طوبی (خوش به حال کسی که) - بخش ١
این موضوع در دو بخش ارائه می گردد.
موضوعات
مبانی: چیستی طوبی
کلمه «طوبی» در کتاب الکافی (و به صورت متفرقه در برخی از کتابهای دیگر) بررسی شد.
مبانی
چیستی طوبی
٣- عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى عَنْ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَطْعَمَ ثَلَاثَةَ نَفَرٍ مِنَ الْمُسْلِمِینَ أَطْعَمَهُ اللَّهُ مِنْ ثَلَاثِ جِنَانٍ فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ الْفِرْدَوْسِ وَ جَنَّةِ عَدْنٍ وَ طُوبَى [وَ] شَجَرَةٍ تَخْرُجُ مِنْ جَنَّةِ عَدْنٍ غَرَسَهَا رَبُّنَا بِیَدِه.
رسول خدا صلى اللّٰه علیه و آله فرمود: هر که سه نفر از مسلمین را اطعام کند، خدا او را از سه بهشت در ملکوت آسمانها اطعام کند: فردوس، جنت عدن و طوبى و آن (طوبی) درختى است که از جنت عدن بیرون آید و پروردگار ما آن را بدست خود کاشته است (یعنى آن را تنها بقدرت خود بدون وساطت فرشته و اسباب دیگرى آفریده است.)
الکافی (ط- الإسلامیة)، ج ٢، ص ٢٠٠، ح ٣
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع إِنَّ لِأَهْلِ الدِّینِ عَلَامَاتٍ یُعْرَفُونَ بِهَا صِدْقَ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءَ الْأَمَانَةِ وَ وَفَاءً بِالْعَهْدِ وَ صِلَةَ الْأَرْحَامِ وَ رَحْمَةَ الضُّعَفَاءِ وَ قِلَّةَ الْمُرَاقَبَةِ لِلنِّسَاءِ أَوْ قَالَ قِلَّةَ الْمُوَاتَاةِ لِلنِّسَاءِ وَ بَذْلَ الْمَعْرُوفِ وَ حُسْنَ الْخُلُقِ وَ سَعَةَ الْخُلُقِ وَ اتِّبَاعَ الْعِلْمِ وَ مَا یُقَرِّبُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ زُلْفَى طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ وَ طُوبَى شَجَرَةٌ فِی الْجَنَّةِ أَصْلُهَا فِی دَارِ النَّبِیِّ مُحَمَّدٍ ص وَ لَیْسَ مِنْ مُؤْمِنٍ إِلَّا وَ فِی دَارِهِ غُصْنٌ مِنْهَا لَا یَخْطُرُ عَلَى قَلْبِهِ شَهْوَةُ شَیْءٍ إِلَّا أَتَاهُ بِهِ ذَلِکَ وَ لَوْ أَنَّ رَاکِباً مُجِدّاً سَارَ فِی ظِلِّهَا مِائَةَ عَامٍ مَا خَرَجَ مِنْهُ وَ لَوْ طَارَ مِنْ أَسْفَلِهَا غُرَابٌ مَا بَلَغَ أَعْلَاهَا حَتَّى یَسْقُطَ هَرِماً أَلَا فَفِی هَذَا أَلاَ فَفِی هَذَا فَارْغَبُوا إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ مِنْ نَفْسِهِ فِی شُغُلٍ وَ اَلنَّاسُ مِنْهُ فِی رَاحَةٍ إِذَا جَنَّ عَلَیْهِ اَللَّیْلُ اِفْتَرَشَ وَجْهَهُ وَ سَجَدَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِمَکَارِمِ بَدَنِهِ یُنَاجِی اَلَّذِی خَلَقَهُ فِی فَکَاکِ رَقَبَتِهِ أَلاَ فَهَکَذَا کُونُوا.
امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: براى اهل دین علاماتى است که بدان شناخته شوند: راستگوئى و اداء امانت و وفاى بپیمان و صله ارحام و ترحم بر ضعیفان و کم دنبالگیرى از زنان- یا فرمود کم نزدیکى کردن با زنان- و بذل نیکى و حسن خلق و گشاده خلقى و پیروى از دانش و آنچه بخداى عز و جل نزدیک سازد، طوبى از آن اینهاست و چه سرانجام خوبى دارند و طوبى درختى است در بهشت که ریشهاش در خانه پیغمبر ما محمد صلى اللّٰه علیه و آله است و مؤمنى نیست جز آنکه شاخهئى از آن درخت در خانه اوست، در دلش اشتهاى هر چه پیدا شود، آن درخت برایش بیاورد و اگر سوارى با جدیت صد سال در سایه آن راه پیماید، از آن نگذرد و اگر از پائینش کلاغى پرواز کند ببالایش نرسد، جز آنکه بعلت پیرى بزیر افتد، در این نعمت رغبت کنید، همانا مؤمن بکار خود مشغولست و مردم از او در آسایشند، چون شب بر او پرده افکند، رخسارش را بگستراند و با اعضاء شریف بدنش براى خداى عز و جل سجده کند و با خدائى که او را آفریده در باره آزادیش (از آتش دوزخ) مناجات کند، هان این گونه باشید.
الکافی (ط- الإسلامیة)، ج ٢، ص ٢٣٩، ح ٣٠
٩٢- تفسیر فرات بن إبراهیم مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ مُعَنْعَناً عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی قَوْلِهِ تَعَالَى الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ فَبَلَغَنِی أَنَّ طُوبَى شَجَرَةٌ فِی الْجَنَّةِ مَنَابِتُهُ فِی دَارِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَ هِیَ لَهُ وَ لِشِیعَتِهِ وَ عَلَى تِلْکَ الشَّجَرَةِ أَسْفَاطٌ فِیهَا حُلَلٌ مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ یَکُونُ لِلْعَبْدِ مِنْهَا أَلْفُ أَلْفِ سَفَطٍ فِی کُلِّ سَفَطٍ مِائَةُ أَلْفِ حُلَّةٍ لَیْسَ مِنْهَا حُلَّةٌ إِلَّا مُخَالِفَةً لِلَوْنِ الْأُخْرَى إِلَّا أَنَّ أَلْوَانَهَا کُلَّهَا خُضْرٌ مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ فَهَذَا أَعْلَى تِلْکَ الشَّجَرَةِ وَ وَسَطُهَا ظُلَلُهُمْ یُظِلُّ عَلَیْهِمْ یَسِیرُ الرَّاکِبُ فِی ظِلِّ تِلْکَ الشَّجَرَةِ مِائَةَ عَامٍ قَبْلَ أَنْ یَقْطَعَهَا وَ أَسْفَلُهَا ثَمَرَتُهَا متدلی[مُتَدَلِّیَةٌ] عَلَى بُیُوتِهِمْ یَکُونُ مِنْهَا الْقَضِیبُ مِثْلَ الْقَصَبَةِ فِیهِ مِائَةُ لَوْنٍ مِنَ الْفَوَاکِهِ مَا رَأَیْتَ وَ لَمْ تَرَ وَ مَا سَمِعْتَ وَ لَمْ تَسْمَعْ متدلی [مُتَدَلِّیَةٌ] عَلَى بُیُوتِهِمْ کُلَّمَا قَطَعُوا مِنْهَا یَنْبُتُ مَکَانَهَا یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى لا مَقْطُوعَةٍ وَ لا مَمْنُوعَةٍ وَ تُدْعَى تِلْکَ الشَّجَرَةُ طُوبَى وَ یَخْرُجُ نَهَرٌ مِنْ أَصْلِ تِلْکَ الشَّجَرَةِ فَیَسْقِی جَنَّةَ عَدْنٍ وَ هِیَ قَصْرٌ مِنْ لُؤْلُؤَةٍ وَاحِدَةٍ لَیْسَ فِیهَا صَدْعٌ وَ لَا وَصْلٌ لَوِ اجْتَمَعَ أَهْلُ الْإِسْلَامِ کُلُّهَا عَلَى ذَلِکَ الْقَصْرِ لَهُمْ فِیهِ سَعَةٌ لَهَا أَلْفُ أَلْفِ بَابٍ وَ کُلُّ بَابٍ مِصْرَاعَانِ مِنْ زَبَرْجَدٍ وَ یَاقُوتٍ اثْنَا عَشَرَ مِیلًا لَا یَدْخُلُهَا إِلَّا نَبِیٌّ أَوْ صِدِّیقٌ أَوْ شَهِیدٌ أَوْ مُتَحَابٌّ فِی اللَّهِ أَوْ ضَعِیفٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ تِلْکَ مَنَازِلُهُمْ وَ هِیَ جَنَّةُ عَدْنٍ.
امام باقر (علیه السلام) درباره آیه «کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، براى آنها پاکیزهترین [زندگى] و سرانجام نیک است.» (سوره رعد آیه ۲۹) فرمودند: همانا به من خبر داده شده که طوبی درختی است در بهشت که ریشه آن در خانه علیبنابیطالب (علیه السلام) است و این درخت برای ایشان و پیروان اوست. بر روی درخت جامهدانهایی است که در هریک از آنها لباسهایی فاخر از سندس و استبرق قرار دارد و برای هر بندهای هزار هزار جامهدان است که در هر یک، صدهزار لباس قرار دارد که رنگ هریک با دیگری متفاوت است، مگر اینکه رنگ همه آنها سبز و از سندس و استبرق است. پس این بلندترین بخش درخت است. میانه آن سایههای درخت است که اگر سواری تیزرو در سایه آن درخت به تاخت برود صد سال طول میکشد تا آن را بپیماید. پایینترین آن میوههای درخت است که به خانههایشان نزدیک است هریک از شاخههای آن مانند چوبی است که صد نوع میوه بر آن روییده، از میوههایی که دیدهای یا تاکنون ندیدهای. خداوند متعال میفرماید: «که هیچ وقت منقطع نشود و هیچ کس بهشتیان را از آن میوهها منع نکند.» (سوره واقعه آیه ٣٣) و آن درخت را طوبی گویند و رودی از اصل آن درخت خارج می شود پس بهشت عدن را سیراب می کند و آن (بهشت عدن) قصری از یک مروارید است که در آن شکاف و درز نیست؛ که اگر همه اهل اسلام در آن قصر جمع شوند برای همه آنها وسعت دارد. برای آن هزار هزار در است و در در دو لنگه از زبرجد و یاقوت دارد که دوازده میل است داخل نمی شود مگر پیامبر یا صدیق یا شهید یا کسانی که در راه خدا همدیگر را دوست دارند و یا در میان مؤمنان ضعیف هستند، اینها خانه هایشان است و آن بهشت عدن است.
بحار الأنوار (ط- بیروت)، ج ٨، ص ١٥٤، ح ٩٢
٤٩- فس، تفسیر القمی أَبِی عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَمَّا دَخَلْتُ الْجَنَّةَ رَأَیْتُ فِیهَا شَجَرَةَ طُوبَى أَصْلُهَا فِی دَارِ عَلِیٍّ وَ مَا فِی الْجَنَّةِ قَصْرٌ وَ لَا مَنْزِلٌ إِلَّا وَ فِیهَا فُتْرٌ مِنْهَا وَ أَعْلَاهَا أَسْفَاطُ حُلَلٍ مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ یَکُونُ لِلْعَبْدِ الْمُؤْمِنِ أَلْفُ أَلْفِ سَفَطٍ فِی کُلِّ سَفَطٍ مِائَةُ أَلْفِ حُلَّةٍ مَا فِیهَا حُلَّةٌ یُشْبِهُ الْأُخْرَى عَلَى أَلْوَانٍ مُخْتَلِفَةٍ وَ هُوَ ثِیَابُ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَسَطُهَا ظِلٌّ مَمْدُودٌ عَرْضُ الْجَنَّةِ کَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ یَسِیرُ الرَّاکِبُ فِی ذَلِکَ الظِّلِّ مَسِیرَةَ مِائَةِ عَامٍ فَلَا یَقْطَعُهُ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ وَ ظِلٍّ مَمْدُودٍ وَ أَسْفَلُهَا ثِمَارُ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ طَعَامُهُمْ مُتَذَلِّلٌ فِی بُیُوتِهِمْ یَکُونُ فِی الْقَضِیبِ مِنْهَا مِائَةُ لَوْنٍ مِنَ الْفَاکِهَةِ مِمَّا رَأَیْتُمْ فِی دَارِ الدُّنْیَا وَ مَا لَمْ تَرَوْهُ وَ مَا سَمِعْتُمْ بِهِ وَ مَا لَمْ تَسْمَعُوا مِثْلَهَا وَ کُلَّمَا یُجْتَنَى مِنْهَا شَیْءٌ نَبَتَتْ مَکَانَهَا أُخْرَى لا مَقْطُوعَةٍ وَ لا مَمْنُوعَةٍ وَ تَجْرِی نَهَرٌ فِی أَصْلِ تِلْکَ الشَّجَرَةِ تَنْفَجِرُ مِنْهَا الْأَنْهَارُ الْأَرْبَعَةُ أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَیْرِ آسِنٍ وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ یَتَغَیَّرْ طَعْمُهُ وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِینَ وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى الْخَبَرَ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: وقتی داخل بهشت شدم درخت طوبی را دیدم، اصل آن درخت در منزل علیّبنابیطالب (علیه السلام) بود، هیچ قصر و منزلی در بهشت نیست مگر اینکه یک شاخه از آن درخت در آن وجود دارد، بالای آن درخت سبدهایی پر از سندس و استبرق وجود دارد که در هر سبدی هزارهزار سبد وجود دارد و در هر سبدی صدهزار حُلّه است، هیچ حلّهای در آن نیست که به دیگری شباهت داشته باشد، با اینکه دارای الوان مختلف هستند، آنها لباسهای اهل بهشت میباشند، در وسط آن سایهای است کشیده شده، پهنای بهشت بهقدر پهنای آسمان و زمین است، بهشت برای افرادی که به خدا و رسول ایمان داشته باشند آماده شده. اگر شخص سواری مدّت صد سال در آن سایه راه طی کند آن سایه تمام نخواهد شد و همین است قول خدا که میفرماید: «و سایه ای کشیده شده.» پایینترین آن میوههای درخت است که به خانههایشان نزدیک است هریک از شاخههای آن مانند چوبی است که صد نوع میوه بر آن روییده، از میوههایی که در این دنیا دیدهای یا تاکنون ندیدهای و آنچه شنیده ای و آنچه مانند آن را نشنیده ای و هرگاه چیزی از آن برداشت شود، دیگری به جای آن می روید. خداوند متعال میفرماید: «که هیچ وقت منقطع نشود و هیچ کس بهشتیان را از آن میوهها منع نکند.» (سوره واقعه آیه ٣٣) و رودی از اصل آن درخت خارج می شود که چهار رود از آن سرچشمه می گیرد رودهایی از آبی که هرگز بدبو نمیشود، نهری از شیر که طعم آن تغییر نمیکند؛ و نهری از شراب که مایهی لذّت نوشندگان میگردد و نهری از عسل خالص بود.
بحار الأنوار (ط- بیروت)، ج ٨، ص ١٣٧، ح ٤٩
فَأَلْفَوْا فِی الْمِفْتَاحِ الرَّابِعِ مِنَ الْوَحْیِ إِلَى الْمَسِیحِ ع ... قَالَ عِیسَى ع إِلَهِی وَ مَا طُوبَى قَالَ شَجَرَةٌ فِی الْجَنَّةِ سَاقُهَا وَ أَغْصَانُهَا مِنْ ذَهَبٍ وَرَقُهَا حُلَلٌ وَ حَمْلُهَا کَثَدْیِ الْأَبْکَارِ أَحْلَى مِنَ الْعَسَلِ وَ أَلْیَنُ مِنَ الزُّبْدِ وَ مَاؤُهَا مِنْ تَسْنِیمٍ لَوْ أَنَّ غُرَاباً طَارَ وَ هُوَ فَرْخٌ لَأَدْرَکَهُ الْهَرَمُ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَقْطَعَهَا وَ لَیْسَ مَنْزِلٌ مِنْ مَنَازِلِ أَهْلِ الْجَنَّةِ إِلَّا وَ ظِلَالُهُ فَنَنٌ مِنْ تِلْکَ الشَّجَرَةِ.
از وحی هایی که به [حضرت] عیسی (ع) شد: ... [حضرت] عیسی (ع)! فرمود: خدایا و طوبی چیست؟ [خداوند] فرمود: درختی است در بهشت که ساقه آن و شاخه های آن از طلاست برگ آن زیورآلات است و میوه آن مانند سینه دختران نورس است از عسل شیرین تر و نرمتر از کره و آب آن از [چشمه] تسنیم است. اگر کلاغی که جوجه جوانی باشد تا زمانی که پیر شود پرواز کند به انتهای آن نمی رسد و خانه ای از خانه های اهل بهشت نیست مگر آنکه در سایه ای از شاخه آن درخت است.
بحار الأنوار (ط- بیروت)، ج ٢١، ص ٣١٧
عَنْ مُوسَى بْنِجَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ: سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَنْ طُوبَى قَالَ شَجَرَةٌ أَصْلُهَا فِی دَارِی وَ فَرْعُهَا عَلَى أَهْلِ الْجَنَّةِ ثُمَّ سُئِلَ عَنْهَا مَرَّةً أُخْرَى فَقَالَ فِی دَارِ عَلِیٍّ فَقِیلَ لَهُ فِی ذَلِکَ فَقَالَ إِنَّ دَارِی وَ دَارَ عَلِیٍّ فِی الْجَنَّةِ بِمَکَانٍ وَاحِدٍ.
امام باقر علیه السّلام فرمودند: از رسول خدا صلّی الله علیه و آله درباره طوبی سؤال شد حضرت فرمودند: (طوبی) درختی (در بهشت) است که ریشهاش در خانهی من و شاخهاش در خانه اهل بهشت است. سپس دوباره از حضرت سؤال شد، فرمودند: در خانه علی (ع) است. درباره آن پرسیدند (که بار اوّل فرمودید در خانه من است و بار دوّم فرمودید که در خانه علی (ع) است!) حضرت فرمودند: همانا خانه من و علی (ع) در یک مکان است.
بحار الأنوار (ط- بیروت)، ج ٨، ص ٨٨
٦٣- شی، تفسیر العیاشی عَنْ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: طُوبَى شَجَرَةٌ یَخْرُجُ مِنْ جَنَّةِ عَدْنٍ غَرَسَهَا رَبُّهَا بِیَدِهِ.
امام باقر علیه السّلام فرمودند: طوبی درختی است که از بهشت عدن خارج شده و خداوند آن را با دست خودش کاشته است.
بحار الأنوار (ط- بیروت)، ج ٨، ص ١٤٣، ح ٦٣
٣- لی، الأمالی للصدوق الطَّالَقَانِیُّ عَنِ الْجَلُودِیِّ عَنْ هِشَامِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سُلَیْمَانَ قَالَ: قَرَأْتُ فِی الْإِنْجِیلِ یَا عِیسَى وَ ذَکَرَ أَمْرَ نَبِیِّنَا ص إِلَى أَنْ قَالَ طُوبَى لِمَنْ أَدْرَکَ زَمَانَهُ وَ شَهِدَ أَیَّامَهُ وَ سَمِعَ کَلَامَهُ قَالَ عِیسَى یَا رَبِّ وَ مَا طُوبَى قَالَ شَجَرَةٌ فِی الْجَنَّةِ أَنَا غَرَسْتُهَا تُظِلُّ الْجِنَانَ أَصْلُهَا مِنْ رِضْوَانٍ مَاؤُهَا مِنْ تَسْنِیمٍ بَرْدُهُ بَرْدُ الْکَافُورِ وَ طَعْمُهُ طَعْمُ الزَّنْجَبِیلِ مَنْ یَشْرَبْ مِنْ تِلْکَ الْعَیْنِ شَرْبَةً لَا یَظْمَأْ بَعْدَهَا أَبَداً فَقَالَ عِیسَى ع اللَّهُمَّ اسْقِنِی مِنْهَا قَالَ حَرَامٌ یَا عِیسَى عَلَى الْبَشَرِ أَنْ یَشْرَبُوا مِنْهَا حَتَّى یَشْرَبَ ذَلِکَ النَّبِیُّ وَ حَرَامٌ عَلَى الْأُمَمِ أَنْ یَشْرَبُوا مِنْهَا حَتَّى یَشْرَبَ أُمَّةُ ذَلِکَ النَّبِیِّ الْخَبَرَ.
خداوند در انجیل به عیسى بن مریم علیه السلام درباره پیامبر ما حضرت محمد (ص) فرمود: طوبی، از آنِ کسى است که سخن او را بشنود و زمانش را دریابد و در روزگار او به سر برد! عیسى علیه السلام گفت: پروردگارا! طوبی چیست؟ فرمود: درختى است در بهشت که من با دستان خویش آن را کاشتهام و فرشتگانم را در آن سُکنا دادهام. ریشهاش از رضوان است و آبش از تسنیم؛ خنکیش خنکی کافور است و مزه اش مزه زنجبیل. کسی که از آن چشمه بنوشد بعد از آن هیچگاه تشنه نمی شود. حضرت عیسی (ع) فرمود خدایا از آن به ما بنوشان. [خداوند] فرمود: بر بشر حرام است از آن بنوشد تا اینکه این پیامبر (ص) (حضرت محمد (ص)) بنوشد و حرام است بر امتها که از آن بنوشندتا اینکه امت این پیامبر از آن بنوشد.
بحار الأنوار (ط- بیروت)، ج ٨، ص ١١٨
٩- تفسیر القمی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: طُوبَى شَجَرَةٌ فِی الْجَنَّةِ فِی دَارِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ لَیْسَ أَحَدٌ مِنْ شِیعَتِهِ إِلَّا وَ فِی دَارِهِ غُصْنٌ مِنْ أَغْصَانِهَا وَ وَرَقَةٌ مِنْ وَرَقِهَا یَسْتَظِلُّ تَحْتَهَا أُمَّةٌ مِنَ الْأُمَمِ.
امام صادق علیه السّلام فرمودند: طوبی درختی است در بهشت، در خانه أمیرالمؤمنین علیهالسّلام؛ و هیچیک از شیعیان او نیستند مگر آنکه در خانهاش یک شاخه از شاخههایش و یا یک برگ از برگهایش میباشد که در زیر سایه آن، امّتی از امّتها میآرمند.
بحار الأنوار (ط- بیروت)، ج ٨، ص ١٢٠، ح ٩
١٠- وَ عَنْهُ قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یُکْثِرُ تَقْبِیلَ فَاطِمَةَ عَلَیْهَا وَ عَلَى أَبِیهَا وَ بَعْلِهَا وَ أَوْلَادِهَا أَلْفُ أَلْفِ التَّحِیَّةِ وَ السَّلَامِ فَأَنْکَرَتْ ذَلِکَ عَائِشَةُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَا عَائِشَةُ إِنِّی لَمَّا أُسْرِیَ بِی إِلَى السَّمَاءِ دَخَلْتُ الْجَنَّةَ فَأَدْنَانِی جَبْرَئِیلُ مِنْ شَجَرَةِ طُوبَى وَ نَاوَلَنِی مِنْ ثِمَارِهَا فَأَکَلْتُهُ فَحَوَّلَ اللَّهُ ذَلِکَ مَاءً فِی ظَهْرِی فَلَمَّا هَبَطْتُ إِلَى الْأَرْضِ وَاقَعْتُ خَدِیجَةَ فَحَمَلَتْ بِفَاطِمَةَ فَمَا قَبَّلْتُهَا قَطُّ إِلَّا وَجَدْتُ رَائِحَةَ شَجَرَةِ طُوبَى مِنْهَا.
امام صادق علیه السّلام فرمودند: پیامبر صلّى اللّٰه علیه و آله و سلّم دخترش فاطمه را خیلى دوست داشت و هر وقت او را مىدید مىبوسید، عایشه از این موضوع اظهار ناراحتى مىکرد، پس رسول خدا فرمود: اى عایشه! در آن شبى که مرا به آسمان بردند، داخل بهشت، جبرئیل دست مرا گرفته نزدیک درخت طوبى برد و مقدارى از میوه آن را به من داد، پس از خوردن آن میوه، نطفهاى در پشت من به هم رسید، هنگامى که به زمین بازگشتم با خدیجه همبستر شدم و او به فاطمه حامله شد، پس هیچ گاه فاطمه را نبوسیدهام مگر اینکه بوى درخت طوبى را از او استشمام کردهام.
بحار الأنوار (ط- بیروت)، ج ٨، ص ١٢٠، ح ١٠
٨٩- تفسیر فرات بن إبراهیم عَنْ سَلْمَانَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: قَالَ بَعْضُ أَزْوَاجِ النَّبِیِّ ص یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا لَکَ تُحِبُّ فَاطِمَةَ حُبّاً مَا تُحِبُّ أَحَداً مِنْ أَهْلِ بَیْتِکَ قَالَ إِنَّهُ لَمَّا أُسْرِیَ بِی إِلَى السَّمَاءِ انْتَهَى بِی جَبْرَئِیلُ ع إِلَى شَجَرَةِ طُوبَى فَعَمَدَ إِلَى ثَمَرَةٍ مِنْ أَثْمَارِ طُوبَى فَفَرَکَهُ بَیْنَ إِصْبَعَیْهِ ثُمَّ أَطْعَمَنِیهِ ثُمَّ مَسَحَ یَدَهُ بَیْنَ کَتِفَیَّ ثُمَّ قَالَ یَا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى یُبَشِّرُکَ بِفَاطِمَةَ مِنْ خَدِیجَةَ بِنْتِ خُوَیْلِدٍ فَلَمَّا أَنْ هَبَطْتُ إِلَى الْأَرْضِ فَکَانَ الَّذِی کَانَ فَعَلِقَتْ خَدِیجَةُ بِفَاطِمَةَ فَأَنَا إِذَا اشْتَقْتُ إِلَى الْجَنَّةِ أَدْنَیْتُهَا فَشَمِمْتُ رِیحَ الْجَنَّةِ فَهِیَ حَوْرَاءُ إِنْسِیَّةٌ.
سلمان فارسى گوشد: بعضى از زنان پیامبر (ص) (منظور عایشه است) به رسول خدا گفت: اى رسول خدا! چقدر فاطمه را دوست دارى در حالى که هیچ یک از اهل بیتت را این قدر دوست نمىدارى! پیامبر فرمود: هنگامى که به آسمان برده شدم جبرئیل مرا نزد درخت طوبى برد، پس میوهاى از آن را چیده و پوست آن را گرفت و به من داد تا بخورم و سپس با دست خود بین دو کتف مرا مسح کرد و گفت: اى محمّد! خداوند تو را بشارت مىدهد به دخترى به نام فاطمه از همسرت خدیجه؛ و هنگامى که به زمین بازگشتم خدیجه به فاطمه حامله گردید، پس هر گاه شوق بهشت پیدا مىکنم او را در برمىگیرم و از وى بوى بهشت را استشمام مىنمایم، پس فاطمه حوریّهاى انسانى است.
بحار الأنوار (ط- بیروت)، ج ٨، ص ١٥١، ح ٨٩
٦١- تفسیر العیاشی عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ: بَیْنَمَا رَسُولُ اللَّهِ ع جَالِسٌ ذَاتَ یَوْمٍ إِذْ دَخَلَتْ أُمُّ أَیْمَنَ فِی مِلْحَفَتِهَا شَیْءٌ فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص یَا أُمَّ أَیْمَنَ أَیُّ شَیْءٍ فِی مِلْحَفَتِکِ فَقَالَتْ یَا رَسُولَ اللَّهِ فُلَانَةُ بِنْتُ فُلَانَةَ أَمْلَکُوهَا فَنَثَرُوا عَلَیْهَا فَأَخَذْتُ مِنْ نُثَارِهَا شَیْئاً ثُمَّ إِنَّ أُمَّ أَیْمَنَ بَکَتْ فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص مَا یُبْکِیکِ فَقَالَتْ فَاطِمَةُ زَوَّجْتَهَا فَلَمْ تَنْثُرْ عَلَیْهَا شَیْئاً فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص لَا تَبْکِیِنَّ فَوَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ بَشِیراً وَ نَذِیراً لَقَدْ شَهِدَ إِمْلَاکَ فَاطِمَةَ جَبْرَئِیلُ وَ مِیکَائِیلُ وَ إِسْرَافِیلُ فِی أُلُوفٍ مِنْ مَلَائِکَةٍ وَ لَقَدْ أَمَرَ اللَّهُ طُوبَى فَنَثَرَتْ عَلَیْهِمْ مِنْ حُلَلِهَا وَ سُنْدُسِهَا وَ إِسْتَبْرَقِهَا وَ دُرِّهَا وَ زُمُرُّدِهَا وَ یَاقُوتِهَا وَ عِطْرِهَا فَأَخَذُوا مِنْهُ حَتَّى مَا دَرَوْا مَا یَصْنَعُونَ بِهِ وَ لَقَدْ نَحَلَ اللَّهُ طُوبَى فِی مَهْرِ فَاطِمَةَ فَهِیَ فِی دَارِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع.
امام جعفر صادق از پدران بزرگوارش صلوات الله علیهم فرمودند: حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمود: یک بار ام ایمن در حالی که چیزی در میان چادر خود داشت، به حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله مشرف شد، رسول خدا (ص) به او فرمود: این چیست که همراه داری؟ گفت: من به عروسی فلان دختر رفته بودم. چیزی که در زیر چادر دارم یکی از چیزهایی است که برای عروس نثار کرده بودند. آنگاه ام ایمن به گریه افتاد و گفت: ای رسول خدا (ص)! تو حضرت فاطمه صلوات الله علیها را عروس کردی، ولی چیزی برایش نثار نکردی. رسول خدا (ص) به او فرمود: ای ام ایمن! گریه نکن، به راستی خداوند متعال وقتی حضرت فاطمه صلوات الله علیها را به نکاح علی صلوات الله علیه درآورد، به طوبی دستور داد تا از زیور، حله، یاقوت، درّ، زمرد و استبرق خود برای آنان نثار کردند و آنها به اندازه ای از آنها برگرفتند که کسی غیر از خدا نمی داند. خداوند متعال درخت طوبی را مهریه حضرت فاطمه زهرا صلوات الله علیها قرار داده که در منزل بهشتی علی صلوات الله علیه قرار دارد.
بحار الأنوار (ط- بیروت)، ج ٨، ص ١٤٢، ح ٦١
٨٠- عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ فِی الْجَنَّةِ شَجَرَةً یُقَالُ لَهَا طُوبَى مَا فِی الْجَنَّةِ دَارٌ وَ لَا قَصْرٌ وَ لَا حُجَرٌ وَ لَا بَیْتٌ إِلَّا وَ فِیهِ غُصْنٌ مِنْ تِلْکَ الشَّجَرَةِ وَ إِنَّ أَصْلَهَا فِی دَارِی ثُمَّ أَتَى عَلَیْهِ مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ حَدَّثَهُمْ فِی یَوْمٍ آخَرَ أَنَّ فِی الْجَنَّةِ شَجَرَةً یُقَالُ لَهَا طُوبَى مَا فِی الْجَنَّةِ قَصْرٌ وَ لَا دَارٌ وَ لَا بَیْتٌ إِلَّا وَ فِیهِ مِنْ ذَلِکَ الشَّجَرِ غُصْنٌ وَ إِنَّ أَصْلَهَا فِی دَارِ عَلِیٍّ فَقَامَ عُمَرُ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَ وَ لَیْسَ حَدَّثْتَنَا عَنْ هَذِهِ وَ قُلْتَ أَصْلُهَا فِی دَارِی ثُمَّ حَدَّثْتَ وَ تَقُولُ أَصْلُهَا فِی دَارِ عَلِیٍّ فَرَفَعَ النَّبِیُّ ص رَأْسَهُ فَقَالَ أَ وَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ دَارِی وَ دَارَ عَلِیٍّ وَاحِدٌ وَ حُجْرَتِی وَ حُجْرَةَ عَلِیٍّ وَاحِدٌ وَ قَصْرِی وَ قَصْرَ عَلِیٍّ وَاحِدٌ وَ بَیْتِی وَ بَیْتَ عَلِیٍّ وَاحِدٌ وَ دَرَجَتِی وَ دَرَجَةَ عَلِیٍّ وَاحِدٌ وَ سَتْرِی وَ سَتْرَ عَلِیٍّ وَاحِدٌ فَقَالَ عُمَرُ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِذَا أَرَادَ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْتِیَ أَهْلَهُ کَیْفَ یَصْنَعُ فَقَالَ النَّبِیُّ ص إِذَا أَرَادَ أَحَدُنَا أَنْ یَأْتِیَ أَهْلَهُ ضَرَبَ اللَّهُ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ حِجَاباً مِنْ نُورٍ فَإِذَا فَرَغْنَا مِنْ تِلْکَ الْحَاجَةِ رَفَعَ اللَّهُ عَنَّا ذَلِکَ الْحِجَابَ فَعَرَفَ عُمَرُ حَقَّ عَلِیٍّ ع فَلَمْ یَحْسُدْ أَحَداً مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ ص مَا حَسَدَهُ.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: همانا در بهشت درختی است که به آن طوبی گفته می شود. در بهشت خانه ای نیست و نه قصری و نه اطاقی و نه خانه ای مگر اینکه شاخه ای از آن درخت در آن است و همانا اصل آن (درخت) در خانه من است. سپس آنچه خدا خواهد بر او آمد. سپس در روز دیگر حدیث نمود: همانا در بهشت درختی است که به آن طوبی گفته می شود. در بهشت خانه ای نیست و نه قصری و نه اطاقی و نه خانه ای مگر اینکه شاخه ای از آن درخت در آن است و همانا اصل آن (درخت) در خانه علی (ع) است. پس عمر ایستاد و گفت ای رسول خدا (ص)! آیا این را به ما نگفتی که اصل آن در خانه من است سپس می گویید که اصل آن در خانه علی (ع) است؟ پس پیامبر (ص) سرش را بلند کرد و فرمود: آیا تو نمی دانی که خانه من و خانه علی (ع) یکی است؛ و اطاق من و اطاق علی (ع) یکی است؛ و قصر من و قصر علی (ع) یکی است؛ و منزل من و منزل علی (ع) یکی است؛ و درجه من و درجه علی (ع) یکی است؛ و پوشش من و پوشش علی (ع) یکی است. عمر گفت ای رسول خدا (ص)! وقتی یکی از شما بخواهد با اهلش باشد چه می کند؟ پیامبر (ص) فرمودند: هر گاه یکی از ما بخواهد با اهلش باشد خداوند میان من و او ساتری از نور قرار می دهدپی وقتی از آن حاجت فارغ شدیم خداوند آن حجاب را بر می دارد. پس عمر حق علی علیه السلام را می دانست و به هیچ یک از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله حسد نمی برد آنطور که به حسد می برد.
بحار الأنوار (ط- بیروت)، ج ٨، ص ١٤٨، ح ٨٠
٨٧- تفسیر فرات بن إبراهیم عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ فِی قَوْلِهِ تَعَالَى طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ قَالَ النَّبِیُّ ص لَمَّا أُسْرِیَ بِی فَدَخَلْتُ الْجَنَّةَ فَإِذَا أَنَا بِشَجَرَةٍ کُلُّ وَرَقَةٍ مِنْهَا تُغَطِّی الدُّنْیَا وَ مَا فِیهَا تَحْمِلُ الْحُلِیَّ وَ الْحُلَلَ وَ الطَّعَامَ مَا خَلَا الشَّرَابَ وَ لَیْسَ فِی الْجَنَّةِ قَصْرٌ وَ لَا دَارٌ وَ لَا بَیْتٌ إِلَّا فِیهِ غُصْنٌ مِنْ أَغْصَانِهَا وَ صَاحِبُ الْقَصْرِ وَ الدَّارِ وَ الْبَیْتِ حُلِیُّهُ وَ حُلَلُهُ وَ طَعَامُهُ مِنْهَا فَقُلْتُ یَا جَبْرَئِیلُ مَا هَذِهِ الشَّجَرَةُ قَالَ هَذِهِ طُوبَى لَکَ فَطُوبَى لَکَ وَ لِکَثِیرٍ مِنْ أُمَّتِکَ قُلْتُ فَأَیْنَ مُنْتَهَاهَا یَعْنِی أَصْلَهَا قَالَ فِی دَارِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ابْنِ عَمِّکَ ع.
ابن عباس در ذیل آیه «طوبى از آن اینهاست و چه سرانجام خوبى دارند» (سوره رعد آیه ۲۹) گوید رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: در شب معراج هنگامی که داخل بهشت شدم درختی را دیدم که هر برگی از آن، دنیا و آنچه در دنیاست را می پوشاند و در هر برگ آن هم زیورآلات و غذا وجود داشت غیر از نوشیدنی؛ و هیچ قصر و خانه ای در بهشت نبود مگر اینکه شاخه ای از این درخت در آن قصر یا خانه وجود داشت و زیور و غذای صاحب آن قصر یا خانه از این درخت تأمین می شد. پس گفتم: ای جبرئیل این درخت چیست؟ گفت: این درخت طوبی است و خوشا به حال تو و بسیاری از امت تو. گفتم: انتهای این درخت (اصل آن) کجاست؟ گفت: اصل این درخت در خانه پسر عمویت علی بن ابی طالب (ع) می باشد.
بحار الأنوار (ط- بیروت)، ج ٨، ص ١٥٠، ح ٨٧
٨٨- تفسیر فرات بن إبراهیم قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: لَمَّا أُسْرِیَ بِی إِلَى السَّمَاءِ فَصِرْتُ فِی السَّمَاءِ الدُّنْیَا حَتَّى صِرْتُ فِی السَّمَاءِ السَّادِسَةِ فَإِذَا أَنَا بِشَجَرَةٍ لَمْ أَرَ شَجَرَةً أَحْسَنَ مِنْهَا وَ لَا أَکْبَرَ مِنْهَا فَقُلْتُ لِ جَبْرَئِیلَ یَا حَبِیبِی مَا هَذِهِ الشَّجَرَةُ قَالَ هَذِهِ طُوبَى یَا حَبِیبِی قَالَ فَقُلْتُ مَا هَذَا الصَّوْتُ الْعَالِی الْجَهْوَرِیُّ قَالَ هَذَا صَوْتُ طُوبَى قُلْتُ أَیَّ شَیْءٍ یَقُولُ قَالَ یَقُولُ وَا شَوْقَاهْ إِلَیْکَ یَا عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ ع.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: هنگامی که به آسمان برده شدم پس در آسمان دنیا واقع شدم تا اینکه در آسمان ششم قرار گرفتم پس در مقابل درختی قرار گرفتم که درختی بهتر و بزرگتر از آن ندیدهام. پس به جبرئیل گفتم ای دوست من این درخت چیست؟ گفت این طوبی است ای دوست من. گفتم این صدای بلند چیست؟ گفت این صدای طوبی است. گفتم: چه میگوید؟ گفت میگوید: چقدر مشتاق زیارتت هستم ای علی بن ابیطالب (ع).
بحار الأنوار (ط- بیروت)، ج ٨، ص ١٥٠، ح ٨٨
٩٠- تفسیر فرات بن إبراهیم قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: إِنَّ فِی الْجَنَّةِ لَشَجَرَةً یُقَالُ لَهَا طُوبَى مَا فِی الْجَنَّةِ دَارٌ إِلَّا فِیهَا غُصْنٌ مِنْ أَغْصَانِهَا أَحْلَى مِنَ الشَّهْدِ وَ أَلْیَنُ مِنَ الزُّبْدِ أَصْلُهَا فِی دَارِی وَ فَرْعُهَا فِی دَارِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: در بهشت درختی است که به آن طوبی می گویند. هیچ خانه ای در بهشت نیست مگر آن که شاخه ای از شاخه های طوبی در آن آمده است که شیرین تر از عسل و نرم تر از کره است و ریشه آن در خانه من و شاخه آن در خانه علی بن ابی طالب علیه السلام است.
بحار الأنوار (ط- بیروت)، ج ٨، ص ١٥١، ح ٩٠
٩١- تفسیر فرات بن إبراهیم عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع قَالَ: لَمَّا نَزَلَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ قَامَ مِقْدَادُ بْنُ الْأَسْوَدِ الْکِنْدِیُّ إِلَى النَّبِیِّ ص فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا طُوبَى قَالَ یَا مِقْدَادُ شَجَرَةٌ فِی الْجَنَّةِ لَوْ یَسِیرُ الرَّاکِبُ الْجَوَادُ لَسَارَ فِی ظِلِّهَا مِائَةَ عَامٍ قَبْلَ أَنْ یَقْطَعَهَا وَرَقُهَا وَ قُشُورُهَا بُرُودٌ خُضْرٌ وَ زَهْرُهَا رِیَاضٌ وَ أَفْنَانُهَا سُنْدُسٌ وَ إِسْتَبْرَقٌ وَ ثَمَرُهَا حُلَلٌ خُضْرٌ وَ طَعْمُهَا زَنْجَبِیلٌ وَ عَسَلٌ وَ بَطْحَاؤُهَا یَاقُوتٌ أَحْمَرُ وَ زُمُرُّدٌ أَخْضَرُ وَ تُرَابُهَا مِسْکٌ وَ عَنْبَرٌ وَ حَشِیشُهَا مَنِیعٌ وَ أَلَنْجُوجٌ یَتَأَجَّجُ مِنْ غَیْرِ وَقُودٍ یَتَفَجَّرُ مِنْ أَصْلِهَا السَّلْسَبِیلُ وَ الرَّحِیقُ وَ الْمَعِینُ وَ ظِلُّهَا مَجْلِسٌ مِنْ مَجَالِسِ شِیعَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع یَأْلَفُونَهُ وَ یَتَحَدَّثُونَ بِجَمْعِهِمْ وَ بَیْنَا هُمْ فِی ظِلِّهَا یَتَحَدَّثُونَ إِذْ جَاءَتْهُمُ الْمَلَائِکَةُ یَقُودُونَ نُجَبَاءَ جُبِلَتْ مِنَ الْیَاقُوتِ ثُمَّ نُفِخَ الرُّوحُ فِیهَا مَزْمُومَةً بِسَلَاسِلَ مِنْ ذَهَبٍ کَأَنَّ وُجُوهَهَا الْمَصَابِیحُ نَضَارَةً وَ حُسْناً وَبَرُهَا خَزٌّ أَحْمَرُ وَ مِرْعِزَّى أَبْیَضُ مُخْتَلِطَانِ لَمْ یَنْظُرِ النَّاظِرُونَ إِلَى مِثْلِهِ حُسْناً وَ بَهَاءً وَ ذُلُلٌ مِنْ غَیْرِ مُهْلَةٍ نُجَبَاءُ مِنْ غَیْرِ رِیَاضَةٍ عَلَیْهَا رِحَالٌ أَلْوَاحُهَا مِنَ الدُّرِّ وَ الْیَاقُوتِ الْمُفَضَّضَةِ بِاللُّؤْلُؤِ وَ الْمَرْجَانِ صَفَائِحُهَا مِنَ الذَّهَبِ الْأَحْمَرِ مُلَبَّسَةً بِالْعَبْقَرِیِّ وَ الْأُرْجُوَانِ فَأَنَاخُوا تِلْکَ النَّجَائِبَ إِلَیْهِمْ ثُمَّ قَالُوا لَهُمْ رَبُّکُمْ یُقْرِئُکُمُ السَّلَامَ وَ یَرَاکُمْ وَ یَنْظُرُ إِلَیْکُمْ وَ یُحِبُّکُمْ وَ تُحِبُّونَهُ وَ یَزِیدُکُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ سَعَتِهِ فَإِنَّهُ ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ وَ فَضْلٍ عَظِیمٍ قَالَ فَیُحْمَلُ کُلُّ رَجُلٍ مِنْهُمْ عَلَى رَاحِلَتِهِ فَیَنْطَلِقُونَ صَفّاً وَاحِداً مُعْتَدِلًا وَ لَا یَمُرُّونَ بِشَجَرَةٍ مِنْ أَشْجَارِ الْجَنَّةِ إِلَّا أَتْحَفَتْهُمْ بِثِمَارِهَا وَ رَحَلَتْ لَهُمْ عَنْ طَرِیقِهِمْ کَرَاهِیَةَ أَنْ یُثْلَمَ طَرِیقَتُهُمْ وَ أَنْ یُفَرَّقَ بَیْنَ الرَّجُلِ وَ رَفِیقِهِ فَلَمَّا دُفِعُوا إِلَى الْجَبَّارِ جَلَّ جَلَالُهُ قَالُوا رَبَّنَا أَنْتَ السَّلَامُ وَ لَکَ یَحِقُّ الْجَلَالُ وَ الْإِکْرَامُ فَیَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى مَرْحَباً بِعِبَادِیَ الَّذِینَ حَفِظُوا وَصِیَّتِی فِی أَهْلِ بَیْتِ نَبِیِّی وَ رَعَوْا حَقِّی وَ خَافُونِی بِالْغَیْبِ وَ کَانُوا مِنِّی عَلَى کُلِّ حَالٍ مُشْفِقِینَ قَالُوا أَمَا وَ عِزَّتِکَ وَ جَلَالِکَ مَا قَدَرْنَاکَ حَقَّ قَدْرِکَ وَ مَا أَدَّیْنَا إِلَیْکَ کُلَّ حَقِّکَ فَأْذَنْ لَنَا فِی السُّجُودِ قَالَ لَهُمْ رَبُّهُمْ إِنِّی وَضَعْتُ عَنْکُمْ مَئُونَةَ الْعِبَادَةِ وَ أَرَحْتُ عَلَیْکُمْ أَبْدَانَکُمْ وَ طَالَ مَا أَنْصَبْتُمْ لِیَ الْأَبْدَانَ وَ عَنِتُّمُ الْوُجُوهَ فَالْآنَ أَفْضَیْتُمْ إِلَى رُوحِی وَ رَحْمَتِی فَاسْأَلُونِی مَا شِئْتُمْ وَ تَمَنَّوْا عَلَیَّ أُعْطِکُمْ أَمَانِیَّکُمْ فَإِنِّی لَنْ أَجْزِیَکُمُ الْیَوْمَ بِأَعْمَالِکُمْ وَ لَکِنْ بِرَحْمَتِی وَ کَرَامَتِی وَ طَوْلِی وَ ارْتِفَاعِ مَکَانِی وَ عِظَمِ شَأْنِی وَ لِحُبِّکُمْ أَهْلَ بَیْتِ نَبِیِّی فَلَا یَزَالُ یَرْفَعُ أَقْدَارَ مُحِبِّی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع فِی الْعَطَایَا وَ الْمَوَاهِبِ حَتَّى إِنَّ الْمُقَصِّرَ مِنْ شِیعَتِهِ لَیَتَمَنَّى فِی أُمْنِیَّتِهِ مِثْلَ جَمِیعِ الدُّنْیَا مُنْذُ یَوْمَ خَلَقَهَا اللَّهُ إِلَى یَوْمَ أَفْنَاهَا فَیَقُولُ لَهُمْ رَبُّهُمْ لَقَدْ قَصَّرْتُمْ فِی أَمَانِیِّکُمْ وَ رَضِیتُمْ بِدُونِ مَا یَحِقُّ لَکُمْ فَانْظُرُوا إِلَى مَوَاهِبِ رَبِّکُمْ فَإِذَا بِقُبَابٍ وَ قُصُورٍ فِی أَعْلَى عِلِّیِّینَ مِنَ الْیَاقُوتِ الْأَحْمَرِ وَ الْأَخْضَرِ وَ الْأَصْفَرِ وَ الْأَبْیَضِ فَلَوْ لَا أَنَّهَا مُسَخَّرَةٌ إِذاً لَلُمِعَتِ الْأَبْصَارُ مِنْهَا فَمَا کَانَ مِنْ تِلْکَ الْقُصُورِ مِنَ الْیَاقُوتِ الْأَحْمَرِ فَهُوَ مَفْرُوشٌ بِالْعَبْقَرِیِّ الْأَحْمَرِ یَزْهَرُ نُورُهَا وَ مَا کَانَ مِنْهَا مِنَ الْیَاقُوتِ الْأَخْضَرِ فَهُوَ مَفْرُوشٌ بِالسُّنْدُسِ الْأَخْضَرِ وَ مَا کَانَ مِنْهَا مِنَ الْیَاقُوتِ الْأَبْیَضِ فَهُوَ مَفْرُوشٌ بِالْحَرِیرِ الْأَبْیَضِ وَ مَا کَانَ مِنْهَا مِنَ الْیَاقُوتِ الْأَصْفَرِ فَهُوَ مَفْرُوشٌ بِالرِّیَاشِ الْأَصْفَرِ مَثْبُوتَةً بِالزُّمُرُّدِ الْأَخْضَرِ وَ الْفِضَّةِ الْبَیْضَاءِ وَ الذَّهَبِ الْأَحْمَرِ قَوَاعِدُهَا وَ أَرْکَانُهَا مِنَ الْجَوْهَرِ یَثُورُ مِنْ أَبْوَابِهَا وَ أَعْرَاصِهَا نُورٌ مِثْلُ شُعَاعِ الشَّمْسِ عِنْدَهُ مِثْلُ الْکَوَاکِبِ الدُّرِّیِّ فِی النَّهَارِ الْمُضِیءِ وَ إِذَا عَلَى بَابِ کُلِّ قَصْرٍ مِنْ تِلْکَ الْقُصُورِ جَنَّتَانِ مُدْهامَّتانِ فِیهِما عَیْنانِ نَضَّاخَتانِ وَ فِیهِما مِنْ کُلِّ فاکِهَةٍ زَوْجانِ فَلَمَّا أَنْ أَرَادُوا أَنْ یَنْصَرِفُوا إِلَى مَنَازِلِهِمْ رَکِبُوا عَلَى بَرَاذِینَ مِنْ نُورٍ بِأَیْدِی وِلْدَانٍ مُخَلَّدِینَ بِیَدِ کُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ حَکَمَةُ بِرْذَوْنٍ مِنْ تِلْکَ الْبَرَاذِینِ لُجُمُهَا وَ أَعِنَّتُهَا مِنَ الْفِضَّةِ الْبَیْضَاءِ وَ أَثْفَارُهَا مِنَ الْجَوْهَرِ فَلَمَّا دَخَلُوا مَنَازِلَهُمْ وَجَدُوا الْمَلَائِکَةَ یُهَنِّئُونَهُمْ بِکَرَامَةِ رَبِّهِمْ حَتَّى إِذَا اسْتَقَرُّوا قَرَارَهُمْ قِیلَ لَهُمْ فَهَلْ وَجَدْتُمْ ما وَعَدَ رَبُّکُمْ حَقًّا قالُوا نَعَمْ رَبَّنَا رَضِینَا فَارْضَ عَنَّا قَالَ بِرِضَایَ عَنْکُمْ وَ بِحُبِّکُمْ أَهْلَ بَیْتِ نَبِیِّی أَحْلَلْتُمْ دَارِی وَ صَافَحَتْکُمُ الْمَلَائِکَةُ فَهَنِیئاً هَنِیئاً غَیْرَ مَحْذُورٍ وَ لَیْسَ فِیهِ تَنْغِیصٌ فَعِنْدَهَا قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُورٌ.
امام على علیه السّلام فرمودند: هنگامی که آیه «زندگی خوش و نیکویی بازگشت، از آن آنهاست» بر پیامبر نازل شد، مقداد بن اسود کندی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله، طوبی در این آیه شریفه به چه معناست؟ حضرت فرمود: ای مقداد! در بهشت درختی هست که اگر سوار تیزتک در سایه آن درخت صد سال راه بپیماید باز هم به زیر سایه آن درخت است. برگ و خرمای آن درخت، گوارا و سبز است و گل های آن بوستانی زرد و خوشه های آن ابریشمین و زربافت است و میوه آن زیورهای سبز و شیره آن زنجبیل و عسل است و دشت پیرامونش یاقوت سرخ و زمرد سبز و خاکش مشک و عنبر است و گیاهش زعفران است که بی هیچ افروختنی برافروزد و از ریشه اش چشمه سلسبیل و رحیق و مَعین می جوشد و سایه اش مجلسی از مجالس شیعیان علی بن ابی طالب علیه السلام است که وی در آنجا با ایشان سخن می گوید و هنگامی که ایشان در سایه آن درخت به گفت وگو نشسته اند ناگاه فرشتگان، سوار بر شترانی برگزیده که از یاقوت پدید آمده اند، نزد ایشان می رسند و آنگاه روح در آن شتران دمیده می شود؛ به زنجیرهایی زرین لگام شده اند و گویی چهره هاشان از سرزندگی و زیبایی چراغ هایی روشن است و پشمشان آمیزه ای است از خز سبز و موی مجعد سپید که هیچ کس در زیبایی و درخشندگی همانندشان را ندیده است. شترانی رام بی آنکه خوار شده باشند و شترانی پرورده بی آنکه به سختی درافتاده باشند و جهازهایی به رنگ درّ و یاقوت و نقره کوب با مروارید و مرجان بر آنها نهاده شده و پوستشان از طلای سرخ با پوشش رنگارنگ و ارغوان است. آنان را نزد ایشان بر زمین می نشانند و به ایشان گویند: پروردگارتان بر شما سلام می رساند، شما او را می نگرید و او سوی شما می نگرد و او دوستتان می دارد و شما دوستش میدارید و سپس او از فضل و بخشش بر شما می افزاید؛ چرا که او صاحب رحمت فراخ و فضل بزرگ است.
آنگاه هر یک از ایشان بر مرکب خود سوار می شوند و در صفی آراسته که هیچ یک جلو و عقب نباشند، به راه می افتند و حتی گوش و سینه های شتران نیز در کنار هم حرکت می کنند. به هر درخت از درختان بهشتی که می رسند از میوه هایش به آنها پیشکش می کند و از سر راه آنها دور می رود تا مبادا وجود آن درخت باعث شود تا راهشان پیچ و خمی پیدا کند و یا آنها یکدیگر را گم کنند و بین دوستان جدایی افتد.
چون به درگاه جبار بزرگ مرتبه رسند، گویند: پروردگارا تویی سلام و سلام از توست، جلال و بزرگواری شایسته توست. خداوند می فرماید: من سلامم و سلام با من است و جلال و بزرگواری شایسته من است. خوش آمدند بندگان من که سفارش مرا درباره خاندان پیامبر من حفظ کردند و حق مرا پاس داشتند و به غیب از من خوف کردند و در هر حال دلشان با من بود. آنان گویند: به عزت و جلالت سوگند ما چنان که باید، قدر تو را ندانستیم و آن گونه که باید حق تو را ادا نکردیم. به ما اجازه بده تا تو را سجده کنیم. پروردگارشان به آنها می فرماید: من زحمت عبادت را از شما برداشتم و بدن های شما را در آسایش قرار دادم و شما مدت طولانی بدن های خود را برای عبادت من رنج دادید و چهره هایتان را برایم به خاک نهادید و هم اکنون به لطف و رحمت من رسیدید. حال هرچه دوست دارید از من بخواهید و آرزوهایتان را از من درخواست کنید تا برآورده سازم؛ زیرا من امروز فقط پاداش اعمال شما را نمی دهم، بلکه با رحمت و کرامت و بخشش و مقام بزرگم و به اندازه دوستی شما با اهل بیت پیامبرم صلی الله علیه و آله به شما پاداش میدهم.
ای مقداد! از آن پس دوستداران علی بن ابی طالب علیه السلام غرق در عطاها و بخشش های پروردگارند تا آنجا که کمترین فرد شیعه مثل تمام دنیا را از اول خلقت تا انتهای آن آرزو می کند، ولی پروردگارشان به آنها می فرماید: در آرزوهایتان کوتاهی کردید و به کمتر از شایستگی خود راضی شدید، حال به بخشش های پروردگارتان بنگرید. ناگهان شیعیان گنبدها و قصر هایی بر فراز آسمان هفتم از یاقوت سرخ و سبز و زرد و سفید می بینند که نورشان چنان می درخشد که اگر آن نور در تسخیر نبود، چشم ها را سفید می کرد. آن قصرهایی که از یاقوت سرخ است با نقش و نگار سرخ فرش شده و آنهایی که از یاقوت سبز است با ابریشم سبز فرش شده و آنهایی که از یاقوت سفید است با حریر سفید فرش شده و آنهایی که از یاقوت زرد است با گل های زرد فرش شده است و در سراسرشان زمرد سبز و نقره سفید و طلای سرخ گسترده شده است. پایه ها و ستون های قصرها از جواهر است و از درها و دیوارهایشان نوری می درخشد که نور شعاع آفتاب در برابر آن همچون نور ستاره درخشانی در روز روشن است.
در مقابل هر قصری در بوستان است. «دو بهشت... از [شدت] سرسبزی به سیاهی زند... در آن [دو بهشت] دو چشمه جوشان اند» (سوره الرحمن آیات ٦٤ و ٦٦) «در آن دو از هر میوه ای دو نوع است.» (سوره الرحمن آیه ٥٢) هنگامی که شیعیان حضرت علی علیه السلام می خواهند به منزل های خود بازگردند، آنها را بر مرکب هایی از نور سوار می کنند که مهار آنها به دست پسرانی زیبا و جاویدان است که در دست هریک دهنه یکی از آن مرکب هاست که مهار و افسار آن از نقره سفید و زین آن از جواهر است. چون به منزل هایشان وارد شوند، فرشتگان با کرامت خداوند به ایشان تبریک و تهنیت می گویند و هنگامی که در محل خود قرار گیرند، به آنها خطاب میشود: «آیا شما [نیز] آن چه را پروردگارتان به شما وعده داده بود حق یافتید؟ می گویند: بله» (سوره اعراف آیه ٤٤) پروردگارا! ما خشنودیم تو نیز از ما خشنود باش. خطاب می شود: به خاطر رضایت و خشنودی ام از شما و دوستی شما با اهل بیت پیامبرم به خانه من در آمدید و فرشتگان دست در دستانتان نهادند؛ گوارایتان باد، گوارایتان باد! محذوری نیست (خداوند به آنها بخششی قطع ناشدنی اعطا می کند.) و در آن هیچ ناگواری نیست. در این هنگام می گویند: «سپاس و ستایش از آن خداوندی است که اندوه را از [دل] ما برد، به راستی پروردگار ما آمرزند، شکر گزار است.» (سوره فاطر آیه ٣٤)
بحار الأنوار (ط- بیروت)، ج ٨، ص ١٥١، ح ٩١
١١١- تفسیر الإمام علیه السلام قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَعَانَ ضَعِیفاً فِی بَدَنِهِ عَلَى أَمْرِهِ أَعَانَهُ اللَّهُ عَلَى أَمْرِهِ وَ نَصَبَ لَهُ فِی الْقِیَامَةِ مَلَائِکَةً یُعِینُونَهُ عَلَى قَطْعِ تِلْکَ الْأَهْوَالِ وَ عُبُورِ تِلْکَ الْخَنَادِقِ مِنَ النَّارِ حَتَّى لَا یُصِیبَهُ مِنْ دُخَانِهَا وَ عَلَى سُمُومِهَا وَ عَلَى عُبُورِ الصِّرَاطِ إِلَى الْجَنَّةِ أَمْناً
وَ سَاقَ الْحَدِیثَ إِلَى أَنْ قَالَ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا کَانَ أَوَّلُ یَوْمٍ مِنْ شَعْبَانَ أَمَرَ بِأَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَتُفَتَّحُ وَ یَأْمُرُ شَجَرَةَ طُوبَى فَتُطْلِعُ أَغْصَانَهَا عَلَى هَذِهِ الدُّنْیَا ثُمَّ یُنَادِی مُنَادِی رَبِّنَا عَزَّ وَ جَلَّ یَا عِبَادَ اللَّهِ هَذِهِ أَغْصَانُ شَجَرَةِ طُوبَى فَتَعَلَّقُوا بِهَا تُؤَدِّکُمْ إِلَى الْجِنَانِ وَ هَذِهِ أَغْصَانُ شَجَرَةِ الزَّقُّومِ فَإِیَّاکُمْ وَ إِیَّاهَا لَا تَؤَدِّیکُمْ إِلَى الْجَحِیمِ ثُمَّ قَالَ فَوَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ نَبِیّاً إِنَّ مَنْ تَعَاطَى بَاباً مِنَ الْخَیْرِ فِی هَذَا الْیَوْمِ فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْ أَغْصَانِ شَجَرَةِ طُوبَى فَهُوَ مُؤَدِّیهِ إِلَى الْجِنَانِ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَمَنْ تَطَوَّعَ لِلَّهِ بِصَلَاةٍ فِی هَذَا الْیَوْمِ فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ وَ مَنْ تَصَدَّقَ فِی هَذَا الْیَوْمِ فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ وَ مَنْ عَفَا عَنْ مَظْلِمَةٍ فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ وَ مَنْ أَصْلَحَ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ الْوَالِدِ وَ وَلَدِهِ وَ الْقَرِیبِ وَ قَرِیبِهِ وَ الْجَارِ وَ جَارِهِ وَ الْأَجْنَبِیِّ وَ أَجْنَبِیِّهِ فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ وَ مَنْ خَفَّفَ عَنْ مُعْسِرٍ مِنْ دَیْنِهِ أَوْ حَطَّ عَنْهُ فَقَطْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ وَ مَنْ نَظَرَ فِی حِسَابِهِ فَرَأَى دَیْناً عَتِیقاً قَدْ یَئِسَ مِنْهُ صَاحِبُهُ فَأَدَّاهُ فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ وَ مَنْ کَفَلَ یَتِیماً فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ وَ مَنْ کَفَّ سَفِیهًا عَنْ عِرْضِ مُؤْمِنٍ فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ وَ مَنْ قَعَدَ لِذِکْرِ اللَّهِ وَ لِنَعْمَائِهِ یَشْکُرُهُ فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ وَ مَنْ عَادَ مَرِیضاً وَ مَنْ شَیَّعَ فِیهِ جَنَازَةً وَ مَنْ عَزَّى فِیهِ مُصَاباً فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ وَ مَنْ بَرَّ فِیهِ وَالِدَیْهِ أَوْ أَحَدَهُمَا فِی هَذَا الْیَوْمِ فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ وَ مَنْ کَانَ أَسْخَطَهُمَا قَبْلَ هَذَا الْیَوْمِ فَأَرْضَاهُمَا فِی هَذَا الْیَوْمِ فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ وَ کَذَلِکَ مَنْ فَعَلَ شَیْئاً مِنْ سَائِرِ أَبْوَابِ الْخَیْرِ فِی هَذَا الْیَوْمِ فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ ...
هر که کسی را که ناتوانی جسمی دارد در کارهایش کمک کند، خدا در کارش به او کمک دهد و در قیامت فرشته هایی می گمارد که او را در گذر از هراسها کمک دهند و از خندق های آتش بگذرانند تا اینکه دودها و سمهای آن به ایشان برخورد نکند و از صراط او را سالم به بهشت رسانند.
و حدیث را ادامه داد تا اینکه فرمود: به درستی که خداوند عزوجل چون روز اول ماه شعبان میشود امر میکند به درهای بهشت پس باز میشود و امر میکند درخت طوبی را، پس شاخههای خود را بر این دنیا نزدیک میکند؛ آنگاه منادی پروردگار عزوجل صدا میزند: ای بندگان خدا این شاخههای درخت طوبی است پس به او در آویزید که شما را به سوی بهشت بلند کند و این شاخههای درخت زقوم است، بترسید از او که شما را به سوی جهنم هدایت نکند.
قسم به آنکه مرا به راستی به رسالت مبعوث کرده که هر که دری از خیر و نیکی در این روز کسب کند، پس به درستی که به شاخهای از شاخههای درخت طوبی در آویخته، پس آن درخت او را به سوی بهشت میکشاند و هر که کسب کند دری از شرّ را در امروز، پس به تحقیق که در آویخته به شاخهای از شاخههای درخت زقوم پس آن درخت او را به سوی آتش میکشاند
در این روز هر کس برای خدا نماز مستحبی به جا آورد و هرکه در این روز روزه بدارد و هرکه میان زنی با همسرش، یا پدری با فرزندش، یا خویشاوندان، یا زن و شوهری صلح دهد، خود را به درخت طوبی نزدیک کرده است؛ کسی که پریشانی را از بدهکاری که طلبی از او دارد بزداید، یا از طلبش که بر عهده بدهکار است بکاهد و کسی که در حساب خود نظر کند و قرض کهنهای را بر عهده خود ببیند که طلبکارش از به دست آوردنش مأیوس شده، پس آن را به صاحبش برگرداند، خود را به طوبای بهشتی درآویخته است.
طوبی سهم کسی خواهد بود که یتیمی را سرپرستی کند و یا سفیهی را از ضربه زدن به آبرو و عِرض مؤمنی باز دارد و کسی که قرآن یا قسمتی از آن را بخواند و خدا را یاد کند، نعمتهایش را برشمارد و آنگاه شکر خدا کند. کسی که از بیماری عیادت کند و کسی که به پدر و مادر یا یکی از آنها نیکی کند و آن که پیش از رسیدن روز اول شعبان پدر و مادر خویش را به خشم آورده بود و در این روز خشنودشان کند و نیز هرکه جنازهای را تشییع کند و در این روز مصیبتزدهای را تسلی بخشد و هر کس در این روز چیزی از ابواب خیر را به جا آورد، در زمره کسانی است که در اول شعبان خود را به درخت طوبی بهشتی نزدیک و از زقوم جهنمی دور داشته است.
بحار الأنوار (ط- بیروت)، ج ٨، ص ١٦٦، ح ١١١
١٢٠- تفسیر فرات بن إبراهیم عَنِ النَّبِیِّ ص قَالَ: طُوبَى شَجَرَةٌ فِی الْجَنَّةِ غَرَسَهَا اللَّهُ بِیَدِهِ وَ نَفَخَ فِیهِ مِنْ رُوحِهِ تُنْبِتُ الْحُلِیَّ وَ الْحُلَلَ وَ الثِّمَارَ مُتَدَلِّیَةً عَلَى أَفْوَاهِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ إِنَّ أَغْصَانَهَا لَتُرَى مِنْ وَرَاءِ سُورِ الْجَنَّةِ فِی مَنْزِلِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (ع) لَمْ یُحْرَمْهَا وَلِیُّهُ وَ لَنْ یَنَالَهَا عَدُوُّهُ.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: طوبی درختی در بهشت است که خداوند به دست خود آن را کاشته است و از روح خود در آن دمیده است و زیورها و جامه ها و میوه هایی می رویاند که همه در دسترس بهشتیان است و هر آینه شاخه های آن از ورای دیوارهای بهشت دیده می شود و آن در منزل علی بن ابی طالب علیه السلام است که او آن را بر دوستدارش حرام نمی کند و دست دشمنش هرگز به آن نمی رسد.
بحار الأنوار (ط- بیروت)، ج ٨، ص ١٧٣، ح ١٢٠
٢١٣- عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: فِی قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ یَعْنِی وَ حُسْنُ مَرْجِعٍ فَأَمَّا طُوبَى فَإِنَّهَا شَجَرَةٌ فِی الْجَنَّةِ سَاقُهَا فِی دَارِ مُحَمَّدٍ ص وَ لَوْ أَنَّ طَائِراً طَارَ مِنْ سَاقِهَا لَمْ یَبْلُغْ فَرْعَهَا حَتَّى یَقْتُلَهُ الْهَرَمُ عَلَى کُلِّ وَرَقَةٍ مِنْهَا مَلَکٌ یَذْکُرُ اللَّهَ وَ لَیْسَ فِی الْجَنَّةِ دَارٌ إِلَّا وَ فِیهِ غُصْنٌ مِنْ أَغْصَانِهَا وَ إِنَّ أَغْصَانَهَا لَتُرَى مِنْ وَرَاءِ سُورِ الْجَنَّةِ یَحْمِلُ لَهُمْ مَا یَشَاءُونَ مِنْ حُلِیِّهَا وَ حُلَلِهَا وَ ثِمَارِهَا لَا یُؤْخَذُ مِنْهَا شَیْءٌ إِلَّا أَعَادَهُ اللَّهُ کَمَا کَانَ بِأَنَّهُمْ کَسَبُوا طَیِّباً وَ أَنْفَقُوا قَصْداً وَ قَدَّمُوا فَضْلًا فَقَدْ أَفْلَحُوا وَ أَنْجَحُوا.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله درباره آیه «طوبی براى آنهاست و سرانجام نیک است.» (سوره رعد آیه ۲۹) فرمودند: یعنی «و مرجعی نیکو.» پس همانا طوبی درختی در بهشت است که ساقه آن در خانه حضرت محمد (ص) است و اگر پرنده ای از ساقه آن پرواز کند به شاخه آن نمی رسد مگر آنکه از پیری می میرد. بر هر برگ آن فرشته ای خدا را ذکر می گوید و در بهشت هیچ خانه ای نیست مگر آنکه در آن شاخه ای از شاخه های آن است؛ و هر آینه شاخه های آن از ورای دیوارهای بهشت دیده می شود بر آن آویزان است هر چه بخواهند از شیرینیها و زیورها؛ و کسی میوه آن را نمی گیرد مگر آنکه خداوند مانند اولش را باز می گرداند به این خاطر که کسب پاک داشته و بدون افراط و تفریط، انفاق میکنند و فضیلتها را [برای قیامتشان] پیش میفرستند. ایشان رستگار و پیروز میشوند.
بحار الأنوار (ط- بیروت)، ج ٨، ص ٢١٩، ح ٢١٣
طوبی (خوش به حال کسی که) - بخش ١
طوبی (خوش به حال کسی که) - بخش ٢