احادیث موضوعی

احادیث در موضوعات مختلف به صورت دسته بندی شده از منابع معتبر روایی

احادیث موضوعی

احادیث در موضوعات مختلف به صورت دسته بندی شده از منابع معتبر روایی

این وبلاگ جـهت ارائـه روایـات در موضـوعات مختلف ایجـاد شده است. در هـر موضـوع از روایات، زیر موضوعات مشخص شده و دسته بندی به صورت جزئی تر قرار داده می شود. تمام روایات دارای ترجمه هستند.

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

صراط مستقیم - بخش ٢

دوشنبه, ۲ مرداد ۱۴۰۲، ۱۱:۵۸ ق.ظ

موضوعات

خصوصیات صراط مستقیم: دار السلام- قرار گرفتن شیطان در مسیر صراط مستقیم- صراط مستقیم هر آن چیزی است که بنده می خواهد- رسیدن به بهشت

چگونگی قرار گرفتم در صراط مستقیم: بندگی خدا - داشتن قلبی نورانی و صاف (خالی) - ایمان و عمل صالح- پیروی از ائمه (ع) - داشتن ولایت امام علی (ع) - پناه بردن به خدا- رسیدن به محبت و دین خدا- دوری از هواهای نفسانی و آراء شخصی- دوری از افراط و تفریط - برگرداندن متشابه قرآن به محکم آن

کلمات «صراط - مستقیم» در قرآن و در کتابهای الکافی (ط - الإسلامیة)، تحف العقول، من لا یحضره الفقیه، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، عیون أخبار الرضا علیه السلام، نهج البلاغة (للصبحی صالح)، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، وسائل الشیعة، بحار الانوار، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل بررسی شد.

 

خصوصیات صراط مستقیم

دار السلام

وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلى‏ دارِ السَّلامِ وَ یَهْدی مَنْ یَشاءُ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ (٢٥)

و خدا [مردم را] به سراى امنیت [که بهشتِ عنبر سرشت است] دعوت مى‏کند و هر که را بخواهد به راهى مستقیم هدایت مى‏نماید. (٢٥)

سوره یونس، آیه ٢٥

١- عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ بَکْرِ بْنِ صَالِحٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ بُرَیْدٍ عَنْ أَبِی عَمْرٍو الزُّبَیْرِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَخْبِرْنِی عَنِ الدُّعَاءِ إِلَى اللَّهِ وَ الْجِهَادِ فِی سَبِیلِهِ أَ هُوَ لِقَوْمٍ لَا یَحِلُّ إِلَّا لَهُمْ وَ لَا یَقُومُ بِهِ إِلَّا مَنْ کَانَ مِنْهُمْ أَمْ هُوَ مُبَاحٌ لِکُلِّ مَنْ وَحَّدَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ آمَنَ بِرَسُولِهِ ص وَ مَنْ کَانَ کَذَا فَلَهُ أَنْ یَدْعُوَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِلَى طَاعَتِهِ وَ أَنْ یُجَاهِدَ فِی سَبِیلِهِ فَقَالَ ذَلِکَ لِقَوْمٍ لَا یَحِلُّ إِلَّا لَهُمْ وَ لَا یَقُومُ بِذَلِکَ إِلَّا مَنْ کَانَ مِنْهُمْ قُلْتُ مَنْ أُولَئِکَ قَالَ مَنْ قَامَ بِشَرَائِطِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الْقِتَالِ وَ الْجِهَادِ عَلَى الْمُجَاهِدِینَ فَهُوَ الْمَأْذُونُ لَهُ فِی الدُّعَاءِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ لَمْ یَکُنْ قَائِماً بِشَرَائِطِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الْجِهَادِ عَلَى الْمُجَاهِدِینَ فَلَیْسَ بِمَأْذُونٍ لَهُ فِی الْجِهَادِ وَ لَا الدُّعَاءِ إِلَى اللَّهِ حَتَّى یَحْکُمَ فِی نَفْسِهِ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَیْهِ مِنْ شَرَائِطَ الْجِهَادِ قُلْتُ فَبَیِّنْ لِی یَرْحَمُکَ اللَّهُ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَخْبَرَ [نَبِیَّهُ‏] فِی کِتَابِهِ الدُّعَاءَ إِلَیْهِ وَ وَصَفَ الدُّعَاةَ إِلَیْهِ فَجَعَلَ ذَلِکَ لَهُمْ دَرَجَاتٍ یُعَرِّفُ بَعْضُهَا بَعْضاً وَ یُسْتَدَلُّ بِبَعْضِهَا عَلَى بَعْضٍ- فَأَخْبَرَ أَنَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَوَّلُ مَنْ دَعَا إِلَى نَفْسِهِ وَ دَعَا إِلَى طَاعَتِهِ وَ اتِّبَاعِ أَمْرِهِ فَبَدَأَ بِنَفْسِهِ فَقَالَ- وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلى‏ دارِ السَّلامِ وَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ‏ (یونس: ٢٥) ثُمَّ ثَنَّى بِرَسُولِهِ فَقَالَ- ادْعُ إِلى‏ سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ‏ (النحل: ١٢٥) یَعْنِی بِالْقُرْآنِ وَ لَمْ یَکُنْ دَاعِیاً إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ خَالَفَ أَمْرَ اللَّهِ وَ یَدْعُو إِلَیْهِ بِغَیْرِ مَا أُمِرَ [بِهِ‏] فِی کِتَابِهِ وَ الَّذِی أَمَرَ أَنْ لَا یُدْعَى إِلَّا بِهِ وَ قَالَ فِی نَبِیِّهِ ص- وَ إِنَّکَ لَتَهْدِی‏ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ‏ (الشورى: ٥٢) یَقُولُ تَدْعُو ثُمَّ ثَلَّثَ بِالدُّعَاءِ إِلَیْهِ- بِکِتَابِهِ أَیْضا

ابو عمرو زبیرى گوید: به امام صادق علیه السّلام عرض کردم: آیا دعوت به اسلام و جهاد در راه خدا تنها اختصاص به یک گروه دارد و جز براى آنان جایز نیست، یا آن‌که هرکه خدا را به یگانگى بشناسد و به رسول او ایمان آورده باشد مى‌تواند به دین خدا و اطاعت او فرابخواند و در راه خدا بجنگد؟

آن حضرت فرمود: این مورد اختصاص به گروهى دارد و جز براى آنها حلال نیست.

