احادیث موضوعی

احادیث در موضوعات مختلف به صورت دسته بندی شده از منابع معتبر روایی

احادیث موضوعی

احادیث در موضوعات مختلف به صورت دسته بندی شده از منابع معتبر روایی

این وبلاگ جـهت ارائـه روایـات در موضـوعات مختلف ایجـاد شده است. در هـر موضـوع از روایات، زیر موضوعات مشخص شده و دسته بندی به صورت جزئی تر قرار داده می شود. تمام روایات دارای ترجمه هستند.

آخرین مطالب

شیعه - بخش ١

چهارشنبه, ۱۴ تیر ۱۴۰۲، ۰۱:۵۹ ب.ظ

موضوعات

مبانی: مسلمانان حقیقی- شیعه حقیقی- ملاک شدت شیعه بودن- اثبات حقانیت شیعه- پیمان از شیعه در عالم ذر - خلقت شیعیان- شیعیان، یاوران اسلام

عظمت شیعیان: درود و رحمت فرشتگان بر شیعیان- افراد وابسته به خدا و ائمه (ع)- برترین خلق- تنها هدایت یافتگان- بهشت و دوزخ برای دوستی و دشمنی با شیعه- راه خداوند شیعیان هستند

 

کلمه «شیعه» در کتابهای الکافی بررسی شد.

 

مبانی

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جُنْدَبٍ‏ أَنَّهُ کَتَبَ إِلَیْهِ الرِّضَا ع أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ مُحَمَّداً ص کَانَ أَمِینَ اللَّهِ فِی خَلْقِهِ فَلَمَّا قُبِضَ ص کُنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ وَرَثَتَهُ فَنَحْنُ أُمَنَاءُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ‏ عِنْدَنَا عِلْمُ الْبَلَایَا وَ الْمَنَایَا وَ أَنْسَابُ الْعَرَبِ‏ وَ مَوْلِدُ الْإِسْلَامِ وَ إِنَّا لَنَعْرِفُ الرَّجُلَ إِذَا رَأَیْنَاهُ بِحَقِیقَةِ الْإِیمَانِ وَ حَقِیقَةِ النِّفَاقِ وَ إِنَّ شِیعَتَنَا لَمَکْتُوبُونَ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ أَخَذَ اللَّهُ عَلَیْنَا وَ عَلَیْهِمُ الْمِیثَاقَ یَرِدُونَ مَوْرِدَنَا وَ یَدْخُلُونَ مَدْخَلَنَا لَیْسَ عَلَى مِلَّةِ الْإِسْلَامِ غَیْرُنَا وَ غَیْرُهُمْ نَحْنُ النُّجَبَاءُ النُّجَاةُ وَ نَحْنُ أَفْرَاطُ الْأَنْبِیَاءِ وَ نَحْنُ أَبْنَاءُ الْأَوْصِیَاءِ وَ نَحْنُ الْمَخْصُوصُونَ فِی کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ نَحْنُ أَوْلَى النَّاسِ بِکِتَابِ اللَّهِ وَ نَحْنُ أَوْلَى النَّاسِ بِرَسُولِ اللَّهِ ص وَ نَحْنُ الَّذِینَ شَرَعَ اللَّهُ لَنَا دِینَهُ فَقَالَ فِی کِتَابِهِ- شَرَعَ لَکُمْ‏ یَا آلَ مُحَمَّدٍ مِنَ الدِّینِ ما وَصَّى بِهِ‏ نُوحاً قَدْ وَصَّانَا بِمَا وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذِی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ‏ یَا مُحَمَّدُ- وَ ما وَصَّیْنا بِهِ إِبْراهِیمَ وَ مُوسى‏ وَ عِیسى‏ فَقَدْ عَلَّمَنَا وَ بَلَّغَنَا عِلْمَ مَا عَلِمْنَا وَ اسْتَوْدَعَنَا عِلْمَهُمْ نَحْنُ وَرَثَةُ أُولِی الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ- أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ‏ یَا آلَ مُحَمَّدٍ- وَ لا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ‏ وَ کُونُوا عَلَى جَمَاعَةٍ- کَبُرَ عَلَى الْمُشْرِکِینَ‏ مَنْ أَشْرَکَ بِوَلَایَةِ عَلِیٍ‏ ما تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ‏ مِنْ وَلَایَةِ عَلِیٍّ إِنَّ اللَّهَ یَا مُحَمَّدُ یَهْدِی إِلَیْهِ‏ مَنْ یُنِیبُ‏ (الشورى: ١٢) مَنْ یُجِیبُکَ إِلَى وَلَایَةِ عَلِیٍّ ع.

از عبد اللَّه جندب روایت شده که حضرت رضا علیه السلام باو نوشت: اما بعد همانا محمد صلّى اللَّه علیه و آله امین خدا بود در میان خلقش و چون آن حضرت صلّى اللَّه علیه و آله در گذشت، ما خانواده وارث او شدیم، پس ما هستیم امین خدا در زمین، علم بلاها و مردنها و نژاد عرب و تولد اسلام نزد ماست (یعنى نژاد صحیح و فاسد عرب را میشناسیم و از محل تولد اسلام که دل انسانست آگاهیم) و چون هر مردى را به بینیم میشناسیم که او حقیقة مؤمن است یا منافق و نام شیعیان ما و نام پدرانشان، نزد ما ثبت است. خدا از ما و آنها پیمان گرفته (که ما رهبر آنها باشیم و آنها پیرو ما) بر سر هر آبى که ما وارد شویم‏ آنها هم وارد شوند و در هر جا در آئیم، در آیند (اشاره بحوض کوثر و بهشت و مقام علیین دارد و یا متابعت در مقام عمل را میرساند) جز ما و ایشان کسى در کیش اسلام نیست، مائیم نجیب و رستگار و مائیم بازماندگان پیغمبران و مائیم فرزندان اوصیاء و ما در کتاب خداى عز و جل خصوصیت داریم و ما بقرآن سزاوارتریم تا مردم دیگر و ما بپیغمبر نزدیک‏تریم تا مردم دیگر، و خدا دینش را براى ما مقرر داشته و در قرآنش فرموده (١٣ سوره ٤٢) «مقرر فرمود براى شما (اى آل محمد) از دین آنچه را که بنوح سفارش نمود (بما سفارش کرد آنچه را بنوح سفارش کرد) و آنچه را بتو وحى کردیم (اى محمد) و آنچه را بابراهیم و موسى و عیسى سفارش کردیم (بما آموخت و رسانید آنچه را باید بدانیم و علوم این پیغمبران را بما سپرد، ما وارث پیغمبران اولو العزم هستیم) و آن سفارش این بود که دین را بپا دارید (اى آل محمد) در آن تفرقه نیندازید (و با هم متحد باشید) گران و ناگوار است بر مشرکین (آنها که بولایت على مشرک شدند) آنچه را بدان دعوتشان کنید (که ولایت على است) همانا خدا (اى محمد) هدایت کند کسیرا که باو رجوع کند» یعنى کسى که ولایت على علیه السلام را از تو بپذیرد.

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏ ١، ص ٢٢٣، ح ١

قَالَ أَبُو الْحَسَنِ ع‏ لَوْ مَیَّزْتُ شِیعَتِی‏ لَمْ أَجِدْهُمْ إِلَّا وَاصِفَةً وَ لَوِ امْتَحَنْتُهُمْ لَمَا وَجَدْتُهُمْ إِلَّا مُرْتَدِّینَ وَ لَوْ تَمَحَّصْتُهُمْ لَمَا خَلَصَ مِنَ الْأَلْفِ وَاحِدٌ وَ لَوْ غَرْبَلْتُهُمْ غَرْبَلَةً لَمْ یَبْقَ مِنْهُمْ إِلَّا مَا کَانَ لِی إِنَّهُمْ طَالَ مَا اتَّکَوْا عَلَى الْأَرَائِکِ فَقَالُوا نَحْنُ شِیعَةُ عَلِیٍّ إِنَّمَا شِیعَةُ عَلِیٍّ مَنْ صَدَّقَ قَوْلَهُ فِعْلُهُ.

ابو الحسن علیه السّلام فرمود: اگر من شیعیان خود را بررسى کنم مردمى نخواهم یافت مگر زبان آور و چون بیازمایمشان آنها را نخواهم یافت مگر از دین برگشته و اگر در بوته آزمایششان گذارم از هزار نفر یک نفر هم سالم بیرون نیاید و اگر غربالشان کنم چیزى جز آنچه از من است در غربال نماند. اینها دیر زمانى است که بر بالشها تکیه زده‏اند و گفته‏اند: ما شیعه على هستیم و حال آنکه شیعه على تنها آن کسى است که کردارش گفتارش را تصدیق کند.

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏ ٨، ص ٢٢٨، ح ٢٩٠

عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْجَهْمِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ ع لَا تَنْسَنِی مِنَ الدُّعَاءِ قَالَ أَ وَ تَعْلَمُ أَنِّی أَنْسَاکَ قَالَ فَتَفَکَّرْتُ فِی نَفْسِی وَ قُلْتُ هُوَ یَدْعُو لِشِیعَتِهِ‏ وَ أَنَا مِنْ شِیعَتِهِ‏ قُلْتُ لَا لَا تَنْسَانِی قَالَ وَ کَیْفَ عَلِمْتَ ذَلِکَ قُلْتُ إِنِّی مِنْ شِیعَتِکَ‏ وَ إِنَّکَ لَتَدْعُو لَهُمْ فَقَالَ هَلْ عَلِمْتَ بِشَیْ‏ءٍ غَیْرِ هَذَا قَالَ قُلْتُ لَا قَالَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ مَا لَکَ عِنْدِی فَانْظُرْ إِلَى مَا لِی عِنْدَکَ.

