اولیاء خدا - بخش ٢
موضوعات
کسانی که جزو اولیاء خدا هستند: ائمه (ع) - پیروان ائمه (ع) در دوره های بعد - شیعیان- منتظران ظهور امام مهدی (ص) - حواریون، دوستان خدا -
نتیجه: نه ترسی دارند و نه اندوهی- بهشت - قیامت-
رفتار مردم: دوستی با اولیاء خدا- دشمنی نکردن با اولیاء خدا - پیروی از اولیاء خدا- مخالفت با اولیاء خدا، گرایش به دین غیر خدا - دشمنان اولیاء خدا
متفرقات: عزت اولیاء خدا در زمان ظهور حضرت مهدی (ص) - قرائت سه طس - تسلط دشمنان بر اولیاء خدا
عبارت «أَوْلِیَاءُ اللَّه» در کتابهای زیر بررسی شد:
الکافی (ط - الإسلامیة)، تحف العقول، من لا یحضره الفقیه، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، عیون أخبار الرضا علیه السلام، نهج البلاغة (للصبحی صالح)، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، وسائل الشیعة، بحار الانوار، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل.
توضیح: اولیاء خدا در معنی عام یعنی دوستان خدا و همه مومنین را شامل می شود و در معنی خاص یعنی مومنینی که به درجه خاصی رسیده اند و در معنی خاص الخاص یعنی ائمه علیهم السلام.
کسانی که جزو اولیاء خدا هستند
ائمه (ع)
١٦- شی، تفسیر العیاشی عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع یَا أَبَا حَمْزَةَ إِنَّمَا یَعْبُدُ اللَّهَ مَنْ عَرَفَ اللَّهَ وَ أَمَّا مَنْ لَا یَعْرِفُ اللَّهَ کَأَنَّمَا یَعْبُدُ غَیْرَهُ هَکَذَا ضَالًّا قُلْتُ أَصْلَحَکَ اللَّهُ وَ مَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ قَالَ یُصَدِّقُ اللَّهَ وَ یُصَدِّقُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللَّهِ ص فِی مُوَالاةِ عَلِیٍّ وَ الِایتِمَامِ بِهِ وَ بِأَئِمَّةِ الْهُدَى مِنْ بَعْدِهِ وَ الْبَرَاءَةُ إِلَى اللَّهِ مِنْ عَدُوِّهِمْ وَ کَذَلِکَ عِرْفَانُ اللَّهِ قَالَ قُلْتُ أَصْلَحَکَ اللَّهُ أَیُّ شَیْءٍ إِذَا عَمِلْتُهُ أَنَا اسْتَکْمَلْتُ حَقِیقَةَ الْإِیمَانِ قَالَ تُوَالِی أَوْلِیَاءَ اللَّهِ وَ تُعَادِی أَعْدَاءَ اللَّهِ وَ تَکُونُ مَعَ الصَّادِقِینَ کَمَا أَمَرَکَ اللَّهُ قَالَ قُلْتُ وَ مَنْ أَوْلِیَاءُ اللَّهِ فَقَالَ أَوْلِیَاءُ اللَّهِ- مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ عَلِیٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ثُمَّ انْتَهَى الْأَمْرُ إِلَیْنَا ثُمَّ ابْنِی جَعْفَرٌ وَ أَوْمَأَ إِلَى جَعْفَرٍ وَ هُوَ جَالِسٌ فَمَنْ وَالَى هَؤُلَاءِ فَقَدْ وَالَى أَوْلِیَاءَ اللَّهِ وَ کَانَ مَعَ الصَّادِقِینَ کَمَا أَمَرَهُ اللَّهُ قُلْتُ وَ مَنْ أَعْدَاءُ اللَّهِ أَصْلَحَکَ اللَّهُ قَالَ الْأَوْثَانُ الْأَرْبَعَةُ قَالَ قُلْتُ مَنْ هُمْ قَالَ أَبُو الْفَصِیلِ وَ رُمَعُ وَ نَعْثَلٌ وَ مُعَاوِیَةُ وَ مَنْ دَانَ دِینَهُمْ فَمَنْ عَادَى هَؤُلَاءِ فَقَدْ عَادَى أَعْدَاءَ اللَّهِ.
ابوحمزه ثمالی گوید: امام باقر (علیه السلام) فرمود: تنها کسانیکه خدا را شناخته باشند او را عبادت میکنند و کسانیکه او را نمیشناسند گویا کسی غیر از او را عبادت میکنند و به این ترتیب گمراهند. گفتم: خداوند موفّقت بدارد، معرفت خدا چیست؟ فرمود: تصدیق خداوند و تصدیق کلام محمّد (صلی الله علیه و آله) فرستاده خدا در مورد جانشین خود علی (علیه السلام) و تصدیق امام، قراردادن او و امامان هدایت پس از او و اعلام برائت به خدا از دشمنان خداست؛ این معنای شناخت خداست. گفتم: خداوند موفّقت بدارد، آن چیست که اگر بدانم [درک] حقیقت ایمان را کامل کردهام؟ فرمود: دوستان خدا را دوست بدار و با دشمنان خدا دشمنی کن و همانگونه که خداوند به تو امر کرده از زمرهی راستگویان باش. گفتم: دوستان و دشمنان خدا چه کسانی هستند؟ فرمود: اولیای خدا عبارتند از: محمّد (صلی الله علیه و آله) فرستادهی خدا و علی (علیه السلام) و حسن (علیه السلام) و حسین (علیه السلام) و علیبنالحسین (علیه السلام) و انتهای این سلسله به من میرسد و درحالیکه با دست به امام باقر (علیه السلام) که در مجلس نشسته بود اشاره میکرد، فرمود: «و پس از او به پسر جعفر (علیه السلام) میرسد. پس هرکس اینها را دوست بدارد [و پیروی کند] از اولیای خدا پیروی کرده و طبق دستور الهی از راستگویان است». گفتم: خداوند موفّقت گرداند، دشمنان خدا چه کسانی هستند؟ فرمود: آن بتهای چهارگانه. گفتم: آنها چه کسانی هستند؟ فرمود: ابوالفصیل و رمع و نعثل و معاویه و تمام کسانی که پیرو منش آنها بودند؛ هرکس با اینان دشمنی کند با دشمنان خدا دشمنی کرده است.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٢٧، ص ٥٧، ح ١٦
پیروان ائمه (ع) در دوره های بعد
مَرْفُوعاً إِلَى النَّبِیِّ ص أَنَّهُ قَالَ: أَ تَدْرُونَ مَا غَمِّی وَ فِی أَیِ شَیْءٍ تَفَکُّرِی وَ إِلَى أَیِّ شَیْءٍ أَشْتَاقُ قَالَ أَصْحَابُهُ لَا یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا عَلِمْنَا بِهَذِهِ مِنْ شَیْءٍ أَخْبِرْنَا بِغَمِّکَ وَ تَفَکُّرِکَ وَ تَشَوُّقِکَ قَالَ النَّبِیُّ ص أُخْبِرُکُمْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ تَنَفَّسَ وَ قَالَ هَاهْ شَوْقاً إِلَى إِخْوَانِی مِنْ بَعْدِی فَقَالَ أَبُو ذَرٍّ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَ لَسْنَا إِخْوَانَکَ قَالَ لَا أَنْتُمْ أَصْحَابِی وَ إِخْوَانِی یَجِیئُونَ مِنْ بَعْدِی شَأْنُهُمْ شَأْنُ الْأَنْبِیَاءِ قَوْمٌ یَفِرُّونَ مِنَ الْآبَاءِ وَ الْأُمَّهَاتِ وَ مِنَ الْإِخْوَةِ وَ الْأَخَوَاتِ وَ مِنَ الْقَرَابَاتِ کُلِّهِمْ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ ... یَا أَبَا ذَرٍّ ضِحْکُهُمْ عِبَادَةٌ وَ فَرَحُهُمْ تَسْبِیحٌ وَ نَوْمُهُمْ صَدَقَةٌ وَ أَنْفَاسُهُمْ جِهَادٌ وَ یَنْظُرُ اللَّهُ إِلَیْهِمْ فِی کُلِّ یَوْمٍ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ یَا أَبَا ذَرٍّ إِنِّی إِلَیْهِمْ لَمُشْتَاقٌ ثُمَّ غَمَّضَ عَیْنَیْهِ وَ بَکَى شَوْقاً ثُمَّ قَالَ اللَّهُمَّ احْفَظْهُمْ وَ انْصُرْهُمْ عَلَى مَنْ خَالَفَ عَلَیْهِمْ وَ لَا تَخْذُلْهُمْ وَ أَقِرَّ عَیْنِی بِهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (یونس/ ٦٢)
در حدیثی که به پیامبر (صلی الله علیه و آله) رسانده شده آمده است: «آیا میدانید اندوه من از چیست و به چه میاندیشم و به چه چیزی اشتیاق دارم»؟ اصحاب عرض کردند: «نه ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! به هیچکدام از اینها آگاهی نداریم. خود، ما را از اندوه و اندیشه و اشتیاقتان آگاه فرمایید». پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «به خواست خدا به شما خواهم گفت». آنگاه نفس عمیقی کشیده و فرمود: «آه! چقدر مشتاق [دیدنِ] برادرانِ بعد از خودم هستم»! ابوذر (رحمة الله علیه) عرض کرد: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! آیا ما برادران شما نیستیم»؟ فرمود: «نه! شما اصحاب من هستید و برادرانم بعد از من خواهند آمد. منزلت آنها همچون منزلت انبیاست. آنها مردمانی هستند که به خاطر جلب رضایت الهی از پدران، مادران، برادران، خواهران و بستگانشان دوری میگزینند ... ای ابوذر (رحمة الله علیه)! خندهی آنها عبادت، سرورشان تسبیح، خوابشان صدقه و نَفَسهایشان جهاد است. خداوند در هر روز سه بار به آنها نظر میکند. ای ابوذر (رحمة الله علیه)! من بسیار به آنها مشتاقم». آنگاه پیامبر (صلی الله علیه و آله) چشمان مبارک خود را فرو بست و گریهی شوقی نمود. سپس عرضه داشت: خداوندا! آنها را حفظ فرما و بر مخالفینشان، یاریشان نما! آنها را خوار مگردان و چشمان مرا در روز قیامت به [دیدنِ] آنها روشن فرما «آگاه باشید! [دوستان و] اولیاى خدا، نه ترسى بر آنهاست و نه اندوهگین مىشوند.» (سوره یونس، آیه ٦٢)
التحصین فی صفات العارفین، ص: ٢٣
٧٢- شی، تفسیر العیاشی عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَالِمٍ الْأَشَلِّ عَنْ بَعْضِ الْفُقَهَاءِ قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (یونس: ٦٢) ثُمَّ قَالَ تَدْرُونَ مَنْ أَوْلِیَاءُ اللَّهِ قَالُوا مَنْ هُمْ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ فَقَالَ هُمْ نَحْنُ وَ أَتْبَاعُنَا فَمَنْ تَبِعَنَا مِنْ بَعْدِنَا طُوبَى لَنَا وَ طُوبَى لَهُمْ أَفْضَلُ مِنْ طُوبَى لَنَا قَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ مَا شَأْنُ طُوبَى لَهُمْ أَفْضَلُ مِنْ طُوبَى لَنَا أَ لَسْنَا نَحْنُ وَ هُمْ عَلَى أَمْرٍ قَالَ لَا لِأَنَّهُمْ حَمَلُوا مَا لَمْ تَحَمَّلُوا عَلَیْهِ وَ أَطَاقُوا مَا لَمْ تُطِیقُوا.
عبدالرّحمنبنسالم اشل از عدّهای از فقها نقل میکند که امام علی (علیه السلام)، آیه «آگاه باشید! [دوستان و] اولیاى خدا، نه ترسى بر آنهاست و نه اندوهگین مىشوند.» (سوره یونس، آیه ٦٢) را تلاوت کردند؛ سپس پرسیدند: آیا میدانید اولیاء خدا چه کسانی هستند؟ گفتند: ای امیرمؤمنان! چه کسانی هستند؟ فرمود: آنان، ما هستیم و کسانی که پس از ما از ما تبعیّت و پیروی کنند. خوشا به حال ما و خوشا به سعادت آنان؛ البتّه بیشتر برای آنان مایه خشنودی و سعادت است. یکی از آنان پرسید: ای امیرمؤمنان (علیه السلام)! منظور شما از اینکه بیشتر برای آنان مایهی خشنودی و سعادت است، چیست مگر ما و آنان هم عقیده نیستیم؟ فرمود: نه! آنها چیزهایی را تحمّل میکنند که شما تحمّل نکردید و چندان بردباری مینمایند که شما نداشتید.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٦٥، ص ٣٤، ح ٧٢
شیعیان
٨٦- فر، تفسیر فرات بن إبراهیم عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ خَلَفٍ الشَّیْبَانِیُّ مُعَنْعَناً عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: بَیْنَمَا النَّبِیُّ ص وَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع بِمَکَّةَ أَیَّامَ الْمَوْسِمِ إِذَا الْتَفَتَ النَّبِیُّ ص إِلَى عَلِیٍّ ع وَ قَالَ هَنِیئاً لَکَ وَ طُوبَى لَکَ یَا أَبَا الْحَسَنِ إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَنْزَلَ عَلَیَّ آیَةً مُحْکَمَةً غَیْرَ مُتَشَابِهَةٍ ذِکْرِی وَ إِیَّاکَ فِیهَا سَوَاءٌ فَقَالَ- الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً بِیَوْمِ عَرَفَةَ وَ یَوْمِ جُمُعَةٍ هَذَا جَبْرَئِیلُ یُخْبِرُنِی عَنِ اللَّهِ تَعَالَى أَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُکَ وَ شِیعَتَکَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ رُکْبَاناً غَیْرَ رِجَالٍ عَلَى نَجَائِبَ رَحَائِلُهَا مِنَ النُّورِ فَتُنَاخُ عِنْدَ قُبُورِهِمْ فَیُقَالُ لَهُمُ ارْکَبُوا یَا أَوْلِیَاءَ اللَّهِ فَیَرْکَبُونَ صَفّاً مُعْتَدِلًا أَنْتَ أَمَامُهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ حَتَّى إِذَا صَارُوا إِلَى الْفَحْصِ ثَارَتْ فِی وُجُوهِهِمْ رِیحٌ یُقَالُ لَهَا الْمُثِیرَةُ فَتَذْرِی فِی وُجُوهِهِمُ الْمِسْکَ الْأَذْفَرَ فَیُنَادُونَ بِصَوْتٍ لَهُمْ نَحْنُ الْعَلَوِیُّونَ فَیُقَالُ لَهُمْ إِنْ کُنْتُمُ الْعَلَوِیُّونَ فَأَنْتُمُ الْآمِنُونَ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه) گوید: هنگامیکه پیامبر (صلی الله علیه و آله) و علیّبنابیطالب (علیه السلام) در ایّام حج در مکّه بودند پیامبر (صلی الله علیه و آله) رو به علی (علیه السلام) کرده و فرمود: گوارا باد بر تو و خوشا به حالت ای اباالحسن (علیه السلام)! خداوند در روز عرفه و جمعه، آیهای محکم و غیر متشابه بر من نازل فرمود که من و تو در آن به یک اندازه یاد شدهایم؛ خدا فرمود: امروز، دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین [جاودان] شما پذیرفتم. (مائده/۳) این جبرئیل است که از جانب خدا به من خبر میدهد: خداوند تو و شیعیانت را روز قیامت سوار بر شترانی که جهازشان از نور است محشور میفرماید. این شتران کنار قبرهای شیعیانت زانو میزنند و به شیعیان خطاب میشود: «ای اولیای خدا سوار شوید»! آنها نیز در صف منظّمی سوار میشوند و تو پیش روی آنها رو بهسوی بهشت خواهی بود تا اینکه به جایگاه خود برسند. نسیمی به نام «مثیره» (برانگیزنده) به صورتهایشان وزیده میشود که در صورتهایشان مُشکِ خوشبویی میپراکند. در این حال با نوای مخصوصی فریاد زنند: «ما علویّون هستیم». در این هنگام به آنها خطاب شود: اگر شما علویّون هستید پس ایمنید و امروز نه ترسی دارید و نه غمگین میشوید؛ شما کسانی هستید که «امروز نه ترسى بر شماست و نه اندوهگین مىشوید.» (اشاره به آیه ٦٢ سوره یونس)
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٣٦، ص ١٣٣، ح ٨٦
عَنْ أَبِیجَعْفَرٍ مُحَمَّدِبْنِعَلِیٍّ (علیه السلام) أَنَّهُ قَال: حَجَّ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مِنَ الْمَدِینَهً ... فَأَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) {فی یوم الغدیر} أَنْ یُقَمَّ مَا تَحْتَهُنَ وَ یُنْصَبَ لَهُ أَحْجَارٌ کَهَیْئَهً الْمِنْبَرِ لِیُشْرِفَ عَلَی النَّاسِ فَتَرَاجَعَ النَّاسُ وَ احْتُبِسَ أَوَاخِرُهُمْ فِی ذَلِکَ الْمَکَانِ لَا یَزَالُونَ فَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَوْقَ تِلْکَ الْأَحْجَار قال (صلی الله علیه و آله) ... مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنَ اللَّهَ قَدْ أَمَرَنِی وَ نَهَانِی وَ قَدْ أَمَرْتُ عَلِیّاً (علیه السلام) وَ نَهَیْتُهُ وَ عَلَیْهِ الْأَمْرُ وَ النَّهْیُ مِنْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ فَاسْمَعُوا لِأَمْرِهِ وَ انْتَهُوْا لِنَهْیِهِ وَ صِیرُوا إِلَی مُرَادِهِ وَ لَا تَتَفَرَّقْ بِکُمُ السُّبُلُ عَنْ سَبِیلِهِ أَنَا صِرَاطُ اللَّهِ الْمُسْتَقِیمُ الَّذِی أَمَرَکُمْ بِاتِّبَاعِهِ ثُمَّ عَلِیٌّ (علیه السلام) مِنْ بَعْدِی ثُمَّ وُلْدِی مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ ثُمَّ قَرَأَ (صلی الله علیه و آله) الْحَمْدُ لِلَّهِ إِلَی آخِرِهَا وَ قَالَ فِیَّ نَزَلَتْ وَ فِیهِمْ نَزَلَتْ وَ لَهُمْ عَمَّتْ وَ إِیَّاهُمْ خُصَّتْ وَ عَمَّتْ أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ فَإِنَّ حِزْبَ اللهِ هُمُ الْغالِبُونَ أَلَا إِنَّ أَعْدَاءَهُمْ أَهْلُ الشِّقَاقِ الْعَادُّونَ وَ إِخْوَانُ الشَّیَاطِینِ الَّذِی یُوحِی بَعْضُهُمْ إِلی بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَهُمُ الَّذِینَ ذَکَرَهُمُ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ الْمُؤْمِنُونَ فَقَالَ لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللهَ وَ رَسُولَهُ إِلَی آخِرِ الْآیَهً أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَ هُمُ الَّذِینَ وَصَفَهُمُ اللَّهُ جَلَّوَعَزَّ وَ لَمْ یَلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَهُمُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَرْتابُوا إِنَّ أَوْلِیَاءَهُمُ الَّذِینَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّهً آمِنِینَ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ بِالتَّسْلِیمِ أَنْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِینَ أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَهُمُ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ ... حِسابٍ أَلَا إِنَّ أَعْدَاءَهُمْ یَصْلَوْنَ سَعِیراً أَلَا إِنَّ أَعْدَاءَهُمُ الَّذِینَ یَسْمَعُونَ لِجَهَنَّمَ شَهِیقاً وَ هِیَ تَفُورُ وَ لَهَا زَفِیرٌ کُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها الْآیَهً أَلَا إِنَّ أَعْدَاءَهُمُ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَ کُلَّما أُلْقِیَ فِیها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیرٌ أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَهُمْ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ کَبِیرٌ مَعَاشِرَ النَّاسِ عَدُوُّنَا مَنْ ذَمَّهُ اللَّهُ وَ لَعَنَهُ وَ وَلِیُّنَا مَنْ مَدَحَهُ اللَّهُ وَ أَحَبَّه.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) از امام باقر (علیه السلام) نقل شده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از مدینه قصد حج کرد... [در روز غدیر] رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دستور فرمود زیر آن درختان را تمیز کرده و از سنگها چیزی شبیه منبر بسازند تا [پیامبر (صلی الله علیه و آله) بالای آن] بر مردم مشرف باشد. آنان که جلوتر رفته بودند، برگشتند و آنان که تازه رسیده بودند، یکجا جمع شدند و پیامبر (صلی الله علیه و آله) بر فراز آن سنگها رفته و فرمود: ای مردم! خداوند مرا امر و نهی فرمود و من نیز علی (علیه السلام) را امر و نهی کردم و از سوی خدای عزّوجلّ [از این پس] امر و نهی بر عهدهی علی (علیه السلام) است. پس فرمانش را بشنوید و از هرچه نهی میکند خودداری کرده و به خواسته او عمل کنید. [مبادا] راههای گوناگون، شما را از راه او پراکنده سازد. من صراط مستقیم خدایی هستم که به شما فرمان داده. پس از من اطاعت کنید و بعد از من، علی (علیه السلام) و پس از او فرزندان من که از نسل اویند، امامانی هستند که «به حق هدایت و داوری میکنند.» (اعراف/۱۸۱) آنگاه حضرت آیات سورهی حمد را تلاوت نموده و فرمود: این سوره در شأن من و این امامان نازل شده است و عموم و خصوص آن به ایشان بستگی دارد؛ [زیرا] حزب و جمعیّت خدا پیروز است. (مائده/۵۶) دشمنانِ ایشان، بدبخت، سرکش و برادر شیطانها هستند که سخنِ به ظاهر آراسته را برای فریب، به یکدیگر القا میکنند. (انعام/۱۱۲) دوستداران این امامان، همان مؤمنانی هستند که خداوند در کتابش آنان را [به نیکی] یاد کرده و فرموده: «نمییابی مردمی را که به خدا و روز قیامت ایمان آورده باشند، ولی با کسانی که با خدا و پیامبرش مخالفت میورزند دوستی کنند، هرچند آن مخالفان، پدران یا فرزندان یا برادران و یا قبیلهی آنها باشند. خدا بر دلشان رقم ایمان زده و به روحی از خود یاریشان کرده است و آنها را به بهشتهایی که در آن نهرها جاری است درآورد. در آنجا جاودانه باشند. خدا از آنها خشنود است و آنان نیز از خدا خشنودند. اینان حزب خدایند، آگاه باش که حزب خدا رستگارانند.» (مجادله/۲۲) «دوستداران ایشان کسانی هستند که خدای عزّوجلّ آنان را چنین توصیف فرموده که: ایمان خود را با شرک و ستم نیالودند، ایمنی تنها از آن آنهاست و آنها هدایتیافتگانند»! (انعام/۸۲) «دوستداران ایشان کسانی هستند که ایمان آورده و هرگز شک و تردیدی به خود راه ندادند.» (حجرات/۱۵) «دوستداران ایشان کسانی هستند که در امنیّت کامل وارد بهشت میشوند و فرشتگان با سلام به استقبالشان می آیند.» (انبیاء/۱۰۳) «و میگویند: گوارایتان باد این نعمتها! داخل بهشت شوید و جاودانه بمانید!» (زمر/۷۳). اولیاء کسانی هستند که خدای عزّوجلّ دربارهی آنان فرموده است: «آنها وارد بهشت میشوند و در آن روزیِ بیحسابی به آنها داده خواهد شد.» (غافر/۴۰). «دشمنان ایشان کسانی هستند که به دوزخ افتاده و نعرهی جهنّم را میشنوند که پیوسته میجوشد و جهنّم را هیاهویی است؛ هر امّتی که به آتش داخل شود امّت همکیش خود را لعنت کند. تا چون همگی در آنجا گرد آیند، گروههایی که پیرو بودهاند دربارهی گروههایی که پیشوا بودهاند گویند: پروردگارا، اینان ما را گمراه کردند، دو چندان در آتش عذابشان کن. گوید: عذاب همه دوچندان است ولی شما نمیدانید.» (اعراف/۳۸) «دشمنان ایشان کسانی هستند که خدای عزّوجلّ دربارهی آنها فرموده است: هر زمانکه گروهی در آن افکنده میشوند، نگهبانان دوزخ از آنها میپرسند: مگر بیمدهندهی الهی به سراغ شما نیامد؟!» (ملک/۸) «دوستداران ایشان کسانی هستند که از پروردگارشان در نهان میترسند، مسلّماً آمرزش و پاداش بزرگی دارند» (ملک/۱۲) هستند. ای مردمان! دشمن ما کسی است که خداوند او را نکوهش و نفرین کرده و دوستدار ما کسی است که خداوند او را ستوده و دوستش میدارد.
روضة الواعظین، ج ۱، ص ۹۵
منتظران ظهور امام مهدی (ص)
٧٦- عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ قَالَ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنَ مُحَمَّدٍ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمانِها خَیْراً (الأنعام: ١٥٨) قَالَ یَعْنِی یَوْمَ خُرُوجِ الْقَائِمِ الْمُنْتَظَرِ مِنَّا ثُمَّ قَالَ ع یَا بَا بَصِیرٍ طُوبَى لِشِیعَةِ قَائِمِنَا الْمُنْتَظِرِینَ لِظُهُورِهِ فِی غَیْبَتِهِ وَ الْمُطِیعِینَ لَهُ فِی ظُهُورِهِ أُولَئِکَ أَوْلِیَاءُ اللَّهِ الَّذِینَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ.
ابوبصیر گوید: امام صادق (علیه السلام) در باره گفتار خدای عزوجل فرمود: «امّا آن روز که بعضى از آیات پروردگارت [نشانههاى مرگ و عذاب] ظاهر شود، ایمانآوردن کسى که قبلاً ایمان نیاورده، یا در ایمانش عمل نیکى انجام نداده، سودى به حالش نخواهد داشت.» (آیه ۱۵۸ - سوره انعام) یعنی خروج قائم منتظر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از بین ما است. سپس فرمود: ای ابوبصیر! خوشا به حال پیروان قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ما، آنانکه در انتظار ظهور وی در زمان غیبت و پیرو او در زمان ظهورش هستند. آنان اولیای خدایند که هیچ ترسی بر آنان نیست و نه دچار نگرانی و غمگینی میشوند.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٥٢، ص ١٤٩، ح ٧٦
حواریون، دوستان خدا
١١- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ الْعَبَّاسِ عَنْ سَعِیدِ بْنِ جَنَاحٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ عَبْدِ الْحَمِیدِ بْنِ عَلِیٍّ الْکُوفِیِّ عَنْ مُهَاجِرٍ الْأَسَدِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَرَّ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ ع عَلَى قَرْیَةٍ قَدْ مَاتَ أَهْلُهَا وَ طَیْرُهَا وَ دَوَابُّهَا فَقَالَ أَمَا إِنَّهُمْ لَمْ یَمُوتُوا إِلَّا بِسَخْطَةٍ وَ لَوْ مَاتُوا مُتَفَرِّقِینَ لَتَدَافَنُوا فَقَالَ الْحَوَارِیُّونَ یَا رُوحَ اللَّهِ وَ کَلِمَتَهُ ادْعُ اللَّهَ أَنْ یُحْیِیَهُمْ لَنَا فَیُخْبِرُونَا مَا کَانَتْ أَعْمَالُهُمْ فَنَجْتَنِبَهَا فَدَعَا عِیسَى ع رَبَّهُ فَنُودِیَ مِنَ الْجَوِّ أَنْ نَادِهِمْ فَقَامَ عِیسَى ع بِاللَّیْلِ عَلَى شَرَفٍ مِنَ الْأَرْضِ فَقَالَ یَا أَهْلَ هَذِهِ الْقَرْیَةِ فَأَجَابَهُ مِنْهُمْ مُجِیبٌ لَبَّیْکَ یَا رُوحَ اللَّهِ وَ کَلِمَتَهُ فَقَالَ وَیْحَکُمْ مَا کَانَتْ أَعْمَالُکُمْ قَالَ عِبَادَةُ الطَّاغُوتِ وَ حُبُّ الدُّنْیَا مَعَ خَوْفٍ قَلِیلٍ وَ أَمَلٍ بَعِیدٍ وَ غَفْلَةٍ فِی لَهْوٍ وَ لَعِبٍ فَقَالَ کَیْفَ کَانَ حُبُّکُمْ لِلدُّنْیَا قَالَ کَحُبِّ الصَّبِیِّ لِأُمِّهِ إِذَا أَقْبَلَتْ عَلَیْنَا فَرِحْنَا وَ سُرِرْنَا وَ إِذَا أَدْبَرَتْ عَنَّا بَکَیْنَا وَ حَزِنَّا قَالَ کَیْفَ کَانَتْ عِبَادَتُکُمْ لِلطَّاغُوتِ قَالَ الطَّاعَةُ لِأَهْلِ الْمَعَاصِی قَالَ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ أَمْرِکُمْ قَالَ بِتْنَا لَیْلَةً فِی عَافِیَةٍ وَ أَصْبَحْنَا فِی الْهَاوِیَةِ فَقَالَ وَ مَا الْهَاوِیَةُ فَقَالَ سِجِّینٌ قَالَ وَ مَا سِجِّینٌ قَالَ جِبَالٌ مِنْ جَمْرٍ تُوقَدُ عَلَیْنَا إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ قَالَ فَمَا قُلْتُمْ وَ مَا قِیلَ لَکُمْ قَالَ قُلْنَا رُدَّنَا إِلَى الدُّنْیَا فَنَزْهَدَ فِیهَا قِیلَ لَنَا کَذَبْتُمْ قَالَ وَیْحَکَ کَیْفَ لَمْ یُکَلِّمْنِی غَیْرُکَ مِنْ بَیْنِهِمْ قَالَ یَا رُوحَ اللَّهِ إِنَّهُمْ مُلْجَمُونَ بِلِجَامٍ مِنْ نَارٍ بِأَیْدِی مَلَائِکَةٍ غِلَاظٍ شِدَادٍ وَ إِنِّی کُنْتُ فِیهِمْ وَ لَمْ أَکُنْ مِنْهُمْ فَلَمَّا نَزَلَ الْعَذَابُ عَمَّنِی مَعَهُمْ فَأَنَا مُعَلَّقٌ بِشَعْرَةٍ عَلَى شَفِیرِ جَهَنَّمَ لَا أَدْرِی أُکَبْکَبُ فِیهَا أَمْ أَنْجُو مِنْهَا فَالْتَفَتَ عِیسَى ع إِلَى الْحَوَارِیِّینَ فَقَالَ یَا أَوْلِیَاءَ اللَّهِ أَکْلُ الْخُبْزِ الْیَابِسِ بِالْمِلْحِ الْجَرِیشِ وَ النَّوْمُ عَلَى الْمَزَابِلِ خَیْرٌ کَثِیرٌ مَعَ عَافِیَةِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ.
امـام صـادق علیه السلام فـرمـودند: عـیـسـى بـن مـریـم بـقـریـه گـذشـت کـه اهـل آن و پـرنـده هـا و جـاندارانش یکجا مرده بودن، فرمود: همانا اینها بخشم و عذاب (خدا) هـلاک شـده انـد و اگـر بمرگ خود بتدریج مرده بودند هر آینه یکدیگر را بخاک سپرده بـودنـد، حـواریون عرض کردند: یا روح الله از خدا بخواه اینان را براى ما زنده کند تا بما بگویند کردارشان چه بوده (که باین عذاب گرفتار شده اند) تا ما از آن دورى کنیم، عـیـسى (ع) از پروردگار خود خواست، پس از جانب فضا بدو ندا شد: که آنان را صدا بزن، پس عیسى علیه السلام شب هنگام بر تپه ای از زمین بر آمد و فرمود:
اى مردم این ده، یـک تـن از مـیـان آنها پاسخ داد، بلى اى روح خدا و کلمه اش، فرمود: واى بر شما کردار شـمـا چـه بـود؟ در پاسخ عرض کرد: پرستش طاغوت و دوستى دنیابهمراه ترس اندک (از خـدا) و آرزوى دور و دراز و غـفلت در سرگرمى و بازى، عیسى علیه السلام فرمود: دوستى شما بدنیا چگونه بود؟ عرض کرد: مانند دوستى کودک بمادرش، هرگاه بما رو مـیـآورد شـاد و خـرسـنـد مـیـشدیم؟
و چون از ما رومیگرداند گریان و غمناک میشدیم فرمود: پرستش شما از طاغوت چگونه بود؟ عرض کرد: گنهکاران را فرمانبرى داشتیم، فرمود: سـر انـجام کار شما بکجا کشید؟ عرض کرد: شبى را بخوشى بسر بردیم و بامدادان در هـاویه افتادیم، فرمود هاویه چیست؟ عرض کرد: سجین است، فرمود: سجین چیست؟ عرض کـرد: کـوههائى از آتش گداخته است که تا در روز قیامت بر ما فروزان است، فرمود: چه گفتید و بشما چه گفتند؟ عرض کرد: گفتیم ما را بدنیا بر گردانید تا در آن زهد ورزیم، بـمـا گـفـتـه شـد: دروغ مـیگوئید: فرمود:
واى بر تو چه شد که جز تو دیگرى از این جـمـاعـت با من سخن نگفت؟ عرض کرد: یا روح الله همه آنها بدهنه ولگام آتشین مهار شده اند و بدست فرشتگان سخت و تند گرفتارند و من در میان آنها بسر میبردم ولى از آنها نـبـودم تا آن هنگام که عذاب خدا آمد مراهم با ایشان در برگرفت، پس من به تار موئى بـر لبـه دوزخ آویزان و نمیدانم که آیا در آن برو درافتم و یا از آن رهائى یابم، پس عـیـسـى (ع) بـسـوى حواریون رو کرده فرمود: اى دوستان خدا خوردن نانى خشک با نمکى زبـر و خـوابـیـدن بـر مزبله ها خیر بسیاریست در صورتى که در دنیا و آخرت در عافیت باشد.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ٣١٨، ح ١١
نتیجه
نه ترسی دارند و نه اندوهی
أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ
آگاه باشید! [دوستان و] اولیاى خدا، نه ترسى بر آنهاست و نه اندوهگین مىشوند.
سوره یونس، آیه ٦٢
بهشت
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص سُئِلَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- یَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِینَ إِلَى الرَّحْمنِ وَفْداً (مریم: ٨٥) فَقَال ... فَیَقُولُ بَعْضُهُنَّ لِبَعْضٍ قَدْ جَاءَنَا أَوْلِیَاءُ اللَّهِ فَیُفْتَحُ لَهُمُ الْبَابُ فَیَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ ...
این روایت مفصلی در مورد بهشت است که بارها ذکر می کند که اولیاء خدا وارد آن شده و نعمتهای مختلف را برای آنها بیان می کند.
امام باقر علیه السلام فرمودند: از رسول خدا (ص) از آیه «یَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِینَ إِلَى الرَّحْمنِ وَفْداً» سوال شد ایشان فرمودند: ... پس بعضی (از حوریان) به بعض دیگر گفتند دوستان خدا نزد ما آمدند پس در بر ایشان گشوده گردد و آنها به بهشت درآیند ...
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٨، ص ٩٥، ح ٦٩
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع إِنَّ فِی الْجَنَّةِ لَشَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ أَعْلَاهَا الْحُلَلُ وَ مِنْ أَسْفَلِهَا خَیْلٌ بُلْقٌ مُسْرَجَةٌ مُلْجَمَةٌ ذَوَاتُ أَجْنِحَةٍ لَا تَرُوثُ وَ لَا تَبُولُ فَیَرْکَبُهَا أَوْلِیَاءُ اللَّهِ فَتَطِیرُ بِهِمْ فِی الْجَنَّةِ حَیْثُ شَاءُوا فَیَقُولُ الَّذِینَ أَسْفَلُ مِنْهُمْ یَا رَبَّنَا مَا بَلَغَ بِعِبَادِکَ هَذِهِ الْکَرَامَةَ فَیَقُولُ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ إِنَّهُمْ کَانُوا یَقُومُونَ اللَّیْلَ وَ لَا یَنَامُونَ وَ یَصُومُونَ النَّهَارَ وَ لَا یَأْکُلُونَ وَ یُجَاهِدُونَ الْعَدُوَّ وَ لَا یَجْبُنُونَ وَ یَتَصَدَّقُونَ وَ لَا یَبْخَلُونَ.
امام على علیه السّلام فرمودند: در بهشت، درختی است که بالایش زیور آلات میروید و از پایین آن اسبهایی بالدار سیاه و سفید، زین شده و لجام خورده که فضولاتی ندارند و اولیاء خدا سوار بر آن شده و هر کجا بخواهند، آنها را خواهد برد.
کسانی که مرتبهای پایینتر از آنها دارند، میپرسند: پروردگارا! چه چیز اینگونه بندگانت را به چنین مقامی نائل نمود. خدای متعال میفرماید: آنان شبها به تهجّد بر میخواستند و روزها را روزه میداشتند، با دشمنان خدا به جهاد برمیخواستند و ترسی به دل راه نمیدادند و انفاق و بخل نمیورزیدند.
وسائل الشیعة، ج ١٠، ص ٤٠٢، ح ١٣٦٩٤
٨٦- فر، تفسیر فرات بن إبراهیم عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ خَلَفٍ الشَّیْبَانِیُّ مُعَنْعَناً عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: بَیْنَمَا النَّبِیُّ ص وَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع بِمَکَّةَ أَیَّامَ الْمَوْسِمِ إِذَا الْتَفَتَ النَّبِیُّ ص إِلَى عَلِیٍّ ع وَ قَالَ هَنِیئاً لَکَ وَ طُوبَى لَکَ یَا أَبَا الْحَسَنِ إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَنْزَلَ عَلَیَّ آیَةً مُحْکَمَةً غَیْرَ مُتَشَابِهَةٍ ذِکْرِی وَ إِیَّاکَ فِیهَا سَوَاءٌ فَقَالَ- الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً بِیَوْمِ عَرَفَةَ وَ یَوْمِ جُمُعَةٍ هَذَا جَبْرَئِیلُ یُخْبِرُنِی عَنِ اللَّهِ تَعَالَى أَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُکَ وَ شِیعَتَکَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ رُکْبَاناً غَیْرَ رِجَالٍ عَلَى نَجَائِبَ رَحَائِلُهَا مِنَ النُّورِ فَتُنَاخُ عِنْدَ قُبُورِهِمْ فَیُقَالُ لَهُمُ ارْکَبُوا یَا أَوْلِیَاءَ اللَّهِ فَیَرْکَبُونَ صَفّاً مُعْتَدِلًا أَنْتَ أَمَامُهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ حَتَّى إِذَا صَارُوا إِلَى الْفَحْصِ ثَارَتْ فِی وُجُوهِهِمْ رِیحٌ یُقَالُ لَهَا الْمُثِیرَةُ فَتَذْرِی فِی وُجُوهِهِمُ الْمِسْکَ الْأَذْفَرَ فَیُنَادُونَ بِصَوْتٍ لَهُمْ نَحْنُ الْعَلَوِیُّونَ فَیُقَالُ لَهُمْ إِنْ کُنْتُمُ الْعَلَوِیُّونَ فَأَنْتُمُ الْآمِنُونَ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه) گوید: هنگامیکه پیامبر (صلی الله علیه و آله) و علیّبنابیطالب (علیه السلام) در ایّام حج در مکّه بودند پیامبر (صلی الله علیه و آله) رو به علی (علیه السلام) کرده و فرمود: گوارا باد بر تو و خوشا به حالت ای اباالحسن (علیه السلام)! خداوند در روز عرفه و جمعه، آیهای محکم و غیر متشابه بر من نازل فرمود که من و تو در آن به یک اندازه یاد شدهایم؛ خدا فرمود: امروز، دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین [جاودان] شما پذیرفتم. (مائده/۳) این جبرئیل است که از جانب خدا به من خبر میدهد: خداوند تو و شیعیانت را روز قیامت سوار بر شترانی که جهازشان از نور است محشور میفرماید. این شتران کنار قبرهای شیعیانت زانو میزنند و به شیعیان خطاب میشود: «ای اولیای خدا سوار شوید»! آنها نیز در صف منظّمی سوار میشوند و تو پیش روی آنها رو بهسوی بهشت خواهی بود تا اینکه به جایگاه خود برسند. نسیمی به نام «مثیره» (برانگیزنده) به صورتهایشان وزیده میشود که در صورتهایشان مُشکِ خوشبویی میپراکند. در این حال با نوای مخصوصی فریاد زنند: «ما علویّون هستیم». در این هنگام به آنها خطاب شود: اگر شما علویّون هستید پس ایمنید و امروز نه ترسی دارید و نه غمگین میشوید؛ شما کسانی هستید که «امروز نه ترسى بر شماست و نه اندوهگین مىشوید.» (اشاره به آیه ٦٢ سوره یونس)
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٣٦، ص ١٣٣، ح ٨٦
قیامت
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: یَا ابْنَ جُنْدَبٍ الْإِسْلَامُ عُرْیَانٌ فَلِبَاسُهُ الْحَیَاءُ وَ زِینَتُهُ الْوَقَارُ وَ مُرُوءَتُهُ الْعَمَلُ الصَّالِحُ وَ عِمَادُهُ الْوَرَعُ وَ لِکُلِّ شَیْءٍ أَسَاسٌ وَ أَسَاسُ الْإِسْلَامِ حُبُّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ یَا ابْنَ جُنْدَبٍ إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى سُوراً مِنْ نُورٍ مَحْفُوفاً بِالزَّبَرْجَدِ وَ الْحَرِیرِ مُنَجَّداً بِالسُّنْدُسِ وَ الدِّیبَاجِ یُضْرَبُ هَذَا السُّورُ بَیْنَ أَوْلِیَائِنَا وَ بَیْنَ أَعْدَائِنَا فَإِذَا غَلَى الدِّمَاغُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ وَ نُضِجَتِ الْأَکْبَادُ مِنْ طُولِ الْمَوْقِفِ أُدْخِلَ فِی هَذَا السُّورِ أَوْلِیَاءُ اللَّهِ فَکَانُوا فِی أَمْنِ اللَّهِ وَ حِرْزِهِ لَهُمْ فِیهَا مَا تَشْتَهِی الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْیُنُ وَ أَعْدَاءُ اللَّهِ قَدْ أَلْجَمَهُمُ الْعَرَقُ وَ قَطَعَهُمُ الْفَرَقُ وَ هُمْ یَنْظُرُونَ إِلَى مَا أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ فَیَقُولُونَ ما لَنا لا نَرى رِجالًا کُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرارِ (سورة ص آیة ٦٢) فَیَنْظُرُ إِلَیْهِمْ أَوْلِیَاءُ اللَّهِ فَیَضْحَکُونَ مِنْهُمْ فَذَلِکَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ- أَتَّخَذْناهُمْ سِخْرِیًّا أَمْ زاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصارُ (سورة ص آیة ٦٣) وَ قَوْلُهُ فَالْیَوْمَ الَّذِینَ آمَنُوا مِنَ الْکُفَّارِ یَضْحَکُونَ. عَلَى الْأَرائِکِ یَنْظُرُونَ (سورة المطففین آیة ٣٤، ٣٥) فَلَا یَبْقَى أَحَدٌ مِمَّنْ أَعَانَ مُؤْمِناً مِنْ أَوْلِیَائِنَا بِکَلِمَةٍ إِلَّا أَدْخَلَهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ بِغَیْرِ حِسَابٍ.
امام صادق علیه السّلام فرمودند: اى پسر جندب! اسلام برهنه است و جامهاش حیا و زیورش وقار و مردانگیش کار خوب مىباشد و ستون اسلام خویشتندارى است. هر چیزى را پایهاى است و پایه اسلام دوست داشتن ما اهل بیت است. اى پسر جندب! به راستى، خداى تبارک و تعالى را با رویى است از نور، پیچیده شده به زبرجد و حریر، آراسته به سندس و دیبا، این بارو، میان دوستان و دشمنان ما کشیده مىشود و آن گاه که در اثر طولانى بودن توقّف در روز محشر، مغزها جوشان و جانها به گلوگاه روان و جگرها بریان گردد، دوستداران خدا را به آن بارو داخل نمایند و آنان در امان و پناه الهى قرار گیرند. در آنجا هر چه دل خواهد و دیدهها پسندد و لذّت برد، مهیّاست.
دشمنان خدا را [در آن روز] عرق دهان بسته، ترس و هراس بند دلشان را پاره کرده و به آنچه که خدا براى آنان مهیّا نموده بنگرند و بگویند: «ما را چه شده است که مردانى را که ما آنان را از زمره تبهکاران مىشمردیم نمىبینیم؟»[سوره ص، آیه ٦٢].
پس در این هنگام دوستداران خدا به آنان بنگرند و بر آنان بخندند و این است معنى فرمایش خداوند که فرموده است: «آیا آنان را در دنیا به ریشخند مىگرفتیم یا چشمهاى ما بر آنان نمىافتد؟»[سوره ص، آیه ٦٣]؛ و نیز فرمایش او: «امروز، مؤمنانند که بر کافران خنده مىزنند که بر تختهاى خود نشسته نظاره مىکنند» [سوره مطفّفین، آیه ٣٤-٣٥]، پس کسى نماند که به مؤمنى از دوستان ما و لو با گفتن کلمهاى یارى کرده باشد مگر اینکه خداوند او را بىحساب به بهشت ببرد.
تحف العقول، ص ٣٠٧
رفتار مردم
دوستی با اولیاء خدا
قَالَ عَلِیّ بْنِ موسی الرِّضَا (ع): وَ حُبُّ أَوْلِیَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَاجِبٌ وَ کَذَلِکَ بُغْضُ أَعْدَائِهِمْ وَ الْبَرَاءَةُ مِنْهُمْ وَ مِنْ أَئِمَّتِهِمْ.
امام رضا علیه السّلام فرمودند: دوستی با دوستان خدا واجب است، همچنین دشمن داشتن و بیزاری جستن از دشمنانِ اولیای خدا و سرکردگان آنان واجب است.
وسائل الشیعة، ج ١٦، ص ١٦٩، ح ٢١٢٥٨
١٦- شی، تفسیر العیاشی عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع یَا أَبَا حَمْزَةَ إِنَّمَا یَعْبُدُ اللَّهَ مَنْ عَرَفَ اللَّهَ وَ أَمَّا مَنْ لَا یَعْرِفُ اللَّهَ کَأَنَّمَا یَعْبُدُ غَیْرَهُ هَکَذَا ضَالًّا قُلْتُ أَصْلَحَکَ اللَّهُ وَ مَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ قَالَ یُصَدِّقُ اللَّهَ وَ یُصَدِّقُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللَّهِ ص فِی مُوَالاةِ عَلِیٍّ وَ الِایتِمَامِ بِهِ وَ بِأَئِمَّةِ الْهُدَى مِنْ بَعْدِهِ وَ الْبَرَاءَةُ إِلَى اللَّهِ مِنْ عَدُوِّهِمْ وَ کَذَلِکَ عِرْفَانُ اللَّهِ قَالَ قُلْتُ أَصْلَحَکَ اللَّهُ أَیُّ شَیْءٍ إِذَا عَمِلْتُهُ أَنَا اسْتَکْمَلْتُ حَقِیقَةَ الْإِیمَانِ قَالَ تُوَالِی أَوْلِیَاءَ اللَّهِ وَ تُعَادِی أَعْدَاءَ اللَّهِ وَ تَکُونُ مَعَ الصَّادِقِینَ کَمَا أَمَرَکَ اللَّهُ قَالَ قُلْتُ وَ مَنْ أَوْلِیَاءُ اللَّهِ فَقَالَ أَوْلِیَاءُ اللَّهِ- مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ عَلِیٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ثُمَّ انْتَهَى الْأَمْرُ إِلَیْنَا ثُمَّ ابْنِی جَعْفَرٌ وَ أَوْمَأَ إِلَى جَعْفَرٍ وَ هُوَ جَالِسٌ فَمَنْ وَالَى هَؤُلَاءِ فَقَدْ وَالَى أَوْلِیَاءَ اللَّهِ وَ کَانَ مَعَ الصَّادِقِینَ کَمَا أَمَرَهُ اللَّهُ قُلْتُ وَ مَنْ أَعْدَاءُ اللَّهِ أَصْلَحَکَ اللَّهُ قَالَ الْأَوْثَانُ الْأَرْبَعَةُ قَالَ قُلْتُ مَنْ هُمْ قَالَ أَبُو الْفَصِیلِ وَ رُمَعُ وَ نَعْثَلٌ وَ مُعَاوِیَةُ وَ مَنْ دَانَ دِینَهُمْ فَمَنْ عَادَى هَؤُلَاءِ فَقَدْ عَادَى أَعْدَاءَ اللَّهِ.
ابوحمزه ثمالی گوید: امام باقر (علیه السلام) فرمود: تنها کسانیکه خدا را شناخته باشند او را عبادت میکنند و کسانیکه او را نمیشناسند گویا کسی غیر از او را عبادت میکنند و به این ترتیب گمراهند. گفتم: خداوند موفّقت بدارد، معرفت خدا چیست؟ فرمود: تصدیق خداوند و تصدیق کلام محمّد (صلی الله علیه و آله) فرستاده خدا در مورد جانشین خود علی (علیه السلام) و تصدیق امام، قراردادن او و امامان هدایت پس از او و اعلام برائت به خدا از دشمنان خداست؛ این معنای شناخت خداست. گفتم: خداوند موفّقت بدارد، آن چیست که اگر بدانم [درک] حقیقت ایمان را کامل کردهام؟ فرمود: دوستان خدا را دوست بدار و با دشمنان خدا دشمنی کن و همانگونه که خداوند به تو امر کرده از زمرهی راستگویان باش. گفتم: دوستان و دشمنان خدا چه کسانی هستند؟ فرمود: اولیای خدا عبارتند از: محمّد (صلی الله علیه و آله) فرستادهی خدا و علی (علیه السلام) و حسن (علیه السلام) و حسین (علیه السلام) و علیبنالحسین (علیه السلام) و انتهای این سلسله به من میرسد و درحالیکه با دست به امام باقر (علیه السلام) که در مجلس نشسته بود اشاره میکرد، فرمود: «و پس از او به پسر جعفر (علیه السلام) میرسد. پس هرکس اینها را دوست بدارد [و پیروی کند] از اولیای خدا پیروی کرده و طبق دستور الهی از راستگویان است». گفتم: خداوند موفّقت گرداند، دشمنان خدا چه کسانی هستند؟ فرمود: آن بتهای چهارگانه. گفتم: آنها چه کسانی هستند؟ فرمود: ابوالفصیل و رمع و نعثل و معاویه و تمام کسانی که پیرو منش آنها بودند؛ هرکس با اینان دشمنی کند با دشمنان خدا دشمنی کرده است.
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ٢٧، ص ٥٧، ح ١٦
دشمنی نکردن با اولیاء خدا
قَالَ عَلِیّ بْنِ موسی الرِّضَا (ع): مَنْ وَالَى أَعْدَاءَ اللَّهِ فَقَدْ عَادَى أَوْلِیَاءَ اللَّهِ وَ مَنْ عَادَى أَوْلِیَاءَ اللَّهِ فَقَدْ عَادَى اللَّهَ وَ حَقٌّ عَلَى اللَّهِ أَنْ یُدْخِلَهُ نَارَ جَهَنَّمَ.
امام رضا علیه السّلام فرمودند: هر که با دشمنان خدا دوستى کند، با دوستان خدا دشمنى کرده است و هر کس با دوستان خدا دشمنى نماید، با خداى بزرگ دشمنى کرده است و سزاوار است خداوند او را داخل آتش جهنم گرداند.
وسائل الشیعة، ج ١٦، ص ١٧٩، ح ٢١٢٩١
پیروی از اولیاء خدا
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِأَصْحَابِهِ أَیُّ عُرَى الْإِیمَانِ أَوْثَقُ فَقَالُوا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَعْلَمُ وَ قَالَ بَعْضُهُمُ الصَّلَاةُ وَ قَالَ بَعْضُهُمُ الزَّکَاةُ وَ قَالَ بَعْضُهُمُ الصِّیَامُ وَ قَالَ بَعْضُهُمُ الْحَج وَ الْعُمْرَةُ وَ قَالَ بَعْضُهُمُ الْجِهَادُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِکُلِّ مَا قُلْتُمْ فَضْلٌ وَ لَیْسَ بِهِ وَ لَکِنْ أَوْثَقُ عُرَى الْإِیمَانِ الْحُبُّ فِی اللَّهِ وَ الْبُغْضُ فِی اللَّهِ وَ تَوَالِی أَوْلِیَاءِ اللَّهِ وَ التَّبَرِّی مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ.
رسول خدا صلى اللّٰه علیه و آله باصحابش فرمود: کدامیک از دستاویزهاى ایمان محکمتر است؟ گفتند: خدا و رسولش داناترند و بعضى از آنها گفتند: نماز و برخى گفتند: زکاة و بعضى گفتند: روزه و برخى گفتند: حج و عمره و بعضى گفتند: جهاد، رسول خدا صلى اللّٰه علیه و آله فرمود: هر یک از اینها را که گفتید فضیلتى است، ولى جواب پرسش من نیست. محکمترین دستاویزهاى ایمان دوستى براى خدا و دشمنى براى خدا و پیروى اولیاء خدا و بیزارى از دشمنان خداست.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ١٢٦، ح ٦
قَالَ أَمِیر الْمُؤْمِنِینَ علی (ع): وَ إِنَّمَا سُمِّیَتِ الشُّبْهَةُ شُبْهَةً لِأَنَّهَا تُشْبِهُ الْحَقَّ فَأَمَّا أَوْلِیَاءُ اللَّهِ فَضِیَاؤُهُمْ فِیهَا الْیَقِینُ وَ دَلِیلُهُمْ سَمْتُ الْهُدَى وَ أَمَّا أَعْدَاءُ اللَّهِ فَدُعَاؤُهُمْ فِیهَا الضَّلَالُ وَ دَلِیلُهُمُ الْعَمَى فَمَا یَنْجُو مِنَ الْمَوْتِ مَنْ خَافَهُ وَ لَا یُعْطَى الْبَقَاءَ مَنْ أَحَبَّه.
امام على علیه السّلام فرمودند: شبهه را براى این شبهه نامیدند که به حق شباهت دارد. امّا نور هدایت کننده دوستان خدا در شبهات، یقین است و راهنماى آنان مسیر هدایت الهى است. امّا دشمنان خدا، دعوت کنندهشان در شبهات گمراهى و راهنماى آنان کورى است. آن که از مرگ بترسد نجات نمىیابد و آن که زنده ماندن را دوست دارد براى همیشه در دنیا نخواهد ماند.
نهج البلاغة (للصبحی صالح)؛ ص ٨١، خطبه ٣٨
مخالفت با اولیاء خدا، گرایش به دین غیر خدا
عن عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْن ع: ... وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ خَالَفَ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ وَ دَانَ بِغَیْرِ دِینِ اللَّهِ وَ اسْتَبَدَّ بِأَمْرِهِ دُونَ أَمْرِ وَلِیِّ اللَّهِ کَانَ فِی نَارٍ تَلْتَهِبُ تَأْکُلُ أَبْدَاناً قَدْ غَابَتْ عَنْهَا أَرْوَاحُهَا وَ غَلَبَتْ عَلَیْهَا شِقْوَتُهَا فَهُمْ مَوْتَى لَا یَجِدُونَ حَرَّ النَّارِ وَ لَوْ کَانُوا أَحْیَاءً لَوَجَدُوا مَضَضَ حَرِّ النَّارِ وَ اعْتَبِرُوا یا أُولِی الْأَبْصارِ وَ احْمَدُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاکُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ لَا تَخْرُجُونَ مِنْ قُدْرَةِ اللَّهِ إِلَى غَیْرِ قُدْرَتِهِ وَ سَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ ثُمَ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ* فَانْتَفِعُوا بِالْعِظَةِ وَ تَأَدَّبُوا بِآدَابِ الصَّالِحِینَ.
امـام صـادق علیه السلام در نوشته ای به اصحابشان نوشتند: ... بدانید هر که با دوستان خدا مخالفت کند، به آیینى غیر از دین خدا گراید، بىاعتنا به دستورهاى ولى خدا مستبدانه رفتار کند، به آتشى فروزان در آید، آتشى که طعمهاش بدنهائى است که شقاوت بر آنها غلبه کرده، پس اى صاحب دیدگان عبرت گیرید، شکر کنید که خدا شما را هدایت کرده و بدانید که نمىتوانید از قدرت خدا گریخته به قدرت دیگرى پناهنده شوید، بزودى اعمالتان بر خدا عرضه گردد و بسوى او محشور شوید، پس از موعظه بهره گیرید و آداب شایستگان و صالحان را بپذیرید.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٨، ص ١٤، ح ٢
دشمنان اولیاء خدا
قَالَ عَلِیُّ بْنِ الْحُسَیْن (): وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ خَالَفَ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ وَ دَانَ بِغَیْرِ دِینِ اللَّهِ وَ اسْتَبَدَّ بِأَمْرِهِ دُونَ أَمْرِ وَلِیِّ اللَّهِ فِی نَارٍ تَلْتَهِبُ تَأْکُلُ أَبْدَاناً قَدْ غَابَتْ عَنْهَا أَرْوَاحُهَا غَلَبَتْ عَلَیْهَا شِقْوَتُهَا فَهُمْ مَوْتَى لَا یَجِدُونَ حَرَّ النَّارِ [و لو کانوا أحیاء لوجدوا مضض حر النار]- فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی الْأَبْصار
امام سجاد علیه السّلام فرمودند: و بدانید که هر کس با دوستان خدا مخالفت کند و بجز دین خدا به دین دیگرى دیندار شود و به دستور خود جز دستور ولى خدا از روى خودسرى رفتار کند در آتش سوزانى درافتد که میخورد بدنهائى را که ارواحشان از آنها دور گشته و بدبختى بر آنها چیره شده، اینان مردگانى هستند که حرارت آتش را درک نکنند و اگر (به راستى) زنده بودند درد حرارت آتش را درک میکردند پس عبرت بگیرید ای صاحبان بصیرت.
تحف العقول، ص ٢٥٤
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: یَا ابْنَ النُّعْمَانِ مَنْ قَعَدَ إِلَى سَابِ أَوْلِیَاءِ اللَّهِ فَقَدْ عَصَى اللَّهَ وَ مَنْ کَظَمَ غَیْظاً فِینَا لَا یَقْدِرُ عَلَى إِمْضَائِهِ کَانَ مَعَنَا فِی السَّنَامِ الْأَعْلَى (أی فی الدرجة الرفیعة العالیة)
امام صادق علیه السّلام فرمودند: اى پسر نعمان! هر که نزد دشنامگوى به اولیاء اللّٰه نشیند خدا را نافرمانى کرده است و هر که خشمى را که به خاطر ما نموده به سبب آن که زمینه و توان انتقام گرفتن نیست آن را فرو خورد در بالاترین درجه با ما خواهد بود.
تحف العقول، ص ٣١٣
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَا اجْتَمَعَ ثَلَاثَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ فَصَاعِداً إِلَّا حَضَرَ مِنَ الْمَلَائِکَةِ مِثْلُهُمْ فَإِنْ دَعَوْا بِخَیْرٍ أَمَّنُوا وَ إِنِ اسْتَعَاذُوا مِنْ شَرٍّ دَعَوُا اللَّهَ لِیَصْرِفَهُ عَنْهُمْ وَ إِنْ سَأَلُوا حَاجَةً تَشَفَّعُوا إِلَى اللَّهِ وَ سَأَلُوهُ قَضَاءَهَا.
وَ مَا اجْتَمَعَ ثَلَاثَةٌ مِنَ الْجَاحِدِینَ إِلَّا حَضَرَهُمْ عَشَرَةُ أَضْعَافِهِمْ مِنَ الشَّیَاطِینِ فَإِنْ تَکَلَّمُوا تَکَلَّمَ الشَّیْطَانُ بِنَحْوِ کَلَامِهِمْ وَ إِذَا ضَحِکُوا ضَحِکُوا مَعَهُمْ وَ إِذَا نَالُوا مِنْ أَوْلِیَاءِ اللَّهِ نَالُوا مَعَهُمْ فَمَنِ ابْتُلِیَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ بِهِمْ فَإِذَا خَاضُوا فِی ذَلِکَ فَلْیَقُمْ وَ لَا یَکُنْ شِرْکَ شَیْطَانٍ وَ لَا جَلِیسَهُ فَإِنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَا یَقُومُ لَهُ شَیْءٌ وَ لَعْنَتَهُ لَا یَرُدُّهَا شَیْءٌ ثُمَّ قَالَ ص- فَإِنْ لَمْ یَسْتَطِعْ فَلْیُنْکِرْ بِقَلْبِهِ وَ لْیَقُمْ وَ لَوْ حَلْبَ شَاةٍ أَوْ فُوَاقَ نَاقَة.
امام صادق علیه السلام فرمودند: هیچ سه نفری از مومنان اجتماع نمی کنند مگر اینکه فرشتگانی همانندشان حضور می یابند که اگر آن جمع دعای خیری کنند، آمین می گویند و اگر آنان، از شرّی به خدا پناه برند، از خدا می خواهند که این بدی را از آنها دور کند و اگر آن گروه، حاجتی بخواهند، نزد خدا شفاعت می کنند تا حاجت آنان را برآورد.
هیچ سه نفری از منکرین اجتماع نمی کنند مگر اینکه ده برابر آنها از شیاطین نزد آنها حاضر می شوند، پس اگر آنها سخن بگویند، شیاطین نیز مانند سخن آنها را می گویند و هر گاه آنها بخندند، شیاطین نیز همراه آنها می خندند و هنگامی که اولیاء الهی را بدگویی و دشنام دهند، آنها نیز همراه آنها دشنام و بدگویی می کنند،
پس کسی که از مؤمنین گرفتار اینها شد، هر گاه در این سخنان فرو رفتند باید برخیزید و شریک و همنشین شیطان نباشد زیرا هیچ چیزی در برابر غضب الهی تاب ندارد و لعنت او را چیزی نمی تواند برگرداند. سپس فرمود: اگر نتوانست (برخیزد) باید با قلب خود انکار نماید و هر چند به اندازه دوشیدن گوسفند یا فاصله میان یک دوشیدن شتر باشد باید برخیزد!
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٢، ص ١٨٧، ح ٦
متفرقات
عزت اولیاء خدا در زمان ظهور حضرت مهدی (ص)
عَنِ الْحَکَمِ بْنِ أَبِی نُعَیْمٍ قَالَ: أَتَیْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع وَ هُوَ بِالْمَدِینَةِ فَقُلْتُ لَهُ عَلَیَّ نَذْرٌ بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ إِنْ أَنَا لَقِیتُکَ أَنْ لَا أَخْرُجَ مِنَ الْمَدِینَةِ حَتَّى أَعْلَمَ أَنَّکَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ أَمْ لَا فَلَمْ یُجِبْنِی بِشَیْءٍ فَأَقَمْتُ ثَلَاثِینَ یَوْماً ثُمَّ اسْتَقْبَلَنِی فِی طَرِیقٍ فَقَالَ یَا حَکَمُ وَ إِنَّکَ لَهَاهُنَا بَعْدُ فَقُلْتُ نَعَمْ إِنِّی أَخْبَرْتُکَ بِمَا جَعَلْتُ لِلَّهِ عَلَیَّ فَلَمْ تَأْمُرْنِی وَ لَمْ تَنْهَنِی عَنْ شَیْءٍ وَ لَمْ تُجِبْنِی بِشَیْءٍ فَقَالَ بَکِّرْ عَلَیَّ غُدْوَةً الْمَنْزِلَ فَغَدَوْتُ عَلَیْهِ فَقَالَ ع سَلْ عَنْ حَاجَتِکَ فَقُلْتُ إِنِّی جَعَلْتُ لِلَّهِ عَلَیَّ نَذْراً وَ صِیَاماً وَ صَدَقَةً بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ إِنْ أَنَا لَقِیتُکَ أَنْ لَا أَخْرُجَ مِنَ الْمَدِینَةِ حَتَّى أَعْلَمَ أَنَّکَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ أَمْ لَا فَإِنْ کُنْتَ أَنْتَ رَابَطْتُکَ وَ إِنْ لَمْ تَکُنْ أَنْتَ سِرْتُ فِی الْأَرْضِ فَطَلَبْتُ الْمَعَاشَ فَقَالَ یَا حَکَمُ کُلُّنَا قَائِمٌ بِأَمْرِ اللَّهِ قُلْتُ فَأَنْتَ الْمَهْدِیُّ قَالَ کُلُّنَا نَهْدِی إِلَى اللَّهِ قُلْتُ فَأَنْتَ صَاحِبُ السَّیْفِ قَالَ کُلُّنَا صَاحِبُ السَّیْفِ وَ وَارِثُ السَّیْفِ قُلْتُ فَأَنْتَ الَّذِی تَقْتُلُ أَعْدَاءَ اللَّهِ وَ یَعِزُّ بِکَ أَوْلِیَاءُ اللَّهِ وَ یَظْهَرُ بِکَ دِینُ اللَّهِ فَقَالَ یَا حَکَمُ کَیْفَ أَکُونُ أَنَا وَ قَدْ بَلَغْتُ خَمْساً وَ أَرْبَعِینَ سَنَةً وَ إِنَّ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ أَقْرَبُ عَهْداً بِاللَّبَنِ مِنِّی وَ أَخَفُّ عَلَى ظَهْرِ الدَّابَّةِ.
حکم بن ابى نعیم گوید: در مدینه خدمت امام باقر علیه السلام رسیدم و عرضکردم: من بین رکن و مقام (خانه کعبه) نذر کرده و بعهده گرفتهام که اگر شما را ملاقات کنم، از مدینه بیرون نروم تا زمانى که بدانم شما قائم آل محمد هستى یا نه. حضرت هیچ پاسخى بمن نفرمود.
من ٣٠ روز در مدینه بودم، سپس در بین راهى بمن برخورد و فرمود: اى حکم! تو هنوز اینجائى؟ گفتم آرى، من نذرى که کردهام بشما عرضکردم و شما مرا امر و نهى ننموده و پاسخى نفرمودى. فرمود: فردا صبح زود منزل من بیا.
فردا خدمتش رفتم، فرمود: مطلبت را بپرس. عرضکردم: من بین رکن و مقام نذر کرده و روزه و صدقهئى براى خدا بعهده گرفتهام که اگر شما را ملاقات کردم از مدینه بیرون نروم، جز آنکه بدانم شما قائم آل محمد هستى یا نه؟ اگر شما هستى ملازم خدمتت باشم و اگر نیستى، در روى زمین بگردم و در طلب معاش برآیم.
فرمود: اى حکم! همه ما قائم بامر خدا هستیم. عرضکردم: شما مهدى هستى، فرمود: همه ما بسوى خدا هدایت میکنیم. عرضکردم: شما صاحب شمشیرى: فرمود: همه ما صاحب شمشیر و وارث شمشیریم (شمشیر پیغمبر بما بارث رسیده و همراه ماست). عرضکردم: شما هستى آنکه دشمنان خدا را میکشى و دوستان خدا بوسیله شما عزیز میشوند و دین خدا آشکار میگردد؟
فرمود: اى حکم! چگونه من او باشم، در صورتى که به ٤٥ سالگى رسیدهام؟ و حال آنکه صاحب این امر (که تو میپرسى) از من بدوران شیرخوارگى نزدیکتر و هنگام سوارى چالاکتر است، (چنانچه در روایت است که حضرت قائم علیه السلام در زمان ظهورش بصورت جوان ٣٠ ساله و قوى و نیرومند باشد).
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ١، ص ٥٣٦، ح ١
قرائت سه طس
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ قَرَأَ سُوَرَ الطَّوَاسِینِ الثَّلَاثَ فِی لَیْلَةِ الْجُمُعَةِ- کَانَ مِنْ أَوْلِیَاءِ اللَّهِ وَ فِی جِوَارِ اللَّهِ وَ کَنَفِهِ وَ لَمْ یُصِبْهُ فِی الدُّنْیَا بُؤْسٌ أَبَداً وَ أُعْطِیَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْجَنَّةِ- حَتَّى یَرْضَى وَ فَوْقَ رِضَاهُ وَ زَوَّجَهُ اللَّهُ مِائَةَ زَوْجَةٍ مِنَ الْحُورِ الْعِینِ.
امام صادق علیه السّلام فرمود: هر کس این سه «طس» را در شبهاى جمعه قراءت کند از اولیاء و دوستان خداوند باشد و هرگز رنج و سختى در دنیا بدو نرسد و از بهشت آنقدر باو بدهند که خشنود گردد بلکه بالاتر از رضا و خشنودى او و خداوند صد حوریه از حوران بهشتى به همسرى به او دهد.
وسائل الشیعة، ج ٧، ص ٤١١، ح ٩٧٢٢
تسلط دشمنان بر اولیاء خدا
عَنْ یَزِیدَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَمَّنْ حَدَّثَهُ قَالَ: کَتَبَ أَبُو جَعْفَرٍ ع إِلَى سَعْدٍ الْخَیْرِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم ... مَنْ أَشْرَکَهُ فَعُمِلَ بِالْبِدْعَةِ وَ تُرِکَ الْکِتَابُ وَ السُّنَّةُ وَ نَطَقَ أَوْلِیَاءُ اللَّهِ بِالْحُجَّةِ وَ أَخَذُوا بِالْکِتَابِ وَ الْحِکْمَةِ فَتَفَرَّقَ مِنْ ذَلِکَ الْیَوْمِ أَهْلُ الْحَقِّ وَ أَهْلُ الْبَاطِلِ وَ تَخَاذَلَ وَ تَهَادَنَ أَهْلُ الْهُدَى وَ تَعَاوَنَ أَهْلُ الضَّلَالَةِ حَتَّى کَانَتِ الْجَمَاعَةُ ...
امام باقر علیه السلام به سعد الخیر نوشت: بنام خداوند بخشنده مهربان ... کسانى که شریک او (شیطان) شدند و بدعت را به کار بستند، از حکم کتاب خدا و سنّت پیغمبر به یک سو رفتند، ولى دوستان خدا حجّت و دلیل را بر زبان آوردند و به کتاب خدا و مطابق حکمت و صلاح عمل نمودند و از آن روز بود که در جامعه اسلامى اهل حق و باطل به دو دسته جدا از هم متفرق شدند و اهل حق، یکدیگر را یارى نرساندند و دل به صلح و سازش نهادند و اهل گمراهى به یارى یکدیگر برخاستند و اکثریت همکاران این گروه شدند.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٨، ص ٥٥، ح ١٦
عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ جَابِرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ کَتَبَ بِهَذِهِ الرِّسَالَةِ إِلَى أَصْحَابِه ... صَبِّرُوا النَّفْسَ عَلَى الْبَلَاءِ فِی الدُّنْیَا فَإِنَّ تَتَابُعَ الْبَلَاءِ فِیهَا وَ الشِّدَّةَ فِی طَاعَةِ اللَّهِ وَ وَلَایَتِهِ وَ وَلَایَةِ مَنْ أَمَرَ بِوَلَایَتِهِ خَیْرٌ عَاقِبَةً عِنْدَ اللَّهِ فِی الْآخِرَةِ مِنْ مُلْکِ الدُّنْیَا وَ إِنْ طَالَ تَتَابُعُ نَعِیمِهَا وَ زَهْرَتِهَا وَ غَضَارَةُ عَیْشِهَا فِی مَعْصِیَةِ اللَّهِ وَ وَلَایَةِ مَنْ نَهَى اللَّهُ عَنْ وَلَایَتِهِ وَ طَاعَتِهِ- فَإِنَّ اللَّهَ أَمَرَ بِوَلَایَةِ الْأَئِمَّةِ الَّذِینَ سَمَّاهُمُ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ فِی قَوْلِهِ- وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ هُمُ الَّذِینَ أَمَرَ اللَّهُ بِوَلَایَتِهِمْ وَ طَاعَتِهِمْ وَ الَّذِینَ نَهَى اللَّهُ عَنْ وَلَایَتِهِمْ وَ طَاعَتِهِمْ وَ هُمْ أَئِمَّةُ الضَّلَالَةِ الَّذِینَ قَضَى اللَّهُ أَنْ یَکُونَ لَهُمْ دُوَلٌ فِی الدُّنْیَا عَلَى أَوْلِیَاءِ اللَّهِ الْأَئِمَّةِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ یَعْمَلُونَ فِی دُولَتِهِمْ بِمَعْصِیَةِ اللَّهِ وَ مَعْصِیَةِ رَسُولِهِ ص لِیَحِقَّ عَلَیْهِمْ کَلِمَةُ الْعَذَابِ وَ لِیَتِمَّ أَنْ تَکُونُوا مَعَ نَبِیِّ اللَّهِ مُحَمَّدٍ ص وَ الرُّسُلِ مِنْ قَبْلِهِ فَتَدَبَّرُوا مَا قَصَّ اللَّهُ عَلَیْکُمْ فِی کِتَابِهِ مِمَّا ابْتَلَى بِهِ أَنْبِیَاءَهُ وَ أَتْبَاعَهُمُ الْمُؤْمِنِینَ ثُمَّ سَلُوا اللَّهَ أَنْ یُعْطِیَکُمُ الصَّبْرَ عَلَى الْبَلَاءِ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ مِثْلَ الَّذِی أَعْطَاهُمْ ...
امـام صـادق علیه السلام در نوشته ای به اصحابشان نوشتند: ... و خود را براى تحمّل بلا در دنیا شکیبا سازید، زیرا بلاى پیوسته و سختى کشیدن در دنیا در راه طاعت خدا و دوستى او و کسانى که خدا دستور دوستى آنان را داده است، انجام بهترى دارد و در دیگر سراى از ملک دنیا، اگر چه نعمتها و خرّمى و شکوفایى آن، در نافرمانى از خدا و دوستى کسانى که خدا دوستى آنها را ممنوع کرده پیوسته و پیاپى باشد، چه خداوند به دوستى امامانى دستور داده که در قرآنش از ایشان نام برده: وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا؛ و آنان همان کسانى هستند که خدا به ولایت و فرمانبرى از ایشان دستور داده است؛ و آنها که خدا از ولایت و طاعتشان نهى فرموده همان پیشوایان گمراهى هستند که خدا در دنیا مقدّر فرموده بر امامان از خاندان محمّد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم و اولیاء اللَّه حکومت یابند و در حکومتشان خدا و رسولش را معصیت کنند تا فرمان عذاب بر آنها محقق شود.
شما با محمّد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم و پیامبران پیش از او باشید. پس تدبّر کنید در آنچه خدا در قرآن خود حکایت کرده است از گرفتارى پیامبرانش و پیروان مؤمن آنها و سپس از خدا بخواهید که به شما در خوشى و ناخوشى و شدّت و راحتى، همان صبرى را بخشد که بدیشان بخشیده است.
...
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ٨، ص ١٣، ح ١