پرسیدم: آن گروه کیانند؟

فرمود: هرکه به شرایط‍‌ الهى در مورد کشتار دشمنان و جهاد، که براى مجاهدان قرار داده است عمل کند، چنین کسى مى‌تواند به سوى خداوند عزّ و جلّ‌ بخواند؛ امّا کسى که شرایط‍‌ الهى مبارزۀ مجاهدان رعایت نکند، اجازۀ جنگ ندارد و نیز نمى‌تواند به سوى خدا فرابخواند تا آن زمان که شرایط‍‌ مبارزۀ الهى را بر خود واجب بداند و رعایت کند.

گفتم: این مطلب را برایم بیشتر روشن کن؛ خدا شما را مورد رحمت خویش قرار دهد!

فرمود: به راستى خداوند تبارک و تعالى در کتاب خود (قرآن) به پیامبرش خبر داده است که به سوى او فرابخواند و فراخوانان به سوى خود را توصیف کرده و این کار را براى فراخوانان، درجاتى به حساب آورده است که برخى، برخى دیگر را تعریف مى‌کنند و یا بعضى بر بعضى دیگر استدلال مى‌کنند.

خبر داده که به راستى خود او تبارک و تعالى نخستین کسى است که به سوى خویش فرامى‌خواند و دعوت به اطاعت خود و تبعیّت از امر خویش مى‌نماید. هموست که آغاز مى‌کند و مى‌فرماید: «و خداست که به دار السلام (خانۀ امنیّت) فرامى‌خواند و هرکس را بخواهد به راه راست هدایت مى‌فرماید».

آن‌گاه رسولش را در مرتبۀ دوم یاد کرده و مى‌فرماید: «به راه پروردگارت با حکمت و موعظۀ نیکو فرابخوان و با آن شیوه‌اى که نیکوتر است با آنها مجادله کن» یعنى با قرآن؛ و کسى که با دستور خدا مخالفت کند و بخواهد با راهى غیر از آن‌چه خدا در کتابش فرموده و دستور داده که جز با آن فراخوانده نشود؛ به سوى او دعوت کند؛ چنین کسى فرا خوانندۀ به سوى خداوند عزّ و جلّ‌ نیست! خدا به پیامبرش صلّى اللّه علیه و اله مى‌فرماید: «به راستى که تو به راه راست هدایت مى‌کنى».

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏ ٥، ص ١٣، ح ١

قرار گرفتن شیطان در مسیر صراط مستقیم

١١٨- ابْنُ مَحْبُوبٍ عَنْ حَنَانٍ وَ عَلِیِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لَهُ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ- لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ‏ صِراطَکَ‏ الْمُسْتَقِیمَ‏ ثُمَّ لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ‏ وَ لا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شاکِرِینَ‏ قَالَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع یَا زُرَارَةُ إِنَّهُ إِنَّمَا صَمَدَ لَکَ وَ لِأَصْحَابِکَ فَأَمَّا الْآخَرُونَ فَقَدْ فَرَغَ مِنْهُمْ.

[١١٨] زراره مى‏گوید: از امام باقر علیه السّلام پیرامون آیه: ... «من هم براى‏[فریفتن‏] آنان حتما بر سر راه راست تو خواهم نشست. آنگاه از پیش رو و از پشت سرشان و از طرف راست و از طرف چپشان بر آنها مى‏تازم و بیشترشان را شکرگزار نخواهى یافت» (سوره اعراف/ آیه ١٦ و ١٧) پرسش کردم و امام علیه السّلام فرمود: همانا شیطان قصد تو و یاران تو را دارد و از کار دیگران فارغ شده است.

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏ ٨، ص ١٤٥، ح ١١٨

صراط مستقیم هر آن چیزی است که بنده می خواهد

٥٩- قَالَ رَسُولُ اللَّهِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ قَسَمْتُ فَاتِحَةَ الْکِتَابِ بَیْنِی وَ بَیْنَ عَبْدِی فَنِصْفُهَا لِی وَ نِصْفُهَا لِعَبْدِی وَ لِعَبْدِی مَا سَأَلَ إِذَا قَالَ الْعَبْدُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ بَدَأَ عَبْدِی بِاسْمِی وَ حَقٌّ عَلَیَّ أَنْ أُتَمِّمَ لَهُ أُمُورَهُ وَ أُبَارِکَ لَهُ فِی أَحْوَالِهِ فَإِذَا قَالَ‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ‏ قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ حَمِدَنِی عَبْدِی وَ عَلِمَ أَنَّ النِّعَمَ الَّتِی لَهُ مِنْ عِنْدِی وَ أَنَّ الْبَلَایَا الَّتِی دَفَعْتُ عَنْهُ فَبِطَوْلِی‏ أُشْهِدُکُمْ أَنِّی أُضِیفُ لَهُ إِلَى نِعَمِ الدُّنْیَا نِعَمَ الْآخِرَةِ وَ أَدْفَعُ عَنْهُ بَلَایَا الْآخِرَةِ کَمَا دَفَعْتُ عَنْهُ بَلَایَا الدُّنْیَا فَإِذَا قَالَ‏ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ شَهِدَ لِی عَبْدِی أَنِّی الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ أُشْهِدُکُمْ لَأُوَفِّرَنَّ مِنْ رَحْمَتِی حَظَّهُ وَ لَأُجْزِلَنَّ مِنْ عَطَائِی نَصِیبَهُ فَإِذَا قَالَ‏ مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ‏ قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ أُشْهِدُکُمْ کَمَا اعْتَرَفَ أَنِّی أَنَا مَالِکُ یَوْمِ الدِّینِ لَأُسَهِّلَنَّ یَوْمَ الْحِسَابِ حِسَابَهُ وَ لَأَتَجَاوَزَنَ‏ عَنْ سَیِّئَاتِهِ فَإِذَا قَالَ‏ إِیَّاکَ نَعْبُدُ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ صَدَقَ عَبْدِی إِیَّایَ یَعْبُدُ أُشْهِدُکُمْ لَأُثِیبَنَّهُ عَلَى عِبَادَتِهِ ثَوَاباً یَغْبِطُهُ کُلُّ مَنْ خَالَفَهُ فِی عِبَادَتِهِ لِی فَإِذَا قَالَ‏ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ‏ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِیَ اسْتَعَانَ عَبْدِی وَ الْتَجَأَ إِلَیَّ أُشْهِدُکُمْ لَأُعِینَنَّهُ عَلَى أَمْرِهِ وَ لَأُغِیثَنَّهُ فِی شَدَائِدِهِ وَ لَآخُذَنَّ بِیَدِهِ یَوْمَ نَوَائِبِهِ فَإِذَا قَالَ‏ اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ‏ إِلَى آخِرِ السُّورَةِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ هَذَا لِعَبْدِی وَ لِعَبْدِی مَا سَأَلَ فَقَدِ اسْتَجَبْتُ لِعَبْدِی وَ أَعْطَیْتُهُ مَا أَمَّلَ وَ آمَنْتُهُ مِمَّا مِنْهُ وَجِلَ قَالَ وَ قِیلَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَخْبِرْنَا عَنْ‏ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ أَ هِیَ مِنْ فَاتِحَةِ الْکِتَابِ فَقَالَ نَعَمْ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَقْرَؤُهَا وَ یَعُدُّهَا آیَةً مِنْهَا وَ یَقُولُ فَاتِحَةُ الْکِتَابِ هِیَ السَّبْعُ الْمَثَانِی‏.

رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: خداوند (عزّ و جلّ) فرمود: فاتحة الکتاب (سوره حمد) را میان خود و بنده ام تقسیم کردم؛ نصفش برای خودم و نصفش برای بنده ام؛ و بنده ام هرچه بخواهد به او می دهم وقتی می گوید «بسم الله الرحمن الرحیم» خداوند (جلّ جلاله) می گوید: بنده ام با نام من آغاز کرد و بر من حق دارد که اُمورش را به انجام رسانم و به احوالش برکت دهم.

و آنگاه که بگوید «الحمد لله رب العالمین» خداوند (جلّ جلاله) می گوید: بنده ام مرا ستایش کرد و دانست که نعمت هایی که دارد از جانب من است و بلایی که از او دور شده به سبب فضل و بخشش من بوده. شما را شاهد می گیرم که نعمت های آخرت را نیز به نعمت های دنیایش می افزایم و همانطور که بلایای دنیا را از او دور ساختم، بلایای آخرت را نیز از او دور سازم.

و آنگاه که بگوید «الرحمن الرحیم» خداوند (جلّ جلاله) می گوید: بنده ام برایم شهادت داد که من رحمان و رحیم هستم. شما را شاهد می گیرم که بهره او از رحمتم را فزونی خواهم بخشید و بهره اش را از آنچه به او بخشیده ام، زیاد خواهم نمود.

و آنگاه که بگوید «مالک یوم الدین» خداوند (جلّ جلاله) می گوید: شما را شاهد می گیرم همانطور که (بنده ام) اعتراف کرد که من مالک روز جزاء هستم حسابرسیِ روز حساب را بر او آسان می گیرم و از بدی هایش در خواهم گذشت.

و آنگاه که بگوید «ایاک نعبد» خداوند (عزّ و جلّ) می گوید: بنده ام راست گفت؛ فقط مرا عبادت می کند. شما را شاهد می گیرم که به خاطر عبادتش ثوابی به او خواهم داد که هرکه با او به خاطر عبادت من مخالفت می ورزد، به این ثواب غبطه بخورد.

و آنگاه که بگوید «ایاک نستعین» خداوند (عزّ و جلّ) می گوید: بنده ام از من کمک خواسته و به من پناه آورده است. شما را شاهد می گیرم که در کارش یاری اش رسانم و در سختی ها فریادرس اش باشم و در روزی که پیشامدی برایش حاصل شود، دستش را بگیرم.

و آنگاه که بگوید «اهدنا الصراط المستقیم ...» تا آخر سوره، خداوند (عزّ و جلّ) می گوید: این برای بنده ام است و بنده ام هرچه بخواهد خواهد داشت. به راستی که آن را برای بنده ام مستجاب کردم و آنچه آرزو داشت را به او دادم و او را از آنچه هراس داشت، ایمن خواهم داشت.

به امیر مؤمنان گفته شد: ای امیر مؤمنان! به ما بفرمایید که آیا «بسم الله الرحمن الرحیم» جزءِ سوره ی «فاتحة الکتاب» است؟ حضرت فرمودند: بله پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) آن را قرائت می کردند و جزئی از سوره محسوب می کردند و می فرمودند: سوره فاتحة الکتاب، «سبع المثانی» است.

عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج ‏١، ص ٣٠٠، ح ٥٩

رسیدن به بهشت

قَالَ الْکَاظِمُ (ع)‏: ... یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ‏ هُوَ مَصْلَحَتُهُمْ وَ تُؤَدِّیهِمْ طَاعَتُهُمْ إِلَى جَنَّاتِ النَّعِیم‏ ...

امام کاظم علیه السّلام درباره آیه «هر که را بخواهد به راه راست هدایت می کند.» فرمودند: آن مصلحت آنهاست و اطاعتشان آنها را به باغهای پر نعمت هدایت می کند.

بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ‏٤، ص ١٠٥، ح ٦١

چگونگی قرار گرفتن در صراط مستقیم

بندگی خدا

وَ إِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ (٣٦)

[عیسى گفت:] بى‏تردید خدا [ىِ یکتا] پروردگار من و شماست؛ پس او را بپرستید [که] این راهى مستقیم است. (٣٦)

سوره مریم، آیه ٣٦

وَ أَنِ اعْبُدُونی‏ هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ (٦١)

و اینکه مرا بپرستید چون این راهى است مستقیم. (٦١)

سوره یس، آیه ٦١

وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِها وَ اتَّبِعُونِ هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ (٦١)

و عیسى [با ولادتى که ویژه او بود و با معجزاتى چون شفا دادن کور مادرزاد و درمان نمودن بیمارى برص و زنده کردن مردگان و دمیدن روح در مجسمه گلى] سبب یقین به قیامت است، پس هرگز در وقوع آن تردید مکنید و از من پیروى نمایید که این است راه راست. (٦١)

سوره زخرف، آیه ٦١

إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ (٦٤)

بى‏تردید خدا پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را بپرستید که این است راه مستقیم. (٦٤)

سوره زخرف، آیه ٦٤

إِیّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیّاکَ نَسْتَعینُ (٥) اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ (٦) صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّینَ (٧)

تنها تو را مى پرستیم و تنها از تو یارى مى جوئیم (٥) ما را به راهِ مستقیم هدایت فرما (٦) راه کسانى که به آنها نعمت عطاکردى، آن [انسان‏هاى والائى‏] که نه مورد خشم تواند و نه گمراه‏اند. (٧)

سوره حمد، آیات ٥ تا ٧

إِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ (٥١)

یقیناً خدا پروردگار من و پرودگار شماست؛ پس او را بپرستید، این است راه مستقیم. (٥١)

سوره آل عمران، آیه ٥١

یَهْدی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ یَهْدیهِمْ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ (١٦)