حسن بن جهم گوید: بحضرت ابى الحسن علیه السلام عرضکردم: مرا از دعا فراموش مکن، فرمود تو میدانى که من فراموشت کنم؟ گوید: در فکر فرو رفتم و با خود گفتم: آن حضرت براى شیعیانش دعا کند و من هم از شیعیان او هستم (پس براى من دعا کند) عرضکردم: نه، شما مرا فراموش نمیکنى، فرمود: این را از کجا دانستى؟ عرضکردم: من از شیعیان شما هستم و شما هم که براى شیعیانت دعا میکنى (پس مرا هم در ضمن دعا میکنید) فرمود: جز این هم چیزى دانستى؟ گوید: عرضکردم: نه، فرمود: هر گاه خواستى بدانى نزد من چگونه هستى بنگر من نزد تو چگونه هستم.

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏ ٢، ص ٦٥٢، ح ٤

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: یَا مَعْشَرَ الشِّیعَةِ خَاصِمُوا بِسُورَةِ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ تَفْلُجُوا فَوَ اللَّهِ إِنَّهَا لَحُجَّةُ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى عَلَى الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ إِنَّهَا لَسَیِّدَةُ دِینِکُمْ وَ إِنَّهَا لَغَایَةُ عِلْمِنَا یَا مَعْشَرَ الشِّیعَةِ خَاصِمُوا بِ حم وَ الْکِتابِ الْمُبِینِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ‏ فَإِنَّهَا لِوُلَاةِ الْأَمْرِ خَاصَّةً بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص یَا مَعْشَرَ الشِّیعَةِ یَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى- وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِیها نَذِیرٌ (الفاطر: ٢٢) قِیلَ یَا أَبَا جَعْفَرٍ نَذِیرُهَا مُحَمَّدٌ ص قَالَ صَدَقْتَ فَهَلْ کَانَ نَذِیرٌ وَ هُوَ حَیٌّ مِنَ الْبِعْثَةِ فِی أَقْطَارِ الْأَرْضِ فَقَالَ السَّائِلُ لَا قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع أَ رَأَیْتَ بَعِیثَهُ أَ لَیْسَ نَذِیرَهُ کَمَا أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص فِی بِعْثَتِهِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ نَذِیرٌ فَقَالَ بَلَى قَالَ فَکَذَلِکَ لَمْ یَمُتْ مُحَمَّدٌ إِلَّا وَ لَهُ بَعِیثٌ نَذِیرٌ قَالَ فَإِنْ قُلْتُ لَا فَقَدْ ضَیَّعَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ فِی أَصْلَابِ الرِّجَالِ مِنْ أُمَّتِهِ قَالَ وَ مَا یَکْفِیهِمُ الْقُرْآنُ قَالَ بَلَى إِنْ وَجَدُوا لَهُ مُفَسِّراً قَالَ وَ مَا فَسَّرَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ بَلَى قَدْ فَسَّرَهُ لِرَجُلٍ وَاحِدٍ وَ فَسَّرَ لِلْأُمَّةِ شَأْنَ ذَلِکَ الرَّجُلِ وَ هُوَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع قَالَ السَّائِلُ یَا أَبَا جَعْفَرٍ کَانَ هَذَا أَمْرٌ خَاصٌّ لَا یَحْتَمِلُهُ الْعَامَّةُ قَالَ أَبَى اللَّهُ أَنْ یُعْبَدَ إِلَّا سِرّاً حَتَّى یَأْتِیَ إِبَّانُ أَجَلِهِ الَّذِی یَظْهَرُ فِیهِ دِینُهُ کَمَا أَنَّهُ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ مَعَ خَدِیجَةَ مُسْتَتِراً حَتَّى أُمِرَ بِالْإِعْلَانِ قَالَ السَّائِلُ یَنْبَغِی لِصَاحِبِ هَذَا الدِّینِ أَنْ یَکْتُمَ قَالَ أَ وَ مَا کَتَمَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع یَوْمَ أَسْلَمَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص حَتَّى ظَهَرَ أَمْرُهُ قَالَ بَلَى قَالَ فَکَذَلِکَ أَمْرُنَا حَتَّى یَبْلُغَ الْکِتابُ أَجَلَهُ‏.

امام محمد تقى علیه السلام فرمود: اى گروه شیعه: با سوره «انا انزلناه» (با اهل سنت) مخاصمه و مباحثه کنید تا پیروز شوید، بخدا که آن سوره پس از پیغمبر حجت خداى- تبارک و تعالى- است بر مردم و آن سوره سرور دین شماست (بزرگترین دلیل مذهب شماست) و نهایت دانش ماست (زیرا کاشف از شب قدر است و در آن شب مکنونات علمى براى ما هویدا مى‏گردد) اى گروه شیعه با آیات‏ حم وَ الْکِتابِ الْمُبِینِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ‏ مخاصمه کنید، زیرا این آیات مخصوص والیان امر امامت است بعد از پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله.اى گروه شیعه! خداى- تبارک و تعالى- میفرماید: (٢٢ سوره ٣٥) «هیچ امتى نیست مگر آنکه بیم رسانى در میان آنها بوده است» شخصى گفت: اى ابا جعفر بیم رسان امت، محمد صلّى اللَّه علیه و آله است فرمود: درست گفتى ولى آیا پیغمبر در زمان حیاتش چاره‏ئى از فرستادن نمایندگان در اطراف زمین داشت؟(یعنى میتوانست آنها را نفرستد) گفت: نه: امام فرمود: بمن بگو مگر فرستاده پیغمبر بیم رسان او نیست چنان که خود پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله فرستاده خداى عز و جل و بیم رسان او بود؟ گفت: چرا، فرمود: پس همچنین پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله براى پس از مرگ خود هم فرستاده و بیم رسان دارد، اگر بگوئى ندارد، لازم آید که پیغمبر آنهائى را که در صلب مردان امتش بودند، ضایع کرده (و بدون رهبر گذاشته) باشد.آن مرد گفت: مگر قرآن براى آنها کافى نیست؟ فرمود: چرا در صورتى که مفسرى براى قرآن‏داشته باشند، گفت: مگر پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله قرآن را تفسیر نفرموده است؟ فرمود: چرا تنها براى یک مرد تفسیر کرد و شأن آن مرد را که على بن ابى طالب است بامت خود گفت.مرد سائل گفت: اى ابا جعفر، این مطلبى است خصوصى که عامه از مردم زیر بار آن نروند، فرمود خدا حتما میخواهد که در نهان پرستش شود تا برسد هنگام و زمانى که دینش آشکار شود، همچنان که (سالهاى اول بعثت) پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله با خدیجه در نهان پرستش خدا مى‏کرد تا زمانى که مأمور باعلان گشت.مرد سائل گفت: آیا صاحب این دین باید آن را نهان کند؟ فرمود: مگر على بن ابى طالب علیه السلام از روزى که با رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله اسلام آورد آن را نهان نکرد تا زمانى که امرش ظاهر گشت؟کار ما نیز همچنین است تا نوشته خدا مدتش برسد (و هنگام ظهور امام زمان علیه السلام و آشکار شدن دین فرا رسد)

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏ ١، ص ٢٤٩، ح ٦

قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع إِنَّ اللَّهَ أَخَذَ مِیثَاقَ شِیعَتِنَا بِالْوَلَایَةِ وَ هُمْ ذَرٌّ یَوْمَ أَخَذَ الْمِیثَاقَ عَلَى الذَّرِّ وَ الْإِقْرَارَ لَهُ بِالرُّبُوبِیَّةِ وَ لِمُحَمَّدٍ ص بِالنُّبُوَّةِ.

امام باقر علیه السلام فرمودند: خدا از شیعیان ما پیمان ولایت گرفت، در حالى که مانند موران ریز بودند، همان روزى که از ذره‏ها (روزى که همه بشر مانند ذره یعنى مورچه بودند) پیمان گرفت و نیز بربوبیت خود و نبوت محمد صلّى اللَّه علیه و آله اقرار گرفت. (راجع بعالم ذر در کتاب ایمان و کفر بتفصیل بحث مى‏شود).

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏ ١، ص ٤٣٦، ح ١

عَنْ دَاوُدَ بْنِ کَثِیرٍ الرَّقِّیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ مَا مَعْنَى السَّلَامِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَمَّا خَلَقَ نَبِیَّهُ وَ وَصِیَّهُ وَ ابْنَتَهُ وَ ابْنَیْهِ وَ جَمِیعَ الْأَئِمَّةِ وَ خَلَقَ شِیعَتَهُمْ‏ أَخَذَ عَلَیْهِمُ الْمِیثَاقَ وَ أَنْ یَصْبِرُوا وَ یُصَابِرُوا وَ یُرَابِطُوا وَ أَنْ یَتَّقُوا اللَّهَ وَ وَعَدَهُمْ أَنْ یُسَلِّمَ لَهُمُ الْأَرْضَ الْمُبَارَکَةَ وَ الْحَرَمَ الْآمِنَ وَ أَنْ یُنَزِّلَ لَهُمُ الْبَیْتَ الْمَعْمُورَ وَ یُظْهِرَ لَهُمُ السَّقْفَ الْمَرْفُوعَ وَ یُرِیحَهُمْ مِنْ عَدُوِّهِمْ وَ الْأَرْضِ الَّتِی یُبَدِّلُهَا اللَّهُ مِنَ السَّلَامِ وَ یُسَلِّمُ مَا فِیهَا لَهُمْ‏ لا شِیَةَ فِیها قَالَ لَا خُصُومَةَ فِیهَا لِعَدُوِّهِمْ وَ أَنْ یَکُونَ لَهُمْ فِیهَا مَا یُحِبُّونَ وَ أَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَى جَمِیعِ الْأَئِمَّةِ وَ شِیعَتِهِمُ‏ الْمِیثَاقَ بِذَلِکَ وَ إِنَّمَا السَّلَامُ عَلَیْهِ تَذْکِرَةُ نَفْسِ الْمِیثَاقِ وَ تَجْدِیدٌ لَهُ عَلَى اللَّهِ لَعَلَّهُ أَنْ یُعَجِّلَهُ جَلَّ وَ عَزَّ وَ یُعَجِّلَ السَّلَامَ لَکُمْ بِجَمِیعِ مَا فِیهِ.

داود بن کثیر رقى گوید بامام صادق علیه السلام عرضکردم: معنى سلام بر رسول خدا چیست؟ فرمود:چون خداى تبارک و تعالى (در عالم ارواح) پیغمبرش را و وصى او و دختر و دو پسرش و امامان دیگر و همه شیعیان را خلق فرمود، از آنها پیمان گرفت که (در بلاها) صبر کنند و (در برابر دشمنان خدا و هواى نفس) پایدارى کنند و (جان خود و اسبان خویش را) در مرزها و سرحدها به بندند و از خدا پروا کنند.و خدا (در مقابل این امور) بآنها وعده فرمود که زمین مبارک (مدینه یا بیت المقدس) و حرم امن (مکه) را تسلیمشان کند و بیت المعمور (فرشتگان یا خاندان ائمه) را برایشان بیاورد و سقف افراشته (تمام آسمانها و عرش یا برکات آسمان) را بآنها بنمایاند و ایشان را از دشمنشان آسوده کند و هم از آفات زمین که خدا بجهت سلامتى آنها از شرور تبدیل فرموده [و زمینى را که خدا دگرگونش کرده از جمله سلامت است‏] و آنچه را در زمین است براى آنها سالم دارد و لکه‏اى در آن نباشد- یعنى در زمین ناسازگارى با دشمن وجود نداشته باشد- و هر چه را دوست داشته باشند، در زمین براى آنها موجود باشد. و پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله از همه امامان و شیعیانشان این پیمان را گرفت و سلام بر آن حضرت یادآورى این پیمان و تجدید آنست بر خداوند (تا خدا فرستادن سلام را بر آن حضرت تجدید کند) و تا شاید خداى جل و عز در رسیدن وقت این پیمان تعجیل کند و سلامت و سازش را با تمام آنچه در پیمان بود، براى شما بشتاب آماده کند.

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏ ١، ص ٤٥١، ح ٣٩

قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع إِنَّ اللَّهَ أَخَذَ مِیثَاقَ شِیعَتِنَا بِالْوَلَایَةِ لَنَا وَ هُمْ ذَرٌّ یَوْمَ أَخَذَ الْمِیثَاقَ عَلَى الذَّرِّ بِالْإِقْرَارِ لَهُ بِالرُّبُوبِیَّةِ وَ لِمُحَمَّدٍ ص بِالنُّبُوَّةِ وَ عَرَضَ اللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ عَلَى مُحَمَّدٍ ص أُمَّتَهُ فِی الطِّینِ وَ هُمْ أَظِلَّةٌ وَ خَلَقَهُمْ مِنَ الطِّینَةِ الَّتِی خُلِقَ مِنْهَا آدَمُ وَ خَلَقَ اللَّهُ أَرْوَاحَ شِیعَتِنَا قَبْلَ أَبْدَانِهِمْ بِأَلْفَیْ عَامٍ وَ عَرَضَهُمْ عَلَیْهِ وَ عَرَّفَهُمْ رَسُولَ اللَّهِ ص وَ عَرَّفَهُمْ عَلِیّاً وَ نَحْنُ نَعْرِفُهُمْ‏ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ‏.

امام باقر علیه السلام فرمودند: خدا از شیعیان ما آنگاه که در عالم ذر بودند، بولایت ما پیمان گرفت، روزى که از همه در عالم ذر پیمان میگرفت، و نیز بربوبیت خود و نبوت محمد صلّى اللَّه علیه و آله پیمان گرفت، و خداى جل و عز امتش را که مانند سایه‏ها بودند (روح بدون پیکر یا با پیکر مثالى بودند) بمحمد صلّى اللَّه- علیه و آله در گل ارائه فرمود، و آنها را از گلى آفرید که آدم را از آن آفرید، و خدا ارواح شیعیان ما را دو هزار سال پیش از بدنهایشان آفرید، و ایشان را بر پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله عرضه داشت، حضرت آنها را شناخت و على هم آنها را شناخت و ما آنها را از سیاق گفتار میشناسیم (یعنى از گوشه و کنار گفتارشان محبت و ولایت آنها نسبت بما واضح مى‏شود).

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏ ١، ص ٤٣٧، ح ٩

عَنْ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِنَّ بَعْضَ أَصْحَابِنَا یَفْتَرُونَ وَ یَقْذِفُونَ مَنْ خَالَفَهُمْ‏ فَقَالَ لِی الْکَفُّ عَنْهُمْ أَجْمَلُ ثُمَّ قَالَ وَ اللَّهِ یَا أَبَا حَمْزَةَ إِنَّ النَّاسَ کُلَّهُمْ أَوْلَادُ بَغَایَا مَا خَلَا شِیعَتَنَا قُلْتُ کَیْفَ لِی بِالْمَخْرَجِ مِنْ هَذَا فَقَالَ لِی یَا أَبَا حَمْزَةَ کِتَابُ اللَّهِ الْمُنْزَلُ یَدُلُّ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى جَعَلَ لَنَا- أَهْلَ الْبَیْتِ سِهَاماً ثَلَاثَةً فِی جَمِیعِ الْفَیْ‏ءِ ثُمَّ قَالَ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْ‏ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبى‏ وَ الْیَتامى‏ وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ‏ فَنَحْنُ أَصْحَابُ الْخُمُسِ‏ وَ الْفَیْ‏ءِ وَ قَدْ حَرَّمْنَاهُ عَلَى جَمِیعِ النَّاسِ مَا خَلَا شِیعَتَنَا وَ اللَّهِ یَا أَبَا حَمْزَةَ مَا مِنْ أَرْضٍ تُفْتَحُ وَ لَا خُمُسٍ یُخْمَسُ فَیُضْرَبُ عَلَى شَیْ‏ءٍ مِنْهُ إِلَّا کَانَ حَرَاماً عَلَى مَنْ یُصِیبُهُ فَرْجاً کَانَ أَوْ مَالًا وَ لَوْ قَدْ ظَهَرَ الْحَقُّ لَقَدْ بِیعَ الرَّجُلُ الْکَرِیمَةُ عَلَیْهِ نَفْسُهُ فِیمَنْ لَا یَزِیدُ حَتَّى إِنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ لَیَفْتَدِی بِجَمِیعِ مَالِهِ‏ وَ یَطْلُبُ النَّجَاةَ لِنَفْسِهِ فَلَا یَصِلُ إِلَى شَیْ‏ءٍ مِنْ ذَلِکَ وَ قَدْ أَخْرَجُونَا وَ شِیعَتَنَا مِنْ حَقِّنَا ذَلِکَ بِلَا عُذْرٍ وَ لَا حَقٍّ وَ لَا حُجَّةٍ قُلْتُ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ- هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ‏ قَالَ إِمَّا مَوْتٌ فِی طَاعَةِ اللَّهِ أَوْ إِدْرَاکُ ظُهُورِ إِمَامٍ وَ نَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِهِمْ مَعَ مَا نَحْنُ فِیهِ مِنَ الشِّدَّةِ أَنْ یُصِیبَهُمُ‏ اللَّهُ بِعَذابٍ مِنْ عِنْدِهِ‏ قَالَ هُوَ الْمَسْخُ أَوْ بِأَیْدِینَا وَ هُوَ الْقَتْلُ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ لِنَبِیِّهِ ص‏ قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنَّا مَعَکُمْ مُتَرَبِّصُونَ‏ وَ التَّرَبُّصُ انْتِظَارُ وُقُوعِ الْبَلَاءِ بِأَعْدَائِهِمْ.

ابو حمزه مى‏گوید به امام باقر علیه السّلام عرض کردم: برخى از هم کیشان ما به دگراندیشان دروغ مى‏بندند و آنها را به حرامزادگى نسبت مى‏دهند. امام باقر علیه السّلام فرمود:دست شستن از این کار نیکوتر است. سپس فرمود: اى ابا حمزه! بخدا سوگند همه مردم زاده فحشایند جز شیعه ما. عرض کردم: چه دلیلى بر این مطلب براى من هست؟ حضرت فرمود: دلیل آن کتاب خداست، چه، خدا عزّ و جلّ از همه غنایم سه سهم را براى ما مقرر کرده است و مى‏فرماید: وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْ‏ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبى‏ وَ الْیَتامى‏ وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ‏ ... (( ١)« بدانید که هر چه به غنیمت گیرید پنج یک آن از خدا و پیامبر و خویشان او و تنگدستان و در راه ماندگان است»( سوره انفال/ آیه ٤١).)، پس ماییم صاحبان خمس و غنیمت که بر تمام مردم، جز شیعیانمان حرامش کرده‏ایم. اى ابا حمزه! سرزمینى گشوده نشود و خمسى از آن بیرون نرود و بر چیزى از آن دست نزنند مگر آنکه به دست آن کس که رسیده حرام باشد خواه زن باشد یا مال، و اگر حقّ ظاهر گردد مردى را که نزد خود عزیز است در معرض فروش درآورند در میان کسانى که چیزى بر بهاى او نیفزایند تا جایى که مردى از ایشان [مخالفان‏] حاضر است هر چه دارد بدهد و راه نجاتى براى خویش بیابد ولى بدان نرسد، و اینها بودند که ما و شیعیان ما را از حقّ خود محروم کردند آن هم بدون آنکه عذرى داشته باشند و نه حقّى و نه حجّتى. عرض کردم: منظور از این فرموده پروردگار: ... هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ‏ ... (( ٢)« بگو مگر براى ما جز یکى از دو سرانجام نیک را انتظار مى‏برید؟»( سوره توبه/ آیه ٥٢).) چیست؟ امام علیه السّلام فرمود: یا مرگ در راه اطاعت از خدا و یا درک ظهور امام، ولى ما در باره آنها با همین سختى‏و دشوارى که داریم انتظار مى‏کشیم که: أَنْ یُصِیبَکُمُ اللَّهُ بِعَذابٍ مِنْ عِنْدِهِ‏، و امام فرمود:آن عذاب همان مسخ است، أَوْ بِأَیْدِینا (( ١)( سوره توبه/ آیه ٥٢).) که همان کشتن ایشان است. خداى عزّ و جلّ به پیامبرش فرمود: فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَکُمْ مُتَرَبِّصُونَ‏ (( ٢)( سوره توبه/ آیه ٥٢).) و مفهوم تربّص انتظار پیش آمدن بلاست براى دشمنان ایشان.

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏ ٨، ص ٢٨٥، ح ٤٣١

١- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ هَارُونَ بْنِ مُوَفَّقٍ الْمَدِینِیِّ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: بَعَثَ إِلَیَّ الْمَاضِی ع یَوْماً فَأَکَلْتُ عِنْدَهُ وَ أَکْثَرَ مِنَ الْحَلْوَاءِ فَقُلْتُ مَا أَکْثَرَ هَذِهِ الْحَلْوَاءَ فَقَالَ ع إِنَّا وَ شِیعَتَنَا خُلِقْنَا مِنَ الْحَلَاوَةِ فَنَحْنُ نُحِبُّ الْحَلْوَاءَ.

هارون بن موفق مدینى گوید:روزى امام هادى علیه السّلام کسى را در پى من فرستاد، من خدمت آن حضرت شرف‌یاب شدم و غذا خوردم و حلواى فراوانى در آن‌جا بود، عرض کردم: چرا حلوا این‌قدر زیاد است‌؟فرمود: ما و شیعیان ما از شیرینى آفریده شدیم، بنابراین حلوا را دوست داریم.

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏ ٦، ص ٣٢١، ح ١

قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْإِسْلَامَ فَجَعَلَ لَهُ عَرْصَةً وَ جَعَلَ لَهُ نُوراً وَ جَعَلَ لَهُ حِصْناً وَ جَعَلَ لَهُ نَاصِراً فَأَمَّا عَرْصَتُهُ فَالْقُرْآنُ وَ أَمَّا نُورُهُ فَالْحِکْمَةُ وَ أَمَّا حِصْنُهُ فَالْمَعْرُوفُ وَ أَمَّا أَنْصَارُهُ فَأَنَا وَ أَهْلُ بَیْتِی وَ شِیعَتُنَا فَأَحِبُّوا أَهْلَ بَیْتِی وَ شِیعَتَهُمْ‏ وَ أَنْصَارَهُمْ فَإِنَّهُ لَمَّا أُسْرِیَ بِی إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْیَا فَنَسَبَنِی جَبْرَئِیلُ ع لِأَهْلِ السَّمَاءِ اسْتَوْدَعَ اللَّهُ حُبِّی وَ حُبَّ أَهْلِ بَیْتِی وَ شِیعَتِهِمْ‏ فِی قُلُوبِ الْمَلَائِکَةِ فَهُوَ عِنْدَهُمْ وَدِیعَةٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ ثُمَّ هَبَطَ بِی إِلَى أَهْلِ الْأَرْضِ فَنَسَبَنِی إِلَى أَهْلِ الْأَرْضِ فَاسْتَوْدَعَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حُبِّی وَ حُبَّ أَهْلِ بَیْتِی وَ شِیعَتِهِمْ‏ فِی قُلُوبِ مُؤْمِنِی أُمَّتِی فَمُؤْمِنُو أُمَّتِی یَحْفَظُونَ وَدِیعَتِی فِی أَهْلِ بَیْتِی إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ أَلَا فَلَوْ أَنَّ الرَّجُلَ مِنْ أُمَّتِی عَبَدَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عُمُرَهُ أَیَّامَ الدُّنْیَا ثُمَّ لَقِیَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُبْغِضاً لِأَهْلِ بَیْتِی وَ شِیعَتِی‏ مَا فَرَّجَ اللَّهُ صَدْرَهُ إِلَّا عَنِ النِّفَاقِ.

رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: همانا خدا اسلام را آفرید، پس براى او میدانى ساخت و نورى قرار داد و حصارى نهاد و یاورى نیز برایش مقرر کرد. اما میدان اسلام قرآن است و اما نورش حکمت و حصارش نیکى و یاورانش من و اهل بیت و شیعیانم میباشیم، پس اهل بیتم و شیعیان و یارانشان رادوست دارید، زیرا چون مرا به آسمان دنیا عروج دادند و جبرئیل نسب و وصف مرا براى اهل آسمان بیان کرد، خدا دوستى من و دوستى خاندان و شیعیانم را در دل ملائکه سپرد و آن دوستى تا روز قیامت نزد آنها سپرده است، سپس جبرئیل مرا بسوى اهل زمین فرود آورد و نسب و وصفم را براى اهل زمین بیان کرد و خداى عز و جل دوستى من و دوستى اهل بیتم و شیعیانشان را در دلهاى مؤمنین امت سپرد، پس مؤمنین امتم تا روز قیامت سپرده مرا نسبت به اهل بیتم حفظ کنند. همانا اگر مردى از امتم در تمام دوران عمرش عبادت خداى عز و جل کند ولى با حالت بغض و دشمنى اهل بیت و شیعیانم خدا را ملاقات کند خدا دلش را جز بانفاق نگشاید (یعنى چون باطن و حقیقتش را خدا آشکار کند، مردم او را منافق یعنى بى‏ایمان و دو رو بینند).

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏ ٢، ص ٤٦، ح ٣

عَنْ عَمْرِو بْنِ أَبِی الْمِقْدَامِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ‏ خَرَجْتُ أَنَا وَ أَبِی حَتَّى إِذَا کُنَّا بَیْنَ الْقَبْرِ وَ الْمِنْبَرِ إِذَا هُوَ بِأُنَاسٍ مِنَ الشِّیعَةِ فَسَلَّمَ عَلَیْهِمْ ثُمَّ قَالَ إِنِّی وَ اللَّهِ لَأُحِبُّ رِیَاحَکُمْ وَ أَرْوَاحَکُمْ‏ فَأَعِینُونِی عَلَى ذَلِکَ بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ اعْلَمُوا أَنَّ وَلَایَتَنَا لَا تُنَالُ إِلَّا بِالْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِوَ مَنِ ائْتَمَّ مِنْکُمْ بِعَبْدٍ فَلْیَعْمَلْ بِعَمَلِهِ أَنْتُمْ شِیعَةُ اللَّهِ وَ أَنْتُمْ أَنْصَارُ اللَّهِ وَ أَنْتُمُ‏ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ‏ وَ السَّابِقُونَ الْآخِرُونَ وَ السَّابِقُونَ فِی الدُّنْیَا وَ السَّابِقُونَ فِی الْآخِرَةِ إِلَى الْجَنَّةِ قَدْ ضَمِنَّا لَکُمُ الْجَنَّةَ بِضَمَانِ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ضَمَانِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ اللَّهِ مَا عَلَى دَرَجَةِ الْجَنَّةِ أَکْثَرُ أَرْوَاحاً مِنْکُمْ فَتَنَافَسُوا فِی فَضَائِلِ الدَّرَجَاتِ أَنْتُمُ الطَّیِّبُونَ وَ نِسَاؤُکُمُ الطَّیِّبَاتُ کُلُّ مُؤْمِنَةٍ حَوْرَاءُ عَیْنَاءُ وَ کُلُّ مُؤْمِنٍ صِدِّیقٌ وَ لَقَدْ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع- لِقَنْبَرٍ یَا قَنْبَرُ أَبْشِرْ وَ بَشِّرْ وَ اسْتَبْشِرْ فَوَ اللَّهِ لَقَدْ مَاتَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ هُوَ عَلَى أُمَّتِهِ سَاخِطٌ إِلَّا الشِّیعَةَ أَلَا وَ إِنَّ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عِزّاً وَ عِزُّ الْإِسْلَامِ الشِّیعَةُ أَلَا وَ إِنَّ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ دِعَامَةً وَ دِعَامَةُ الْإِسْلَامِ الشِّیعَةُ أَلَا وَ إِنَّ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ ذِرْوَةً وَ ذِرْوَةُ الْإِسْلَامِ الشِّیعَةُ أَلَا وَ إِنَّ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ شَرَفاً وَ شَرَفُ الْإِسْلَامِ الشِّیعَةُ أَلَا وَ إِنَّ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ سَیِّداً وَ سَیِّدُ الْمَجَالِسِ مَجَالِسُ الشِّیعَةِ أَلَا وَ إِنَّ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ إِمَاماً وَ إِمَامُ الْأَرْضِ أَرْضٌ تَسْکُنُهَا الشِّیعَةُ وَ اللَّهِ لَوْ لَا مَا فِی الْأَرْضِ مِنْکُمْ مَا رَأَیْتَ بِعَیْنٍ عُشْباً أَبَداً وَ اللَّهِ لَوْ لَا مَا فِی الْأَرْضِ مِنْکُمْ مَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَى أَهْلِ خِلَافِکُمْ وَ لَا أَصَابُوا الطَّیِّبَاتِ مَا لَهُمْ فِی الدُّنْیَا وَ لَا لَهُمْ‏ فِی الْآخِرَةِ مِنْ نَصِیبٍ‏ کُلُّ نَاصِبٍ وَ إِنْ تَعَبَّدَ وَ اجْتَهَدَ مَنْسُوبٌ إِلَى هَذِهِ الْآیَةِ- عامِلَةٌ ناصِبَةٌ تَصْلى‏ ناراً حامِیَةً فَکُلُّ نَاصِبٍ مُجْتَهِدٍ فَعَمَلُهُ هَبَاءٌ شِیعَتُنَا یَنْطِقُونَ بِنُورِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ مَنْ یُخَالِفُهُمْ یَنْطِقُونَ بِتَفَلُّتٍ‏ وَ اللَّهِ مَا مِنْ عَبْدٍ مِنْ شِیعَتِنَا یَنَامُ إِلَّا أَصْعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ رُوحَهُ إِلَى السَّمَاءِ فَیُبَارِکُ عَلَیْهَا فَإِنْ کَانَ قَدْ أَتَى عَلَیْهَا أَجَلُهَا جَعَلَهَا فِی کُنُوزِ رَحْمَتِهِ وَ فِی رِیَاضِ جَنَّةٍ وَ فِی ظِلِّ عَرْشِهِ وَ إِنْ کَانَ أَجَلُهَا مُتَأَخِّراً بَعَثَ بِهَا مَعَ أَمَنَتِهِ مِنَ الْمَلَائِکَةِ لِیَرُدُّوهَا إِلَى الْجَسَدِ الَّذِی خَرَجَتْ مِنْهُ لِتَسْکُنَ فِیهِ وَ اللَّهِ إِنَّ حَاجَّکُمْ وَ عُمَّارَکُمْ لَخَاصَّةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنَّ فُقَرَاءَکُمْ لَأَهْلُ الْغِنَى‏ وَ إِنَّ أَغْنِیَاءَکُمْ لَأَهْلُ الْقَنَاعَةِ وَ إِنَّکُمْ کُلَّکُمْ لَأَهْلُ دَعْوَتِهِ وَ أَهْلُ إِجَابَتِهِ‏.

عمرو بن ابى المقدام مى‏گوید: از امام صادق علیه السّلام شنیدم که مى‏فرمود: من و پدرم‏از خانه بیرون رفتیم تا [در مسجد مدینه‏] به میان قبر و منبر رسیدیم. در آن جا به گروهى از شیعه برخوردیم. پدرم به آنها سلام کرد و فرمود: بخدا سوگند من بوى شما و جانهاى شما را دوست مى‏دارم، پس شما مرا یارى رسانید در این دوستى، در سایه پارسایى و کوشش، و بدانید که به ولایت ما نتوان رسید مگر به پارسایى و تلاش، و هر که از شما که بنده‏اى از بندگان خدا را امام و پیشواى خود قرار دهد باید بر طبق رفتار و کردار او عمل کند، شما پیروان خدا هستید و یاران خدا و پیشى‏گیرندگان در میان پیشینیان و پسینیان و پیشى‏گیرندگان در دنیا و آخرت به سوى بهشت، و ما از روى ضمانتى که خدا کرده و نیز ضمانت پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم براى شما بهشت را ضمانت کرده‏ایم. بخدا که در درجات بهشت، کسى بهره‏مندتر از شما نباشد، پس براى درک فضایل از یک دیگر پیشى گیرید.

تنها شمایید پاکان و زنانتان زنانى پاک هستند. هر زن با ایمانى حوریه‏اى است خوش چشم، و هر مرد با ایمانى صدّیقى باشد. امیر المؤمنین علیه السّلام به قنبر فرمود: اى قنبر! مژده‏ات باد و بشارت ده و شاد باش که بخدا سوگند رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم از این جهان برفت در حالى که بر همه امتش خشمگین بود مگر بر شیعیان.

آگاه باش براى هر چیزى عزت و شوکتى است و عزت اسلام شیعیان هستند.

آگاه باش که هر چیز را ستونى است و ستون اسلام شیعیان هستند.

آگاه باش که براى هر چیزى اوجى است و اوج اسلام شیعه است.

آگاه باش که براى هر چیز شرفى است و شرف اسلام شیعه است.

آگاه باش که هر چیزى را سرورى است و سرور انجمنها، انجمنهاى شیعه است.

آگاه باش که هر چیزى را امام و رهبرى است و امام زمین، آن سرزمینى است که شیعه در آن سکونت دارد، بخدا اگر شما در زمین نباشید هرگز در کنار چشمه‏اى گیاهى نروید.

بخدا سوگند اگر شما در روى زمین نباشید خدا نعمتى به مخالفان شما ندهد و به خوشى دست نیابند و نه در این سراى و نه در آن سراى، بهره‏اى به کف نخواهند آورد.

هر شخص ناصبى هر قدر هم که عبادت و تلاش کند، باز مشمول این آیه است: « تلاش کرده و رنجیده، در آتش سوزان درافتند» (سوره غاشیه، آیه ٣ و ٤) پس هر شخص ناصبى سخت کوش عملش بر باد است.

شیعیان مایند که به پرتوى خداى عزّ و جلّ گویایند و هر که مخالف آنانند پراکنده و نامفهوم سخن مى‏گویند. بخدا سوگند هیچ بنده‏اى از شیعیان ما نیست که بخوابد مگر آنکه خداى عزّ و جلّ روحش را به آسمان بالا برد و به آن برکت دهد، پس اگر عمرش به سر آمده باشد آن را در گنجینه‏هاى رحمت خویش و گلستانهاى بهشتى و در سایه عرشش جاى دهد، و اگر عمرش به سر نیامده باشد همراه فرشتگان امین خود باز فرستد تا آن را به پیکرى که از آن بیرون آمده بازگردانند تا در آن جاگیر شود.

بخدا سوگند که حاجیان شما و عمره‏گزارانتان، خاصّان درگاه خداى عزّ و جلّ هستند، و فقراء شما ثروتمندان، و ثروتمندان شما اهل قناعتند، و براستى که همه شما اهل دعوت خدا و اهل اجابت او هستید.

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏ ٨، ص ٢١٢، ح ٢٥٩

عظمت شیعیان

عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ: مَا تَرْوِی هَذِهِ النَّاصِبَةُ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فِیمَا ذَا فَقَالَ فِی أَذَانِهِمْ وَ رُکُوعِهِمْ وَ سُجُودِهِمْ فَقُلْتُ إِنَّهُمْ یَقُولُونَ إِنَّ أُبَیَّ بْنَ کَعْبٍ رَآهُ فِی النَّوْمِ فَقَالَ کَذَبُوا فَإِنَّ دِینَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَعَزُّ مِنْ أَنْ یُرَى فِی النَّوْمِ قَالَ فَقَالَ لَهُ سَدِیرٌ الصَّیْرَفِیُ‏ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَأَحْدِثْ لَنَا مِنْ ذَلِکَ ذِکْراً فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمَّا عَرَجَ بِنَبِیِّهِ ص إِلَى سَمَاوَاتِهِ السَّبْعِ أَمَّا أُولَاهُنَّ فَبَارَکَ عَلَیْهِ وَ الثَّانِیَةَ عَلَّمَهُ فَرْضَهُ فَأَنْزَلَ اللَّهُ مَحْمِلًا مِنْ نُورٍ فِیهِ أَرْبَعُونَ نَوْعاً مِنْ أَنْوَاعِ النُّورِ کَانَتْ مُحْدِقَةً بِعَرْشِ اللَّهِ تَغْشَى أَبْصَارَ النَّاظِرِینَ أَمَّا وَاحِدٌ مِنْهَا فَأَصْفَرُ فَمِنْ أَجْلِ ذَلِکَ اصْفَرَّتِ الصُّفْرَةُ وَ وَاحِدٌ مِنْهَا أَحْمَرُ فَمِنْ أَجْلِ ذَلِکَ احْمَرَّتِ الْحُمْرَةُ وَ وَاحِدٌ مِنْهَا أَبْیَضُ فَمِنْ أَجْلِ‏ ذَلِکَ‏ ابْیَضَ‏ الْبَیَاضُ‏ وَ الْبَاقِی‏ عَلَى‏ سَائِرِ عَدَدِ الْخَلْقِ مِنَ النُّورِ وَ الْأَلْوَانِ فِی ذَلِکَ الْمَحْمِلِ حَلَقٌ وَ سَلَاسِلُ مِنْ فِضَّةٍ ثُمَّ عَرَجَ بِهِ إِلَى السَّمَاءِ فَنَفَرَتِ الْمَلَائِکَةُ إِلَى أَطْرَافِ السَّمَاءِ وَ خَرَّتْ سُجَّداً وَ قَالَتْ سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ مَا أَشْبَهَ هَذَا النُّورَ بِنُورِ رَبِّنَا فَقَالَ جَبْرَئِیلُ ع اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ ثُمَّ فُتِحَتْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ اجْتَمَعَتِ الْمَلَائِکَةُ فَسَلَّمَتْ عَلَى النَّبِیِّ ص أَفْوَاجاً وَ قَالَتْ یَا مُحَمَّدُ کَیْفَ أَخُوکَ إِذَا نَزَلْتَ فَأَقْرِئْهُ السَّلَامَ قَالَ النَّبِیُّ ص أَ فَتَعْرِفُونَهُ قَالُوا وَ کَیْفَ لَا نَعْرِفُهُ وَ قَدْ أُخِذَ مِیثَاقُکَ وَ مِیثَاقُهُ مِنَّا وَ مِیثَاقُ شِیعَتِهِ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ عَلَیْنَا وَ إِنَّا لَنَتَصَفَّحُ وُجُوهَ شِیعَتِهِ فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَةٍ خَمْساً یَعْنُونَ فِی کُلِّ وَقْتِ صَلَاةٍ وَ إِنَّا لَنُصَلِّی عَلَیْکَ وَ عَلَیْهِ قَالَ ثُمَّ زَادَنِی رَبِّی أَرْبَعِینَ نَوْعاً مِنْ أَنْوَاعِ النُّورِ لَا یُشْبِهُ النُّورَ الْأَوَّلَ وَ زَادَنِی حَلَقاً وَ سَلَاسِلَ وَ عَرَجَ بِی إِلَى السَّمَاءِ الثَّانِیَةِ فَلَمَّا قَرِبْتُ مِنْ بَابِ السَّمَاءِ الثَّانِیَةِ نَفَرَتِ الْمَلَائِکَةُ إِلَى أَطْرَافِ السَّمَاءِ وَ خَرَّتْ سُجَّداً وَ قَالَتْ سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلَائِکَةِ وَ الرُّوحِ مَا أَشْبَهَ هَذَا النُّورَ بِنُورِ رَبِّنَا فَقَالَ جَبْرَئِیلُ ع أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَاجْتَمَعَتِ الْمَلَائِکَةُ وَ قَالَتْ یَا جَبْرَئِیلُ مَنْ هَذَا مَعَکَ قَالَ هَذَا مُحَمَّدٌ ص قَالُوا وَ قَدْ بُعِثَ قَالَ نَعَمْ قَالَ النَّبِیُّ ص فَخَرَجُوا إِلَیَّ شِبْهَ الْمَعَانِیقِ‏ فَسَلَّمُوا عَلَیَّ وَ قَالُوا أَقْرِئْ أَخَاکَ السَّلَامَ قُلْتُ أَ تَعْرِفُونَهُ قَالُوا وَ کَیْفَ لَا نَعْرِفُهُ وَ قَدْ أُخِذَ مِیثَاقُکَ وَ مِیثَاقُهُ وَ مِیثَاقُ شِیعَتِهِ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ عَلَیْنَا وَ إِنَّا لَنَتَصَفَّحُ وُجُوهَ شِیعَتِهِ فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَةٍ خَمْساً یَعْنُونَ فِی کُلِّ وَقْتِ صَلَاةٍ قَالَ ثُمَّ زَادَنِی رَبِّی أَرْبَعِینَ نَوْعاً مِنْ أَنْوَاعِ النُّورِ لَا تُشْبِهُ الْأَنْوَارَ الْأُولَى ثُمَّ عَرَجَ بِی إِلَى السَّمَاءِ الثَّالِثَةِ فَنَفَرَتِ الْمَلَائِکَةُ وَ خَرَّتْ‏ سُجَّداً وَ قَالَتْ سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلَائِکَةِ وَ الرُّوحِ مَا هَذَا النُّورُ الَّذِی یُشْبِهُ نُورَ رَبِّنَا فَقَالَ جَبْرَئِیلُ ع أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ فَاجْتَمَعَتِ الْمَلَائِکَةُ وَ قَالَتْ مَرْحَباً بِالْأَوَّلِ وَ مَرْحَباً بِالْآخِرِ وَ مَرْحَباً بِالْحَاشِرِ وَ مَرْحَباً بِالنَّاشِرِ مُحَمَّدٌ خَیْرُ النَّبِیِّینَ وَ عَلِیٌّ خَیْرُ الْوَصِیِّینَ قَالَ النَّبِیُّ ص ثُمَّ سَلَّمُوا عَلَیَّ وَ سَأَلُونِی عَنْ أَخِی قُلْتُ هُوَ فِی الْأَرْضِ أَ فَتَعْرِفُونَهُ قَالُوا وَ کَیْفَ لَا نَعْرِفُهُ وَ قَدْ نَحُجُّ الْبَیْتَ الْمَعْمُورَ کُلَّ سَنَةٍ وَ عَلَیْهِ رَقٌّ أَبْیَضُ‏ فِیهِ اسْمُ مُحَمَّدٍ وَ اسْمُ عَلِیٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ الْأَئِمَّةِ ع وَ شِیعَتِهِمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ إِنَّا لَنُبَارِکُ عَلَیْهِمْ کُلَّ یَوْمٍ وَ لَیْلَةٍ خَمْساً یَعْنُونَ فِی وَقْتِ کُلِّ صَلَاةٍ وَ یَمْسَحُونَ رُءُوسَهُمْ بِأَیْدِیهِمْ قَالَ ثُمَّ زَادَنِی رَبِّی أَرْبَعِینَ نَوْعاً مِنْ أَنْوَاعِ النُّورِ لَا تُشْبِهُ تِلْکَ الْأَنْوَارَ الْأُولَى ثُمَّ عَرَجَ بِی حَتَّى انْتَهَیْتُ إِلَى السَّمَاءِ الرَّابِعَةِ فَلَمْ تَقُلِ الْمَلَائِکَةُ شَیْئاً وَ سَمِعْتُ دَوِیّاً کَأَنَّهُ فِی الصُّدُورِ فَاجْتَمَعَتِ الْمَلَائِکَةُ فَفُتِحَتْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ خَرَجَتْ إِلَیَّ شِبْهَ الْمَعَانِیقِ فَقَالَ جَبْرَئِیلُ ع حَیَّ عَلَى الصَّلَاةِ حَیَّ عَلَى الصَّلَاةِ حَیَّ عَلَى الْفَلَاحِ حَیَّ عَلَى الْفَلَاحِ فَقَالَتِ الْمَلَائِکَةُ صَوْتَانِ مَقْرُونَانِ مَعْرُوفَانِ فَقَالَ جَبْرَئِیلُ ع قَدْ قَامَتِ الصَّلَاةُ قَدْ قَامَتِ الصَّلَاةُ فَقَالَتِ الْمَلَائِکَةُ هِیَ لِشِیعَتِهِ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ ثُمَّ اجْتَمَعَتِ الْمَلَائِکَةُ وَ قَالَتْ کَیْفَ تَرَکْتَ أَخَاکَ فَقُلْتُ لَهُمْ وَ تَعْرِفُونَهُ قَالُوا نَعْرِفُهُ وَ شِیعَتَهُ وَ هُمْ نُورٌ حَوْلَ عَرْشِ اللَّهِ وَ إِنَّ فِی الْبَیْتِ الْمَعْمُورِ لَرَقّاً مِنْ نُورٍ فِیهِ کِتَابٌ مِنْ نُورٍ فِیهِ اسْمُ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ الْأَئِمَّةِ وَ شِیعَتِهِمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ لَا یَزِیدُ فِیهِمْ رَجُلٌ وَ لَا یَنْقُصُ مِنْهُمْ رَجُلٌ وَ إِنَّهُ لَمِیثَاقُنَا وَ إِنَّهُ لَیُقْرَأُ عَلَیْنَا کُلَّ یَوْمِ جُمُعَةٍ ...

عمر بن اذینه گوید: امام صادق علیه السّلام فرمود: این ناصبى‌ها (دشمنان اهل بیت علیهم السّلام) چه روایت مى‌کنند؟عرض کردم: قربانت گردم! در مورد چه چیزى‌؟ فرمود: در مورد اذان، رکوع و سجودشان. عرض کردم: آن‌ها مى‌گویند: ابىّ‌ بن کعب آن‌ها را در خواب دیده است (یعنى پیامبر صلّى اللّه علیه و اله در خواب او به اذان، رکوع و سجود حکم فرمود.) آن حضرت فرمود: دروغ مى‌گویند؛ زیرا دین خدا گرامى‌تر از آن است که در خواب دیده شود.راوى گوید: سدیر صیرفى به آن حضرت عرض کرد: قربانت گردم! دربارۀ آن براى ما سخنى بفرما.امام صادق علیه السّلام فرمود: وقتى که خداوند عزّ و جلّ‌ پیامبر خود را به آسمان‌هاى هفتگانه برد، در نخستین معراج بر آن حضرت (به واسطۀ تعیین جانشینان و اوصیاى گرامش علیهم السّلام) برکت داد، و در معراج دوم واجبات آن را به او تعلیم داد. خداوند، محملى از نور نازل فرمود که در آن چهل نوع از انواع و اقسام نور بود که پیرامون عرش خداوند را احاطه کرده بودند و دیدگان بینندگان با آن نوازش مى‌شد. یکى از آن‌ها نور زرد بود و به‌همین دلیل رنگ زرد، زرد شد. دیگرى سرخ بود و به‌همین سبب رنگ سرخ، سرخ شد، سومى سفید بود و به همین جهت رنگ سفید، سفید شد و بقیّه رنگ‌ها بر طبق انواع دیگر نورها، و آن رنگ‌ها در آن محمل، مانند حلقه‌ها و زنجیرهاى سیمین بودند.سپس آن حضرت به آسمان اوّل برده شد. فرشتگان در اطراف آسمان پراکنده شده و به سجده افتادند و گفتند: پاک و منزّه است خداوند! چقدر این نور (پیامبر صلّى اللّه علیه و اله) شبیه نور پروردگار ماست!جبرئیل علیه السّلام گفت: اللّه أکبر اللّه أکبر.آن‌گاه درهاى آسمان گشوده شد و فرشتگان گرد آمدند و گروه‌گروه بر پیامبر صلّى اللّه علیه و اله سلام مى‌کردند و مى‌گفتند: اى محمّد! برادرت (على علیه السّلام) چگونه است‌؟ چون به زمین بازگشتى سلام ما را به او برسان.پیامبر صلّى اللّه علیه و اله فرمود: آیا او را مى‌شناسید؟گفتند: چگونه او را نمى‌شناسیم‌؟ با این‌که براى تو، او و شیعیان او تا روز رستاخیز از ما پیمان گرفته شده است، ما هرروز پنج مرتبه - در اوقات نماز - به چهرۀ شیعیان مى‌نگریم و بر تو و على علیه السّلام درود مى‌فرستیم.حضرتش فرمود: آن‌گاه خداوند چهل نور دیگر که هیچ نور دیگر، هیچ شباهتى به آن چهل نور نخستین نداشت، به من عطا فرمود و به همان مقدار نیز به حلقه‌ها و زنجیرها افزود، و مرا به آسمان دوم عروج داد. وقتى نزدیک دروازۀ آسمان شدم، فرشتگان به اطراف آسمان متفرّق شده و به سجده افتادند و گفتند: پاک و منزّه است پروردگار فرشتگان و روح القدس! چقدر این نور شبیه نور پروردگار ماست‌؟!جبرئیل علیه السّلام گفت: شهادت مى‌دهم که هیچ معبودى جز خدا نیست، شهادت مى‌دهم که هیچ معبودى جز خدا نیست.فرشتگان جمع شده و گفتند: اى جبرئیل! این شخص که همراه توست کیست‌؟گفت: محمّد صلّى اللّه علیه و اله است.گفتند: آیا به پیامبرى مبعوث شده است‌؟ گفت: آرى.پیامبر صلّى اللّه علیه و اله فرمود: فرشتگان، همانند کوه‌هاى ریگ به سوى من سرازیر شدند و بر من سلام کردند و گفتند: برادر خود را از جانب ما سلام برسان.گفتم: آیا او را مى‌شناسید؟گفتند: چگونه او را نمى‌شناسیم در حالى که در مورد تو او و شیعیانش تا روز قیامت از ما پیمان گرفته شده است و ما، در هر شبانه‌روز پنج مرتبه - به هنگام نماز - به چهرۀ شیعیان او مى‌نگریم.پیامبر صلّى اللّه علیه و اله فرمود: سپس خداوند چهل نوع دیگر از انواع نور به من عنایت فرمود که هیچ شباهتى به نورهاى پیشین نداشتند.آن‌گاه مرا به آسمان سوم بردند. فرشتگان متفرّق شده و به سجده افتادند و گفتند: پاک و منزّه است پروردگار فرشتگان و روح القدس! این چه نورى است که مانند نور پروردگار ماست‌؟جبرئیل علیه السّلام گفت: گواهى مى‌دهم که محمّد صلّى اللّه علیه و اله رسول خداست، گواهى مى‌دهم که محمّد صلّى اللّه علیه و اله رسول خداست.پس فرشتگان جمع شده و گفتند: خوش آمدى اى اوّلین مخلوق و آخرین پیامبر و خوش آمدى اى جمع‌کنندۀ کمالات و اى نشردهندۀ آن (در اوصیا و جانشینان خویش) محمّد صلّى اللّه علیه و اله بهترین پیامبران و على علیه السّلام بهترین اوصیا و جانشینان است.پیامبر صلّى اللّه علیه و اله فرمود: آن‌گاه فرشتگان بر من سلام کرده و از حال برادرم (على علیه السّلام) پرسیدند.گفتم: او در زمین است، آیا او را مى‌شناسید؟گفتند: چگونه او را نمى‌شناسیم در حالى که هرسال حجّ‌ بیت المعمور را به جا مى‌آوریم و بر آن صحیفۀ سفیدى است که تا روز قیامت در آن، نام محمّد، على، حسن، حسین و أئمّه علیهم السّلام و شیعیان آن‌ها است و ما، در هر شبانه‌روز پنج بار - به هنگام نماز - بر آن‌ها برکت فرود مى‌آوریم، و دست‌هاى خود را به سرهایشان مى‌کشند.پیامبر صلّى اللّه علیه و اله فرمود: آن‌گاه پروردگارم چهل نوع دیگر از انواع نور به من عطا فرمود که هیچ شباهتى به نورهاى پیشین نداشتند. پس از آن مرا به آسمان چهارم بردند و فرشتگان سخنى نمى‌گفتند و فقط‍‌ صداهایى مى‌شنیدم که گویى در سینه‌ها بود. فرشتگان گرد آمدند و درهاى آسمان گشوده شد و مانند توده‌هاى ریگ به سوى من سرازیر شدند.جبرئیل علیه السّلام گفت:«حىّ‌ على الصّلاة، حىّ‌ على الصّلاة، حىّ‌ على الفلاح، حىّ‌ على الفلاح».فرشتگان گفتند: دو صداى معروفند که به‌هم نزدیکند.جبرئیل علیه السّلام گفت:«قد قامت الصلاة، قد قامت الصلاة».فرشتگان گفتند: این تا روز قیامت براى شیعیان اوست.آن‌گاه فرشتگان جمع شده و گفتند: برادر خود را در چه حال گذاردى‌؟به آن‌ها گفتم: او را مى‌شناسید؟گفتند: او و شیعیانش را مى‌شناسیم. آن‌ها نورهایى در گرد عرش خدا هستند، و همانا در بیت المعمور صحیفه‌اى از نور است که در آن صحیفه، نوشته‌اى از نور مى‌باشد و تا روز قیامت در آن نام محمّد، على، حسن، حسین و أئمّه علیهم السّلام و شیعیان ایشان مکتوب است و شخصى از آن کم و زیاد نخواهد شد و آن نوشته پیمان ماست که در هرروز جمعه براى ما خوانده مى‌شود ...

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏ ٣، ص ٤٨٢، ح ١

عَنِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ قَالَ: سَأَلْتُ الْعَسْکَرِیَّ ع بِالْمَدِینَةِ عَنْ رَجُلٍ أَوْصَى بِمَالٍ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَقَالَ سَبِیلُ اللَّهِ شِیعَتُنَا.

حسن بن راشد گوید: در مدینه از امام حسن عسکرى علیه السّلام پرسیدم: مردى وصیت نمود که قسمتى از اموالش را در راه خداوند خرج کنند.
فرمود: راه خداوند، شیعیان ما هستند.

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏ ٧، ص ١٦، ح ٢

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ () قَالَ: الْحَمْدُ لِلَّهِ صَارَتْ فِرْقَةٌ مُرْجِئَةً وَ صَارَتْ فِرْقَةٌ حَرُورِیَّةً وَ صَارَتْ فِرْقَةٌ قَدَرِیَّةً وَ سُمِّیتُمُ التُّرَابِیَّةَ وَ شِیعَةَ عَلِیٍّ أَمَا وَ اللَّهِ مَا هُوَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ رَسُولُهُ ص وَ آلُ رَسُولِ اللَّهِ ع وَ شِیعَةُ آلِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ مَا النَّاسُ إِلَّا هُمْ کَانَ عَلِیٌّ ع أَفْضَلَ النَّاسِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ أَوْلَى النَّاسِ بِالنَّاسِ حَتَّى قَالَهَا ثَلَاثاً.

امام صادق علیه السّلام مى‏فرمود: سپاس خداى را سزد که یک دسته مرجئه شدند و گروهى حروریه و خوارج و یک دسته هم قدریه و شما را هم ترابیه و شیعه على (ع) نامیدند. بخدا سوگند که نیست آن حقیقت جز خداى یکتاى بى‏انباز و پیامبر او و خاندان پیامبر و شیعیان خاندان پیامبر و دیگر مردم نیستند جز خودشان. على علیه السّلام پس از پیامبر اکرم برترین مردم بود و از خود مردم به مردم شایسته‏تر- این را سه بار فرمود.

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏ ٨، ص ٨٠، ح ٣٦

عَنْ سَعِیدِ بْنِ یَسَارٍ قَالَ: اسْتَأْذَنَّا عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَا وَ الْحَارِثُ بْنُ الْمُغِیرَةِ النَّصْرِیُّ وَ مَنْصُورٌ الصَّیْقَلُ فَوَاعَدْنَا دَارَ طَاهِرٍ مَوْلَاهُ فَصَلَّیْنَا الْعَصْرَ ثُمَّ رُحْنَا إِلَیْهِ فَوَجَدْنَاهُ مُتَّکِئاً عَلَى سَرِیرٍ قَرِیبٍ مِنَ الْأَرْضِ فَجَلَسْنَا حَوْلَهُ ثُمَّ اسْتَوَى جَالِساً ثُمَّ أَرْسَلَ رِجْلَیْهِ حَتَّى وَضَعَ قَدَمَیْهِ عَلَى الْأَرْضِ ثُمَّ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی ذَهَبَ النَّاسُ یَمِیناً وَ شِمَالًا فِرْقَةٌ مُرْجِئَةٌ وَ فِرْقَةٌ خَوَارِجُ وَ فِرْقَةٌ قَدَرِیَّةٌ وَ سُمِّیتُمْ أَنْتُمُ التُّرَابِیَّةَ ثُمَّ قَالَ بِیَمِینٍ مِنْهُ أَمَا وَ اللَّهِ مَا هُوَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ رَسُولُهُ وَ آلُ رَسُولِهِ ص وَ شِیعَتُهُمْ‏ کَرَّمَ اللَّهُ وُجُوهَهُمْ وَ مَا کَانَ سِوَى ذَلِکَ فَلَا کَانَ عَلِیٌّ وَ اللَّهِ أَوْلَى النَّاسِ بِالنَّاسِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص یَقُولُهَا ثَلَاثاً.

سعید بن یسار مى‏گوید: من و حارث بن مغیره نصرى و منصور صیقل از امام صادق علیه السّلام اجازه ملاقات خواستیم و حضرت وعده دیدار ما را در خانه طاهر، نوکر خود قرار داد. ما نماز عصر را خواندیم و بدان جا رفتیم و دیدیم که آن حضرت بر تختى تکیه زده که ارتفاعش از زمین کم بود. ما گرد ایشان نشستیم. آن حضرت برخاست و نشست و پاهاى خود را از روى تخت دراز کرد به گونه‏اى که پاهاى حضرت به زمین رسید، سپس فرمود: سپاس مر خدا را سزاست، مردم به راست و چپ رفتند، گروهى مرجئه، دسته‏اى خوارج، شمارى قدریه گشتند و شما را ترابیّه مى‏نامند. سپس دست راست خود را بالا برد و فرمود: بدانید بخدا سوگند که آن [دین حقیقى‏] نیست مگر خداى یگانه‏اى که شریک ندارد و رسولش و خاندان رسولش و شیعه آنها- کرّم اللَّه وجوههم-، و آنچه جز این است چیزى نیست، و بخدا سوگند على علیه السّلام براى سرپرستى و هدایت مردم شایسته‏ترین مردم بود و این سخن را سه بار تکرار کرد.

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏ ٨، ص ٣٣٣، ح ٥٢٠

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع‏ مِثْلَهُ وَ زَادَ فِیهِ أَلَا وَ إِنَّ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ جَوْهَراً وَ جَوْهَرُ وُلْدِ آدَمَ مُحَمَّدٌ ص‏ وَ نَحْنُ وَ شِیعَتُنَا بَعْدَنَا حَبَّذَا شِیعَتُنَا مَا أَقْرَبَهُمْ مِنْ عَرْشِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَحْسَنَ صُنْعَ اللَّهِ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ اللَّهِ لَوْ لَا أَنْ یَتَعَاظَمَ النَّاسُ ذَلِکَ‏ أَوْ یَدْخُلَهُمْ زَهْوٌ لَسَلَّمَتْ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ قُبُلًا وَ اللَّهِ مَا مِنْ عَبْدٍ مِنْ شِیعَتِنَا یَتْلُو الْقُرْآنَ فِی صَلَاتِهِ قَائِماً إِلَّا وَ لَهُ بِکُلِّ حَرْفٍ مِائَةُ حَسَنَةٍ وَ لَا قَرَأَ فِی صَلَوَاتِهِ جَالِساً إِلَّا وَ لَهُ بِکُلِّ حَرْفٍ خَمْسُونَ حَسَنَةً وَ لَا فِی غَیْرِ صَلَاةٍ إِلَّا وَ لَهُ بِکُلِّ حَرْفٍ عَشْرُ حَسَنَاتٍ وَ إِنَّ لِلصَّامِتِ مِنْ شِیعَتِنَا لَأَجْرُ مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ مِمَّنْ خَالَفَهُ‏ أَنْتُمْ وَ اللَّهِ عَلَى فُرُشِکُمْ نِیَامٌ لَکُمْ أَجْرُ الْمُجَاهِدِینَ‏ وَ أَنْتُمْ وَ اللَّهِ فِی صَلَاتِکُمْ لَکُمْ أَجْرُ الصَّافِّینَ فِی سَبِیلِهِ- أَنْتُمْ وَ اللَّهِ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلى‏ سُرُرٍ مُتَقابِلِینَ‏ إِنَّمَا شِیعَتُنَا أَصْحَابُ الْأَرْبَعَةِ الْأَعْیُنِ عَیْنَانِ فِی الرَّأْسِ وَ عَیْنَانِ فِی الْقَلْبِ أَلَا وَ الْخَلَائِقُ کُلُّهُمْ کَذَلِکَ إِلَّا أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَتَحَ أَبْصَارَکُمْ‏ وَ أَعْمى‏ أَبْصارَهُمْ‏.

امام صادق () در ادامه روایتی مانند روایت الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏ ٨، ص ٢١٢، ح ٢٥٩ در مورد شیعیان فرمودند: آگاه باشید که براستى هر چیزى را گوهرى است و گوهر فرزندان آدم، محمّد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم است و پس از آن حضرت، ما و شیعیانمان هستیم. خوشا بر شیعیان ما که چه نزدیکند به عرش خداى عزّ و جلّ، و چه نیکوست رفتار خداى عزّ و جلّ نسبت به ایشان در روز رستاخیز. بخدا سوگند اگر بر مردم گران و بزرگ نمى‏آمد و شیعیان را خودستایى در بر نمى‏گرفت فرشتگان رو در رو به آنها سلام مى‏کردند. بخدا سوگند هیچ بنده‏اى در شیعیان ما نیست که قرآن را ایستاده در حال نماز بخواند مگر آنکه در برابر هر حرفى از آن صد حسنه بدو دهند و اگر نشسته در نماز بخواند، براى هر حرفى پنجاه حسنه بدو بخشند، و شخص خاموش از شیعیان پاداش تلاوت‏کننده قرآن مخالفان را دارد. بخدا سوگند شما در بسترهاى خویش خوابیده‏اید و مزد مجاهدان در راه خدا را دارید و در نماز ایستاده‏اید و پاداش صف بستگان در راه خدا را دریافت مى‏کنید. بخدا سوگند شمایید آن کسانى که‏خداى سبحان درباره ایشان فرموده « کینه‏اى که در سینه‏شان بوده کندیم و برادرانه بر تختها روبروى هم هستند» (سوره حجر، آیه ٤٧) همانا شیعیان ما چهار چشم دارند: دو چشم در سر و دو چشم در دل. آگاه باشید که همه این گونه‏اند ولى خداى سبحان چشمهاى شما را بینا کرده و چشمهاى آنان را بسته است.

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏ ٨، ص ٢١٤، ح ٢٦٠

قَالَ الْبَاقِرُ ()‏: مَا أَحَدٌ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ یَدِینُ بِدِینِ إِبْرَاهِیمَ ع إِلَّا نَحْنُ وَ شِیعَتُنَا وَ لَا هُدِیَ مَنْ هُدِیَ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ إِلَّا بِنَا وَ لَا ضَلَّ مَنْ ضَلَّ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ إِلَّا بِنَا.

امام باقر علیه السّلام مى‏فرمود: هیچ یک از این امّت، آیین ابراهیم علیه السّلام در پیش نگرفت مگر ما و شیعیان ما، و از این امّت، کسى راه نیافت مگر کسى که به وسیله ما ره یافت، و کسى گمراه نشد مگر به سبب ناهمسویى با ما.

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏ ٨، ص ٢٥٤، ح ٣٥٩

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ الرَّجُلَ لَیُحِبُّکُمْ وَ مَا یَدْرِی مَا تَقُولُونَ فَیُدْخِلُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْجَنَّةَ وَ إِنَّ الرَّجُلَ لَیُبْغِضُکُمْ وَ مَا یَدْرِی مَا تَقُولُونَ فَیُدْخِلُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ النَّارَ وَ إِنَّ الرَّجُلَ مِنْکُمْ لَتُمْلَأُ صَحِیفَتُهُ مِنْ غَیْرِ عَمَلٍ قُلْتُ وَ کَیْفَ یَکُونُ ذَلِکَ قَالَ یَمُرُّ بِالْقَوْمِ یَنَالُونَ مِنَّا فَإِذَا رَأَوْهُ قَالَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ کُفُّوا فَإِنَّ هَذَا الرَّجُلَ مِنْ شِیعَتِهِمْ‏ وَ یَمُرُّ بِهِمُ الرَّجُلُ مِنْ شِیعَتِنَا فَیَهْمِزُونَهُ وَ یَقُولُونَ فِیهِ فَیَکْتُبُ اللَّهُ لَهُ بِذَلِکَ حَسَنَاتٍ حَتَّى یَمْلَأَ صَحِیفَتَهُ مِنْ غَیْرِ عَمَلٍ.

امام صادق علیه السّلام فرمود: چه بسا مردى که شما [شیعیان‏] را دوست بدارد در حالى که عقیده شما را نمى‏داند و خداى عزّ و جلّ به بهشتش برد. و چه بسا فردى که شما را دشمن مى‏دارد و از عقیده شما آگاهى ندارد و خداى عزّ و جلّ او را به دوزخ فرستد، و چه بسا فردى از شما بدون آنکه کارى کند نامه عملش [از کار خیر] آکنده است. عرض کردم: چگونه چنین مى‏شود؟ فرمود: به گروهى برمى‏خورند که از ما بدگویى مى‏کنند، و چون او را ببینند به یک دیگر بگویند: بس کنید که این مرد از شیعیان ایشان است، و فردى از شیعیان ما به آنها بگذرد و از او عیبجویى کنند و بد او را بگویند. خداى عزّ و جلّ در برابر اینها براى آن کس حسنه بنگارد تا آنکه نامه عملش پر شود بى‏آنکه کارى کرده باشد.

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏ ٨، ص ٣١٥، ح ٤٩٥

٧- مع، معانی الأخبار ابْنُ مَسْرُورٍ عَنِ ابْنِ عَامِرٍ عَنْ عَمِّهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ عَنْ عُمَرَ بْنِ أَبَانٍ عَنِ الصَّبَّاحِ بْنِ سَیَابَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ الرَّجُلَ لَیُحِبُّکُمْ وَ مَا یَدْرِی مَا تَقُولُونَ فَیُدْخِلُهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ وَ إِنَّ الرَّجُلَ لَیُبْغِضُکُمْ وَ مَا یَدْرِی مَا تَقُولُونَ فَیُدْخِلُهُ اللَّهُ النَّارَ الْخَبَر

٧- صباح بن سیابه گوید: امام صادق علیه السّلام فرمود: مردى شما را دوست‏ مى‏دارد و نمى‏داند شما چه مى‏گوئید خداوند او را وارد بهشت مى‏کند و مردى هم شما را دشمن مى‏دارد و نمى‏داند شما چه عقیده‏اى دارید خداوند وى را وارد دوزخ مى‏کند.

بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ‏٦٩، ص ١٥٩، ح ٧

٣٣٩- ابْنُ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ غَالِبٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعِیدِ بْنِ الْمُسَیَّبِ قَالَ سَمِعْتُ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ (ع) یَقُولُ‏ إِنَّ رَجُلًا جَاءَ إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (ع) فَقَالَ أَخْبِرْنِی إِنْ کُنْتَ عَالِماً عَنِ النَّاسِ وَ عَنْ أَشْبَاهِ النَّاسِ وَ عَنِ النَّسْنَاسِ فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع) یَا حُسَیْنُ أَجِبِ الرَّجُلَ فَقَالَ الْحُسَیْنُ (ع) أَمَّا قَوْلُکَ أَخْبِرْنِی عَنِ النَّاسِ فَنَحْنُ النَّاسُ وَ لِذَلِکَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى ذِکْرُهُ فِی کِتَابِهِ- ثُمَّ أَفِیضُوا مِنْ حَیْثُ أَفاضَ النَّاسُ‏ فَرَسُولُ اللَّهِ (ص) الَّذِی أَفَاضَ بِالنَّاسِ- وَ أَمَّا قَوْلُکَ أَشْبَاهُ النَّاسِ فَهُمْ شِیعَتُنَا وَ هُمْ مَوَالِینَا وَ هُمْ مِنَّا وَ لِذَلِکَ قَالَ إِبْرَاهِیمُ ع- فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی‏ وَ أَمَّا قَوْلُکَ النَّسْنَاسُ فَهُمُ السَّوَادُ الْأَعْظَمُ وَ أَشَارَ بِیَدِهِ إِلَى جَمَاعَةِ النَّاسِ ثُمَّ قَالَ‏ إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا.

سعید بن مسیّب مى‏گوید: از حضرت على بن الحسین علیه السّلام شنیدم که فرمود: مردى خدمت امیر المؤمنین علیه السّلام آمد و عرض کرد: اگر براستى عالم هستى، مرا از مردم و اشباه مردم و نسناس آگاه گردان. امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: اى حسین! پاسخ این مرد را بده. امام حسین علیه السّلام فرمود: اما اینکه گفتى ناس [مردم‏] کیانند؟ ماییم آن مردم و لذا خداوند سبحان در قرآن مى‏فرماید: «پس از همان جا که مردم کوچ کنند شما هم کوچ کنید» (سوره بقره/ آیه ١٩٩) و رسول خدا آن کسى بود که مردم را کوچ مى‏داد؛ و اما اینکه از اشباه مردم پرسیدى، پس ایشان شیعیان مایند و هم آنها دوستان ما هستند و از مایند و از همین رو ابراهیم فرمود: «هر که از من پیروى کند از من است»(سوره ابراهیم/ آیه ٣٦) و اما اینکه از نسناس پرسیدى، ایشان اکثریت مردمند؛ و با دست خود اشاره به گروه مردم کرد و سپس فرمود: «آنها نیستند مگر همچون چهارپایان یا حتّى گمراهتر» (سوره فرقان/ آیه ٤٤).

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏ ٨، ص ٢٤٤، ح ٣٣٩

 

شیعه - بخش ١

شیعه - بخش ٢

شیعه - بخش ٣

شیعه - بخش ٤

شیعه - بخش ٥

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی