یک سال برایم اطمینانبخشتر است.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ١، ص ٣٩، ح ٥
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: قَامَ رَجُلٌ یُقَالُ لَهُ هَمَّامٌ وَ کَانَ عَابِداً نَاسِکاً مُجْتَهِداً إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (ع) وَ هُوَ یَخْطُبُ فَقَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ صِفْ لَنَا صِفَةَ الْمُؤْمِنِ کَأَنَّنَا نَنْظُرُ إِلَیْهِ ... مُجَالِسٌ لِأَهْلِ الْفَقْرِ ...
امام صادق علیه السّلام فرمودند: مردیکه نامش همام و خداپرست و عابد و ریاضتکش بود، در برابر امیر المؤمنین علیه السّلام که سخنرانى میفرمود برخاست و گفت: یا امیر المؤمنین! اوصاف مؤمن را براى ما آن طور بیان کن که گویا در برابر چشم ماست و باو مینگریم، فرمودند: ... با فقرا بنشیند ...
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٢٢٦، ح ١
کسانی که نباید با آنها همنشین شد
عَنِ الْجَعْفَرِیِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ (ع) یَقُولُ مَا لِی رَأَیْتُکَ عِنْدَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ یَعْقُوبَ فَقَالَ إِنَّهُ خَالِی فَقَالَ إِنَّهُ یَقُولُ فِی اللَّهِ قَوْلًا عَظِیماً یَصِفُ اللَّهَ وَ لَا یُوصَفُ فَإِمَّا جَلَسْتَ مَعَهُ وَ تَرَکْتَنَا وَ إِمَّا جَلَسْتَ مَعَنَا وَ تَرَکْتَهُ فَقُلْتُ هُوَ یَقُولُ مَا شَاءَ أَیُّ شَیْءٍ عَلَیَّ مِنْهُ إِذَا لَمْ أَقُلْ مَا یَقُولُ فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ (ع) أَ مَا تَخَافُ أَنْ تَنْزِلَ بِهِ نَقِمَةٌ فَتُصِیبَکُمْ جَمِیعاً أَ مَا عَلِمْتَ بِالَّذِی کَانَ مِنْ أَصْحَابِ مُوسَى (ع) وَ کَانَ أَبُوهُ مِنْ أَصْحَابِ فِرْعَوْنَ فَلَمَّا لَحِقَتْ خَیْلُ فِرْعَوْنَ مُوسَى تَخَلَّفَ عَنْهُ لِیَعِظَ أَبَاهُ فَیُلْحِقَهُ بِمُوسَى فَمَضَى أَبُوهُ وَ هُوَ یُرَاغِمُهُ حَتَّى بَلَغَا طَرَفاً مِنَ الْبَحْرِ فَغَرِقَا جَمِیعاً فَأَتَى مُوسَى (ع) الْخَبَرُ فَقَالَ هُوَ فِی رَحْمَةِ اللَّهِ وَ لَکِنَّ النَّقِمَةَ إِذَا نَزَلَتْ لَمْ یَکُنْ لَهَا عَمَّنْ قَارَبَ الْمُذْنِبَ دِفَاعٌ.
جعفرى گوید: شنیدم حضرت ابو الحسن علیه السلام بمن فرمودند: چرا مینگرم که تو نزد عبد الرحمن بن یعقوب هستى، (جعفرى) عرضکرد: او دائى من است؟ حضرت فرمودند: او در باره خدا سخن ناهموارى گوید؟ خدا را (بصورت اجسام و اوصاف آن) وصف کند؟ پس یا با او همنشین شو و ما را واگذارد یا با ما بنشین و او را ترک کن عرضکردم: او هر چه میخواهد بگوید بمن چه زیانى دارد وقتى که من نگویم آنچه را که او گوید؟ ابو الحسن علیه السلام فرمودند: آیا نمى ترسى از اینکه باو عذابى نازل گردد و هر دوى شما را فرا گیرد؟ آیا ندانى (داستان) آن کس را که خود از یاران موسى علیه السلام بود و پدرش از یاران فرعون، پس هنگامى که لشکر فرعون (در کنار دریا) بموسى (و یارانش) رسید، (آن پسر) از موسى جدا شد که پدرش را پند دهد و بموسى (و یارانش) ملحق سازد، و پدرش براه خود (در لشکر فرعون) میرفت و این جوان با او (در باره مذهبش) ستیزه میکرد، تا اینکه هر دو بکنارى از دریا رسیدند و (همین که لشکر فرعون غرق شدند) آن دو نیز با هم غرق شدند، خبر بموسى علیه السلام رسید، فرمودند: او در رحمت خدا است ولى چون عذاب نازل گردد از آنکه نزدیک گنهکار است دفاعى نشود.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٣٧٤، ح ٢
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَنَّهُ قَالَ: لَا تَصْحَبُوا أَهْلَ الْبِدَعِ وَ لَا تُجَالِسُوهُمْ فَتَصِیرُوا عِنْدَ النَّاسِ کَوَاحِدٍ مِنْهُمْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) الْمَرْءُ عَلَى دِینِ خَلِیلِهِ وَ قَرِینِهِ.
امام صادق علیه السلام فرمودند: با اهل بدعت رفاقت و همنشینى نکنید تا نزد مردم چون یکى از آنها محسوب شوید، رسول خدا (ص) فرمودند: انسان بر کیش دوست و رفیق خود است.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٣٧٥، ح ٣
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: لَا یَنْبَغِی لِلْمُسْلِمِ أَنْ یُوَاخِیَ الْفَاجِرَ وَ لَا الْأَحْمَقَ وَ لَا الْکَذَّابَ.
امام صادق علیه السلام فرماید: براى مسلمان سزاوار نیست که با فاجر (هرزه، تباهکار،نافرمان) و نه با احمق و نه با دروغگو رفاقت کند.
(این نوع احادیث بسیار است و در باب رفاقت و دوستی است که در جای خود باید بررسی شود.)
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٣٧٥، ح ٥
عَنْ شُعَیْبٍ الْعَقَرْقُوفِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ فِی الْکِتابِ أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آیاتِ اللَّهِ یُکْفَرُ بِها وَ یُسْتَهْزَأُ بِها إِلَى آخِرِ الْآیَةِ (النساء: ١٣٧) فَقَالَ إِنَّمَا عَنَى بِهَذَا إِذَا سَمِعْتُمُ الرَّجُلَ الَّذِی یَجْحَدُ الْحَقَّ وَ یُکَذِّبُ بِهِ وَ یَقَعُ فِی الْأَئِمَّةِ فَقُمْ مِنْ عِنْدِهِ وَ لَا تُقَاعِدْهُ کَائِناً مَنْ کَانَ.
شعیب عقرقوفى گوید پرسیدم از امام صادق علیه السلام از گفتار خداى عز و جل (که فرماید): «و بتحقیق فروآورده است بر شما در کتاب که اگر شنیدید بآیات خدا کفرورزى مىشود یا استهزاءمىشود بدانها ...» تا آخر آیه (که فرماید: با ایشان ننشینید، سوره نساء آیه ١٤٠). حضرت فرمودند: مقصود از این گفتار این است که هر گاه شنیدید که مردى حق را انکار میکند و دروغ مىپندارد، و در باره امامان علیهم السلام بد مىگوید از نزد او برخیز و همنشین با او مشو، هر که خواهد باشد.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٣٧٧، ح ٨