بهشت- ٥
نعمتهای بهشت ٢: ساختمان بهشت- قصرهای بهشتی- درخت طوبی- نهرهای بهشتی
کلمه «جنۀ» در کتابهای الکافی و بخش مربوطه در جلد ٨ کتاب بحار الانوار (صفحه ٧١ تا ٢٢٢) بررسی شد.
٢٠٨- عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ الْجِنَانَ أَرْبَعٌ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ وَ هُوَ الرَّجُلُ یَهْجُمُ عَلَى شَهْوَةٍ مِنْ شَهَوَاتِ الدُّنْیَا وَ هِیَ مَعْصِیَةٌ فَیَذْکُرُ مَقَامَ رَبِّهِ فَیَدَعُهَا مِنْ مَخَافَتِهِ فَهَذِهِ الْآیَةُ فِیهِ فَهَاتَانِ جَنَّتَانِ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ السَّابِقِینَ أَمَّا قَوْلُهُ وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتانِ یَقُولُ مِنْ دُونِهِمَا فِی الْفَضْلِ وَ لَیْسَ مِنْ دُونِهِمَا فِی الْقُرْبِ وَ هُمَا لِأَصْحَابِ الْیَمِینِ وَ هِیَ جَنَّةُ النَّعِیمِ وَ جَنَّةُ الْمَأْوَى وَ فِی هَذِهِ الْجِنَانِ الْأَرْبَعِ فَوَاکِهُ فِی الْکَثْرَةِ کَوَرَقِ الشَّجَرَةِ وَ النُّجُومِ وَ عَلَى هَذِهِ الْجِنَانِ الْأَرْبَعِ حَائِطٌ مُحِیطٌ بِهَا طُولُهُ مَسِیرَةُ خَمْسِمِائَةِ عَامٍ لَبِنَةٌ مِنْ فِضَّةٍ وَ لَبِنَةٌ ذَهَبٌ وَ لَبِنَةٌ دُرٌّ وَ لَبِنَةٌ یَاقُوتٌ وَ مِلَاطُهُ الْمِسْکُ وَ الزَّعْفَرَانُ وَ شُرَفُهُ نُورٌ یَتَلَأْلَأُ یَرَى الرَّجُلُ وَجْهَهُ فِی الْحَائِطِ وَ فِی الْحَائِطِ ثَمَانِیَةُ أَبْوَابٍ عَلَى کُلِّ بَابٍ مِصْرَاعَانِ عَرْضُهُمَا کَحُضْرِ الْفَرَسِ الْجَوَادِ سَنَةً.
امام باقر علیه السّلام فرمودند: تعداد بهشتها چهار تا میباشد و این کلام خداوند عزّوجلّ است که میفرماید: «و براى کسى که از مقام پروردگارش خائف است، دو باغ بهشتى است.» (سوره الرحمن آیه ۴۶) و آن اینکه آدمی بر خواستهای از خواستهها و شهوات دنیا هجوم میآورد و آن شهوت، گناه و نافرمانی است سپس مقام پروردگارش را یاد میکند و از ترس او، آن کار را رها میکند. پس این آیه دربارهی این موضوع است. این دو بهشت از آن مؤمنان و سابقان میباشد و امّا آیه: «و پایینتر از آنها، دو باغ بهشتى [دیگر] است.» (سوره الرحمن آیه ٦٢) یعنی نزدیک آنها دو بهشت دیگر است نزدیک از نظر رتبه و درجه و منظور فاصله و نزدیکی نیست و آن دو بهشت مخصوص اصحاب یمین است و آن بهشت نعمت و بهشت اسکان دائمی است. در این بهشتهای چهارگانه میوههایی است که در کثرت و وفور مانند برگهای درخت و ستارگان میباشد و بر این بهشتهای چهارگانه دیواری است که آنها را احاطه کرده است که طول آن به مقدار مسافتی است که در پانصدسال پیاده طی میشود. خشت و آجر این دیوار یکی از نقره و یکی از طلا و یکی از مروارید و یکی از یاقوت است و کاهگِل آن عطر و زعفران است و ایوانهای (پنجرهها) آن نوری است که میدرخشد، بهطوریکه آدمی چهرهاش را در دیوار میبیند و در این دیوار هشت در وجود دارد و هر در دارای دو لنگه است، عرض آن دو لنگه بهاندازهی فاصلهای است که یک اسب خوب یک سال طی میکند.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ٢١٨، ح ٢٠٨
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) فِی صِفَةِ الْفِرْدَوْسِ سَقْفُهَا عَرْشُ الرَّحْمَنِ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله در خصوصیت فردوس فرمودند: سقف آن عرش رحمان است.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ٨٤
٩٠٥- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِیٍّ قَالَ: ... و صِفْ لِی کَیْفَ وَصَفَ لَکَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِنَاءَ الْجَنَّةِ- فَقَالَ اکْتُبْ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ إِنَّ سُورَ الْجَنَّةِ لَبِنَةٌ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَبِنَةٌ مِنْ فِضَّةٍ وَ لَبِنَةٌ مِنْ یَاقُوتٍ وَ مِلَاطُهَا الْمِسْکُ الْأَذْفَرُ وَ شُرَفُهَا الْیَاقُوتُ الْأَحْمَرُ وَ الْأَخْضَرُ وَ الْأَصْفَرُ قُلْتُ فَمَا أَبْوَابُهَا قَالَ إِنَّ أَبْوَابَهَا مُخْتَلِفَةٌ بَابُ الرَّحْمَةِ مِنْ یَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ قُلْتُ فَمَا حَلْقَتُهُ فَقَالَ وَ کُفَّ عَنِّی فَقَدْ کَلَّفْتَنِی شَطَطاً قُلْتُ مَا أَنَا بِکَافٍّ عَنْکَ حَتَّى تُؤَدِّیَ إِلَیَّ مَا سَمِعْتَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَ اکْتُبْ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ أَمَّا بَابُ الصَّبْرِ فَبَابٌ صَغِیرٌ مِصْرَاعٌ وَاحِدٌ مِنْ یَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ لَا حَلَقَ لَهُ وَ أَمَّا بَابُ الشُّکْرِ فَإِنَّهُ مِنْ یَاقُوتَةٍ بَیْضَاءَ لَهَا مِصْرَاعَانِ مَسِیرَةُ مَا بَیْنَهُمَا مَسِیرَةُ خَمْسِمِائَةِ عَامٍ لَهُ ضَجِیجٌ وَ حَنِینٌ یَقُولُ اللَّهُمَّ جِئْنِی بِأَهْلِی قَالَ قُلْتُ هَلْ یَتَکَلَّمُ الْبَابُ قَالَ نَعَمْ یُنْطِقُهُ اللَّهُ ذُو الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ وَ أَمَّا بَابُ الْبَلَاءِ قُلْتُ أَ لَیْسَ بَابُ الْبَلَاءِ هُوَ بَابَ الصَّبْرِ قَالَ لَا قُلْتُ فَمَا الْبَلَاءُ قَالَ الْمَصَائِبُ وَ الْأَسْقَامُ وَ الْأَمْرَاضُ وَ الْجُذَامُ وَ هُوَ بَابٌ مِنْ یَاقُوتَةٍ صَفْرَاءَ مِصْرَاعٌ وَاحِدٌ مَا أَقَلَّ مَنْ یَدْخُلُ فِیهِ قُلْتُ یَرْحَمُکَ اللَّهُ زِدْنِی وَ تَفَضَّلْ عَلَیَّ فَإِنِّی فَقِیرٌ فَقَالَ یَا غُلَامُ لَقَدْ کَلَّفْتَنِی شَطَطاً أَمَّا الْبَابُ الْأَعْظَمُ فَیَدْخُلُ مِنْهُ الْعِبَادُ الصَّالِحُونَ وَ هُمْ أَهْلُ الزُّهْدِ وَ الْوَرَعِ وَ الرَّاغِبُونَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الْمُسْتَأْنِسُونَ بِهِ قُلْتُ یَرْحَمُکَ اللَّهُ فَإِذَا دَخَلُوا الْجَنَّةَ فَمَا ذَا یَصْنَعُونَ قَالَ یَسِیرُونَ عَلَى نَهَرَیْنِ فِی مَاءٍ صَافٍ فِی سُفُنِ الْیَاقُوتِ مَجَاذِیفُهَا اللُّؤْلُؤُ فِیهَا مَلَائِکَةٌ مِنْ نُورٍ عَلَیْهِمْ ثِیَابٌ خُضْرٌ شَدِیدَةٌ خُضْرَتُهَا قُلْتُ یَرْحَمُکَ اللَّهُ هَلْ یَکُونُ مِنَ النُّورِ أَخْضَرُ قَالَ إِنَّ الثِّیَابَ هِیَ خُضْرٌ وَ لَکِنْ فِیهَا نُورٌ مِنْ نُورِ رَبِّ الْعَالَمِینَ جَلَّ جَلَالُهُ لِیَسِیرُوا عَلَى حَافَتَیْ ذَلِکَ النَّهَرِ قُلْتُ فَمَا اسْمُ ذَلِکَ النَّهَرِ قَالَ جَنَّةُ الْمَأْوَى قُلْتُ هَلْ وَسَطُهَا غَیْرُهَا قَالَ نَعَمْ جَنَّةُ عَدْنٍ وَ هِیَ فِی وَسَطِ الْجِنَانِ وَ أَمَّا جَنَّةُ عَدْنٍ فَسُورُهَا یَاقُوتٌ أَحْمَرُ وَ حَصَاهَا اللُّؤْلُؤُ فَقُلْتُ وَ هَلْ فِیهَا غَیْرُهَا قَالَ نَعَمْ جَنَّةُ الْفِرْدَوْسِ قُلْتُ فَکَیْفَ سُورُهَا قَالَ وَیْحَکَ کُفَّ عَنِّی جَرَحْتَ عَلَیَّ قَلْبِی قُلْتُ بَلْ أَنْتَ الْفَاعِلُ بِی ذَلِکَ قُلْتُ مَا أَنَا بِکَافٍّ عَنْکَ حَتَّى تُتِمَّ لِیَ الصِّفَةَ وَ تُخْبِرَنِی عَنْ سُورِهَا قَالَ سُورُهَا نُورٌ قُلْتُ مَا الْغُرَفُ الَّتِی فِیهَا قَالَ هِیَ مِنْ نُورِ رَبِّ الْعَالَمِینَ عَزَّ وَ جَلَّ قُلْتُ زِدْنِی یَرْحَمُکَ اللَّهُ قَالَ وَیْحَکَ إِلَى هَذَا انْتَهَى بِی رَسُولُ اللَّهِ ص طُوبَى لَکَ إِنْ أَنْتَ وَصَلْتَ إِلَى مَا لَهُ هَذِهِ الصِّفَةُ وَ طُوبَى لِمَنْ یُؤْمِنُ بِهَذَا قُلْتُ یَرْحَمُکَ اللَّهُ أَنَا وَ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ بِهَذَا قَالَ وَیْحَکَ إِنَّهُ مَنْ یُؤْمِنْ بِهَذَا أَوْ یُصَدِّقْ بِهَذَا الْحَقِ وَ الْمِنْهَاجِ لَمْ یَرْغَبْ فِی الدُّنْیَا وَ لَا فِی زِینَتِهَا وَ حَاسَبَ نَفْسَهُ بِنَفْسِهِ قُلْتُ أَنَا مُؤْمِنٌ بِهَذَا قَالَ صَدَقْتَ وَ لَکِنْ قَارِبْ وَ سَدِّدْ وَ لَا تَیْأَسْ وَ اعْمَلْ وَ لَا تُفَرِّطْ وَ ارْجُ وَ خَفْ وَ احْذَرْ ثُمَّ بَکَى وَ شَهَقَ ثَلَاثَ شَهَقَاتٍ فَظَنَنَّا أَنَّهُ قَدْ مَاتَ ثُمَّ قَالَ فِدَاکُمْ أَبِی وَ أُمِّی لَوْ رَآکُمْ مُحَمَّدٌ ص لَقَرَّتْ عَیْنُهُ حِینَ تَسْأَلُونَ عَنْ هَذِهِ الصِّفَةِ ثُمَّ قَالَ النَّجَاءَ النَّجَاءَ الْوَحَا الْوَحَا الرَّحِیلَ الرَّحِیلَ الْعَمَلَ الْعَمَلَ وَ إِیَّاکُمْ وَ التَّفْرِیطَ وَ إِیَّاکُمْ وَ التَّفْرِیطَ ثُمَّ قَالَ وَیْحَکُمْ اجْعَلُونِی فِی حِلٍّ مِمَّا قَدْ فَرَّطْتُ فَقُلْتُ لَهُ أَنْتَ فِی حِلٍّ مِمَّا قَدْ فَرَّطْتَ جَزَاکَ اللَّهُ الْجَنَّةَ کَمَا أَدَّیْتَ وَ فَعَلْتَ الَّذِی یَجِبُ عَلَیْکَ ثُمَّ وَدَّعَنِی وَ قَالَ اتَّقِ اللَّهَ وَ أَدِّ إِلَى أُمَّةِ مُحَمَّدٍ ص مَا أَدَّیْتُ إِلَیْکَ فَقُلْتُ لَهُ أَفْعَلُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ قَالَ أَسْتَوْدِعُ اللَّهَ دِینَکَ وَ أَمَانَتَکَ وَ زَوَّدَکَ التَّقْوَى وَ أَعَانَکَ عَلَى طَاعَتِهِ بِمَشِیئَتِهِ.
روایت کردهاند از عبد اللّٰه بن على که گفت شخصی از ابوذر غفاری سوال کرد: ... و برایم چگونگى بناء و ساخت بهشت را آنگونه که رسول خدا صلّى اللّٰه علیه و آله آن را براى تو توصیف فرمود بیان کن؟ گفت: بنویس بسم اللّٰه الرّحمن الرّحیم از رسول خدا صلّى اللّٰه علیه و آله شنیدم که فرمود: همانا دیوار و حصار (هر خانهاى) در بهشت ترکیب یافته از خشتى از طلا و خشتى از نقره و خشتى از یاقوت و ملاط یا گل میان خشتها و بناى آن از مشک ناب است و کنگرههاى سر دیوار آن از یاقوت سرخ و سبز و زرد است، گفتم: درهاى بهشت از چیست؟ گفت: درهاى آن گوناگون است، درِ رحمت از یاقوت سرخ رنگ است، گفتم: حلقۀ آن از چیست؟ گفت: از من دست بدار، تو بیش از حدّ و اندازه مرا به زحمت انداختى، گفتم: از تو دست بر نمیدارم تا هر آنچه در این باره از رسول خدا صلّى اللّٰه علیه و آله شنیدهاى بمن برسانى. بلال گفت: بنویس بسم اللّٰه الرّحمن الرّحیم؛ و امّا درِ صبر درى کوچک است. یک لنگهاى و از یاقوت سرخ رنگ است و حلقه ندارد (احتمالا کوچک بودن در صبر نشان میدهد که افراد کمترى استحقاق وارد شدن از آن در را پیدا مىکنند، یعنى کسانى که بتوانند بر بلایا صبر کنند و از صابرین بحساب آیند بسیار اندکاند)؛ و امّا باب شکر از یاقوت سفید و داراى دو لنگه است، فاصله یا فراخى میان دو لنگه آن در هنگام باز بودن به اندازۀ پانصد سال راه است و پیوسته فغان و ناله و آه بر مىدارد و مىگوید: بار پروردگارا آنان را که شایسته و اهل من هستند بمن برسان یا نزد من آور، گوید: گفتم: مگر در هم سخن مىگوید؟ گفت: آرى، خداوند ذو الجلال والاکرام آن را به سخن مىآورد و أمّا در بلاء، من گفتم: مگر در بلاء همان در صبر نیست؟ گفت: نه، گفتم: پس بلاء کدام است؟ گفت: مصیبتها و ناخوشیها و بیماریها و جذام یا خوره و آن در از یاقوت زرد است و یک لنگهاى است، آه که چقدر اندکاند کسانى که از این در وارد بهشت مىشوند. گفتم: خدایت رحمت کناد بیشتر برایم بگو و بر من تفضّل فرما که من بسیار نیازمندم، گفت: اى جوان تو مرا بسیار به زحمت انداختى، أمّا باب اعظم، از آن در بندگان صالح وارد مىشوند و ایشان گروهى هستند که دنیا و محبّت آن را ترک گفتهاند و اهل پارسائى و پرهیزکارىاند و راغبان بخداوند عزّ و جلّ و مأنوسان به او هستند. گفتم: خدا تو را مورد رحمت خویش قرار دهد بگو پس از اینکه داخل بهشت شوند چه میکنند؟ گفت: بر کنار یا بر روى دو نهر در آب زلال و پاک و در کشتیهائى که از یاقوت سرخ است، با پاروهائى از مروارید سیر مىکنند و در آنها فرشتگانى از نور مىباشند و بر تن ایشان جامههاى سبز رنگ باشد، سبز پر رنگ. گفتم: خدایت رحمت کناد آیا نور سبز هم هست؟ گفت: جامهها سبز است لکن از نور پروردگار عالمیان جلّ جلاله نور و پرتوى در آن جامهها تابیده و آن را منوّر گردانیده است که ایشان بر دو طرف آن نهر گردش کنند، گفتم: اسم آن نهر چیست؟ گفت: جنّة المأوى، گفتم: آیا در وسط آن جنّت، جنّت دیگرى هست؟ گفت: آرى، جنّت عدن (یعنى بوستان اقامت که هرگز از آن خارج نمیشوند) و آن در میان همۀ جنّتهاست؛ و امّا جنّت عدن دیوار و حصارش یاقوت سرخ رنگ و ریگهایش مروارید است، پرسیدم: آیا در این جنّت یا بوستان که خود در میان باغها است جنّت دیگرى هم هست؟ گفت: آرى، جنّت فردوس، گفتم: دیوارهاى آن چگونه است؟ گفت: خدایت نگهدارد از من دست بردار که دلم را مجروح و خسته کردى. گفتم: بلکه تو با من چنین کردى از آنچه برایم گفتى و ناتمام گذاشتى، گفتم: از تو دست بر ندارم تا وصف جنّت الفردوس را برایم بپایان رسانى و مرا از کیفیت دیوارهاى آن با خبر سازى، گفت: دیوار آن از نور است، گفتم: غرفههاى آن از چیست؟ گفت: از نور پروردگار جهانیان عزّ و جلّ. گفتم: بر آنچه برایم حدیث کردهاى بیفزا که خدایت رحمت کند، گفت: خدا ترا نگه دارد رسول خدا صلّى اللّٰه علیه و آله در همین جا توصیف بهشت را که برایم میفرمود، پایان داد، خوشا بحالت اگر بتوانى کارى کنى که به پارهاى از آنچه داراى این اوصاف باشد که برایت گفتم برسى و خوشا بحال کسى که به این امور که گفتم ایمان داشته باشد، گفتم: خدایت رحمت کناد به خدا قسم من به آنچه گفتى ایمان دارم، گفت: رحمت خدا بر تو، براستى هر کس به اینها که گفتم ایمان آورد یا این حقایق را که گفتم و همه حقّ است باور داشته و تأیید و تصدیق کند و این راه حقّ را ایمان داشته باشد در دنیا و زینتهاى آن رغبتى نمىورزد و خود از خویشتن حساب مىکشد، گفتم: من به این همه باور دارم و مؤمنم، گفت: راست میگوئى، لکن در هر مورد میانه روى را برگزین که مرتبۀ عدالت است و تسدید اعمال خود کن رفتار و کردارت موافق مقرّرات شرع انور باشد و از رحمت خداوند نومید مشو، هر چند خود را شایستۀ آن ندانى و آنچه را که فرمودهاند عمل کن و کوتاهى و تقصیر مکن یا بر عکس زیاده روى و افراط مکن و همواره امیدوار باش به رحمت الهى و از عذاب و غضب و حسابرسى خداوند بترس و پروا کن و از ارتکاب گناهان و عصیان بپرهیز. سپس بلال شروع به گریه کرد و سه بار نعره زد و بیخود شد و ما گمان کردیم که او مرده است، پس از مدّتى که بخود آمد گفت: پدر و مادرم فداى شما باد که اگر رسول خدا صلّى اللّٰه علیه و آله شما را مىدید که این گونه سؤالها را از آن حضرت مىکنید، بدون شکّ چشمش روشن میشد، سپس گفت: شتاب کنید، شتاب کنید بشتابید و پیشى گیرید در انجام تکالیف و کارهاى نافع براى آخرت، عجله کنید و بارهاى سفر آخرت را ببندید، زود باشید و روانه شوید، زنهار در اعمال و تکالیف خود کوتاهى نکنید، زنهار فرصت کارهاى خیر و اعمال شایسته را از دست ندهید، شما را بر حذر میدارم از کوتاهى کردن در تکالیف، بپرهیزید از سستى و کاهلى در ترک افعال شرّ و ناروا، سپس رو به جمعیّت کرده و گفت: خدایتان رحمت فرماید مرا در آنچه تقصیر کردهام (یا اگر در اداى پاسخ قصور ورزیدم) حلال کنید و درگذرید، به او گفتم: در آنچه کوتاهى کردى تو را بخشیدیم و درگذشتیم، خداوند تو را پاداش بهشت عطا فرماید، همچنان که چیزهائى را بتو رسیده بود یا در خاطر داشتى ادا کردى و آنچه را که رسانیدنش بر تو واجب بود انجام دادى، سپس مرا وداع گفت و سفارش کرد: از خداوند پروا کن و تقواى الهى پیشه ساز و آنچه را بتو رسانیدم به امّت محمّد صلّى اللّٰه علیه و آله برسان، به او گفتم: إن شاء اللّٰه چنین خواهم کرد، آنگاه بعنوان خداحافظى گفت: من دین تو را و امانت تو را (یا امانت الهى را که نزد تو است و صلاح و تقواى تو را) بخداوند متعال مىسپارم و خداوند پرهیزکارى و پارسائى تو را برایت توشۀ راه آخرت سازد و به خواست خود تو را یارى دهد تا چنان که مىخواهد در راه اطاعت از تکالیف و دستورات او گام بردارى (پایان حدیث بلال).
من لا یحضره الفقیه، ج ١، ص ٢٩٢، ح ٩٠٥
رُوِیَ عَنِ النَّبِیِّ ص أَنَّهُ قَالَ: جَنَّتَانِ (وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتانِ) مِنْ فِضَّةٍ أَبْنِیَتُهُمَا وَ مَا فِیهِمَا وَ جَنَّتَانِ مِنْ ذَهَبٍ أَبْنِیَتُهُمَا وَ مَا فِیهِمَا.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله در تفسیر آیه «وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتانِ» فرمودند: دو بهشت و آنچه در میان آن دو است را از نقره بنا کرده و دو بهشت و آنچه در میان آن دو است را از طلا بنا کرده است.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٠٥
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: لَا تَقُولَنَّ إِنَّ الْجَنَّةَ وَاحِدَةٌ إِنَّ اللَّهَ یَقُولُ وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتانِ وَ لَا تَقُولَنَّ دَرَجَةً وَاحِدَةً إِنَّ اللَّهَ یَقُولُ دَرَجَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِنَّمَا تَفَاضَلَ الْقَوْمُ بِالْأَعْمَالِ قَالَ وَ قُلْتُ لَهُ إِنَّ الْمُؤْمِنَیْنِ یَدْخُلَانِ الْجَنَّةَ فَیَکُونُ أَحَدُهُمَا أَرْفَعَ مَکَاناً مِنَ الْآخَرِ فَیَشْتَهِی أَنْ یَلْقَى صَاحِبَهُ قَالَ مَنْ کَانَ فَوْقَهُ فَلَهُ أَنْ یَهْبِطَ وَ مَنْ کَانَ تَحْتَهُ لَمْ یَکُنْ لَهُ أَنْ یَصْعَدَ لِأَنَّهُ لَا یَبْلُغُ ذَلِکَ الْمَکَانَ وَ لَکِنَّهُمْ إِذَا أَحَبُّوا ذَلِکَ وَ اشْتَهَوْهُ الْتَقَوْا عَلَى الْأَسِرَّةِ.
امام صادق علیه السلام فرمود: هرگز نگویید: بهشت، یکى است. خدا مى فرماید: «و پایین تر از آن دو، دو بهشت دیگر است» و هرگز نگویید: یک درجه است. خدا مى فرماید که درجاتى دارد، یکى بالاى دیگرى. تفاوت بهشتیان، در واقع، به سبب اعمال آنهاست.
به ایشان گفتم: دو مؤمن، وارد بهشت مى شوند و یکى از آنها، جایگاهى بالاتر از دیگرى دارد و او مى خواهد این دیگرى را دیدار کند! (دیدارشان، چگونه انجام مى شود؟) فرمود: آن که بالاتر است، مى تواند پایین بیاید؛ امّا آن که پایین تر است، نمى تواند بالا برود؛ زیرا به آن مکان نمى رسد. البتّه اگر دوست داشتند و خواستند همدیگر را ملاقات کنند، روى تخت ها دیدار مى کنند.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٠٥
رُوِیَ عَنِ النَّبِیِّ ص أَنَّهُ قَالَ: الْخَیْمَةُ دُرَّةٌ وَاحِدَةٌ طُولُهَا فِی الْهَوَاءِ سِتُّونَ مِیلًا فِی کُلِّ زَاوِیَةٍ مِنْهَا أَهْلٌ لِلْمُؤْمِنِینَ لَا یَرَاهُ الْآخَرُونَ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله درباره آیه «حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِی الْخِیامِ» یعنی «حوریانى که در خیمههاى بهشتى مستورند.» (سوره الرحمن آیه ٧٢) فرمودند: خیمه یک مروارید است، طولش شصت فرسنگ در هواست، در هر گوشه آن اهلی برای مؤمنان است که دیگران نمی بینند.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٠٧
عَنِ النَّبِیِّ ص قَالَ: مَرَرْتُ لَیْلَةَ أُسْرِیَ بِی بِنَهَرٍ حَافَتَاهُ قِبَابُ الْمَرْجَانِ فَنُودِیتُ مِنْهُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقُلْتُ یَا جَبْرَئِیلُ مَنْ هَؤُلَاءِ قَالَ هَؤُلَاءِ حُورٌ مِنَ الْحُورِ الْعِینِ اسْتَأْذَنَّ رَبَّهُنَّ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یُسَلِّمْنَ عَلَیْکَ فَأَذِنَ لَهُنَّ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: شبی که به معراج رفتم بر رودی عبور کردم که کنارههایش خیمههایی از مرجان بود، از طرف آن ندا داده شدم: «سلام بر تو ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)»! گفتم: ای جبرئیل! اینها چه کسانی هستند؟ گفت: اینها حوریانی از حورالعین هستند، از پروردگارشان عزّوجلّ اجازه خواستند که بر تو سلام کنند و به آنها اجازه داد.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٠٧
قَالَ الصَّادِقُ ع یَنْفُذُ الْبَصَرُ فِی فِضَّةِ الْجَنَّةِ کَمَا یَنْفُذُ فِی الزُّجَاجِ.
امام صادق علیه السّلام فرمودند: نگاه در نقره بهشت نفوذ می کند همانطور که در شیشه نفوذ می کند.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١١١
١- الأمالی للصدوق ... قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): عَنْ بِلَالِ مُؤَذِّنِ رَسُولِ اللهِ (صلی الله علیه و آله) فِی حَدِیثٍ فِی وَصْفِ الْجَنَّة قُلْتُ هَلْ وَسَطُهَا غَیْرُهَا قَالَ نَعَمْ جَنَّةُ عَدْنٍ وَ هِیَ فِی وَسَطِ الْجِنَانِ فَأَمَّا جَنَّةُ عَدْنٍ فَسُورُهَا یَاقُوتٌ أَحْمَرُ وَ حَصْبَاؤُهَا اللُّؤْلُؤُ.
از بلال موذّن رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در حدیثی که در توصیف بهشت است [اینگونه نقل شده است]: گفتم: آیا در میان آن چیز دیگری است؟ رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: آری! جنّت عدن که میانه بهشتها است. جنّت عدن بارویی از یاقوت سرخ دارد و ریگ آن لؤلؤ است.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١١٦، ح ١
٤٣- الإحتجاج قَالَ النَّبِیُّ ص: فِیمَا احْتَجَّ عَلَى الْیَهُودِ حُمِلْتُ عَلَى جَنَاحِ جَبْرَئِیلَ ع حَتَّى انْتَهَیْتُ إِلَى السَّمَاءِ السَّابِعَةِ فَجَاوَزْتُ سِدْرَةَ الْمُنْتَهَى عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوى حَتَّى تَعَلَّقْتُ بِسَاقِ الْعَرْشِ فَنُودِیتُ مِنْ سَاقِ الْعَرْشِ أَنِّی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ الرَّءُوفُ الرَّحِیمُ فَرَأَیْتُهُ بِقَلْبِی وَ مَا رَأَیْتُهُ بِعَیْنِی الْخَبَرَ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله در دلیلی که بر یهود آورد فرمودند: من بر بال جبرئیل (ع) نشستم تا اینکه به آسمان هفتم رسیدم و از سدرة المنتهی گذشتم که آنجا جنّة الماوی است تا بالأخره به ساق عرش چسبیدم از ساق عرش صدایی برآمد. «همانا من منم خدایی که هیچ خدایی نیست مگر من، سلام و مؤمن و مهیمن و عزیز و جبار و متکبر، رؤوف و رحیم [من هستم.]» با دل او را دیدم نه با چشم.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ١٨، ص ٣٤٠، ح ٤٣
٣- قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): سِدْرَةُ الْمُنْتَهَى فِی السَّمَاءِ السَّابِعَةِ وَ جَنَّةُ الْمَأْوَى عِنْدَهَا.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: سدرة المنتهی در آسمان هفتم است و جنّة الماوی نزد آن است.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٥٥، ص ٥١، ح ٣
مَسَائِلُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سَلَامٍ وَ کَانَ اسْمُهُ إِسْمَاوِیلَ فَسَمَّاهُ النَّبِیُّ ص عَبْدَ اللَّهِ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: ... فَأَخْبِرْنِی مَا فَوْقَ السَّمَاءِ السَّابِعَةِ قَالَ بَحْرُ الْحَیَوَانِ قَالَ فَمَا فَوْقَهُ قَالَ بَحْرُ الظُّلْمَةِ قَالَ فَمَا فَوْقَهُ قَالَ بَحْرُ النُّورِ قَالَ فَمَا فَوْقَهُ قَالَ الْحُجُبُ قَالَ فَمَا فَوْقَهُ قَالَ سِدْرَةُ الْمُنْتَهَى قَالَ فَمَا فَوْقَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى قَالَ جَنَّةُ الْمَأْوَى قَالَ فَمَا فَوْقَ جَنَّةِ الْمَأْوَى قَالَ حِجَابُ الْمَجْدِ قَالَ فَمَا فَوْقَ حِجَابِ الْمَجْدِ قَالَ حِجَابُ الْحَمْدِ قَالَ فَمَا فَوْقَ حِجَابِ الْحَمْدِ قَالَ حِجَابُ الْجَبَرُوتِ قَالَ فَمَا فَوْقَ حِجَابِ الْجَبَرُوتِ قَالَ حِجَابُ الْعِزِّ قَالَ فَمَا فَوْقَ حِجَابِ الْعِزِّ قَالَ حِجَابُ الْعَظَمَةِ قَالَ فَمَا فَوْقَ حِجَابِ الْعَظَمَةِ قَالَ حِجَابُ الْکِبْرِیَاءِ قَالَ فَمَا فَوْقَ حِجَابِ الْکِبْرِیَاءِ قَالَ الْکُرْسِیُّ قَالَ صَدَقْتَ یَا مُحَمَّدُ قَالَ قَدْ أُوتِیتَ عُلُومَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ إِنَّکَ لَتَنْطِقُ بِالْحَقِّ الْیَقِینِ قَالَ فَمَا فَوْقَ الْکُرْسِیِّ قَالَ الْعَرْشُ قَالَ فَمَا فَوْقَ الْعَرْشِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ هُوَ فَوْقَ الْفَوْقِ وَ عِلْمُهُ تَحْتَ التَّحْتِ قَالَ صَدَقْتَ یَا مُحَمَّدُ ...
عبد الله بن سلام از رسول خدا (ص) سوالاتی می کند که حضرت پاسخ همه آنها را می دهند: ... [عبد الله بن سلام گوید:] مرا خبر ده از بالای آسمان هفتم. حضرت فرمودند: دریای حَیَوان است.
گفت: بالای آن چیست؟ فرمودند: دریای تاریکی.
گفت: بالای آن چیست؟ فرمودند: دریای نور.
گفت: بالای آن چیست؟ فرمودند: حجابها.
گفت: بالای آن چیست؟ فرمودند: سدرة المنتهی.
گفت: بالای سدرة المنتهی چیست؟ فرمودند: جنة المأوی.
گفت: بالای جنة المأوی چیست؟ فرمودند: حجاب جلال.
گفت: بالای آن چیست؟ فرمودند: حجاب حمد.
گفت: بالای آن چیست؟ فرمودند: حجاب جبروت.
گفت: بالای آن چیست؟ فرمودند: حجاب عزت.
گفت: بالای آن چیست؟ فرمودند: حجاب عظمت.
گفت: بالای آن چیست؟ فرمودند: حجاب کبریاء.
گفت: بالای آن چیست؟ فرمودند: کرسی.
گفت: راست گفتی ای محمد (ص)! هرآینه به تو علوم اولین و آخرین داده شده و همانا تو حتما به حق الیقین سخن می گویی.
گفت: بالای کرسی چیست؟ فرمودند: عرش.
گفت: بالای عرش چیست؟ فرمودند: خدای تعالی و او بالای بالاست و علم او زیر زیر است. گوید: راست گفتی ای محمد (ص)! ...
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٥٧، ص ٢٤٨
٥- الأمالی للصدوق عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ فِی الْجَنَّةِ غُرَفاً یُرَى ظَاهِرُهَا مِنْ بَاطِنِهَا وَ بَاطِنُهَا مِنْ ظَاهِرِهَا یَسْکُنُهَا مِنْ أُمَّتِی مَنْ أَطَابَ الْکَلَامَ وَ أَطْعَمَ الطَّعَامَ وَ أَفْشَى السَّلَامَ وَ صَلَّى بِاللَّیْلِ وَ النَّاسُ نِیَامٌ الْخَبَرَ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: همانا در بهشت اتاقهایى است که بیرون آن از داخل دیده مى شود و درون آن از بیرون. در این اتاقها آن کس از امّت من ساکن می شود که سخن نیکو بگوید، اطعام کند، به همگان سلام دهد، بر روزه مداومت کند و شب هنگام که مردم در خوابند، نماز بگزارد.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١١٨، ح ٥
١٦٤- الأمالی للشیخ الطوسی عَنِ النَّبِیِّ ص قَالَ: لَمَّا أُسْرِیَ بِی إِلَى السَّمَاءِ دَخَلْتُ الْجَنَّةَ فَرَأَیْتُ فِیهَا قَصْراً مِنْ یَاقُوتٍ أَحْمَرَ یُرَى بَاطِنُهُ مِنْ ظَاهِرِهِ لِضِیَائِهِ وَ نُورِهِ وَ فِیهِ قُبَّتَانِ مِنْ دُرٍّ وَ زَبَرْجَدٍ فَقُلْتُ یَا جَبْرَئِیلُ لِمَنْ هَذَا الْقَصْرُ قَالَ هُوَ لِمَنْ أَطَابَ الْکَلَامَ وَ أَدَامَ الصِّیَامَ وَ أَطْعَمَ الطَّعَامَ وَ تَهَجَّدَ بِاللَّیْلِ وَ النَّاسُ نِیَامٌ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: چون مرا به معراج بردند و به آسمان در آوردند، به بهشت در آمدم و در آن کاخى دیدم از یاقوت سرخ که از بس روشن و تابنده بود، درونش از بیرونش دیده می شد و در آن دو گنبد از دُر و زبرجد بود. گفتم: اى جبرئیل! این کاخ از کیست؟ گفت: براى آن کسی است که سخن خوب گوید، روزه را ادامه دهد، اطعام کند و در شب که مردم در خوابند، عبادت کند.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٩٠، ح ١٦٤
١٣- الأمالی للصدوق عَنِ النَّبِیِّ ص قَالَ: إِنَّ حَلْقَةَ بَابِ الْجَنَّةِ مِنْ یَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ عَلَى صَفَائِحِ الذَّهَبِ فَإِذَا دُقَّتِ الْحَلْقَةُ عَلَى الصَّفْحَةِ طَنَّتْ وَ قَالَتْ یَا عَلِیُّ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: همانا حلقه در بهشت از یاقوت سرخ است که روی صفحه طلائی درب نصب گردیده و وقتی حلقه درب کوبیده می شود صدای «یا علی (ع)» از آن بلند میشود.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٢٢، ح ١٣
١٩- تفسیر القمی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَمَّا أُسْرِیَ بِی إِلَى السَّمَاءِ دَخَلْتُ الْجَنَّةَ فَرَأَیْتُ فِیهَا مَلَائِکَةً یَبْنُونَ لَبِنَةً مِنْ ذَهَبٍ وَ لَبِنَةً مِنْ فِضَّةٍ وَ رُبَّمَا أَمْسَکُوا فَقُلْتُ لَهُمْ مَا لَکُمْ رُبَّمَا بَنَیْتُمْ وَ رُبَّمَا أَمْسَکْتُمْ فَقَالُوا حَتَّى تَجِیئَنَا النَّفَقَةُ فَقُلْتُ لَهُمْ وَ مَا نَفَقَتُکُمْ فَقَالُوا قَوْلُ الْمُؤْمِنِ فِی الدُّنْیَا سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ فَإِذَا قَالَ بَنَیْنَا وَ إِذَا أَمْسَکَ أَمْسَکْنَا.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: آن شب که به آسمان برده شدم، وارد بهشت شدم در آنجا فرشتگانى را دیدم که خشتى از طلا و خشتى از نقره بر هم مى گذارند و گاه از کار دست مى کشند. از آنان پرسیدم: چرا گاه مى سازید و گاه از کار باز مى ایستید؟ گفتند: [منتظریم] تا هزینه (مصالح) به ما برسد. پرسیدم: هزینه شما چیست؟ گفتند: این سخن مؤمن در دنیا: سُبحانَ اللّه ِ و الحمدُ للّه ِ و لا إلهَ إلاّ اللّه ُ و اللّه ُ أکبر. پس هنگامی که می گویند می سازیم و وقتی نمی گویند دست نگه می داریم.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٢٣، ح ١٩
٣٥- الخصال قَالَ النَّبِیُّ ص: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى خَلَقَ فِی الْجَنَّةِ عَمُوداً مِنْ یَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ عَلَیْهِ سَبْعُونَ أَلْفَ قَصْرٍ فِی کُلِّ قَصْرٍ سَبْعُونَ أَلْفَ غُرْفَةٍ خَلَقَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِلْمُتَحَابِّینَ وَ الْمُتَزَاوِرِینَ فِی اللَّهِ الْخَبَرَ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: همانا خداى تبارک و تعالى ستونى از یاقوت سرخ در بهشت آفریده است که هفتاد هزار کاخ بر آن ستون استوار است و در هر کاخى هفتاد هزار اطاق هست و خداوند این کاخها را ویژه کسانى آفریده است که در راه خدا دوستى میکنند و به زیارت یکدیگر میروند.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٣٢، ح ٣٥
٣٦- الخصال قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمَّا خَلَقَ الْجَنَّةَ خَلَقَهَا مِنْ لَبِنَتَیْنِ لَبِنَةٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَبِنَةٍ مِنْ فِضَّةٍ وَ جَعَلَ حِیطَانَهَا الْیَاقُوتَ وَ سَقْفَهَا الزَّبَرْجَدَ وَ حَصْبَاءَهَا اللُّؤْلُؤَ وَ تُرَابَهَا الزَّعْفَرَانَ وَ الْمِسْکَ الْأَذْفَرَ فَقَالَ لَهَا تَکَلَّمِی فَقَالَتْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ قَدْ سَعِدَ مَنْ یَدْخُلُنِی فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ بِعِزَّتِی وَ عَظَمَتِی وَ جَلَالِی وَ ارْتِفَاعِی لَا یَدْخُلُهَا مُدْمِنُ خَمْرٍ وَ لَا سِکِّیرٌ وَ لَا قَتَّاتٌ وَ هُوَ النَّمَّامُ وَ لَا دَیُّوثٌ وَ هُوَ الْقَلْطَبَانُ وَ لَا قَلَّاعٌ وَ هُوَ الشُّرْطِیُّ وَ لَا زَنُّوقٌ وَ هُوَ الْخُنْثَى وَ لَا خَیُّوفٌ وَ هُوَ النَّبَّاشُ وَ لَا عَشَّارٌ وَ لَا قَاطِعُ رَحِمٍ وَ لَا قَدَرِیٌّ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: خدای عز و جل بهشت را که آفرید از دو نوع خشت آفرید یک خشت طلا و یک خشت نقره و دیوارهایش را یاقوت و طاقش را از زبرجد و سنگریزه اش را لولو و خاکش را زعفران و مشک خوشبو قرار داد سپس به آن فرمود: سخن بگوی عرض کرد خدایی بجز تو که زنده و پایدار هستی نیست آنکه در من جای دارد سعادتمند است؛ پس خدای عز و جل فرمود: به عزت و بزرگی و شکوه و بلندی مقامم سوگند که به بهشت داخل نمیشود دایم الخمر و نه خودفروش و نه سخن چین و نه بی غیرت درباره همسر و نه مامور شهربانی و نه خنثی و نه کفن دزد و نه مامور وصول عوارض و مالیات و نه کسی که پیوند خویشاوندی را بریده و نه آنکه به کیش قدریه باشد.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٣٢، ح ٣٦
٣٩- قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع عَلَیْکَ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْجَنَّةَ بِیَدِهِ لَبِنَةً مِنْ ذَهَبٍ وَ لَبِنَةً مِنْ فِضَّةٍ وَ جَعَلَ مِلَاطَهَا الْمِسْکَ وَ تُرَابَهَا الزَّعْفَرَانَ وَ حَصْبَاءَهَا اللُّؤْلُؤَ وَ جَعَلَ دَرَجَاتِهَا عَلَى قَدْرِ آیَاتِ الْقُرْآنِ فَمَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ قَالَ لَهُ اقْرَأْ وَ ارْقَ وَ مَنْ دَخَلَ مِنْهُمُ الْجَنَّةَ لَمْ یَکُنْ فِی الْجَنَّةِ أَعْلَى دَرَجَةً مِنْهُ مَا خَلَا النَّبِیُّونَ وَ الصِّدِّیقُونَ.
امام سجاد علیه السّلام فرمودند: بر تو باد به قرآن؛ خداوند بهشت را با دست خود، خشتى از طلا و خشتى از نقره آفرید و ملات آن را مشک و خاک آن را زعفران و ریگ آن را لؤلؤ قرار داد و درجات بهشت را به اندازه آیات قرآن قرار داد. پس کسى که (در دنیا) قرآن خواند، خداوند به او مى فرماید: بخوان و بالا برو و کسى که از آنان (اهل قرآن) وارد بهشت شد، هیچ کس در درجه بهشت از او برتر نخواهد بود، مگر پیامبران و صدیقان.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٣٣، ح ٣٩
٧٤- سُئِلَ النَّبِیُّ ص مَا بِنَاؤُهَا قَالَ: لَبِنَةٌ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَبِنَةٌ مِنْ فِضَّةٍ وَ مِلَاطُهَا الْمِسْکُ الْأَذْفَرُ وَ تُرَابُهَا الزَّعْفَرَانُ وَ حصاؤها [حَصَاهَا] اللُّؤْلُؤُ وَ الْیَاقُوتُ مَنْ دَخَلَهَا یَتَنَعَّمُ لَا یَبْأَسُ أَبَداً وَ یُخَلَّدُ لَا یَمُوتُ أَبَداً لَا یَبْلَى ثِیَابُهُ وَ لَا شَبَابُهُ.
از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) دربارهی بنای بهشت سؤال شد، فرمودند: خشتی از طلا و خشتی از نقره است. ملاطش مشک عالی و خاکش زعفران و سنگریزههایش درّ و یاقوت است. هر که داخل آن شود، [همواره] برخوردار است و هیچوقت فقیر [و بینوا] نمیشود، جامـههایش کهنـه نمیگردد و جوانیاش از بین نمیرود.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٤٧، ح ٧٤
١٠٥- نهج البلاغة قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ اعْلَمُوا أَنَّ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً مِنَ الْفِتَنِ وَ نُوراً مِنَ الظُّلَمِ وَ یُخَلِّدْهُ فِیمَا اشْتَهَتْ نَفْسُهُ وَ یَنْزِلْهُ مَنْزِلَ الْکَرَامَةِ عِنْدَهُ فِی دَارٍ اصْطَنَعَهَا لِنَفْسِهِ ظِلُّهَا عَرْشُهُ وَ نُورُهَا بَهْجَتُهُ وَ زُوَّارُهَا مَلَائِکَتُهُ وَ رُفَقَاؤُهَا رُسُلُهُ ثُمَّ قَالَ ع فَبَادِرُوا بِأَعْمَالِکُمْ تَکُونُوا مَعَ جِیرَانِ اللَّهِ رَافَقَ بِهِمْ رُسُلَهُ وَ أَزَارَهُمْ مَلَائِکَتَهُ وَ أَکْرَمَ أَسْمَاعَهُمْ عَنْ أَنْ تَسْمَعَ حَسِیسَ نَارٍ أَبَداً وَ صَانَ أَجْسَادَهُمْ أَنْ تَلْقَى لُغُوباً وَ نَصَباً ذَلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ.
امام على علیه السّلام فرمودند: بدانید که هر که از خدا بترسد براى او راه بیرون شدنى از فتنه ها قرار مى دهد و چراغى در تاریکیها و او را در آنچه میل و خواست اوست جاویدان دارد و در نزد خود در منزل کرامت فرود آورد، در سرایى که خاص خود ساخته، سایه اش عرش است و روشناییش اشراق نور خشنودى اوست و زایران آن فرشتگان او و دوستانش پیامبرانش هستند. به سوى معاد بشتابید، بر مرگ ها پیشى گیرید، زیرا، بسا مردم که رشته آرزوهایشان گسسته گردد و اجل دریابدشان و در توبه به رویشان بسته ماند. شما همانند کسانى هستید که پیش از شما از این جهان رفته اند و از خدا مى خواهند که آنان را به دنیا بازگرداند. شما مسافرانى هستید در سفر، از خانه اى که خانه شما نبوده است و اکنون بانگ رحیل سرداده اند که گاه رفتن است. همراه خود توشه اى بردارید.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٦٣، ح ١٠٥
٢٠٩- عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ أَرْضَ الْجَنَّةِ رُخَامُهَا فِضَّةٌ وَ تُرَابُهَا الْوَرْسُ وَ الزَّعْفَرَانُ وَ کَنْسُهَا الْمِسْکُ وَ رَضْرَاضُهَا الدُّرُّ وَ الْیَاقُوتُ.
امام باقر علیه السّلام فرمودند: زمین بهشت از مرمر نقره، خاکش وَرس (گیاهى است زرد رنگ که از آن زعفران پدید می آید.) و زعفران، جاروبش مشک، سنگریزه اش مروارید و یاقوت است.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ٢١٨، ح ٢٠٩
١٣- قَالَ عَلِیٌّ علیه السّلام: ... وَ أَمَّا مِنْبَرُ رَسُولِ اللَّهِ فَإِنَّ مَسْکَنَ رَسُولِ اللَّهِ ص جَنَّةُ عَدْنٍ هِیَ جَنَّةٌ خَلَقَهَا اللَّهُ تَعَالَى بِیَدِهِ وَ مَعَهُ فِیهَا اثْنَا عَشَرَ وَصِیّاً وَ فَوْقَهُ قُبَّةٌ یُقَالُ لَهَا الرِّضْوَانُ وَ فَوْقَ الرِّضْوَانِ مَنْزِلٌ یُقَالُ لَهَا الْوَسِیلَةُ وَ لَیْسَ فِی الْجَنَّةِ مَنْزِلٌ یُشْبِهُهُ هُوَ مِنْبَرُ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَ الْیَهُودِیُّ صَدَقْتَ وَ اللَّهِ ...
امام على علیه السّلام در پاسخ به سوال یهودی فرمودند: و اما [سوال تو] از منبر رسول خدا (ص) پس همانا خانه رسول خدا (ص) در بهشت عدن است آن بهشتی است که خداوند تعالی آن را با دست خودش آفریده و در آن با او دوازده وصی است و بالای آن گنبدی به نام الرضوان قرار دارد بالای رضوان خانه ای است که به آن «وسیله» گفته می شود و در بهشت منزلی شبیه تر از آن به منبر رسول خدا (ص) نیست. یهودی گفت به خدا راست گفتی.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ١٠، ص ٢٥، ح ١٣
٤- الأمالی للصدوق قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص رَأَیْتُ لَیْلَةَ الْإِسْرَاءِ مَکْتُوباً عَلَى قَائِمَةٍ مِنْ قَوَائِمِ الْعَرْشِ أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِی خَلَقْتُ جَنَّةَ عَدْنٍ بِیَدِی مُحَمَّدٌ صَفْوَتِی مِنْ خَلْقِی أَیَّدْتُهُ بِعَلِیٍّ وَ نَصَرْتُهُ بِعَلِیٍّ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: در شب معراج دیدم بر ستونی از ستونهای عرش نوشته شده من خدایم که خدایی غیر از من نیست یکتا هستم بهشت عدن را با دستم آفریدم. محمد (ص) برگزیده من از خلقم است او را با علی (ع) تایید کردم و او را با علی (ع) یاری کردم.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٢٧، ص ٢، ح ٤
١١- مکارم الأخلاق عَنْ مُعَاذِ بْنِ جَبَلٍ قَالَ: أَرْسَلَنِی رَسُولُ اللَّهِ ص ذَاتَ یَوْمٍ إِلَى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سَلَّامٍ وَ عِنْدَهُ جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِهِ فَحَضَرَ فَقَالَ النَّبِیُّ ص یَا عَبْدَ اللَّهِ أَخْبِرْنِی ... قَالَ النَّبِیُّ ص وَ مَا دَارُ الْجَلَالِ یَا ابْنَ سَلَّامٍ قَالَ جَنَّةُ عَدْنٍ وَ هُوَ مَوْضِعُ عَرْشِ الرَّحْمَنِ رَبِّ الْعِزَّةِ وَ هِیَ فِی جِوَارِ اللَّهِ ...
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله به ابن سلام فرمود: اى فرزند سلام، دار الجلال چیست؟ گفت: بهشت عدن و محل عرش رحمان، پروردگار عزت و آن در همسایگى خدا است.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٩٢، ص ٣٥٦، ح ١١
٥٢- وَ عَنْ سَمُرَةَ بْنِ جُنْدَبٍ قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص مِمَّا یُکْثِرُ أَنْ یَقُولَ لِأَصْحَابِهِ: هَلْ رَأَى مِنْکُمْ أَحَدٌ رُؤْیَا فَیَقُصُّ عَلَیْهِ مَنْ شَاءَ اللَّهُ أَنْ یَقُصَّ وَ إِنَّهُ قَالَ لَنَا ذَاتَ غَدَاةٍ إِنَّهُ أَتَانِی اللَّیْلَةَ آتِیَانِ فَقَالا لِیَ انْطَلِقْ ... فَانْطَلَقْنَا فَأَتَیْنَا عَلَى رَوْضَةٍ مُعْتَمَّةٍ فِیهَا مِنْ کُلِّ نَوْرِ الرَّبِیعِ وَ إِذَا بَیْنَ ظَهْرَیِ الرَّوْضَةِ رَجُلٌ طَوِیلٌ لَا أَکَادُ أَرَى رَأْسَهُ طُولًا فِی السَّمَاءِ وَ إِذَا حَوْلَ الرَّجُلِ مِنْ أَکْثَرِ وِلْدَانٍ مَا رَأَیْتُهُمْ قَطُّ قُلْتُ لَهُمَا مَا هَؤُلَاءِ قَالا لِی انْطَلِقْ فَانْطَلَقْنَا فَانْتَهَیْنَا إِلَى رَوْضَةٍ عَظِیمَةٍ لَمْ أَرَ رَوْضَةً قَطُّ أَعْظَمَ مِنْهَا وَ لَا أَحْسَنَ قَالا لِیَ ارْقَ فِیهَا فَارْتَقَیْنَا فِیهَا فَانْتَهَیْنَا إِلَى مَدِینَةٍ مَبْنِیَّةٍ بِلَبِنِ ذَهَبٍ وَ لَبِنِ فِضَّةٍ فَأَتَیْنَا بَابَ الْمَدِینَةِ فَاسْتَفْتَحْنَا فَفُتِحَ لَنَا فَدَخَلْنَاهَا فَتَلَقَّانَا فِیهَا رِجَالٌ شَطْرٌ مِنْ خَلْقِهِمْ کَأَحْسَنِ مَا أَنْتَ رَاءٍ وَ شَطْرٌ کَأَقْبَحِ مَا أَنْتَ رَاءٍ قَالا لَهُمُ اذْهَبُوا فَقَعُوا فِی ذَلِکَ النَّهَرِ فَإِذَا نَهَرٌ مُعْتَرِضٌ یَجْرِی کَانَ مَاءُهُ الْمَحْضَ فِی الْبَیَاضِ فَذَهَبُوا فَوَقَعُوا فِیهِ ثُمَّ رَجَعُوا إِلَیْنَا فَذَهَبَ السُّوءُ عَنْهُمْ فَصَارُوا فِی أَحْسَنِ صُورَةٍ قَالا لِی هَذِهِ جَنَّةُ عَدْنٍ وَ هُنَاکَ مَنْزِلُکَ فَسَمَا بَصَرِی صُعُداً فَإِذَا قَصْرٌ مِثْلُ الرَّبَابَةِ الْبَیْضَاءِ قَالا لِی هَذَا مَنْزِلُکَ ...
از سمرة بن جندب که رسول خدا صلّى اللّٰه علیه و آله بسیار به یارانش میفرمود: آیا کسى از شما خوابى دیده و هر که خدا خواستى بوى خوابى گفتى، و خودش بامدادانى بما فرمود: امشب در خواب دو کسم آمدند و گفتند: با ما بیا، با آنها رفتم ... رفتیم تا ببستانى رسیدیم انبوه و همه گلهاى بهار را داشت، و در میان آن مردى دراز بود که بسا سرش که بآسمان بالا بود نمیدیدم، و ناگاه گردش کودکان فراوان بودند هر چه بیشتر که هرگز آنها را ندیده بودم، بآنها گفتم: اینان کیانند؟ بمن گفتند: بیا. رفتیم و ببستان بزرگى رسیدیم که هرگز بزرگتر و زیباتر از آن ندیده بودم بمن گفتند: در آن برا، برآمدیم تا رسیدیم به شهرى که با خشتى از طلا و خشتى از نقره ساخته بود، و بدر شهر آمدیم و در زدیم و بروى ما گشوده شد و در آن درآمدیم و بمردانى برخوردیم که نیمى زیباتر از آنچه دیدى بودند و نیمى زشتتر از آنچه دیدى بآنها که زشت بودند گفتند بروید و در این نهر افتید، ناگاه نهر پهناورى بود و آبى بسیار سفید داشت، رفتند در آن تنشوئى کردند و آمدند و زشتى آنها رفت و زیباروى شدند، بمن گفتند: این بهشت عدن است و اینجا جاى تو است، و دیده بالا کردم و کاخى دیدم چون ابرى درهم و سفید و بمن گفتند: این خانه تو است ...
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٥٨، ص ١٨٤، ح ٥٢
عَنِ النَّبِیِّ ص: قَالَ الْفُقَرَاءُ لِرَسُولِ اللَّهِ إِنَّ الْأَغْنِیَاءَ ذَهَبُوا بِالْجَنَّةِ یَحُجُّونَ وَ یَعْتَمِرُونَ وَ یَتَصَدَّقُونَ وَ لَا نَقْدِرُ عَلَیْهِ فَقَالَ ع إِنَّ مَنْ صَبَرَ وَ احْتَسَبَ مِنْکُمْ تَکُنْ لَهُ ثَلَاثُ خِصَالٍ لَیْسَ لِلْأَغْنِیَاءِ أَحَدُهَا أَنَّ فِی الْجَنَّةِ غُرَفاً یَنْظُرُ إِلَیْهَا أَهْلُ الْجَنَّةِ کَمَا یَنْظُرُ أَهْلُ الْأَرْضِ إِلَى نُجُومِ السَّمَاءِ لَا یَدْخُلُهَا إِلَّا نَبِیٌّ فَقِیرٌ أَوْ شَهِیدٌ فَقِیرٌ أَوْ مُؤْمِنٌ فَقِیرٌ وَ ثَانِیهَا یَدْخُلُ الْفُقَرَاءُ الْجَنَّةَ قَبْلَ الْأَغْنِیَاءِ بِخَمْسِمِائَةِ عَامٍ وَ ثَالِثُهَا إِذَا قَالَ الْغَنِیُّ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ وَ قَالَ الْفَقِیرُ مِثْلَ ذَلِکَ لَمْ یَلْحَقِ الْغَنِیُّ الْفَقِیرَ وَ إِنْ أَنْفَقَ فِیهَا عَشَرَةَ آلَافِ دِرْهَمٍ وَ کَذَلِکَ أَعْمَالُ الْبِرِّ کُلُّهَا فَقَالُوا رَضِینَا.
فقراء به رسول خدا صلی الله علیه و آله گفتند اغنیاء بهشت را بردند، حج و عمره انجام میدهند و صدقه میدهند و ما (به خاطر نداشتن مال) بر این کارها توانا نیستیم. (از این رو آنان در رسیدن به بهشت از ما پیشی میگیرند.) حضرت فرمود: به راستی هر که از شما که بر فقر شکیبا باشد و (تلخی آن را) به حساب خدا بگذارد، برای او سه ویژگی هست که ثروتمندان از آن بهرهای ندارند. یکی این که در بهشت، غرفههایی (ساختمانهای مرتفع) هست که بهشتیان وقتی به آن مینگرند (از بلند مرتبگی) همچون ستارگان دیده میشوند. جز پیامبر فقیر یا شهید فقیر یا مؤمن فقیر در آنها ساکن نمیشوند. دوم فقراء پانصد سال پیشتر از ثروتمندان وارد بهشت میشوند. سوم هنگامی که ثروتمندی بگوید سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر و فقراء نیز همین ذکر را بگویند غنی (هرگز به پاداش) فقیر نمیرسد، هر چند ده هزار درهم در آن انفاق کند و همچنین اگر تمام کارهای نیکوی دیگر را هم انجام دهد باز هم به پاداش و مرتبه فقیر نمیرسد. (این جا بود که) فقراء به پیامبر عرض کردند که خشنود شدیم.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٦٩، ص ٤٨
٨٤- کنز جامع الفوائد و تأویل الآیات الظاهرة عَنِ الْحَسَنِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنِ الْحَسَنِ قَالَ: سَأَلْتُ عِمْرَانَ بْنَ حُصَیْنٍ وَ أَبَا هُرَیْرَةَ عَنْ تَفْسِیرِ قَوْلِهِ تَعَالَى وَ مَساکِنَ طَیِّبَةً فَقَالا عَلَى الْخَبِیرِ سَقَطْتَ سَأَلْنَا عَنْهَا رَسُولَ اللَّهِ ص فَقَالَ قَصْرٌ مِنْ لُؤْلُؤٍ فِی الْجَنَّةِ فِی ذَلِکَ الْقَصْرِ سَبْعُونَ دَاراً مِنْ یَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ فِی کُلِّ دَارٍ سَبْعُونَ بَیْتاً مِنْ زُمُرُّدَةٍ حَمْرَاءَ فِی کُلِّ بَیْتٍ سَبْعُونَ سَرِیراً عَلَى کُلِّ سَرِیرٍ سَبْعُونَ فِرَاشاً مِنْ کُلِّ لَوْنٍ عَلَى کُلِّ فِرَاشٍ امْرَأَةٌ مِنَ الْحُورِ الْعِینِ فِی کُلِّ بَیْتٍ سَبْعُونَ مَائِدَةً عَلَى کُلِّ مَائِدَةٍ سَبْعُونَ لَوْناً مِنَ الطَّعَامِ فِی کُلِّ بَیْتٍ سَبْعُونَ وَصِیفاً وَ وَصِیفَةً وَ قَالَ فَیُعْطِی اللَّهُ الْمُؤْمِنَ مِنَ الْقُوَّةِ فِی غَدَاةٍ وَاحِدَةٍ أَنْ یَأْتِیَ عَلَى ذَلِکَ کُلِّهِ.
عمرانبنحصین و ابوهریره گویند از پیامبر (صلی الله علیه و آله) از تفسیر آیه «و خانهها [و قصرهاى] پاکیزه» (سوره توبه آیه ۷۲) سوال کردیم ایشان فرمودند: کاخی از مروارید که در بهشت قرار دارد و در آن قصر هفتاد سرا از یاقوت سرخ و در هر سرا هفتاد خانه از زمرّد سرخ است که در هر خانه هفتاد تخت و بر هر تخت هفتاد فراش از هر رنگ گسترده و بر بالای هر فراش زنی از حورالعینی است. در هر خانه هفتاد سفره پهن است و بر هر سفره هفتاد زنگ از غذا قرار دارد. در هر خانه هفتاد خدمتکار و کنیز است؛ و فرمود: «خداوند به مؤمن توانایی میدهد در هر وعده همه آن را مصرف کند».
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٤٩، ح ٨٤
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع: فِی ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِکِ مُتَّکِؤُنَ الْأَرَائِکُ السُّرُرُ عَلَیْهَا الْحِجَالُ.
امام باقر علیه السّلام در توضیح این آیه «در سایههایی بر اریکهها (تختهای مجلل) تکیه زنندگاناند» (سوره یس آیه ٥٦) فرمودند: «اریکهها» تختهایی است که بر آنها حجلهها قرار داده شده است.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٢٤، ح ٢١
١٢٥- تفسیر فرات عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِیِّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ وَ سَاقَ الْحَدِیثَ فِی تَجْهِیزِ النَّبِیِّ ص سَرِیَّةً إِلَى جِهَادِ قَوْمٍ إِلَى أَنْ قَالَ فَمَنْ مِنْکُمْ یَخْرُجُ إِلَیْهِمْ قَبْلَ أَنْ یُنْظَرَ فِی دِیَارِنَا وَ حَرِیمِنَا لَعَلَّ اللَّهَ أَنْ یَفْتَحَ عَلَى یَدَیْهِ وَ أَضْمَنُ لَهُ عَلَى اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ قَصْراً فِی الْجَنَّةِ وَ سَاقَهُ إِلَى أَنْ قَالَ فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع فِدَاکَ أَبِی وَ أُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ صِفْ لِی هَذِهِ الْقُصُورَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَا عَلِیُّ بِنَاءُ هَذِهِ الْقُصُورِ لَبِنَةٌ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَبِنَةٌ مِنْ فِضَّةٍ مِلَاطُهَا الْمِسْکُ الْأَذْفَرُ وَ الْعَنْبَرُ حَصْبَاؤُهَا الدُّرُّ وَ الْیَاقُوتُ تُرَابُهَا الزَّعْفَرَانُ کَثِیبُهَا الْکَافُورُ فِی صَحْنِ کُلِّ قَصْرٍ مِنْ هَذِهِ الْقُصُورِ أَرْبَعَةُ أَنْهَارٍ نَهَرٌ مِنْ عَسَلٍ وَ نَهَرٌ مِنْ خَمْرٍ وَ نَهَرٌ مِنْ لَبَنٍ وَ نَهَرٌ مِنْ مَاءٍ مَحْفُوفٍ بِالْأَشْجَارِ مِنَ الْمَرْجَانِ عَلَى حَافَتَیْ کُلِّ نَهَرٍ مِنْ هَذِهِ الْأَنْهَارِ خِیَمٌ مِنْ دُرَّةٍ بَیْضَاءَ لَا قَطْعَ فِیهِ وَ لَا فَصْلَ قَالَ لَهَا کُونِی فَکَانَتْ یُرَى بَاطِنُهَا مِنْ ظَاهِرِهَا وَ ظَاهِرُهَا مِنْ بَاطِنِهَا فِی کُلِّ خَیْمَةٍ سَرِیرٌ مُفَصَّصٌ بِالْیَاقُوتِ الْأَحْمَرِ قَوَائِمُهَا مِنَ الزَّبَرْجَدِ الْأَخْضَرِ عَلَى کُلِّ سَرِیرٍ حَوْرَاءُ مِنَ الْحُورِ الْعِینِ عَلَى کُلِّ حُورٍ سَبْعُونَ حُلَّةً خَضْرَاءَ وَ سَبْعُونَ حُلَّةً صَفْرَاءَ یُرَى مُخُّ سَاقَیْهَا خَلْفَ عَظْمِهَا وَ جِلْدِهَا وَ حُلِیِّهَا وَ حُلَلِهَا کَمَا تُرَى الْخَمْرَةُ الصَّافِیَةُ فِی الزُّجَاجَةِ الْبَیْضَاءِ مُکَلَّلَةً بِالْجَوَاهِرِ لِکُلِّ حُورٍ سَبْعُونَ ذُؤَابَةً کُلُّ ذُؤَابَةٍ بِیَدِ وَصِیفٍ وَ بِیَدِ کُلِّ وَصِیفٍ مِجْمَرٌ تُبَخِّرُ تِلْکَ الذُّؤَابَةَ یَفُوحُ مِنْ ذَلِکَ الْمِجْمَرِ بُخَارٌ لَا یَفُوحُ بِنَارٍ وَ لَکِنْ بِقُدْرَةِ الْجَبَّارِ الْحَدِیثَ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله در تجهیز برای جهاد فرمودند: چه کسی از شما به سوی این قوم خارج می شود پیش از آن که به سرزمین و حریم ما تجاوز کنند؟ امید است که خداوند به دست او گشایشی حاصل کند و من نزد خدا برای او دوازده قصر در بهشت را تضمین می کنم. -تا آنجا که گوید- على علیه السلام فرمود: پدر و مادرم به فدایت ای رسول خدا! این قصرها را برایم توصیف فرما. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ای علی! بنای این قصرها خشتی از طلا و خشتی از نقره و ساروجش از مشک تندبوی و عنبر و سنگریزه هایش مروارید و یاقوت و خاکش زعفران و ریگ هایش کافور است. در شبستان هر یک از آن قصرها چهار رود است که یکی از عسل و یکی از شراب و یکی از شیر و یکی از آب است و همه در میان درختان اند و کناره های هر یک از آن رودها از مرجان است و بر آنها خیمه هایی از مروارید سفید آفریده شده که نه کسی را از آنها می دانند و نه کسی را باز می دارند. خداوند متعال به آنها فرمود: باشید! پس هست شدند. درونشان از بیرونشان پیداست و بیرونشان از درونشان. در هر خیمه تختی آراسته به یاقوت سرخ با پایه هایی از زبرجد سبز است و بر هر تخت سیاه چشمی از پریان سیاه چشم است و بر هر حوری ای هفتاد دیبای سبز و هفتاد دیبای زرد است و مغز ساقهایشان در ورای زیور و دیبا دیده می شود همچنان که شرابی ناب را در شیشه ای سفید می بینی؛ و از گونه های جواهر تاج بر سر دارند و هر یک از آنان هفتاد طره گیسو دارد که هر طرهای به دست ندیمی است و هر ندیم به دست دیگرش مجمری (بخوردان) دارد که آن طره را بخار میدهد و بخار آن مجمر نه از آتش بلکه به قدرت خداوند جبار عطر می افشاند.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٧٥، ح ١٢٥
عَنْ شَاذَانَ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى ع قَالَ قَالَ لِی أَبِی إِنَّ فِی الْجَنَّةِ نَهَراً یُقَالُ لَهُ جَعْفَرٌ عَلَى شَاطِئِهِ الْأَیْمَنِ دُرَّةٌ بَیْضَاءُ فِیهَا أَلْفُ قَصْرٍ فِی کُلِّ قَصْرٍ أَلْفُ قَصْرٍ لِمُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ص وَ عَلَى شَاطِئِهِ الْأَیْسَرِ دُرَّةٌ صَفْرَاءُ فِیهَا أَلْفُ قَصْرٍ فِی کُلِّ قَصْرٍ أَلْفُ قَصْرٍ لِإِبْرَاهِیمَ وَ آلِ إِبْرَاهِیمَ ع.
شاذان گوید که امام کاظم علیه السّلام به من فرمود: پدرم به من فرموده است: در بهشت نهرى است که جعفر نامیده مىشود و بر کناره راست آن درّى سپید است که در آن هزار کاخ قرار دارد و در هر کاخى هزار کاخ جاى داده شده است و همه آنها ازآن محمّد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم و خاندان اوست و بر کناره چپش درّى است که در آن هزار کاخ قرار دارد و در هر کاخى هزار کاخ دیگر و این همه ازآن ابراهیم علیه السّلام و خاندان ابراهیم است.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٨، ص ١٥٢، ح ١٣٨
٢١٠- عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ أَسِرَّتَهَا مِنْ دُرٍّ وَ یَاقُوتٍ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَلى سُرُرٍ مَوْضُونَةٍ یَعْنِی أَوْسَاطَ السُّرُرِ مِنْ قُضْبَانِ الدُّرِّ وَ الْیَاقُوتِ مَضْرُوبَةً عَلَیْهَا الْحِجَالُ وَ الْحِجَالُ مِنْ دُرٍّ وَ یَاقُوتٍ أَخَفَّ مِنَ الرِّیشِ وَ أَلْیَنَ مِنَ الْحَرِیرِ وَ عَلَى السُّرُرِ مِنَ الْفُرُشِ عَلَى قَدْرِ سِتِّینَ غُرْفَةً مِنْ غُرَفِ الدُّنْیَا بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ وَ فُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ وَ قَوْلُهُ عَلَى الْأَرائِکِ یَنْظُرُونَ یَعْنِی بِالْأَرَائِکِ السُّرُرَ الْمَوْضُونَةَ عَلَیْهَا الْحِجَالُ.
امام باقر علیه السّلام فرمودند: همانا تختهای آن (بهشت) از مروارید و یاقوت هستند، و این معنی فرموده خداوند است که: «آنها [مقرّبان] بر تختهایی که صفکشیده و به هم پیوسته است قرار دارند.» (واقعه/۱۵) یعنی میان تختها تختههای مروارید و یاقوت قرار دارد که روی آنها حجلههایی از مروارید و یاقوت قرار داده شده که از پر مرغان سبکتر و از حریر نرمتر است، و روی تختها بهاندازهی شصت اتاق از اتاقهای دنیا فرش نهاده شده که بالای یکدیگر نهاده شدهاند؛ و این معنای فرموده خداوند است: «و فرش هایی عالی و روی هم گسترده.» (واقعه/۳۴) و نیز فرموده است: «بر تختهای زیبای بهشتی تکیه کرده و مینگرند.» (سوره مطففین آیه ۲۳) منظور از اریکهها، تختهایی است که بر آن حجله نهاده شده است.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ٢١٨، ح ٢١٠
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع إِنَّ لِأَهْلِ الدِّینِ عَلَامَاتٍ یُعْرَفُونَ بِهَا صِدْقَ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءَ الْأَمَانَةِ وَ وَفَاءً بِالْعَهْدِ وَ صِلَةَ الْأَرْحَامِ وَ رَحْمَةَ الضُّعَفَاءِ وَ قِلَّةَ الْمُرَاقَبَةِ لِلنِّسَاءِ أَوْ قَالَ قِلَّةَ الْمُوَاتَاةِ لِلنِّسَاءِ وَ بَذْلَ الْمَعْرُوفِ وَ حُسْنَ الْخُلُقِ وَ سَعَةَ الْخُلُقِ وَ اتِّبَاعَ الْعِلْمِ وَ مَا یُقَرِّبُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ زُلْفَى طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ وَ طُوبَى شَجَرَةٌ فِی الْجَنَّةِ أَصْلُهَا فِی دَارِ النَّبِیِّ مُحَمَّدٍ ص وَ لَیْسَ مِنْ مُؤْمِنٍ إِلَّا وَ فِی دَارِهِ غُصْنٌ مِنْهَا لَا یَخْطُرُ عَلَى قَلْبِهِ شَهْوَةُ شَیْءٍ إِلَّا أَتَاهُ بِهِ ذَلِکَ وَ لَوْ أَنَّ رَاکِباً مُجِدّاً سَارَ فِی ظِلِّهَا مِائَةَ عَامٍ مَا خَرَجَ مِنْهُ وَ لَوْ طَارَ مِنْ أَسْفَلِهَا غُرَابٌ مَا بَلَغَ أَعْلَاهَا حَتَّى یَسْقُطَ هَرِماً أَلَا فَفِی هَذَا فَارْغَبُوا إِنَّ الْمُؤْمِنَ مِنْ نَفْسِهِ فِی شُغُلٍ وَ النَّاسُ مِنْهُ فِی رَاحَةٍ إِذَا جَنَّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ افْتَرَشَ وَجْهَهُ وَ سَجَدَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِمَکَارِمِ بَدَنِهِ یُنَاجِی الَّذِی خَلَقَهُ فِی فَکَاکِ رَقَبَتِهِ أَلَا فَهَکَذَا کُونُوا.
امام علی علیه السّلام فرمودند: براى اهل دین علاماتى است که بدان شناخته شوند: راستگوئى؛ و اداء امانت؛ و وفاى به عهد؛ و صله ارحام؛ و ترحم بر ضعیفان؛ و کم دنبالگیرى از زنان؛ - یا فرمود کم نزدیکى کردن با زنان - و بذل نیکى؛ و حسن خلق؛ و گشاده خلقى؛ و پیروى از دانش؛ و آنچه بخداى عز و جل نزدیک سازد، «طوبى از آن اینهاست و چه سرانجام خوبى دارند» (سوره رعد آیه ۲۹) و طوبى درختى است در بهشت که ریشهاش در خانه پیغمبر ما محمد صلى اللّٰه علیه و آله است و مؤمنى نیست جز آنکه شاخهئى از آن درخت در خانه اوست، در دلش اشتهاى هر چه پیدا شود آن درخت برایش بیاورد؛ و اگر سوارى با جدیت صد سال در سایه آن راه پیماید از آن نگذرد؛ و اگر از پائینش کلاغى پرواز کند ببالایش نرسد، جز آنکه به علت پیرى به زیر افتد. در این نعمت رغبت کنید، همانا مؤمن به کار خود مشغولست و مردم از او در آسایشند، چون شب بر او پرده افکند، رخسارش را بگستراند و با اعضاء شریف بدنش براى خداى عز و جل سجده کند و با خدائى که او را آفریده درباره آزادیش (از آتش دوزخ) مناجات کند، هان این گونه باشید.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٢٣٩، ح ٣٠
عَنْ مُوسَى بْنِجَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ: سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَنْ طُوبَى قَالَ شَجَرَةٌ أَصْلُهَا فِی دَارِی وَ فَرْعُهَا عَلَى أَهْلِ الْجَنَّةِ ثُمَّ سُئِلَ عَنْهَا مَرَّةً أُخْرَى فَقَالَ فِی دَارِ عَلِیٍّ فَقِیلَ لَهُ فِی ذَلِکَ فَقَالَ إِنَّ دَارِی وَ دَارَ عَلِیٍّ فِی الْجَنَّةِ بِمَکَانٍ وَاحِدٍ.
امام باقر علیه السّلام فرمودند: از رسول خدا صلّی الله علیه و آله در باره طوبی سؤال شد حضرت فرمودند: (طوبی) درختی (در بهشت) است که ریشهاش در خانهی من و شاخهاش در خانه اهل بهشت است. سپس دوباره از حضرت سؤال شد، فرمودند: در خانه علی (ع) است. درباره آن پرسیدند (که بار اوّل فرمودید در خانه من است و بار دوّم فرمودید که در خانه علی (ع) است!) حضرت فرمودند: همانا خانه من و علی (ع) در یک مکان است.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ٨٨
٦٣- شی، تفسیر العیاشی عَنْ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: طُوبَى شَجَرَةٌ یَخْرُجُ مِنْ جَنَّةِ عَدْنٍ غَرَسَهَا رَبُّهَا بِیَدِهِ.
امام باقر علیه السّلام فرمودند: طوبی درختی است که از بهشت عدن خارج شده و خداوند آن را با دست خودش کاشته است.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٤٣، ح ٦٣
٩٢- تفسیر فرات بن إبراهیم مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ مُعَنْعَناً عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی قَوْلِهِ تَعَالَى الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ فَبَلَغَنِی أَنَّ طُوبَى شَجَرَةٌ فِی الْجَنَّةِ مَنَابِتُهُ فِی دَارِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَ هِیَ لَهُ وَ لِشِیعَتِهِ وَ عَلَى تِلْکَ الشَّجَرَةِ أَسْفَاطٌ فِیهَا حُلَلٌ مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ یَکُونُ لِلْعَبْدِ مِنْهَا أَلْفُ أَلْفِ سَفَطٍ فِی کُلِّ سَفَطٍ مِائَةُ أَلْفِ حُلَّةٍ لَیْسَ مِنْهَا حُلَّةٌ إِلَّا مُخَالِفَةً لِلَوْنِ الْأُخْرَى إِلَّا أَنَّ أَلْوَانَهَا کُلَّهَا خُضْرٌ مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ فَهَذَا أَعْلَى تِلْکَ الشَّجَرَةِ وَ وَسَطُهَا ظُلَلُهُمْ یُظِلُّ عَلَیْهِمْ یَسِیرُ الرَّاکِبُ فِی ظِلِّ تِلْکَ الشَّجَرَةِ مِائَةَ عَامٍ قَبْلَ أَنْ یَقْطَعَهَا وَ أَسْفَلُهَا ثَمَرَتُهَا متدلی[مُتَدَلِّیَةٌ] عَلَى بُیُوتِهِمْ یَکُونُ مِنْهَا الْقَضِیبُ مِثْلَ الْقَصَبَةِ فِیهِ مِائَةُ لَوْنٍ مِنَ الْفَوَاکِهِ مَا رَأَیْتَ وَ لَمْ تَرَ وَ مَا سَمِعْتَ وَ لَمْ تَسْمَعْ متدلی [مُتَدَلِّیَةٌ] عَلَى بُیُوتِهِمْ کُلَّمَا قَطَعُوا مِنْهَا یَنْبُتُ مَکَانَهَا یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى لا مَقْطُوعَةٍ وَ لا مَمْنُوعَةٍ وَ تُدْعَى تِلْکَ الشَّجَرَةُ طُوبَى وَ یَخْرُجُ نَهَرٌ مِنْ أَصْلِ تِلْکَ الشَّجَرَةِ فَیَسْقِی جَنَّةَ عَدْنٍ وَ هِیَ قَصْرٌ مِنْ لُؤْلُؤَةٍ وَاحِدَةٍ لَیْسَ فِیهَا صَدْعٌ وَ لَا وَصْلٌ لَوِ اجْتَمَعَ أَهْلُ الْإِسْلَامِ کُلُّهَا عَلَى ذَلِکَ الْقَصْرِ لَهُمْ فِیهِ سَعَةٌ لَهَا أَلْفُ أَلْفِ بَابٍ وَ کُلُّ بَابٍ مِصْرَاعَانِ مِنْ زَبَرْجَدٍ وَ یَاقُوتٍ اثْنَا عَشَرَ مِیلًا لَا یَدْخُلُهَا إِلَّا نَبِیٌّ أَوْ صِدِّیقٌ أَوْ شَهِیدٌ أَوْ مُتَحَابٌّ فِی اللَّهِ أَوْ ضَعِیفٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ تِلْکَ مَنَازِلُهُمْ وَ هِیَ جَنَّةُ عَدْنٍ.
امام باقر (علیه السلام) درباره آیه «کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، براى آنها پاکیزهترین [زندگى] و سرانجام نیک است.» (سوره رعد آیه ۲۹) فرمودند: همانا به من خبر داده شده که طوبی درختی است در بهشت که ریشه آن در خانه علیبنابیطالب (علیه السلام) است و این درخت برای ایشان و پیروان اوست. بر روی درخت جامهدانهایی است که در هریک از آنها لباسهایی فاخر از سندس و استبرق قرار دارد و برای هر بندهای هزار هزار جامهدان است که در هر یک، صدهزار لباس قرار دارد که رنگ هریک با دیگری متفاوت است، مگر اینکه رنگ همه آنها سبز و از سندس و استبرق است. پس این بلندترین بخش درخت است. میانه آن سایههای درخت است که اگر سواری تیزرو در سایه آن درخت به تاخت برود صد سال طول میکشد تا آن را بپیماید. پایینترین آن میوههای درخت است که به خانههایشان نزدیک است هریک از شاخههای آن مانند چوبی است که صد نوع میوه بر آن روییده، از میوههایی که دیدهای یا تاکنون ندیدهای. خداوند متعال میفرماید: «که هیچ وقت منقطع نشود و هیچ کس بهشتیان را از آن میوهها منع نکند.» (سوره واقعه آیه ٣٣) و آن درخت را طوبی گویند و رودی از اصل آن درخت خارج می شود پس بهشت عدن را سیراب می کند و آن (بهشت عدن) قصری از یک مروارید است که در آن شکاف و وصله ای نیست؛ که اگر همه اهل اسلام در آن قصر جمع شوند برای همه آنها وسعت دارد. برای آن هزار هزار در است و هر در دو لنگه از زبرجد و یاقوت دارد که دوازده فرسنگ است که داخل نمی شود مگر پیامبر یا صدیق یا شهید یا کسانی که در راه خدا همدیگر را دوست دارند و یا در میان مؤمنان ضعیف هستند، اینها خانه هایشان است و آن بهشت عدن است.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٥٤، ح ٩٢
٣- لی، الأمالی للصدوق الطَّالَقَانِیُّ عَنِ الْجَلُودِیِّ عَنْ هِشَامِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سُلَیْمَانَ قَالَ: قَرَأْتُ فِی الْإِنْجِیلِ یَا عِیسَى وَ ذَکَرَ أَمْرَ نَبِیِّنَا ص إِلَى أَنْ قَالَ طُوبَى لِمَنْ أَدْرَکَ زَمَانَهُ وَ شَهِدَ أَیَّامَهُ وَ سَمِعَ کَلَامَهُ قَالَ عِیسَى یَا رَبِّ وَ مَا طُوبَى قَالَ شَجَرَةٌ فِی الْجَنَّةِ أَنَا غَرَسْتُهَا تُظِلُّ الْجِنَانَ أَصْلُهَا مِنْ رِضْوَانٍ مَاؤُهَا مِنْ تَسْنِیمٍ بَرْدُهُ بَرْدُ الْکَافُورِ وَ طَعْمُهُ طَعْمُ الزَّنْجَبِیلِ مَنْ یَشْرَبْ مِنْ تِلْکَ الْعَیْنِ شَرْبَةً لَا یَظْمَأْ بَعْدَهَا أَبَداً فَقَالَ عِیسَى ع اللَّهُمَّ اسْقِنِی مِنْهَا قَالَ حَرَامٌ یَا عِیسَى عَلَى الْبَشَرِ أَنْ یَشْرَبُوا مِنْهَا حَتَّى یَشْرَبَ ذَلِکَ النَّبِیُّ وَ حَرَامٌ عَلَى الْأُمَمِ أَنْ یَشْرَبُوا مِنْهَا حَتَّى یَشْرَبَ أُمَّةُ ذَلِکَ النَّبِیِّ الْخَبَرَ.
خداوند در انجیل به عیسى بن مریم علیه السلام درباره پیامبر ما حضرت محمد (ص) فرمود: طوبی، برای کسى است که سخن او را بشنود و زمانش را دریابد و در روزگار او به سر برد. عیسى علیه السلام گفت: پروردگارا! طوبی چیست؟ فرمود: درختى است در بهشت که من با دستان خویش آن را کاشتهام و فرشتگانم را در آن سُکنا دادهام. ریشهاش از رضوان است و آبش از تسنیم؛ خنکیش خنکی کافور است و مزه اش مزه زنجبیل. کسی که از آن چشمه بنوشد بعد از آن هیچگاه تشنه نمی شود. حضرت عیسی (ع) فرمود خدایا از آن به ما بنوشان. [خداوند] فرمود: بر بشر حرام است از آن بنوشد تا اینکه این پیامبر (ص) (حضرت محمد (ص)) بنوشد و حرام است بر امتها که از آن بنوشند تا اینکه امت این پیامبر از آن بنوشد.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١١٨
٤- الأمالی للصدوق قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع إِنَّ فِی الْجَنَّةِ لَشَجَرَةً یَخْرُجُ مِنْ أَعْلَاهَا الْحُلَلُ وَ مِنْ أَسْفَلِهَا خَیْلٌ بُلْقٌ مُسْرَجَةٌ مُلْجَمَةٌ ذَوَاتُ أَجْنِحَةٍ لَا تَرُوثُ وَ لَا تَبُولُ فَیَرْکَبُهَا أَوْلِیَاءُ اللَّهِ فَتَطِیرُ بِهِمْ فِی الْجَنَّةِ حَیْثُ شَاءُوا فَیَقُولُ الَّذِینَ أَسْفَلُ مِنْهُمْ یَا رَبَّنَا مَا بَلَغَ بِعِبَادِکَ هَذِهِ الْکَرَامَةَ فَیَقُولُ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ إِنَّهُمْ کَانُوا یَقُومُونَ اللَّیْلَ وَ لَا یَنَامُونَ وَ یَصُومُونَ النَّهَارَ وَ لَا یَأْکُلُونَ وَ یُجَاهِدُونَ الْعَدُوَّ وَ لَا یَجْبُنُونَ وَ یَتَصَدَّقُونَ وَ لَا یَبْخَلُونَ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: در بهشت درختى است که از بالاى آن جامها بیرون مىآید و از زیر آن اسبهاى سیاه و سفید که بال دارند و زین و لجام شده (با مروارید و یاقوت) که سرگین و بول نمیکنند. بر آن اولیاء اللّٰه سوار میشوند پس با آنها به هر کجای بهشت که می خواهند پرواز می کنند. کسانی که پایین تر از آنها هستند میگویند: پروردگارا چه چیز این بندگانت را به این کرامت رسانده؟ خدای جل جلاله می فرماید: شب را برپا می داشتند و نمی خوابیدند و روز را روزه می گرفتند و نمی خوردند و با دشمت می جنگیدند و نمی ترسیدند و صدقه می دادند و بخل نمی کردند.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١١٨، ح ٤
٩- تفسیر القمی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: طُوبَى شَجَرَةٌ فِی الْجَنَّةِ فِی دَارِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ لَیْسَ أَحَدٌ مِنْ شِیعَتِهِ إِلَّا وَ فِی دَارِهِ غُصْنٌ مِنْ أَغْصَانِهَا وَ وَرَقَةٌ مِنْ وَرَقِهَا یَسْتَظِلُّ تَحْتَهَا أُمَّةٌ مِنَ الْأُمَمِ.
امام صادق علیه السّلام فرمودند: طوبی درختی است در بهشت، در خانه أمیرالمؤمنین علیهالسّلام؛ و هیچیک از شیعیان او نیستند مگر آنکه در خانهاش یک شاخه از شاخههایش و یا یک برگ از برگهایش میباشد که در زیر سایه آن، امّتی از امّتها میآرمند.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٢٠، ح ٩
٢٠- تفسیر القمی أَبِی عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنِ الصَّادِقِ ع فِی خَبَرِ الْمِعْرَاجِ قَالَ قَالَ النَّبِیُّ ص ثُمَّ خَرَجْتُ مِنَ الْبَیْتِ الْمَعْمُورِ فَانْقَادَ لِی نَهْرَانِ نَهَرٌ تُسَمَّى الْکَوْثَرَ وَ نَهَرٌ تُسَمَّى الرَّحْمَةَ فَشَرِبْتُ مِنَ الْکَوْثَرِ وَ اغْتَسَلْتُ مِنَ الرَّحْمَةِ ثُمَّ انْقَادَا لِی جَمِیعاً حَتَّى دَخَلْتُ الْجَنَّةَ وَ إِذَا عَلَى حَافَتَیْهَا بُیُوتِی وَ بُیُوتُ أَزْوَاجِی وَ إِذَا تُرَابُهَا کَالْمِسْکِ وَ إِذَا جَارِیَةٌ تَنْغَمِسُ فِی أَنْهَارِ الْجَنَّةِ فَقُلْتُ لِمَنْ أَنْتِ یَا جَارِیَةُ فَقَالَتْ لِزَیْدِ بْنِ حَارِثَةَ فَبَشَّرْتُهُ بِهَا حِینَ أَصْبَحْتُ وَ إِذَا بِطَیْرِهَا کَالْبُخْتِ وَ إِذَا رُمَّانُهَا مِثْلُ الدُّلِیِّ الْعِظَامِ وَ إِذَا شَجَرَةٌ لَوْ أُرْسِلَ طَائِرٌ فِی أَصْلِهَا مَا دَارَهَا سَبْعَمِائَةِ سَنَةٍ وَ لَیْسَ فِی الْجَنَّةِ مَنْزِلٌ إِلَّا وَ فِیهَا قُتْرٌ مِنْهَا فَقُلْتُ مَا هَذِهِ یَا جَبْرَئِیلُ فَقَالَ هَذِهِ شَجَرَةُ طُوبَى قَالَ اللَّهُ طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله در خبر معراج فرمودند: سپس از بیتالمعمور خارج شدم دو نهر برایم آشکار شد، یکی به نام کوثر و دیگری رحمت، من از آب کوثر نوشیدم و در نهر رحمت غسل کردم، سپس آن نهرها مطیع من شدند تا اینکه وارد بهشت شدم. ناگهان در دو طرف آن، خانه خود و اهلبیتم را مشاهده کردم و دیدم که خاکش مانند مشک معطر بود. دختری را دیدم که در نهرهای بهشت غوطه میخورد. پرسیدم: ای دختر، تو از آنِ کیستی؟ گفت من از آنِ زید بن حارثهام. صبح این مژده را به زید بن حارثه دادم. نگاهم به مرغان بهشتی افتاد که مانند شتران دو کوهان بودند. انار بهشت را دیدم که مانند دلوهای بزرگ بود. درختی دیدم که به اندازهای بزرگ بود که اگر مرغی میخواست دور تنهی آن را طی کند، میبایستی هفتصد سال پرواز میکرد. در بهشت هیچ خانهای نبود، مگر اینکه شاخهای از آن درخت بدان جا سر کشیده بود. از جبرئیل پرسیدم این درخت چیست؟ گفت: این درخت «طوبی» است خداوند فرموده است «خوشا به حال آنها و سرانجام نیک برای ایشان است.» (سوره رعد آیه ٢٩)
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٢٣، ح ٢٠
٤٩- تفسیر القمی قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: لَمَّا دَخَلْتُ الْجَنَّةَ رَأَیْتُ فِیهَا شَجَرَةَ طُوبَى أَصْلُهَا فِی دَارِ عَلِیٍّ وَ مَا فِی الْجَنَّةِ قَصْرٌ وَ لَا مَنْزِلٌ إِلَّا وَ فِیهَا فُتْرٌ مِنْهَا وَ أَعْلَاهَا أَسْفَاطُ حُلَلٍ مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ یَکُونُ لِلْعَبْدِ الْمُؤْمِنِ أَلْفُ أَلْفِ سَفَطٍ فِی کُلِّ سَفَطٍ مِائَةُ أَلْفِ حُلَّةٍ مَا فِیهَا حُلَّةٌ یُشْبِهُ الْأُخْرَى عَلَى أَلْوَانٍ مُخْتَلِفَةٍ وَ هُوَ ثِیَابُ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَسَطُهَا ظِلٌّ مَمْدُودٌ عَرْضُ الْجَنَّةِ کَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ یَسِیرُ الرَّاکِبُ فِی ذَلِکَ الظِّلِّ مَسِیرَةَ مِائَةِ عَامٍ فَلَا یَقْطَعُهُ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ وَ ظِلٍّ مَمْدُودٍ وَ أَسْفَلُهَا ثِمَارُ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ طَعَامُهُمْ مُتَذَلِّلٌ فِی بُیُوتِهِمْ یَکُونُ فِی الْقَضِیبِ مِنْهَا مِائَةُ لَوْنٍ مِنَ الْفَاکِهَةِ مِمَّا رَأَیْتُمْ فِی دَارِ الدُّنْیَا وَ مَا لَمْ تَرَوْهُ وَ مَا سَمِعْتُمْ بِهِ وَ مَا لَمْ تَسْمَعُوا مِثْلَهَا وَ کُلَّمَا یُجْتَنَى مِنْهَا شَیْءٌ نَبَتَتْ مَکَانَهَا أُخْرَى لا مَقْطُوعَةٍ وَ لا مَمْنُوعَةٍ وَ تَجْرِی نَهَرٌ فِی أَصْلِ تِلْکَ الشَّجَرَةِ تَنْفَجِرُ مِنْهَا الْأَنْهَارُ الْأَرْبَعَةُ أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَیْرِ آسِنٍ وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ یَتَغَیَّرْ طَعْمُهُ وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِینَ وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى الْخَبَرَ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: وقتی داخل بهشت شدم درخت طوبی را دیدم، اصل آن درخت در منزل علیّبنابیطالب (علیه السلام) بود، هیچ قصر و منزلی در بهشت نیست مگر اینکه یک شاخه از آن درخت در آن وجود دارد، بالای آن درخت سبدهایی پر از سندس و استبرق وجود دارد که در هر سبدی هزارهزار سبد وجود دارد و در هر سبدی صدهزار حُلّه است، هیچ حلّهای در آن نیست که به دیگری شباهت داشته باشد، با اینکه دارای الوان مختلف هستند، آنها لباسهای اهل بهشت میباشند، در وسط آن سایهای است کشیده شده، پهنای بهشت بهقدر پهنای آسمان و زمین است، بهشت برای افرادی که به خدا و رسول ایمان داشته باشند آماده شده. اگر شخص سواری مدّت صد سال در آن سایه راه طی کند آن سایه تمام نخواهد شد و همین است قول خدا که میفرماید: «و سایه ای کشیده شده.» پایینترین آن میوههای درخت است که به خانههایشان نزدیک است هریک از شاخههای آن مانند چوبی است که صد نوع میوه بر آن روییده، از میوههایی که در این دنیا دیدهای یا تاکنون ندیدهای و آنچه شنیده ای و آنچه مانند آن را نشنیده ای و هرگاه چیزی از آن برداشت شود، دیگری به جای آن می روید. خداوند متعال میفرماید: «که هیچ وقت منقطع نشود و هیچ کس بهشتیان را از آن میوهها منع نکند.» (سوره واقعه آیه ٣٣) و رودی از اصل آن درخت خارج می شود که چهار رود از آن سرچشمه می گیرد رودهایی از آبی که هرگز بدبو نمیشود، نهری از شیر که طعم آن تغییر نمیکند؛ و نهری از شراب که مایهی لذّت نوشندگان میگردد و نهری از عسل خالص بود.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٣٧، ح ٤٩
٥١- کشف الیقین قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَمَّا أُدْخِلْتُ الْجَنَّةَ رَأَیْتُ الشَّجَرَةَ تَحْمِلُ الْحُلِیَّ وَ الْحُلَلَ أَسْفَلُهَا خَیْلٌ بُلْقٌ وَ أَوْسَطُهَا الْحُورُ الْعِینُ وَ فِی أَعْلَاهَا الرِّضْوَانُ قُلْتُ یَا جَبْرَئِیلُ لِمَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةُ قَالَ هَذِهِ لِابْنِ عَمِّکَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ إِذَا أَمَرَ اللَّهُ الْخَلِیقَةَ بِالدُّخُولِ إِلَى الْجَنَّةِ یُؤْتَى بِشِیعَةِ عَلِیٍّ حَتَّى یُنْتَهَى بِهِمْ إِلَى هَذِهِ الشَّجَرَةِ فَیَلْبَسُونَ الْحُلِیَّ وَ الْحُلَلَ وَ یَرْکَبُونَ الْخَیْلَ الْبُلْقَ وَ یُنَادِی مُنَادٍ هَؤُلَاءِ شِیعَةُ عَلِیٍّ صَبَرُوا فِی الدُّنْیَا عَلَى الْأَذَى فَحُبُوا هَذَا الْیَوْمَ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: در شب معراج در آن هنگام که مرا به بهشت در آوردند در آنجا درختی دیدم که بار آن درخت حلّهها و زیورها بود. در زیر آن درخت اسبان ابلق بودند و در میان آن حور عین بودند و در بالای آن رضوان بود. گفتم: یا جبرئیل! این درخت از آن کیست؟ گفت: از آنِ پسر عمّ تو امیرالمؤمنین علیّ علیه السلام. چون خدای تعالی امر کند خلایق را که به بهشت وارد شوند شیعه علیّ علیه السلام را بیارند تا وقتی که به نزدیک این درخت رسند پس حلّههای این درخت را بپوشند و زیورهای آن بر خود کنند و بر اسبان ابلق نشینند و منادی ندا میکند که: این گروه شیعه علی اند که در دار دنیا رنجها و زحمتها و ذلّتها کشیده اند و بر آن صبر کرده اند تا اینکه امروز ایشان را این منزلت ها به عطا داده اند.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٣٨، ح ٥١
٨٧- تفسیر فرات بن إبراهیم عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ فِی قَوْلِهِ تَعَالَى طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ قَالَ النَّبِیُّ ص لَمَّا أُسْرِیَ بِی فَدَخَلْتُ الْجَنَّةَ فَإِذَا أَنَا بِشَجَرَةٍ کُلُّ وَرَقَةٍ مِنْهَا تُغَطِّی الدُّنْیَا وَ مَا فِیهَا تَحْمِلُ الْحُلِیَّ وَ الْحُلَلَ وَ الطَّعَامَ مَا خَلَا الشَّرَابَ وَ لَیْسَ فِی الْجَنَّةِ قَصْرٌ وَ لَا دَارٌ وَ لَا بَیْتٌ إِلَّا فِیهِ غُصْنٌ مِنْ أَغْصَانِهَا وَ صَاحِبُ الْقَصْرِ وَ الدَّارِ وَ الْبَیْتِ حُلِیُّهُ وَ حُلَلُهُ وَ طَعَامُهُ مِنْهَا فَقُلْتُ یَا جَبْرَئِیلُ مَا هَذِهِ الشَّجَرَةُ قَالَ هَذِهِ طُوبَى لَکَ فَطُوبَى لَکَ وَ لِکَثِیرٍ مِنْ أُمَّتِکَ قُلْتُ فَأَیْنَ مُنْتَهَاهَا یَعْنِی أَصْلَهَا قَالَ فِی دَارِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ابْنِ عَمِّکَ ع.
ابن عباس در ذیل آیه «طوبى از آن اینهاست و چه سرانجام خوبى دارند» (سوره رعد آیه ۲۹) گوید رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: در شب معراج هنگامی که داخل بهشت شدم درختی را دیدم که هر برگی از آن، دنیا و آنچه در دنیاست را می پوشاند و در هر برگ آن هم زیورآلات و غذا وجود داشت غیر از نوشیدنی؛ و هیچ قصر و خانه ای در بهشت نبود مگر اینکه شاخه ای از این درخت در آن قصر یا خانه وجود داشت و زیور و غذای صاحب آن قصر یا خانه از این درخت تأمین می شد. پس گفتم: ای جبرئیل این درخت چیست؟ گفت: این درخت طوبی است و خوشا به حال تو و بسیاری از امت تو. گفتم: انتهای این درخت (اصل آن) کجاست؟ گفت: اصل این درخت در خانه پسر عمویت علی بن ابی طالب (ع) می باشد.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٥٠، ح ٨٧
٨٨- تفسیر فرات بن إبراهیم قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: لَمَّا أُسْرِیَ بِی إِلَى السَّمَاءِ فَصِرْتُ فِی السَّمَاءِ الدُّنْیَا حَتَّى صِرْتُ فِی السَّمَاءِ السَّادِسَةِ فَإِذَا أَنَا بِشَجَرَةٍ لَمْ أَرَ شَجَرَةً أَحْسَنَ مِنْهَا وَ لَا أَکْبَرَ مِنْهَا فَقُلْتُ لِ جَبْرَئِیلَ یَا حَبِیبِی مَا هَذِهِ الشَّجَرَةُ قَالَ هَذِهِ طُوبَى یَا حَبِیبِی قَالَ فَقُلْتُ مَا هَذَا الصَّوْتُ الْعَالِی الْجَهْوَرِیُّ قَالَ هَذَا صَوْتُ طُوبَى قُلْتُ أَیَّ شَیْءٍ یَقُولُ قَالَ یَقُولُ وَا شَوْقَاهْ إِلَیْکَ یَا عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ ع.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: هنگامی که به آسمان برده شدم پس در آسمان دنیا واقع شدم تا اینکه در آسمان ششم قرار گرفتم پس در مقابل درختی قرار گرفتم که درختی بهتر و بزرگتر از آن ندیدهام. پس به جبرئیل گفتم ای دوست من این درخت چیست؟ گفت این طوبی است ای دوست من. گفتم این صدای بلند چیست؟ گفت این صدای طوبی است. گفتم: چه میگوید؟ گفت میگوید: چقدر مشتاق زیارتت هستم ای علی بن ابیطالب (ع).
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٥٠، ح ٨٨
٩٠- تفسیر فرات بن إبراهیم قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: إِنَّ فِی الْجَنَّةِ لَشَجَرَةً یُقَالُ لَهَا طُوبَى مَا فِی الْجَنَّةِ دَارٌ إِلَّا فِیهَا غُصْنٌ مِنْ أَغْصَانِهَا أَحْلَى مِنَ الشَّهْدِ وَ أَلْیَنُ مِنَ الزُّبْدِ أَصْلُهَا فِی دَارِی وَ فَرْعُهَا فِی دَارِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: در بهشت درختی است که به آن طوبی می گویند. هیچ خانه ای در بهشت نیست مگر آن که شاخه ای از شاخه های طوبی در آن آمده است که شیرین تر از عسل و نرم تر از کره است و ریشه آن در خانه من و شاخه آن در خانه علی بن ابی طالب علیه السلام است.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٥١، ح ٩٠
١١١- تفسیر الإمام علیه السلام قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَعَانَ ضَعِیفاً فِی بَدَنِهِ عَلَى أَمْرِهِ أَعَانَهُ اللَّهُ عَلَى أَمْرِهِ وَ نَصَبَ لَهُ فِی الْقِیَامَةِ مَلَائِکَةً یُعِینُونَهُ عَلَى قَطْعِ تِلْکَ الْأَهْوَالِ وَ عُبُورِ تِلْکَ الْخَنَادِقِ مِنَ النَّارِ حَتَّى لَا یُصِیبَهُ مِنْ دُخَانِهَا وَ عَلَى سُمُومِهَا وَ عَلَى عُبُورِ الصِّرَاطِ إِلَى الْجَنَّةِ أَمْناً
وَ سَاقَ الْحَدِیثَ إِلَى أَنْ قَالَ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا کَانَ أَوَّلُ یَوْمٍ مِنْ شَعْبَانَ أَمَرَ بِأَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَتُفَتَّحُ وَ یَأْمُرُ شَجَرَةَ طُوبَى فَتُطْلِعُ أَغْصَانَهَا عَلَى هَذِهِ الدُّنْیَا ثُمَّ یُنَادِی مُنَادِی رَبِّنَا عَزَّ وَ جَلَّ یَا عِبَادَ اللَّهِ هَذِهِ أَغْصَانُ شَجَرَةِ طُوبَى فَتَعَلَّقُوا بِهَا تُؤَدِّکُمْ إِلَى الْجِنَانِ وَ هَذِهِ أَغْصَانُ شَجَرَةِ الزَّقُّومِ فَإِیَّاکُمْ وَ إِیَّاهَا لَا تَؤَدِّیکُمْ إِلَى الْجَحِیمِ ثُمَّ قَالَ فَوَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ نَبِیّاً إِنَّ مَنْ تَعَاطَى بَاباً مِنَ الْخَیْرِ فِی هَذَا الْیَوْمِ فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْ أَغْصَانِ شَجَرَةِ طُوبَى فَهُوَ مُؤَدِّیهِ إِلَى الْجِنَانِ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَمَنْ تَطَوَّعَ لِلَّهِ بِصَلَاةٍ فِی هَذَا الْیَوْمِ فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ وَ مَنْ تَصَدَّقَ فِی هَذَا الْیَوْمِ فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ وَ مَنْ عَفَا عَنْ مَظْلِمَةٍ فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ وَ مَنْ أَصْلَحَ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ الْوَالِدِ وَ وَلَدِهِ وَ الْقَرِیبِ وَ قَرِیبِهِ وَ الْجَارِ وَ جَارِهِ وَ الْأَجْنَبِیِّ وَ أَجْنَبِیِّهِ فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ وَ مَنْ خَفَّفَ عَنْ مُعْسِرٍ مِنْ دَیْنِهِ أَوْ حَطَّ عَنْهُ فَقَطْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ وَ مَنْ نَظَرَ فِی حِسَابِهِ فَرَأَى دَیْناً عَتِیقاً قَدْ یَئِسَ مِنْهُ صَاحِبُهُ فَأَدَّاهُ فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ وَ مَنْ کَفَلَ یَتِیماً فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ وَ مَنْ کَفَّ سَفِیهًا عَنْ عِرْضِ مُؤْمِنٍ فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ وَ مَنْ قَعَدَ لِذِکْرِ اللَّهِ وَ لِنَعْمَائِهِ یَشْکُرُهُ فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ وَ مَنْ عَادَ مَرِیضاً وَ مَنْ شَیَّعَ فِیهِ جَنَازَةً وَ مَنْ عَزَّى فِیهِ مُصَاباً فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ وَ مَنْ بَرَّ فِیهِ وَالِدَیْهِ أَوْ أَحَدَهُمَا فِی هَذَا الْیَوْمِ فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ وَ مَنْ کَانَ أَسْخَطَهُمَا قَبْلَ هَذَا الْیَوْمِ فَأَرْضَاهُمَا فِی هَذَا الْیَوْمِ فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ وَ کَذَلِکَ مَنْ فَعَلَ شَیْئاً مِنْ سَائِرِ أَبْوَابِ الْخَیْرِ فِی هَذَا الْیَوْمِ فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ ...
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: هر که کسی را که ناتوانی جسمی دارد در کارهایش کمک کند، خدا در کارش به او کمک دهد و در قیامت فرشته هایی می گمارد که او را در گذر از هراسها کمک دهند و از خندق های آتش بگذرانند تا اینکه دودها و سمهای آن به ایشان برخورد نکند و از صراط او را سالم به بهشت رسانند.
و حدیث را ادامه داد تا اینکه فرمود: به درستی که خداوند عزوجل چون روز اول ماه شعبان میشود امر میکند به درهای بهشت پس باز میشود و درخت طوبی را امر میکند پس شاخههای خود را بر این دنیا نزدیک میکند؛ آنگاه منادی پروردگار عزوجل صدا میزند: ای بندگان خدا این شاخههای درخت طوبی است پس به او در آویزید که شما را به سوی بهشت بلند کند و این شاخههای درخت زقوم است، بترسید از او که شما را به سوی جهنم هدایت نکند.
قسم به آنکه مرا به راستی به رسالت مبعوث کرده که هر که دری از خیر و نیکی در این روز کسب کند، پس به درستی که به شاخهای از شاخههای درخت طوبی در آویخته، پس آن درخت او را به سوی بهشت میکشاند و هر که کسب کند دری از شرّ را در امروز، پس به تحقیق که در آویخته به شاخهای از شاخههای درخت زقوم پس آن درخت او را به سوی آتش میکشاند
در این روز هر کس برای خدا نماز مستحبی به جا آورد و هرکه در این روز روزه بدارد و هرکه میان زنی با همسرش، یا پدری با فرزندش، یا خویشاوندان، یا زن و شوهری صلح دهد، خود را به درخت طوبی نزدیک کرده است؛ کسی که پریشانی را از بدهکاری که طلبی از او دارد بزداید، یا از طلبش که بر عهده بدهکار است بکاهد و کسی که در حساب خود نظر کند و قرض کهنهای را بر عهده خود ببیند که طلبکارش از به دست آوردنش مأیوس شده، پس آن را به صاحبش برگرداند، خود را به طوبای بهشتی درآویخته است.
طوبی سهم کسی خواهد بود که یتیمی را سرپرستی کند و یا سفیهی را از ضربه زدن به آبرو و عِرض مؤمنی باز دارد و کسی که قرآن یا قسمتی از آن را بخواند و خدا را یاد کند، نعمتهایش را برشمارد و آنگاه شکر خدا کند. کسی که از بیماری عیادت کند و کسی که به پدر و مادر یا یکی از آنها نیکی کند و آن که پیش از رسیدن روز اول شعبان پدر و مادر خویش را به خشم آورده بود و در این روز خشنودشان کند و نیز هرکه جنازهای را تشییع کند و در این روز مصیبتزدهای را تسلی بخشد و هر کس در این روز چیزی از ابواب خیر را به جا آورد، در زمره کسانی است که در اول شعبان خود را به درخت طوبی بهشتی نزدیک و از زقوم جهنمی دور داشته است.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٦٦، ح ١١١
١٢٠- تفسیر فرات بن إبراهیم عَنِ النَّبِیِّ ص قَالَ: طُوبَى شَجَرَةٌ فِی الْجَنَّةِ غَرَسَهَا اللَّهُ بِیَدِهِ وَ نَفَخَ فِیهِ مِنْ رُوحِهِ تُنْبِتُ الْحُلِیَّ وَ الْحُلَلَ وَ الثِّمَارَ مُتَدَلِّیَةً عَلَى أَفْوَاهِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ إِنَّ أَغْصَانَهَا لَتُرَى مِنْ وَرَاءِ سُورِ الْجَنَّةِ فِی مَنْزِلِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (ع) لَمْ یُحْرَمْهَا وَلِیُّهُ وَ لَنْ یَنَالَهَا عَدُوُّهُ.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: طوبی درختی در بهشت است که خداوند به دست خود آن را کاشته است و از روح خود در آن دمیده است و زیورها و جامه ها و میوه هایی می رویاند که همه در دسترس بهشتیان است و هر آینه شاخه های آن از ورای پرچین های بهشت دیده می شود و آن در منزل علی بن ابی طالب علیه السلام است که او آن را بر دوستدارش حرام نمی کند و دست دشمنش هرگز به آن نمی رسد.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٧٣، ح ١٢٠
١٦٠- علل الشرائع عَنِ النَّبِیِّ ص قَالَ: لَمَّا عُرِجَ بِی إِلَى السَّمَاءِ وَ انْتَهَیْتُ إِلَى السَّمَاءِ السَّادِسَةِ نُودِیتُ یَا مُحَمَّدُ نِعْمَ الْأَبُ أَبُوکَ إِبْرَاهِیمُ وَ نِعْمَ الْأَخُ أَخُوکَ عَلِیٌّ فَلَمَّا صِرْتُ إِلَى الْحُجُبِ أَخَذَ جَبْرَئِیلُ ع بِیَدِی فَأَدْخَلَنِی الْجَنَّةَ فَإِذَا أَنَا بِشَجَرَةٍ مِنْ نُورٍ فِی أَصْلِهَا مَلَکَانِ یَطْوِیَانِ الْحُلِیَّ وَ الْحُلَلَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ فَقُلْتُ حَبِیبِی جَبْرَئِیلُ لِمَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةُ فَقَالَ هَذِهِ لِأَخِیکَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع وَ هَذَانِ الْمَلَکَانِ یَطْوِیَانِ لَهُ الْحُلِیَّ وَ الْحُلَلَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ ثُمَّ تَقَدَّمْتُ أَمَامِی فَإِذَا أَنَا بِرُطَبٍ أَلْیَنَ مِنَ الزُّبْدِ وَ أَطْیَبَ مِنَ الْمِسْکِ وَ أَحْلَى مِنَ الْعَسَلِ فَأَخَذْتُ رُطَبَةً فَأَکَلْتُهَا فَتَحَوَّلَتِ الرُّطَبَةُ نُطْفَةً فِی صُلْبِی فَلَمَّا أَنْ هَبَطْتُ إِلَى الْأَرْضِ وَاقَعْتُ خَدِیجَةَ فَحَمَلَتْ بِفَاطِمَةَ فَفَاطِمَةُ حَوْرَاءُ إِنْسِیَّةٌ فَإِذَا اشْتَقْتُ إِلَى الْجَنَّةِ شَمِمْتُ رَائِحَةَ فَاطِمَةَ ع.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: هنگامی که مرا به آسمان ششم بردند نداء آمد: یا محمّد خوب پدری است پدرت ابراهیم؛ و خوب برادری است برادرت علی (ع)؛ از آنجا گذشته و وقتی به مقام حجب رسیدم جبرئیل دست مرا گرفت و به بهشت داخل نمود در این اثناء به درختی از نور برخوردم که در اصل و ریشه آن دو فرشته ای که حلل و زیورها به خود پیچیده بودند قرار داشتند به جبرئیل گفتم: حبیب و دوست من آن درخت از آن کیست؟ جبرئیل گفت: این درخت تعلّق به برادرت علی بن ابی طالب علیه السّلام دارد و این دو فرشته تا روز قیامت حلل و زیورها را به خود پیچیده اند سپس به جلو رفتم به درخت خرمایی بر خوردم که خرمایش نرمتر از کره و خوشبوتر از مشک و شیرین تر از عسل بود یک خرما چیدم و خوردم این خرما مبدّل به نطفه در صلب من شد وقتی به زمین فرود آمدم با خدیجه خاتون مواقعه نمودم، او به فاطمه حامل شد پس فاطمه حوراء انسیه است (یعنی فرشته ای است به شکل انسان) و هر گاه من مشتاق بهشت شوم بوی فاطمه علیها السّلام را استشمام می کنم.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٨٨، ح ١٦٠
٢١٢- عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ نَخْلَ الْجَنَّةِ جُذُوعُهَا ذَهَبٌ أَحْمَرُ وَ کَرَبُهَا زَبَرْجَدٌ أَخْضَرُ وَ شَمَارِیخُهَا دُرٌّ أَبْیَضُ وَ سَعَفُهَا حُلَلٌ خُضْرٌ وَ رُطَبُهَا أَشَدُّ بَیَاضاً مِنَ الْفِضَّةِ وَ أَحْلَى مِنَ الْعَسَلِ وَ أَلْیَنُ مِنَ الزُّبْدِ لَیْسَ فِیهِ عُجْمٌ طُولُ الْعَذْقِ اثْنَا عَشَرَ ذِرَاعاً مَنْضُودَةً مِنْ أَعْلَاهُ إِلَى أَسْفَلِهِ لَا یُؤْخَذُ مِنْهُ شَیْءٌ إِلَّا أَعَادَهُ اللَّهُ کَمَا کَانَ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ لا مَقْطُوعَةٍ وَ لا مَمْنُوعَةٍ وَ إِنَّ رُطَبَهَا لَأَمْثَالُ الْقِلَالِ وَ مَوْزَهَا وَ رُمَّانَهَا أَمْثَالُ الدُّلِیِّ وَ أَمْشَاطَهُمُ الذَّهَبُ وَ مَجَامِرَهُمُ الدُّرُّ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: همانا درخت خرمای بهشت ریشهاش طلای سرخ است و تنه و ساقهی آن زبرجد سبز؛ و خوشههایش مروارید سفید؛ و برگ آن خلعتهای سبز؛ خرمای آن سفیدتر از نقره است و شیرینتر از عسل و نرمتر از کره. در آن هیچ هستهای نیست. درازای خوشهی آن دوازده متر است، که از بالا تا پایین روی هم انباشته شده است. چیزی از آن چیده نمیشود مگر اینکه خداوند آن را به همان گون که بود برمیگرداند و این کلام خداوند است که میفرماید: «نه قطعشدنی [در کار است] و نه ممنوعیتی [از استفاده]» رطبهای آن همچون قِلال (تیر داربست؛ کنایه از بزرگ و کشیده) است و موز و انار آن به بزرگی سطل. شانههای (موهای) اهل بهشت از جنس طلا است و بخوردانهایشان از مروارید.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ٢١٩، ح ٢١٢
٢١٣- عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: فِی قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ یَعْنِی وَ حُسْنُ مَرْجِعٍ فَأَمَّا طُوبَى فَإِنَّهَا شَجَرَةٌ فِی الْجَنَّةِ سَاقُهَا فِی دَارِ مُحَمَّدٍ ص وَ لَوْ أَنَّ طَائِراً طَارَ مِنْ سَاقِهَا لَمْ یَبْلُغْ فَرْعَهَا حَتَّى یَقْتُلَهُ الْهَرَمُ عَلَى کُلِّ وَرَقَةٍ مِنْهَا مَلَکٌ یَذْکُرُ اللَّهَ وَ لَیْسَ فِی الْجَنَّةِ دَارٌ إِلَّا وَ فِیهِ غُصْنٌ مِنْ أَغْصَانِهَا وَ إِنَّ أَغْصَانَهَا لَتُرَى مِنْ وَرَاءِ سُورِ الْجَنَّةِ یَحْمِلُ لَهُمْ مَا یَشَاءُونَ مِنْ حُلِیِّهَا وَ حُلَلِهَا وَ ثِمَارِهَا لَا یُؤْخَذُ مِنْهَا شَیْءٌ إِلَّا أَعَادَهُ اللَّهُ کَمَا کَانَ بِأَنَّهُمْ کَسَبُوا طَیِّباً وَ أَنْفَقُوا قَصْداً وَ قَدَّمُوا فَضْلًا فَقَدْ أَفْلَحُوا وَ أَنْجَحُوا.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله درباره آیه «طوبی براى آنهاست و سرانجام نیک است.» (سوره رعد آیه ۲۹) فرمودند: یعنی و مرجعی نیکو. پس همانا طوبی درختی در بهشت است که ساقه آن در خانه حضرت محمد (ص) است و اگر پرنده ای از ساقه آن پرواز کند به شاخه آن نمی رسد مگر آنکه از پیری می میرد. بر هر برگ آن فرشته ای خدا را ذکر می گوید و در بهشت هیچ خانه ای نیست مگر آنکه در آن شاخه ای از شاخه های آن است؛ و هر آینه شاخه های آن از ورای دیوارهای بهشت دیده می شود بر آن آویزان است هر چه بخواهند از شیرینیها و زیورها؛ و کسی میوه آن را نمی گیرد مگر آنکه خداوند مانند اولش را باز می گرداند به این خاطر که کسب پاک داشته و بدون افراط و تفریط، انفاق میکنند و فضیلتها را [برای قیامتشان] پیش میفرستند. ایشان رستگار و پیروز میشوند.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ٢١٩، ح ٢١٣
٤٢- تفسیر القمی، قَرَأَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع «وَ طَلْعٍ مَنْضُودٍ» قَالَ: بَعْضُهُ إِلَى بَعْضٍ.
امام صادق علیه السلام درباره آیه «و درختان پربرگ سایهدار. » (سوره واقعه آیه ٢٩) فرمودند: یعنی متراکم و روی هم.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٣٤، ح ٤٢
٨٣- قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): لَیْلَةَ أُسْرِیَ بِی مَرَّ بِی إِبْرَاهِیمُ ع فَقَالَ مُرْ أُمَّتَکَ أَنْ یُکْثِرُوا مِنْ غَرْسِ الْجَنَّةِ فَإِنَّ أَرْضَهَا وَاسِعَةٌ وَ تُرْبَتَهَا طَیِّبَةٌ قُلْتُ وَ مَا غَرْسُ الْجَنَّةِ قَالَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: در آن شبی که مرا به معراج بردند، [حضرت] ابراهیم علیه السّلام از نزد من عبور کرد، و گفت: امّت خود را امر کن تا در بهشت، زیاد درخت بکارند! چون زمین بهشت بسیار وسیع، و خاک آن بسیار پاک است. من گفتم: درختی که در بهشت کاشته میشود چیست؟ [حضرت ابراهیم علیه السّلام] گفت: «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إلَّا بِاللَهِ» است.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٤٩، ح ٨٣
٤٩- تفسیر القمی قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: لَمَّا دَخَلْتُ الْجَنَّةَ رَأَیْتُ فِیهَا شَجَرَةَ طُوبَى ... وَ تَجْرِی نَهَرٌ فِی أَصْلِ تِلْکَ الشَّجَرَةِ تَنْفَجِرُ مِنْهَا الْأَنْهَارُ الْأَرْبَعَةُ أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَیْرِ آسِنٍ وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ یَتَغَیَّرْ طَعْمُهُ وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِینَ وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى الْخَبَرَ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله درباره درخت طوبی در بهشت فرمودند: ... و رودی از اصل آن درخت خارج می شود که چهار رود از آن سرچشمه می گیرد رودهایی از آبی که هرگز بدبو نمیشود، نهری از شیر که طعم آن تغییر نمیکند؛ و نهری از شراب که مایهی لذّت نوشندگان میگردد و نهری از عسل خالص.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٣٧، ح ٤٩
عَنِ النَّبِیِّ ص قَالَ: الْجَنَّةُ مِائَةُ دَرَجَةٍ مَا بَیْنَ کُلِّ دَرَجَتَیْنِ کَمَا بَیْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ الْفِرْدَوْسُ أَعْلَاهَا دَرَجَةً مِنْهَا تُفَجَّرُ أَنْهَارُ الْجَنَّةِ الْأَرْبَعَةُ فَإِذَا سَأَلْتُمُ اللَّهَ فَاسْأَلُوهُ الْفِرْدَوْسَ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: بهشت صد درجه دارد که میان هر دو درجه مانند میان آسمان و زمین است. فردوس برترین آنهاست. درجه ای است که از آن رودهای چهارگانه بهشت سرچشمه می گیرند پس اگر از خدا درخواست می کنید فردوس را درخواست کنید.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ٨٩
٧١- جامع الأخبار سُئِلَ النَّبِیُّ ص عَنْ أَنْهَارِ الْجَنَّةِ کَمْ عَرْضُ کُلِّ نَهَرٍ مِنْهَا فَقَالَ ص عَرْضُ کُلِّ نَهَرٍ مَسِیرَةُ خَمْسِینَ مِائَةَ عَامٍ یَدُورُ تَحْتَ الْقُصُورِ وَ الْحُجُبِ تَتَغَنَّى أَمْوَاجُهُ وَ تُسَبِّحُ وَ تَطْرَبُ فِی الْجَنَّةِ کَمَا یَطْرَبُ النَّاسُ فِی الدُّنْیَا.
از پیامبر (صلی الله علیه و آله) سؤال شد: عرض رودخانهها و نهرهای بهشت چهقدر است؟ فرمود: عرض هر رود آنجا معادل یک مسیر پانصد ساله راه است؛ که در زیر قصرها و خیمهها دور می زند و موجهای آن، مثل آوازخوانی مردم در دنیا، آوازخانی و صدا میکند و تسبیح خدا میکند.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٤٦، ح ٧١
٨٥- کنز جامع الفوائد و تأویل الآیات الظاهرة ... عَنِ النَّبِیِّ ص قَالَ: قَوْلُهُ تَعَالَى وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِیمٍ قَالَ هُوَ أَشْرَفُ شَرَابٍ فِی الْجَنَّةِ یَشْرَبُهُ مُحَمَّدٌ وَ آلُ مُحَمَّدٍ وَ هُمُ الْمُقَرَّبُونَ السَّابِقُونَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ عَلِیٌّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ الْأَئِمَّةُ وَ فَاطِمَةُ وَ خَدِیجَةُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ وَ ذُرِّیَّتُهُمُ الَّذِینَ اتَّبَعَتْهُمْ بِإِیمَانٍ لِیَتَسَنَّمَ عَلَیْهِمْ مِنْ أَعَالِی دُورِهِمْ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله دربارهی آیه: «و مزاج آن (شراب طهور) آمیخته با تسنیم است.» (سوره مطففین آیه ۲۷) فرمودند: عالیترین آشامیدنی است که در بهشت وجود دارد که محمّد (ص) و آل محمّد (ص) از آن مینوشند هم آنها مقرّبین و سابقون هستند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و علیّبنابیطالب (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) و خدیجه و فرزندان آنها، کسانی که از نظر ایمان پیروانشان بودهاند. این نهر از بلندیهای قصر بهشتی آنها فرو میریزد.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٥٠، ح ٨٥
٢١١- عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ أَنْهَارَ الْجَنَّةِ تَجْرِی فِی غَیْرِ أُخْدُودٍ أَشَدَّ بَیَاضاً مِنَ الثَّلْجِ وَ أَحْلَى مِنَ الْعَسَلِ وَ أَلْیَنَ مِنَ الزُّبْدِ طِینُ النَّهَرِ مِسْکٌ أَذْفَرُ وَ حَصَاهُ الدُّرُّ وَ الْیَاقُوتُ تَجْرِی فِی عُیُونِهِ وَ أَنْهَارِهِ حَیْثُ یَشْتَهِی وَ یُرِیدُ فِی جِنَانِهِ وَلِیُّ اللَّهِ فَلَوْ أَضَافَ مَنْ فِی الدُّنْیَا مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَأَوْسَعَهُمْ طَعَاماً وَ شَرَاباً وَ حُلَلًا وَ حُلِیّاً لَا یَنْقُصُهُ مِنْ ذَلِکَ شَیْءٌ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: نهرهای بهشت در جاهایی که حفره نیست جاری میشود، از برف سفیدتر و از عسل شیرینتر و از کره نرمتر است. گل آن نهر، مشک بسیار خوشبو است و سنگریزههای آن مروارید و یاقوت. چشمهها و نهرهایش در هر جایی از بهشت که ولیّ خدا دوست داشته باشد و اراده کند، جاری میشود. اگر تمام کسانی که در دنیا هستند از جن گرفته تا انسان در آنجا مهمان باشند، غذا و نوشیدنی و لباسها و زیورآلات آنها را در بر میگیرد و هیچچیزی از آن کم نمیآید و کاسته نمیشود.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ٢١٩، ح ٢١١
عَنْ شَاذَانَ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى ع قَالَ قَالَ لِی أَبِی إِنَّ فِی الْجَنَّةِ نَهَراً یُقَالُ لَهُ جَعْفَرٌ عَلَى شَاطِئِهِ الْأَیْمَنِ دُرَّةٌ بَیْضَاءُ فِیهَا أَلْفُ قَصْرٍ فِی کُلِّ قَصْرٍ أَلْفُ قَصْرٍ لِمُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ص وَ عَلَى شَاطِئِهِ الْأَیْسَرِ دُرَّةٌ صَفْرَاءُ فِیهَا أَلْفُ قَصْرٍ فِی کُلِّ قَصْرٍ أَلْفُ قَصْرٍ لِإِبْرَاهِیمَ وَ آلِ إِبْرَاهِیمَ ع.
شاذان گوید که امام کاظم علیه السّلام به من فرمود: پدرم به من فرموده است: در بهشت نهرى است که جعفر نامیده مىشود و بر کناره راست آن درّى سپید است که در آن هزار کاخ قرار دارد و در هر کاخى هزار کاخ جاى داده شده است و همه آنها ازآن محمّد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم و خاندان اوست و بر کناره چپش درّى است که در آن هزار کاخ قرار دارد و در هر کاخى هزار کاخ دیگر و این همه ازآن ابراهیم علیه السّلام و خاندان ابراهیم است.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٨، ص ١٥٢، ح ١٣٨
٧٢- عَنِ النَّبِیِّ ص قَالَ: أَکْثَرُ أَنْهَارِ الْجَنَّةِ الْکَوْثَرُ تَنْبُتُ الْکَوَاعِبُ الْأَتْرَابُ عَلَیْهِ یَزُورُهُ أَوْلِیَاءُ اللَّهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَقَالَ ع خَطِیبُ أَهْلِ الْجَنَّةِ أَنَا مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: اکثر رودهای بهشت، کوثر هستند که دخترانی با بدنهای جذاب اطراف آن هستند و روز قیامت، دوستان خدا به ملاقات آن رودها می روند؛ و در جای دیگر فرمود: خطیب اهل بهشت من محمد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هستم.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٤٧، ح ٧٢
عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَعْیَنَ أَخُو مَالِکِ بْنِ أَعْیَنَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع- عَنْ قَوْلِ الرَّجُلِ لِلرَّجُلِ جَزَاکَ اللَّهُ خَیْراً مَا یَعْنِی بِهِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) إِنَّ خَیْراً نَهَرٌ فِی الْجَنَّةِ مَخْرَجُهُ مِنَ الْکَوْثَرِ وَ الْکَوْثَرَ مَخْرَجُهُ مِنْ سَاقِ الْعَرْشِ عَلَیْهِ مَنَازِلُ الْأَوْصِیَاءِ وَ شِیعَتِهِمْ عَلَى حَافَتَیْ ذَلِکَ النَّهَرِ جَوَارِی نَابِتَاتٌ کُلَّمَا قُلِعَتْ وَاحِدَةٌ نَبَتَتْ أُخْرَى سُمِّیَ بِذَلِکَ النَّهَرُ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ تَعَالَى فِیهِنَّ خَیْراتٌ حِسانٌ فَإِذَا قَالَ الرَّجُلُ لِصَاحِبِهِ جَزَاکَ اللَّهُ خَیْراً فَإِنَّمَا یَعْنِی بِذَلِکَ تِلْکَ الْمَنَازِلَ الَّتِی قَدْ أَعَدَّهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِصَفْوَتِهِ وَ خِیَرَتِهِ مِنْ خَلْقِهِ.
حسین بن اعین برادر مالک بن اعین مىگوید: از امام صادق علیه السّلام پرسیدم: اینکه شخصى به دیگرى مىگوید خدا پاداش خیرت دهد، مفهوم «خیر» چیست؟ امام علیه السّلام فرمود: خیر نام نهرى در بهشت است که سرچشمهاش کوثر است و کوثر از ساق عرشسرچشمه مىگیرد و بر آن نهر منزلگاههاى اوصیا و شیعیانشان بنا شده و در دو طرف این نهر دخترکانى برآیند که هر گاه یکى از آنها را از جاى برآرند دیگرى به جاى او برآید و نامشان به نام آن نهر [خیر] نامیده شده و همین است مفهوم آیه شریفه: «در آن جا زنانى هستند زیبا روى» (سوره الرحمن آیه ٧٠) و مقصود گوینده از «جزاک اللَّه خیرا» همان منازلى است که خداوند براى گزیدگان و نیکان فراهم کرده است.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٨، ص ٢٣٠، ح ٢٩٨
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِنَّ فِی الْجَنَّةِ نَهَراً حَافَتَاهُ حُورٌ نَابِتَاتٌ فَإِذَا مَرَّ الْمُؤْمِنُ بِإِحْدَیهُنَّ فَأَعْجَبَتْهُ اقْتَلَعَهَا فَأَنْبَتَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَکَانَهَا.
امام صادق علیه السّلام فرمودند: در بهشت نهرى است که در دو طرف آن حوریانى رستهاند و چون مرد مؤمنى به یکى از آنها گذر کند و از آن خوشش آید آن را از جاى برکند و خداوند عزّ و جلّ به جاى آن، حوریه دیگرى برویاند.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٨، ص ٢٣١، ح ٢٩٩
١٤٤- إقبال الأعمال عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ قَالَ: کُنَّا عِنْدَ الرِّضَا ع ... إِنَّ لِلَّهِ فِی الْفِرْدَوْسِ الْأَعْلَى قَصْراً لَبِنَةٌ مِنْ فِضَّةٍ وَ لَبِنَةٌ مِنْ ذَهَبٍ فِیهِ مِائَةُ أَلْفِ قُبَّةٍ مِنْ یَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ وَ مِائَةُ أَلْفِ خَیْمَةٍ مِنْ یَاقُوتٍ أَخْضَرَ تُرَابُهُ الْمِسْکُ وَ الْعَنْبَرُ فِیهِ أَرْبَعَةُ أَنْهَارٍ نَهَرٌ مِنْ خَمْرٍ وَ نَهَرٌ مِنْ مَاءٍ وَ نَهَرٌ مِنْ لَبَنٍ وَ نَهَرٌ مِنْ عَسَلٍ حَوَالَیْهِ أَشْجَارُ جَمِیعِ الْفَوَاکِهِ عَلَیْهِ طُیُورٌ أَبْدَانُهَا مِنْ لُؤْلُؤٍ وَ أَجْنِحَتُهَا مِنْ یَاقُوتٍ وَ تَصُوتُ بِأَلْوَانِ الْأَصْوَاتِ فَإِذَا کَانَ یَوْمُ الْغَدِیرِ وَرَدَ إِلَى ذَلِکَ الْقَصْرِ أَهْلُ السَّمَاوَاتِ یُسَبِّحُونَ اللَّهَ وَ یُقَدِّسُونَهُ وَ یُهَلِّلُونَهُ تَتَطَایَرُ تِلْکَ الطُّیُورُ فَتَقَعُ فِی ذَلِکَ الْمَاءِ وَ تَتَمَرَّغُ عَلَى ذَلِکَ الْمِسْکِ وَ الْعَنْبَرِ فَإِذَا اجْتَمَعَتِ الْمَلَائِکَةُ طَارَتْ فَتَنْفُضُ ذَلِکَ عَلَیْهِمْ وَ إِنَّهُمْ فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ لَیَتَهَادَوْنَ نُثَارَ فَاطِمَةَ ع.
امام رضا علیه السلام در توصیف پاداش روز غدیر فرمودند: ... همانا خداوند در فردوس اعلی قصری از آجرهای نقره دارد و قصری از آجرهای طلا دارد که در آن صدهزار قبه از یاقوت قرمز و صدهزار خیمه از یاقوت سبز می باشد که خاک آن از مشک و عنبر است در آن چهار رود است رودی از شراب رودی از آب و رودی از شیر و رودی از عسل و در اطراف آن درختانی هست از جمیع میوهها و بر آن درختان مرغان هستند که بدنهاشان از مروارید است و بالهاشان از یاقوت و به انواع صوتها خوش خوانى مىکنند، و چون روز غدیر مىشود فرشتگان همه آسمانها به این قصر مىآیند و تسبیح و تقدیس و تهلیل الهى مىکنند، پس آن مرغان به پرواز مىآیند و در آن آب فرو مىروند و بر آن خاک مشک و عنبر مىغلطند پس چون فرشتگان جمع مىشوند آن مرغها پرواز مىکنند و بالهاى خود را برایشان مىافشانند و در این روز نُثار فاطمه زهرا صلوات اللَّه علیها را به هدیه به یکدیگر مىدهند ...
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٨، ص ١٨٢، ح ١٤٤
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: إِنَّ فِی الْجَنَّةِ نَهَراً یَغْتَمِسُ فِیهِ جَبْرَئِیلُ (ع) کُلَّ غَدَاةٍ ثُمَّ یَخْرُجُ مِنْهُ فَیَنْتَفِضُ فَیَخْلُقُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ کُلِّ قَطْرَةٍ تَقَطَّرُ مِنْهُ مَلَکاً.
امام صادق علیه السّلام فرمودند: در بهشت رودى است که جبرئیل هر بامداد در آن فرو مىرود و چون بیرون آید حرکتى به خود مىدهد و خداى عزّ و جلّ از هر قطره آبى که از بدن او بچکد فرشتهاى خلق کند.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٨، ص ٢٧٢، ح ٤٠٤
برگرفته شده از: https://hadithmozoii.blog.ir
برگرفته شده از: https://hadithmozoii.blog.ir
برگرفته شده از: https://hadithmozoii.blog.ir
برگرفته شده از: https://hadithmozoii.blog.ir
بهشت- ١
بهشت- ٢
بهشت- ٣
بهشت- ٤
بهشت- ٥
بهشت- ٦
بهشت- ٧
بهشت- ٨
برگرفته شده از: https://hadithmozoii.blog.ir