خدا به وسیله آن [نور و کتاب] کسانى را که از خشنودى او پیروى کنند به راه‏هاى سلامت راهنمایى مى‏کند و آنان را به توفیق خود از تاریکى‏ها [ىِ جهل، کفر، شرک و نفاق] به سوى روشنایىِ [معرفت و ایمان و عمل صالح] بیرون مى‏آورد و به سوى راه مستقیم هدایت مى‏کند. (١٦)

سوره مائده، آیه ١٦

داشتن قلبی نورانی و صاف (خالی)

قالَ هذا صِراطٌ عَلَیَّ مُسْتَقیمٌ (٤١)

خدا فرمود: این [پیراسته شدن از هر ناخالصى] راهى است مستقیم [که تحقّقش در وجود بندگان مخلصم] برعهده من [است.](٤١)

سوره حجر، آیه ٤١

٢- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ هَارُونَ بْنِ الْجَهْمِ عَنِ الْمُفَضَّلِ‏ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ الْقُلُوبَ أَرْبَعَةٌ- قَلْبٌ فِیهِ نِفَاقٌ وَ إِیمَانٌ وَ قَلْبٌ مَنْکُوسٌ وَ قَلْبٌ مَطْبُوعٌ وَ قَلْبٌ أَزْهَرُ أَجْرَدُ فَقُلْتُ مَا الْأَزْهَرُ قَالَ فِیهِ کَهَیْئَةِ السِّرَاجِ فَأَمَّا الْمَطْبُوعُ فَقَلْبُ الْمُنَافِقِ وَ أَمَّا الْأَزْهَرُ فَقَلْبُ الْمُؤْمِنِ إِنْ‏ أَعْطَاهُ شَکَرَ وَ إِنِ ابْتَلَاهُ صَبَرَ وَ أَمَّا الْمَنْکُوسُ فَقَلْبُ الْمُشْرِکِ ثُمَّ قَرَأَ هَذِهِ الْآیَةَ- أَ فَمَنْ یَمْشِی مُکِبًّا عَلى‏ وَجْهِهِ أَهْدى‏ أَمَّنْ یَمْشِی سَوِیًّا عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ‏ (الملک: ٢٢) فَأَمَّا الْقَلْبُ الَّذِی فِیهِ إِیمَانٌ وَ نِفَاقٌ فَهُمْ قَوْمٌ کَانُوا بِالطَّائِفِ فَإِنْ أَدْرَکَ أَحَدَهُمْ أَجَلُهُ عَلَى نِفَاقِهِ هَلَکَ وَ إِنْ أَدْرَکَهُ عَلَى إِیمَانِهِ نَجَا

امام باقر علیه السّلام فرمودند: همانا دلها چهار (گونه) اند: دلى که در آن نفاق و ایمانست و دلى که وارونه است و دلى که مهر خورده است (و از چرک و زنگ روى آن پوشیده است) و دلى که نورانی و صاف است. من عرضکردم: تابناک کدام است؟ فرمود: آنکه چون چراغى در آن است؛ و اما دل مهر خورده آن دل منافق است و اما دل تابناک آن دل مؤمن است، که اگر خدا به او بدهد شکر کند و اگر گرفتارش کند صبر کند و اما وارونه آن دل مشرک است، سپس این آیه را خواند: «آیا آن که نگونسار بر روى خویش راه رود هدایت شده‏تر است یا آن که بر راهى راست استوار میرود؟» (سوره ملک آیه ٢٢) و اما آن دلى که در آن ایمان و نفاق (هر دو) هست (دل) آن مردمى است که در شهر طائف بودند (و گاهى مؤمن و گاهى منافق بودند) پس هر کدام در حال نفاق مرگش فرا میرسید (از لحاظ ایمان) هلاک بود و اگر در حال ایمان اجلش میرسید رستگار بود.

(دلی که بر صراط مستقیم است دل مؤمن است که تابناک و پاکیزه است.)

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏ ٢، ص ٤٢٢، ح ٢

ایمان و عمل صالح

رُوِیَ عَنِ الإمامِ الصّادق أبی عَبدِ الله جَعفرِ بن مُحمَّد (ع) أَنَّهُ قَالَ‏: یَا عَبْدَ اللَّه‏ ... یَا ابْنَ جُنْدَبٍ أَحْبِبْ فِی اللَّهِ وَ اسْتَمْسِکْ‏ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‏ وَ اعْتَصِمْ بِالْهُدَى یُقْبَلْ عَمَلُکَ فَإِنَّ اللَّهَ یَقُولُ‏ إِلَّا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى (سورة طه آیة ٨٢) فَلَا یُقْبَلُ إِلَّا الْإِیمَانُ وَ لَا إِیمَانَ إِلَّا بِعَمَلٍ وَ لَا عَمَلَ إِلَّا بِیَقِینٍ وَ لَا یَقِینَ إِلَّا بِالْخُشُوعِ وَ مِلَاکُهَا کُلُّهَا الْهُدَى فَمَنِ اهْتَدَى یُقْبَلُ عَمَلُهُ وَ صَعِدَ إِلَى الْمَلَکُوتِ مُتَقَبَّلًا وَ اللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ‏ (سورة البقرة آیة ٢١٣) ...

(آیه چنین است: وَ إِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَىٰ)

امام صادق علیه السّلام فرمودند: ... ای پسر جندب! در راه [خشنودی] خدا دوستی کن و به دستاویز استوار چنگ بزن و پناهنده هدایت شو تا کردارت پذیرفته شود، زیرا از فرمایش خداوند در قرآن این گونه برمی‌آید که «کسی را غیر از آن که ایمان آورد و کار نیک و شایسته کند سپس در راه راست باشد، نمی‌آمرزم.» (سوره طه آیه ٨٢) بنابراین جز ایمان چیز دیگری پذیرفته نمی‌شود و ایمان جز با عمل نیست و عمل جز با یقین نمی‌باشد و یقین جز با خشوع [ممکن] نیست و ریشه و اصل همه هدایت است؛ پس هر که هدایت یابد کردارش پذیرفته شود و فرد پذیرفته و مقبول به عالم ملکوت عروج خواهد کرد؛ «و خدا هر که را بخواهد به راه راست هدایت می‌کند.» (بقره/۲۱۳).

تحف العقول، ص ٣٠٣

پیروی از ائمه (ع)

وَ إِنَّکَ لَتَدْعُوهُمْ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ (٧٣)

و مسلماً تو آنان را به راهى مستقیم دعوت مى‏کنى. (٧٣)

سوره مؤمنون، آیه ٧٣

وَ کَذلِکَ أَوْحَیْنا إِلَیْکَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما کُنْتَ تَدْری مَا الْکِتابُ وَ لاَ الْإیمانُ وَ لکِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدی بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا وَ إِنَّکَ لَتَهْدی إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ (٥٢) صِراطِ اللَّهِ الَّذی لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ أَلا إِلَى اللَّهِ تَصیرُ الْأُمُورُ (٥٣)

و همان گونه [که بر پیامبران پیشین وحى کردیم] روحى را [چون قرآن] از امر خود به تو وحى کردیم. تو [پیش از وحى] نمى‏دانستى کتاب و ایمان‏[به آن‏] چیست؟ ولى آن [کتاب] را نورى قرار دادیم که هر کس از بندگانمان را بخواهیم به وسیله آن هدایت مى‏کنیم؛ بى‏تردید تو [مردم را] به راهى راست هدایت مى‏نمایى. (٥٢) راه خدایى که آنچه در آسمان‏ها و آنچه در زمین است، فقط در سیطره مالکیّت و فرمانروایى اوست. آگاه باشید! که همه امور به سوى خدا بازمى‏گردد. (٥٣)

سوره شوری، آیات ٥٢ و ٥٣

٩٨- وَ بِالْإِسْنَادِ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى جَعَلَ ذُرِّیَّةَ کُلِّ نَبِیٍّ مِنْ صُلْبِهِ وَ جَعَلَ ذُرِّیَّتِی مِنْ صُلْبِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ مَعَ فَاطِمَةَ ابْنَتِی وَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى اصْطَفَاهُمْ کَمَا اصْطَفى‏ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِینَ‏ فَاتَّبِعُوهُمْ یَهْدُوکُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ‏ وَ قَدِّمُوهُمْ وَ لَا تَتَقَدَّمُوا عَلَیْهِمْ فَإِنَّهُمْ أَحْلَمُکُمْ صِغَاراً وَ أَعْلَمُکُمْ کِبَاراً فَاتَّبِعُوهُمْ فَإِنَّهُمْ لَا یُدْخِلُونَکُمْ فِی ضَلَالٍ وَ لَا یُخْرِجُونَکُمْ مِنْ هُدًى.

رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: خداوند نسل تمام پیامبران را از صلب خودش قرار داده ولى نسل مرا از صلب على بن ابى طالب و فاطمه دخترم قرار داده است. خداوند آنها را برگزیده مانند آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران بر جهانیان. پس پیرو ایشان باشید که شما را براه راست هدایت می‌کنند آنها را مقدم دارید و بر ایشان مقدم نشوید زیرا آنها از در کوچکى همه شما صبور‏ترند و در بزرگى از تمام شما عالمترند. پس پیرو آنها باشید که گمراهتان نخواهند کرد و از هدایت خارجتان نمی‌کنند.

بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ‏٢٣، ص ١٤٤، ح ٩٨

٦- عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیِّ قَالَ قَالَ النَّبِیُّ ص‏ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى اصْطَفَانِی وَ اخْتَارَنِی وَ جَعَلَنِی رَسُولًا وَ أَنْزَلَ عَلَیَّ سَیِّدَ الْکُتُبِ فَقُلْتُ إِلَهِی وَ سَیِّدِی إِنَّکَ أَرْسَلْتَ مُوسَى إِلَى فِرْعَوْنَ فَسَأَلَکَ أَنْ تَجْعَلَ مَعَهُ أَخَاهُ هَارُونَ وَزِیراً تَشُدُّ بِهِ عَضُدَهُ وَ تُصَدِّقُ بِهِ قَوْلَهُ وَ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا سَیِّدِی وَ إِلَهِی أَنْ تَجْعَلَ لِی مِنْ أَهْلِی وَزِیراً تَشُدُّ بِهِ عَضُدِی فَجَعَلَ اللَّهُ لِی عَلِیّاً وَزِیراً وَ أَخاً وَ جَعَلَ الشَّجَاعَةَ فِی قَلْبِهِ وَ أَلْبَسَهُ الْهَیْبَةَ عَلَى عَدُوِّهِ وَ هُوَ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِی وَ صَدَّقَنِی وَ أَوَّلُ مَنْ وَحَّدَ اللَّهَ مَعِی وَ إِنِّی سَأَلْتُ ذَلِکَ رَبِّی عَزَّ وَ جَلَّ فَأَعْطَانِیهِ فَهُوَ سَیِّدُ الْأَوْصِیَاءِ اللُّحُوقُ بِهِ سَعَادَةٌ وَ الْمَوْتُ فِی طَاعَتِهِ شَهَادَةٌ وَ اسْمُهُ فِی التَّوْرَاةِ مَقْرُونٌ إِلَى اسْمِی وَ زَوْجَتُهُ الصِّدِّیقَةُ الْکُبْرَى ابْنَتِی وَ ابْنَاهُ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ ابْنَایَ وَ هُوَ وَ هُمَا وَ الْأَئِمَّةُ بَعْدَهُمْ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ بَعْدَ النَّبِیِّینَ وَ هُمْ أَبْوَابُ الْعِلْمِ فِی أُمَّتِی مَنْ تَبِعَهُمْ نَجَا مِنَ النَّارِ وَ مَنِ اقْتَدَى بِهِمْ‏ هُدِیَ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ‏ لَمْ یَهَبِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَحَبَّتَهُمْ لِعَبْدٍ إِلَّا أَدْخَلَهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ.

رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: به راستى خداوند تبارک و تعالى مرا برگزید و اختیار کرد و رسول گردانید و سید کتابها را بمن نازل کرد . عرض کردم: سیدا و معبودا، تو موسى را بفرعون فرستادى و از تو خواست که برادرش هارون را با او همراه کنى وزیرش باشد و بازویش قوى دارد و گفتارش را تصدیق کند و من هم سیدا و معبودا از تو خواهش دارم از خاندانم وزیرى برایم مقرر دارى که بازویم را به او قوى دارى. خدا على «ع» را وزیر و برادرش ساخت و شجاعت را در قلبش قرار داد و هیبت او را بدل دشمنش انداخت و او اول کسی است که بمن ایمان آورد و مرا تصدیق کرد و اول کسی است که همراهم خدا را یگانه‏ دانست. من او را از خدای عزوجل خواستم و او را بمن عطا کرد او سید اوصیا است و رسیدن به او سعادت و مرگ در طاعتش شهادتست است . نامش در تورات در کنار نام من است و همسرش صدیقه کبرى دختر من است و دو پسرش دو آقاى اهل بهشت دو پسر منند و او و آنها و امامان پس از آنها حجتهاى خداوند بر خلقش پس از پیغمبرانند و آنان دریاى علمند در امتم؛ هر که پیروى آنها کند از دوزخ نجات یابد و هر که به آنها اقتدا کند به صراط مستقیم هدایت شود، خداى عز و جل دوستى آنها را ببنده‏اى نبخشید جز آنکه او را در بهشت درآورده است.

بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ‏٣٨، ص ٩٢، ح ٦

داشتن ولایت امام علی (ع)

١١٣ فس، تفسیر القمی فِی رِوَایَةِ أَبِی الْجَارُودِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع‏ فِی قَوْلِهِ‏ ... وَ إِنَّکَ لَتَدْعُوهُمْ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ‏ قَالَ إِلَى وَلَایَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع ‏...

امام باقر علیه السّلام درباره گفتار خدا: «به یقین تو آنان را به راه راست دعوت می‌کنی.» (سوره مؤمنون، آیه ٧٣) فرمودند: به سوی ولایت امیرالمومنین علیه السلام.

بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ‏٩، ص ٢٢٥، ح ١١٣

پناه بردن به خدا

وَ کَیْفَ تَکْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلى‏ عَلَیْکُمْ آیاتُ اللَّهِ وَ فیکُمْ رَسُولُهُ وَ مَنْ یَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ (١٠١)

و چگونه کفر مى‏ورزید در حالى که آیات خدا بر شما خوانده مى‏شود و پیامبر او در میان شماست؟! و هر که به خدا تمسّک جوید، قطعاً به راه مستقیم هدایت شده است. (١٠١)

سوره آل عمران، آیه ١٠١

فَأَمَّا الَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ اعْتَصَمُوا بِهِ فَسَیُدْخِلُهُمْ فی‏ رَحْمَةٍ مِنْهُ وَ فَضْلٍ وَ یَهْدیهِمْ إِلَیْهِ صِراطاً مُسْتَقیماً

اما کسانی که به خدا ایمان آوردند و به اومتمسک شدند، پس بزودی آنها را در رحمت و فضل خود داخل می گرداند وآنها را بسوی صراط مستقیم هدایت می کند.

سوره نساء، آیه ١٧٥

رُوِیَ عَنِ الإمامِ الکاظِم أبا الحَسن موسَى بنِ جَعفر (ع) فی وصیته لهشام أَنَّهُ قَالَ‏: ... فَلَهُ [أی لِإبلیسَ] فَلْتَشْتَدَّ عَدَاوَتُکَ وَ لَا یَکُونَنَّ أَصْبَرَ عَلَى مُجَاهَدَتِهِ لِهَلَکَتِکَ مِنْکَ عَلَى صَبْرِکَ لِمُجَاهَدَتِهِ فَإِنَّهُ أَضْعَفُ مِنْکَ رُکْناً فِی قُوَّتِهِ وَ أَقَلُّ مِنْکَ ضَرَراً فِی کَثْرَةِ شَرِّه‏ إِذَا أَنْتَ اعْتَصَمْتَ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِیتَ‏ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِیم‏ ...

امام کاظم علیه السلام ـ در سفارش خویش به هشام ـ فرمود: دشمنىِ تو با ابلیس باید سخت باشد و نباید که صبر او در تلاشش براى نابودى تو، بیشتر از صبر تو در مبارزه با او باشد؛ زیرا ابلیس با همه قدرتش، از تو ناتوانتر است و با همه بدیش، کمتر از تو مى تواند ضربه زند. اگر تو به خداوند پناه برى، هر آینه به راهى راست هدایت شده اى.

تحف العقول، ص ٤٠٠

٢٢٣٥٤- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سُلَیْمَانَ النَّوْفَلِیِّ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ ع ... إِنِّی أُوصِیکَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ إِیثَارِ طَاعَتِهِ وَ الِاعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ فَإِنَّهُ مَنِ اعْتَصَمَ بِحَبْلِ اللَّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ‏ فَاتَّقِ اللَّهَ وَ لَا تُؤْثِرْ أَحَداً عَلَى رِضَاهُ وَ هَوَاهُ فَإِنَّهُ وَصِیَّةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى خَلْقِهِ لَا یَقْبَلُ مِنْهُمْ غَیْرَهَا وَ لَا یُعَظِّمُ سِوَاهَا؛ وَ اعْلَمْ أَنَّ الْخَلَائِقَ لَمْ یُوَکَّلُوا بِشَیْ‏ءٍ أَعْظَمَ مِنَ التَّقْوَى فَإِنَّهُ وَصِیَّتُنَا أَهْلَ الْبَیْتِ؛ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ لَا تَنَالَ مِنَ الدُّنْیَا شَیْئاً تُسْأَلُ عَنْهُ غَداً فَافْعَل‏.

امام صادق علیه السّلام در آخر توصیه های مفصلی به سلیمان نوفلی فرمودند: ... همانا من تو را توصیه می کنم به تقوای الهی و اطاعت از خدا و چنگ زدن به ریسمانش پس همانا هر که به ریسمان خدا چنگ زند حتما به صراط مستقیم هدایت شده است. پس تقوای الهی پیشه کن و رضای هیچ کس را بر رضایت و خواسته او اختیار مکن؛ چرا که این (تقوا) وصیت خداوند به خلقش است، جز تقوا از آنها قبول نمی کند و جز آن را بزرگ نشمرده است و بدان که مردم به چیزی بزرگتر از تقوا تأکید نشده اند و تقوا وصیت و سفارش ما اهل بیت است. اگر می توانی که به چیزی از (مال) دنیا نرسی که فردا در قیامت از آن بازخواست شوی، این کار را بکن.

وسائل الشیعة، ج ‏١٧، ص ٢١٢، ح ٢٢٣٥٤

٩٢٦- وَ فِیمَا ذَکَرَهُ الْفَضْلُ مِنَ الْعِلَلِ عَنِ الرِّضَا ع أَنَّهُ قَالَ: أُمِرَ النَّاسُ بِالْقِرَاءَةِ فِی الصَّلَاةِ لِئَلَّا یَکُونَ الْقُرْآنُ مَهْجُوراً مُضَیَّعاً وَ لْیَکُنْ مَحْفُوظاً مَدْرُوساً فَلَا یَضْمَحِلَّ وَ لَا یُجْهَلَ وَ إِنَّمَا بُدِئَ بِالْحَمْدِ دُونَ سَائِرِ السُّوَرِ لِأَنَّهُ لَیْسَ شَیْ‏ءٌ مِنَ الْقُرْآنِ وَ الْکَلَامِ جُمِعَ فِیهِ مِنْ جَوَامِعِ الْخَیْرِ وَ الْحِکْمَةِ مَا جُمِعَ فِی سُورَةِ الْحَمْدِ؛

وَ ذَلِکَ أَنَّ قَوْلَهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ‏ إِنَّمَا هُوَ أَدَاءٌ لِمَا أَوْجَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى خَلْقِهِ مِنَ الشُّکْرِ وَ شُکْرٌ لِمَا وَفَّقَ عَبْدَهُ مِنَ الْخَیْرِ- رَبِّ الْعالَمِینَ‏ تَوْحِیدٌ لَهُ وَ تَحْمِیدٌ وَ إِقْرَارٌ بِأَنَّهُ هُوَ الْخَالِقُ الْمَالِکُ لَا غَیْرُهُ- الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ اسْتِعْطَافٌ وَ ذِکْرٌ لآِلَائِهِ وَ نَعْمَائِهِ عَلَى جَمِیعِ خَلْقِهِ- مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ‏ إِقْرَارٌ لَهُ بِالْبَعْثِ وَ الْحِسَابِ وَ الْمُجَازَاةِ وَ إِیجَابُ مُلْکِ الْآخِرَةِ لَهُ کَإِیجَابِ مُلْکِ الدُّنْیَا- إِیَّاکَ نَعْبُدُ رَغْبَةٌ وَ تَقَرُّبٌ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى ذِکْرُهُ وَ إِخْلَاصٌ لَهُ بِالْعَمَلِ دُونَ غَیْرِهِ‏ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ‏ اسْتِزَادَةٌ مِنْ تَوْفِیقِهِ وَ عِبَادَتِهِ وَ اسْتِدَامَةٌ لِمَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ نَصَرَهُ‏ اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ‏ اسْتِرْشَادٌ لِدِینِهِ وَ اعْتِصَامٌ بِحَبْلِهِ وَ اسْتِزَادَةٌ فِی الْمَعْرِفَةِ لِرَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ‏ تَوْکِیدٌ فِی السُّؤَالِ وَ الرَّغْبَةِ وَ ذِکْرٌ لِمَا قَدْ تَقَدَّمَ مِنْ نِعَمِهِ عَلَى أَوْلِیَائِهِ وَ رَغْبَةٌ فِی مِثْلِ تِلْکَ النِّعَمِ‏ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ‏ اسْتِعَاذَةٌ مِنْ أَنْ یَکُونَ مِنَ الْمُعَانِدِینَ الْکَافِرِینَ الْمُسْتَخِفِّینَ بِهِ وَ بِأَمْرِهِ وَ نَهْیِهِ‏ وَ لَا الضَّالِّینَ‏ اعْتِصَامٌ مِنْ أَنْ یَکُونَ مِنَ الَّذِینَ ضَلُّوا عَنْ سَبِیلِهِ مِنْ غَیْرِ مَعْرِفَةٍ وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً فَقَدِ اجْتَمَعَ فِیهِ مِنْ جَوَامِعِ الْخَیْرِ وَ الْحِکْمَةِ مِنْ أَمْرِ الْآخِرَةِ وَ الدُّنْیَا مَا لَا یَجْمَعُهُ شَیْ‏ءٌ مِنَ الْأَشْیَاءِ.

امام رضا (علیه السلام) فضل‌بن‌شاذان از امام رضا (علیه السلام) روایت می‌کند که می‌فرماید: مردم از آن جهت به قرائت در نماز مأمور شده‌اند که مبادا قرآن متروک و به دست فراموشی سپرده شود و در نتیجه ضایع و نابود گردد، لیکن [چون قرائت قرآن در نمازها واجب شده، قرآن] حفظ گردیده و مورد آموزش و آموختن قرار گرفته پس نابود نگردد و جهل به آن نباشد و بدان جهت نماز با خواندن سوره‌ی حمد آغازگشته نه سوره‌های دیگر قرآن که در هیچ کلام و هیچ سوره‌ی قرآن به اندازه سوره‌ی حمد، انواع خیر و حکمت یکجا جمع نشده است.

از جمله فرمایش خداوند عزّ و جلّ است که:

«الْحَمْدُ لِلَّهِ‏» (یعنی: ستایش مخصوص خداست.) همانا خداوند عزّ و جلّ بر خلایق خویش مقرّر فرموده براى شکرگزارى و شکرگزارى آنچه که بنده خود را موفق فرموده بر خیر. «رَبِّ الْعالَمِینَ» (یعنی: پروردگار جهانیان.) یکتایی برای اوست و ستایش و اقرار به اینکه او خالق مالک است نه غیر او.

«الرّحمن الرّحیم» طلب عطوفت و مهربانی [هر دو رحمت] است و یادآورى بخششها و نعمتهای خداوند بر همه خلایق خویش است.

«مالک یوم الدّین» (یعنى: پادشاه یا مالک روز قیامت است.) [این عبارت] اقرار به برانگیخته شدن و حساب و مجازات و اقرار به پادشاهی آخرت برای اوست مانند پادشاهی دنیا.

«إیّاک نعبد» (یعنى: فقط ترا پرستش مى‏کنیم) رغبت و روى آوردن و نزدیکى جستن به خداوندى است که نام و یادش بلند مرتبه است و بیان اخلاص در عمل براى خداوند متعال نه دیگرى جز او.

«وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ»‏ (یعنى: و تنها از تو یارى خواهیم) این لفظ بیان ‏طلب زیادی از توفیق و عبادت است و طلب دوام از نعمتها و یاری خداوند است.

«إهدنا الصّراط المستقیم» (یعنى: بار خدایا ما را به راه راست هدایت فرما.) طلب راهنمایی در دینش و چنگ زدن و آویختن بریسمان الهى است و افزون طلبی در معرفت پروردگارش عزّ و جلّ.

«صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ‏» (یعنى: راه آنان که برایشان نعمت ارزانى داشته‏اى هدایت فرما) تأکیدى است براى درخواست و رغبت و یاد نعمتهائى است که خداوند متعال بر دوستان خود مقدم داشته و برانگیختن میل و رغبت براى نعمتى همانند آن نعمتها.

«غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ‏» (یعنى: نه کسانى که مورد غضب قرار گرفته‏اند) و این پناه جستن و استمداد بنده براى بیزارى او است از اینکه جزء معاندان و کافران باشد و جزء کوچک انگارندگان (عظمت و قدرت) خدا باشد و امر و نهى او را ناچیز شمارد.

«وَ لَا الضَّالِّینَ‏» (یعنى: و نه گمراهان) و پناه میبرد از اینکه از جمله راه گم کردگان از روی عدم شناخت باشد در حالى که مى‏پندارند که نیکوکارند.

پس محقّقا معانى جامع خیر و حکمت از امور مربوط به دنیا و آخرت چنان در سوره حمد گرد آمده که هیچ کلامى حاوى آن همه نیست.

من لا یحضره الفقیه، ج‏ ١، ص ٣١٠، ح ٩٢٦

رسیدن به محبت و دین خدا

٦٥- قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّادِقُ ع‏ فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ‏ قَالَ یَقُولُ أَرْشِدْنَا إِلَى الطَّرِیقِ الْمُسْتَقِیمِ أَیْ أَرْشِدْنَا لِلُزُومِ الطَّرِیقِ الْمُؤَدِّی إِلَى مَحَبَّتِکَ وَ الْمُبَلِّغِ دِینَکَ وَ الْمَانِعِ مِنْ أَنْ نَتَّبِعَ أَهْوَاءَنَا فَنَعْطَبَ أَوْ نَأْخُذَ بِآرَائِنَا فَنَهْلِکَ.

امام صادق (علیه السلام) درباره‌ی آیه‌ «اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ» فرمود: ما را به راه راست رهنمون باش و ما را به پیمودن راهی هدایت فرما که به محبّت تو می‌انجامد و به دین تو می‌رساند و مانع از آن می‌شود که با پیروی از هواهای نفسانی و آراء شخصی خود به هلاکت در افتیم.

عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج ‏١، ص ٣٠٥، ح ٦٥

دوری از هواهای نفسانی و آراء شخصی

٦٥- قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّادِقُ ع‏ فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ‏ قَالَ یَقُولُ أَرْشِدْنَا إِلَى الطَّرِیقِ الْمُسْتَقِیمِ أَیْ أَرْشِدْنَا لِلُزُومِ الطَّرِیقِ الْمُؤَدِّی إِلَى مَحَبَّتِکَ وَ الْمُبَلِّغِ دِینَکَ وَ الْمَانِعِ مِنْ أَنْ نَتَّبِعَ أَهْوَاءَنَا فَنَعْطَبَ أَوْ نَأْخُذَ بِآرَائِنَا فَنَهْلِکَ.

امام صادق (علیه السلام) درباره‌ی آیه‌ «اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ» فرمود: ما را به راه راست رهنمون باش و ما را به پیمودن راهی هدایت فرما که به محبّت تو می‌انجامد و به دین تو می‌رساند و مانع از آن می‌شود که با پیروی از هواهای نفسانی و آراء شخصی خود به هلاکت در افتیم.

عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج ‏١، ص ٣٠٥، ح ٦٥

دوری از افراط و تفریط

١- م، تفسیر الإمام علیه السلام مع، معانی الأخبار الْمُفَسِّرُ بِإِسْنَادِهِ إِلَى أَبِی مُحَمَّدٍ الْعَسْکَرِیِّ ع‏ فِی قَوْلِهِ‏ اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ‏ قَالَ یَقُولُ أَدِمْ لَنَا تَوْفِیقَکَ الَّذِی بِهِ أَطَعْنَاکَ فِی مَاضِی أَیَّامِنَا حَتَّى نُطِیعَکَ کَذَلِکَ فِی مُسْتَقْبَلِ أَعْمَارِنَا وَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِیمُ‏ هُوَ صِرَاطَانِ صِرَاطٌ فِی الدُّنْیَا وَ صِرَاطٌ فِی الْآخِرَةِ فَأَمَّا الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِیمُ‏ فِی الدُّنْیَا فَهُوَ مَا قَصُرَ عَنِ الْغُلُوِّ وَ ارْتَفَعَ عَنِ التَّقْصِیرِ وَ اسْتَقَامَ فَلَمْ یَعْدِلْ إِلَى شَیْ‏ءٍ مِنَ الْبَاطِلِ وَ أَمَّا الطَّرِیقُ الْآخَرُ فَهُوَ طَرِیقُ الْمُؤْمِنِینَ إِلَى الْجَنَّةِ الَّذِی هُوَ مُسْتَقِیمٌ‏ لَا یَعْدِلُونَ عَنِ الْجَنَّةِ إِلَى النَّارِ وَ لَا إِلَى غَیْرِ النَّارِ سِوَى الْجَنَّةِ ‏.

امام حسن عسکری علیه السّلام درباره آیه «ما را به راه راست هدایت فرما» (سوره حمد، آیه ٦) فرمودند: می فرماید به ما توفیق ده تا همان‌گونه که در گذشته تو را به آن فرمان بردیم در آینده‌ عمر خود نیز تو را فرمان بریم؛ و صراط مستقیم دو صراط است: صراطی در دنیا و صراطی در آخرت و امّا صراط مستقیم در دنیا، آن است که از زیاده‌روی کوتاه‌تر و از کوتاهی‌کردن فراتر است و استوار و درست باشد و به هیچ باطلی نگراید؛ و امّا صراط مستقیم در آخرت، راه مؤمنان به‌سوی بهشت است که راهی راست باشد از بهشت به سوی آتش متمایل نمی شوند و نه [حتی] به سوی غیر آتش [که] غیر از بهشت [است نیز] متمایل نمی شوند.

بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ‏٢٤، ص ٩، ح ١

 

برگرداندن متشابه قرآن به محکم آن

٣٣٣٥٥- وَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی حَیُّونٍ مَوْلَى الرِّضَا عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: مَنْ رَدَّ مُتَشَابِهَ الْقُرْآنِ إِلَى مُحْکَمِهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ‏ ثُمَّ قَالَ ع إِنَّ فِی أَخْبَارِنَا مُحْکَماً کَمُحْکَمِ الْقُرْآنِ- وَ مُتَشَابِهاً کَمُتَشَابِهِ الْقُرْآنِ- فَرُدُّوا مُتَشَابِهَهَا إِلَى مُحْکَمِهَا وَ لَا تَتَّبِعُوا مُتَشَابِهَهَا دُونَ مُحْکَمِهَا فَتَضِلُّوا.

امام رضا علیه السّلام فرمودند: کسى که متشابه قرآن را به محکم قرآن برگرداند به راه راست راهنمائى شده است. پس از آن فرمودند: همانا در اخبار ما اهل بیت متشابه و محکم دارد مثل متشابه و محکم قرآن پس متشابهات آن را بمحکمات برگردانید نه اینکه به دنبال متشابهات بروید بدون محکمات که در این صورت گمراه می شوید.

وسائل الشیعة، ج ‏٢٧، ص ١١٥، ح ٣٣٣٥٥

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی