مِنّا اهل البیت (ع)
از ما اهل بیت (ع) است.
موضوعات
نتیجه از اهل بیت (ع) شدن: جزو علما شدن
چگونه از اهل بیت (ع) می توان شد: شیعه خالص شدن- اطاعت از خدا- جزو ابرار شدن-
اموری که مانع از اهل بیت (ع) شدنند: تن به ذلت دادن- اطاعت از فرزند ناباب-
افرادی که از اهل بیت (ع) بودند: سلمان فارسی- سعد الخیر- عیسی بن عبدالله
عبارت «مِنّا اهل البیت» در کتابهای زیر بررسی شد:
الکافی (ط - الإسلامیة)، تحف العقول، من لا یحضره الفقیه، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، عیون أخبار الرضا علیه السلام، نهج البلاغة (للصبحی صالح)، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، وسائل الشیعة، بحار الانوار، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل.
نتیجه از اهل بیت (ع) شدن
جزو علما شدن
٢- أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِیسَ عَنْ عِمْرَانَ بْنِ مُوسَى عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: ذُکِرَتِ التَّقِیَّةُ یَوْماً عِنْدَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع فَقَالَ وَ اللَّهِ لَوْ عَلِمَ أَبُو ذَرٍّ مَا فِی قَلْبِ سَلْمَانَ لَقَتَلَهُ وَ لَقَدْ آخَى رَسُولُ اللَّهِ ص بَیْنَهُمَا فَمَا ظَنُّکُمْ بِسَائِرِ الْخَلْقِ إِنَّ عِلْمَ الْعُلَمَاءِ صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یَحْتَمِلُهُ إِلَّا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ فَقَالَ وَ إِنَّمَا صَارَ سَلْمَانُ مِنَ الْعُلَمَاءِ لِأَنَّهُ امْرُؤٌ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ فَلِذَلِکَ نَسَبْتُهُ إِلَى الْعُلَمَاءِ.
امام صادق علیه السلام فرمودند: روزی نزد امام سجاد علیه السلام بحث تقیه شد حضرت فرمودند: اگر ابوذر به آنچه در قلب سلمان بود علم داشت (آن علم) او را می کشت در حالی که رسول خدا صلوات الله علیه و آله بین آنها برادری ایجاد کرده بود. پس درباره سائر مردم چه گمانی دارید؟ همانا علم علماء صعب و مستصعب (سخت و غیر قابل تحمل و پذیرش) است که آن را جز نبی مرسل یا فرشته مقرب یا بنده ای که قلبش برای ایمان امتحان شده نمی تواند تحمل کند و همانا سلمان از علما گشت چون از ما اهل بیت (ع) است پس به خاطر همین او را به علما نسبت می دهیم.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ١، ص ٤٠١، ح ٢
چگونه از اهل بیت (ع) می توان شد؟
٥١٨- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عَلِیِّ بْنِ سَلَّارٍ أَبِی عَمْرَةَ عَنْ أَبِی مَرْیَمَ الثَّقَفِیِّ عَنْ عَمَّارِ بْنِ یَاسِرٍ قَالَ: بَیْنَا أَنَا عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص إِذْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ الشِّیعَةَ الْخَاصَّةَ الْخَالِصَةَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ فَقَالَ عُمَرُ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَرِّفْنَاهُمْ حَتَّى نَعْرِفَهُمْ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مَا قُلْتُ لَکُمْ إِلَّا وَ أَنَا أُرِیدُ أَنْ أُخْبِرَکُمْ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَنَا الدَّلِیلُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عَلِیٌّ نَصْرُ الدِّینِ وَ مَنَارُهُ أَهْلُ الْبَیْتِ وَ هُمُ الْمَصَابِیحُ الَّذِینَ یُسْتَضَاءُ بِهِمْ فَقَالَ عُمَرُ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَمَنْ لَمْ یَکُنْ قَلْبُهُ مُوَافِقاً لِهَذَا فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا وُضِعَ الْقَلْبُ فِی ذَلِکَ الْمَوْضِعِ إِلَّا لِیُوَافِقَ أَوْ لِیُخَالِفَ فَمَنْ کَانَ قَلْبُهُ مُوَافِقاً لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ کَانَ نَاجِیاً وَ مَنْ کَانَ قَلْبُهُ مُخَالِفاً لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ کَانَ هَالِکاً.
عمّار بن یاسر گوید: در حالى که من در خدمت پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم بودم حضرتش فرمود: شیعیان خاص و خالص، از ما اهل بیت (ع) هستند. عمر گفت: اى پیامبر خدا! آنها را به ما بشناسان تا ما با آنها آشنا شویم. پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمود: من این سخن را به شما نگفتم مگر آنکه خواستم شما را از آن آگاه کنم. سپس پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمود: منم دلیل و راهنماى بر خداى عزّ و جلّ و على یاور دین من است و خاندانش چراغ آن مىباشند و ایشان نوربخشى هستند که [دیگران] از آنها نور مىگیرند. عمر گفت: اى رسول خدا! پس اگر کسى دلش با این سخن همراه نباشد؟ پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمود: دل را در جایگاه خود ننهادهاند مگر آنکه با این سخن همراه باشد یا با آن به مخالفت برخیزد، پس هر که دلش موافق ما اهل بیت (ع) بود نجات یافت و هر که دلش مخالف ما خاندان بود اهل هلاکت و نابودى خواهد بود.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٨، ص ٣٣٣، ح ٥١٨
١- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ السِّنَانِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْکُوفِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْفَیْضِ صَالِحُ بْنُ أَحْمَدَ قَالَ حَدَّثَنَا سَهْلُ بْنُ زِیَادٍ قَالَ حَدَّثَنَا صَالِحُ بْنُ أَبِی حَمَّادٍ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ مُوسَى بْنِ عَلِیٍّ الْوَشَّاءُ الْبَغْدَادِیُّ قَالَ: کُنْتُ بِخُرَاسَانَ مَعَ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا ع فِی مَجْلِسِهِ وَ زَیْدُ بْنُ مُوسَى حَاضِرٌ قَدْ أَقْبَلَ عَلَى جَمَاعَةٍ فِی الْمَجْلِسِ یَفْتَخِرُ عَلَیْهِمْ وَ یَقُولُ نَحْنُ وَ نَحْنُ وَ أَبُو الْحَسَنِ ع مُقْبِلٌ عَلَى قَوْمٍ یُحَدِّثُهُمْ فَسَمِعَ مَقَالَةَ زَیْدٍ فَالْتَفَتَ إِلَیْهِ فَقَالَ یَا زَیْدُ أَ غَرَّکَ قَوْلُ نَاقِلِی الْکُوفَةِ إِنَّ فَاطِمَةَ ع أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَحَرَّمَ اللَّهُ ذُرِّیَّتَهَا عَلَى النَّارِ فَوَ اللَّهِ مَا ذَاکَ إِلَّا لِلْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ وُلْدِ بَطْنِهَا خَاصَّةً فَأَمَّا أَنْ یَکُونَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ع یُطِیعُ اللَّهَ وَ یَصُومُ نَهَارَهُ وَ یَقُومُ لَیْلَهُ وَ تَعْصِیهِ أَنْتَ ثُمَّ تَجِیئَانِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ سَوَاءً لَأَنْتَ أَعَزُّ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْهُ إِنَّ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ ع کَانَ یَقُولُ لِمُحْسِنِنَا کِفْلَانِ مِنَ الْأَجْرِ وَ لِمُسِیئِنَا ضِعْفَانِ مِنَ الْعَذَابِ قَالَ الْحَسَنُ الْوَشَّاءُ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَیَّ فَقَالَ لِی یَا حَسَنُ کَیْفَ تَقْرَءُونَ هَذِهِ الْآیَةَ قَالَ یَا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمِلَ غَیْرَ صَالِحٍ فَقُلْتُ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَقْرَأُ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صالِحٍ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقْرَأُ إِنَّهُ عَمِلَ غَیْرَ صَالِحٍ فَمَنْ قَرَأَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صالِحٍ فَقَدْ نَفَاهُ عَنْ أَبِیهِ فَقَالَ ع کَلَّا لَقَدْ کَانَ ابْنَهُ وَ لَکِنْ لَمَّا عَصَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ نَفَاهُ عَنْ أَبِیهِ کَذَا مَنْ کَانَ مِنَّا لَمْ یُطِعِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَیْسَ مِنَّا وَ أَنْتَ إِذَا أَطَعْتَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَنْتَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ.
حسنبنموسی الوشّاء گوید: من در خراسان در مجلس امام رضا (علیه السلام) بودم، زیدبنموسی [برادر امام رضا (ع)] هم در آن مجلس حضور داشت. زید رو به گروهی از اهل مجلس کرد و با تفاخر گفت: «که ما چنین و چنانیم». امام رضا (علیه السلام) متوجّه آن گروه شد و گفتهی زید را شنید، به وی فرمود: «ای زید! آیا کلام راویان کوفی که میگویند، فاطمه (سلام الله علیها) دامن خویشتن را پاک نگه داشت لذا خداوند فرزندان او را به آتش جهنّم حرام کرد، تو را مغرور نموده است! به خداوند سوگند! که این مطلب جز برای حسن و حسین (علیها السلام) و فرزندانی که از رحم آن بانو متولّد شدهاند، نخواهد بود. اگر امام موسیبنجعفر (علیه السلام) خداوند را اطاعت کند، روزها روزهدار و شبها به تهجّد و شبزندهداری و نمازشب مشغول باشد و در این حال تو معصیت خداوند را انجام دهی با این حال [و طبق گفتهی تو] فردای قیامت نزد خداوند با او مساوی باشی، دراینصورت تو نزد خداوند عزیزتر از امام کاظم (علیه السلام) هستی؛ در صورتیکه حضرت علیّبنالحسین (علیه السلام) میفرماید: اجر نیکوکاران ما اهل بیت (ع) دو برابر و عذاب گنهکاران ما دو برابر خواهد بود». حسن وشاء میگوید: [امام رضا (علیه السلام)] سپس متوجّه من شد و فرمود: ای حسن! این آیه را چگونه قرائت میکنید که خداوند میفرماید: «قال یا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صالِحٍ» گفتم: «بعضی از مردم میخوانند: إِنَّهُ عَمَلٌ [به فتح عین و میم و ضم لام] غَیْرُ صالِحٍ و بعضی میخوانند: إِنَّهُ عَمِلَ غَیْرَ صَالِحٍ [به فتح عین و لام و کسر میم] غَیْرُ صالِحٍ، [بنابر قرائت دوّم]، پسر نوح (علیه السلام) را از پدرش ندانسته است. [که یعنی زنازاده بوده است]». حضرت رضا (علیه السلام) فرمود: ابداً اینطور نیست، بلکه وی پسر حضرت نوح (علیه السلام) بود. ولی عصیان کرد خداوند او را از پدرش ندانست. همینطور هرکه از خاندان ما، خداوند را اطاعت نکند از ما نخواهند بود؛ و تو اگر حضرت حق را اطاعت نمایی، از ما اهل بیت (ع) هستی.
عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج ٢، ص ٢٣٢، ح ١
وَ قَالَ سَیِّدُ الْعَابِدِینَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع وَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ بَشِیراً وَ نَذِیراً إِنَّ الْأَبْرَارَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ شِیعَتَهُمْ بِمَنْزِلَةِ مُوسَى وَ شِیعَتِهِ وَ إِنَّ عَدُوَّنَا وَ أَشْیَاعَهُمْ بِمَنْزِلَةِ فِرْعَوْنَ وَ أَشْیَاعِهِ.
امام سجاد علیه السّلام فرمودند: قسم به خدایى که محمد صلّى اللّٰه علیه و آله را به حق بشارت دهنده و ترساننده قرار داده همانا ابرار از ما اهل بیت (ع) هستند و شیعیان ما مانند موسی و شیعیانش هستند و همانا دشمن ما و پیروانشان مانند فرعون و پیروانش هستند.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٢٤، ص ١٦٧
٨- فر، تفسیر فرات بن إبراهیم عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ عُمَرَ الزُّهْرِیُّ مُعَنْعَناً عَنْ ثُوَیْرِ بْنِ أَبِی فَاخِتَةَ قَالَ: قَالَ لِی عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ أَ تَقْرَأُ الْقُرْآنَ قَالَ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ فَقَرَأْتُ طسم سُورَةَ مُوسَى وَ فِرْعَوْنَ قَالَ فَقَرَأْتُ أَرْبَعَ آیَاتٍ مِنْ أَوَّلِ السُّورَةِ إِلَى قَوْلِهِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ فَقَالَ لِی مَکَانَکَ حَسْبُکَ وَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ بَشِیراً وَ نَذِیراً إِنَّ الْأَبْرَارَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ شِیعَتَنَا کَمَنْزِلَةِ مُوسَى وَ شِیعَتِهِ.
ثویر گوید: امام سجاد علیه السّلام به من فرمود: آیا قرآن مى خوانى؟ عرض کردم: بلى، فرمود: بخوان طسم سوره موسى و فرعون را، ثویر گوید: خواندم بنام خداوند بخشنده مهربان، طسم، این آیات کتابى است که روشن کننده حق از باطل است، بر تو مى خوانیم قصه موسى و فرعون را تا زمانى که به این قسمت آیه رسید و اراده ما بر این تعلق گرفت که بر مستضعفین روى زمین منّت گذاریم و آنها را امام و وارث قرار دهیم، سپس فرمود: توقف کن، قسم به خدایى که محمد صلّى اللّٰه علیه و آله را به حق بشارت دهنده و ترساننده قرار داده همانا ابرار از ما اهل بیت (ع) هستند و شیعیان ما مانند موسی و شیعیانش هستند.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٢٧، ص ١٧١، ح ٨
اموری که مانع از اهل بیت (ع) شدنند
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): مَنْ أَصْبَحَ مِنْ أُمَّتِی وَ هِمَّتُهُ غَیْرُ اللَّهِ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ وَ مَنْ لَمْ یَهْتَمَّ بِأُمُورِ الْمُؤْمِنِینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ أَقَرَّ بِالذُّلِّ طَائِعاً فَلَیْسَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: هر که از امتم صبح کند و همت او جز خدا باشد از خدا نیست و هر که بکارهاى مؤمنین اهتمام ندارد از مؤمنان نیست و هر که با رغبت تن به ذلت دهد از ما اهل بیت (ع) نیست.
تحف العقول، ص ٥٨
قَالَ أَمِیر الْمُؤْمِنِینَ عَلِیّ (ع): مَا زَالَ الزُّبَیْرُ رَجُلًا مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ حَتَّى نَشَأَ ابْنُهُ الْمَشْئُومُ عَبْدُ اللَّهِ.
امام على علیه السّلام فرمودند: زبیر مردی از ما اهل بیت (ع) بود تا آن که فرزند نامبارکش عبد اللَّه، پا به جوانى گذاشت.
نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص ٥٥٥، حدیث ٤٦١
افرادی که از اهل بیت (ع) بودند
٢٨٢- عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ قَالَ النَّبِیُّ ص: سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: سلمان از ما اهل بیت (ع) است.
عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج ٢، ص ٦٤، ح ٢٨٢
٤- الأمالی للصدوق ... عَنِ الْمُسَیَّبِ بْنِ نَجِیَّةَ عَنْ عَلِیٍّ ع أَنَّهُ قِیلَ لَهُ حَدِّثْنَا عَنْ أَبِی ذَرٍّ الْغِفَارِیِّ قَالَ عَلِمَ الْعِلْمَ ثُمَّ أَوْکَاهُ وَ رَبَطَ عَلَیْهِ رِبَاطاً شَدِیداً قَالُوا فَعَنْ حُذَیْفَةَ قَالَ یَعْلَمُ أَسْمَاءَ الْمُنَافِقِینَ قَالُوا فَعَنْ عَمَّارِ بْنِ یَاسِرٍ قَالَ مُؤْمِنٌ مَلِیءٌ مُشَاشُهُ إِیمَاناً نَسِیٌّ إِذَا ذُکِّرَ ذَکَرَ قِیلَ فَعَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ قَالَ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَنَزَلَ عِنْدَهُ قَالُوا فَحَدِّثْنَا عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِیِّ قَالَ أَدْرَکَ الْعِلْمَ الْأَوَّلَ وَ الْآخِرَ وَ هُوَ بَحْرٌ لَا یُنْزَحُ وَ هُوَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ قَالُوا فَحَدِّثْنَا عَنْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ کُنْتُ إِذَا سَأَلْتُ أُعْطِیتُ وَ إِذَا سَکَتُّ ابْتُدِیت.
مسیب بن نجبه گوید: به على علیه السّلام گفته شد که احوال یاران پیامبر صلّى اللّه علیه و آله را براى ما وصف کن. بگو که ابوذر چگونه بود و چگونه زندگى کرد؟ على علیه السّلام فرمود: ابوذر دانش فرا گرفت و اندوخت و سر آن را همچون انبانى بست. گفتند: «حذیفه» چطور؟ فرمود: او رسم نفاقورزان را یاد گرفت. گفتند: عمار یاسر چطور؟ فرمود: او تا استخوان گردن خویش آکنده از ایمان بود. گفتند: عبد اللّه بن مسعود چطور؟ فرمود: او قرآن را نیک خواند و در محضر پیامبر صلّى اللّه علیه و آله بود که قرآن فرود آمد. گفتند: سلمان فارسى چطور؟ فرمود: او علم نخستین و واپسین را فراگرفت و نیز دریایى سرشار بود که هرگز پایانى نداشت و او از ما اهل بیت (ع) است. گفتند: از خویشتن بگوى. فرمود: من هرگاه از چیزى جویا مىشدم به من عطا مىکردند و هرگاه ساکت مىماندم، با من سخن مىآغازیدند.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٢٢، ص ٣١٨، ح ٤
٤٢- بصائر الدرجات ... عَنِ الْفَضْلِ بْنِ عِیسَى الْهَاشِمِیِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَا وَ أَبِی فَقَالَ لَهُ أَ مِنْ قَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص سَلْمَانُ رَجُلٌ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ فَقَالَ نَعَمْ فَقَالَ أَیْ مِنْ وُلْدِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ فَقَالَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ فَقَالَ لَهُ أَیْ مِنْ وُلْدِ أَبِی طَالِبٍ فَقَالَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ فَقَالَ لَهُ إِنِّی لَا أَعْرِفُهُ فَقَالَ فَاعْرِفْهُ یَا عِیسَى فَإِنَّهُ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ ثُمَّ أَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ ثُمَّ قَالَ لَیْسَ حَیْثُ تَذْهَبُ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ طِینَتَنَا مِنْ عِلِّیِّینَ وَ خَلَقَ طِینَةَ شِیعَتِنَا مِنْ دُونِ ذَلِکَ فَهُمْ مِنَّا وَ خَلَقَ طِینَةَ عَدُوِّنَا مِنْ سِجِّینٍ وَ خَلَقَ طِینَةَ شِیعَتِهِمْ مِنْ دُونِ ذَلِکَ وَ هُمْ مِنْهُمْ وَ سَلْمَانُ خَیْرٌ مِنْ لُقْمَانَ.
فضل بن عیسى هاشمى گفت خدمت امام صادق علیه السّلام رسیدم من و پدرم عیسى. پدرم پرسید آیا این فرمایش پیامبر اکرم است که فرمود سلمان از ما اهل بیت (ع) است؟ فرمود: آرى. گفت: کدام فرزند ابی طالب است؟ فرمود: از ما اهل بیت (ع) است. گفت: کدام فرزند ابی طالب است؟ فرمود: از ما اهل بیت (ع) است. پدرم گفت: من او را نمیشناسم. فرمود: او را بشناس از ما اهل بیت (ع) است. در این موقع اشاره بسینه خود نموده فرمود: آن طور که تو گمان کردهاى نیست خداوند طینت ما را از علیین آفرید و شیعیانمان را از پائینتر آن پس آنها از ما هستند؛ و طینت دشمنان ما را از سجین آفرید و پیروان آنها را از پستتر از آن آنها از ایشان بشمار میروند؛ و سلمان بهتر از لقمان است.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٢٢، ص ٣٣١، ح ٤٢
٦٧- رجال الکشی ... عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: ذُکِرَ عِنْدَهُ سَلْمَانُ الْفَارِسِیُّ قَالَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع مَهْ لَا تَقُولُوا سَلْمَانَ الْفَارِسِیَّ وَ لَکِنْ قُولُوا سَلْمَانَ الْمُحَمَّدِیَّ ذَاکَ رَجُلٌ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ.
نزد امام باقر علیه السّلام از سلمان فارسی یاد شد ایشان فرمودند: هرگز مگویید سلمان فارسى ولیکن بگویید سلمان محمدى چراکه او مردى از ما اهل بیت (ع) است.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٢٢، ص ٣٤٩، ح ٦٧
٢٥- الإختصاص مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ الْکُوفِیُّ الْخَزَّازُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَعْدٍ الْکُوفِیِّ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ أَبِی مَسْرُوقٍ النَّهْدِیِّ عَنْ مَالِکِ بْنِ عَطِیَّةَ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ: دَخَلَ سَعْدُ بْنُ عَبْدِ الْمَلِکِ وَ کَانَ أَبُو جَعْفَرٍ ع یُسَمِّیهِ سَعْدَ الْخَیْرِ وَ هُوَ مِنْ وُلْدِ عَبْدِ الْعَزِیزِ بْنِ مَرْوَانَ عَلَى أَبِی جَعْفَرٍ ع فَبَیْنَا یَنْشِجُ کَمَا تَنْشِجُ النِّسَاءُ قَالَ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ ع مَا یُبْکِیکَ یَا سَعْدُ قَالَ وَ کَیْفَ لَا أَبْکِی وَ أَنَا مِنَ الشَّجَرَةِ الْمَلْعُونَةِ فِی الْقُرْآنِ فَقَالَ لَهُ لَسْتَ مِنْهُمْ أَنْتَ أُمَوِیٌ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یَحْکِی عَنْ إِبْرَاهِیمَ ع- فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی. (إبراهیم: ٣٩)
سعد بن عبد الملک که او را امام باقر علیه السّلام سعد الخیر مینامید خدمت آن جناب رسید. سعد از فرزندان عبد العزیز بن مروان بود مثل زنهاى مصیبت زده اشک میریخت امام فرمود چرا گریه میکنى عرضکرد چرا گریه نکنم و حال اینکه در قرآن مرا از شجره ملعونه شمردهاند (بنى امیه) فرمود تو از آنها نیستى تو از جمله افراد خاندان بنى امیه هستى که از ما اهل بیت (ع) هستی. مگر نشنیدهاى این آیه را که خداوند از قول ابراهیم نقل میکند (فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی) هر که پیرو من باشد از جمله ما است.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٤٦، ص ٣٣٧، ح ٢٥
٤٧- المجالس للمفید ابْنُ قُولَوَیْهِ ... عَنْ أَخِیهِ یُونُسَ قَالَ: کُنْتُ بِالْمَدِینَةِ فَاسْتَقْبَلَنِی جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ع فِی بَعْضِ أَزِقَّتِهَا فَقَالَ اذْهَبْ یَا یُونُسُ فَإِنَّ بِالْبَابِ رَجُلًا مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ قَالَ فَجِئْتُ إِلَى الْبَابِ فَإِذَا عِیسَى بْنُ عَبْدِ اللَّهِ جَالِسٌ فَقُلْتُ لَهُ مَنْ أَنْتَ قَالَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ قَالَ فَلَمْ یَکُنْ بِأَسْرَعَ أَنْ أَقْبَلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع عَلَى حِمَارٍ فَدَخَلَ عَلَى الْحِمَارِ الدَّارَ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَیْنَا فَقَالَ ادْخُلَا ثُمَّ قَالَ یَا یُونُسُ أَحْسَبُ أَنَّکَ أَنْکَرْتَ قَوْلِی لَکَ إِنَّ عِیسَى بْنَ عَبْدِ اللَّهِ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ قَالَ إِی وَ اللَّهِ جُعِلْتُ فِدَاکَ لِأَنَّ عِیسَى بْنَ عَبْدِ اللَّهِ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ فَکَیْفَ یَکُونُ مِنْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ قَالَ یَا یُونُسُ عِیسَى بْنُ عَبْدِ اللَّهِ رَجُلٌ مِنَّا حی [حَیّاً] وَ هُوَ مِنَّا میت [مَیِّتاً].
یونس بن یعقوب گوید: من در مدینه بودم، در یکى از کوچههاى آن امام صادق (ع) با من برخورد نمود و فرمود: یونس! زود برو که مردى از ما خاندان در خانه منتظر است. من به در خانه رسیده دیدم عیسى بن عبد الله نشسته است، باو گفتم: شما که هستى؟ گفت: مردى از اهل قم هستم. چیزى نگذشت که امام صادق (ع) سوار بر چهار پائى آمد و همان طور سواره داخل منزل شد و به ما رو کرد و فرمود: داخل شوید، سپس فرمود: یونس! گمان مىکنم که تو این گفته مرا که «عیسى بن عبد اللَّه از ما خاندان است» انکار دارى؟ عرض کردم: بخدا سوگند، آرى فدایت شوم، زیرا عیسى بن عبد اللَّه مردى از اهل قم است چگونه از شما خاندان مىباشد؟ فرمود: اى یونس، عیسى بن عبد اللَّه مردى از ماست چه زنده و چه مرده.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٤٧، ص ٣٤٩، ح ٤٧